شبهه تعدد قرائت ها در اسلام
بنابر آنچه گفته شد، قرائت هاى مختلف از این جا ناشى شد كه مسیحیان دیدند مطالبى كه به نام معارف دینى از طرف كلیسا القا شده بود نه با عقل، نه با تجربه هاى علمى و نه با اسناد تاریخى سازگار است. از این رو، مجبور شدند آنها را دست كارى كنند. بعد كسانى این شیوه را بر اسلام و قرآن تحمیل كرده و گفتند باید همین بلا را بر سر قرآن هم آورد. همان كارى را كه مسیحى ها نسبت به تورات و انجیل كردند، ما هم باید نسبت به قرآن انجام دهیم. این مسأله رایج شد و امروز ملاحظه مى فرمایید اگر كسانى اعتراض كنند كه سخنى بر خلاف قرآن و اسلام است، بلافاصله گفته مى شود كدام اسلام؟ كدام قرائت؟ قرائت ها مختلف است و به مجرّد این كه آخوندها گفتند مطلبى خلاف اسلام است، نباید سخن آنها را پذیرفت. این اسلام آخوندهاست، ما اسلام دیگرى هم داریم! حرفهاى ما براساس اسلام نوین است! آن اسلام، مترقى و پیشرفته است و اسلام آخوندها، اسلام ارتجاعى، كهنه و متعلق به 1400 سال پیش است. ما اسلام نوینى داریم كه متعلق به امروز است آیا ما باید حتماً اسلام آخوندها را كه متعلق به 1400 سال پیش است، بپذیریم؟ این چه كارى است؟ ما اسلام كسانى را مى پذیریم كه خود را روشنفكران مسلمان و روشنفكران مذهبى مى نامند! (شما بخوانید «روشنفكران لامذهب»). این آقایان، تحصلیل كرده هاى لندن، فرانسه و آمریكا هستند و مطالب را بهتر از دیگران مى فهمند! بنابراین، ما اسلام آنها را مى پذیریم! چه لزومى دارد اسلام آخوندها را بپذیریم؟ آخوندهایى كه مى گویند امام صادق(علیه السلام) 1400 سال پیش از این فلان مطلب را گفته است. اسلام آخوندها متعلق به زمان قدیم است! متأسفانه این تفكر در بالاترین سطوح تصمیم گیرى كشور رایج شده است. بنده این سخن را از روى حدس و گمان عرض نمى كنم، بلكه بر اساس علم و اطلاع مى گویم; «و لاینّبئك مثل خبیر». هنگامى كه گفته مى شود فلان مطلب خلاف اسلام است، بعضى از افرادى كه در عالى ترین سطوح تصمیم گیرى هستند، مى گویند كدام اسلام؟ و طبق كدام قرائت؟
البته آنها به این سادگى و صراحت مسأله را مطرح نمى كنند. كسانى كه قصد القاى این شبهه را دارند، سالها در این زمینه كار كرده اند و متأسفانه بعضى از كسانى هم كه لباس روحانیت به تن دارند، به آنها كمك مى كنند." دزدى كه با چراغ آید گزیده تر برد كالا ". این روحانى نماها هم به آنها كمك مى كنند تا شبهاتى را درست كنند كه بتوانند بیشتر جوانان را فریب دهند. از جمله شبهاتى كه مطرح مى كنند این است كه مى گویند: مگر نه این است كه این رساله هاى عملیه به نام اسلام عرضه مى شود؟ روشن است كه جواب، مثبت است. سپس اضافه مى كنند: آیا رساله هاى عملیه با یكدیگر هماهنگ و یكسان هستند یا بین آنها اختلافاتى وجود دارد و به اصطلاح فتواى علما فرق مى كند؟ تردیدى نیست كه رساله ها تفاوت هایى با یكدیگر دارند. تعدد قرائت ها هم یعنى همین! مجتهدى مى گوید: اسلام همان است كه من مى گویم. مجتهد دیگرى مى گوید: خیر; اسلام این است كه من مى گویم. این اختلاف فتوى، همان قرائت هاى مختلف است. پس ما باید بپذیریم كه اسلام قرائت هاى گوناگونى دارد. اگر قرار بود اسلام تنها یك قرائت داشته باشد، پس نباید بیش از یك رساله عملیه داشته باشیم. در حالى كه از صدر اسلام تا به حال، در هر زمانى ده ها رساله عملیه نوشته شده است كه با یكدیگر اختلافات زیادى دارند. پس معلوم مى شود قرائت هاى مختلف در اسلام پذیرفته شده است.
اگر چنین حرفى را به جوان یا نوجوانى كه چندان از مسائل اسلام و معارف اسلامى اطلاعى ندارد، القا كنند، او به راحتى آن را مى پذیرد. مگر احكامى كه در رساله ها نوشته شده احكام اسلام نیست؟ پس، چرا آنها با یكدیگر تفاوت دارند؟ از اینجا معلوم مى شود كه قرائت هاى علما از اسلام مختلف است. تعدد قرائت ها هم چیزى غیر از این نیست. فتنه گران با طرح مسایلى از این قبیل قصد دارند این شبهه را در ذهن جوانان ما وارد كنند تا بتوانند ایشان را نسبت به معارف دینى دچار شك و تردید كنند. بنابراین، شبهه به این صورت مطرح مى شود كه مطالبى كه به عنوان دین بیان مى شود بر اساس برداشت بعضى از علما و دانشمندان است و ما در بسیارى از مسائل دینى برداشت هاى دیگرى هم داریم; بنابراین، معلوم مى شود كه یك مطلب دینى ممكن است چند نوع قرائت داشته باشد. این مطلب، همان است كه مى گوییم مطالب دینى قرائت هاى مختلفى دارد. به عنوان مثال در یك مورد فتواى آیة اللّه بروجردى و فتواى حضرت امام و فتواى مقام معظّم رهبرى را در نظر بگیرید (البته در موردى كه اختلاف نظر داشته باشند) آیا شما مى توانید بگویید كدام یك صحیح تر است؟ بر چه اساسى مى توان فهمید كدام یك مطابق واقع است یا به واقع نزدیكتر است؟ روشن است كه هیچ ملاك قطعى براى ترجیح یكى از آنها وجود ندارد، پس چنین نتیجه گرفته مى شود كه همه قرائت ها مثل هم هستند. همچنان كه شما نمى توانید بگویید فتواى مرحوم آیة الله بروجردى(قدس سره)درست تر بوده یا حضرت امام(قدس سره) یا مقام معظم رهبرى، قرائت هاى دیگران هم به همین صورت است. قرائتى متعلق به آخوندها است، قرائت دیگرى هم متعلق به دانشگاهیان است; كسانى كه در لندن و پاریس درس خوانده اند، هم قرائتى دارند. پس نمى توان گفت كدام یك درست تر است! بلكه همه آنها مثل هم هستند! حال، در مقابل این شبهه چه جوابى باید داد؟