جلسه شانزدهم؛ دو وصف سلبی دیگر برای عبادالرحمان

تاریخ: 
چهارشنبه, 20 ارديبهشت, 1385
بسم الله الرحمن الرحیم
بندگی، طریق تقرّب‌‌

آن چه پیش رو دارید گزیده‌‌ا از سخنان حضرت آیة اللّه مصباح یزد(دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبر است كه در تاریخ 1385/02/20 ایراد فرموده‌‌اند. باشد تا این رهنمودها چراغ فروزان راه هدایت و سعادت ما قرار گیرد.

«؛ وَ الَّذِینَ لا یَشهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كرَاما»1؛ در معنا این جملات كه در وصف «عباد الرحمان»؛ وارد شده است، مفسران اختلاف نظر دارند. حتی مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله علیه وجهی خاص را به طور معین انتخاب نم‌‌یكند. منشأ اختلاف آنان این است كه كلمه «شهادت»؛ در لغت عرب به دو معنا است: معنا اول ادا شهادت است، همان گونه كه در داستان حضرت یوسف قرآن می‌‌فرماید: «وَ شهِدَ شاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا»2؛ شاهد آن جا شهادت داد.
معنای دوم حضور است. عبارت «شهد المجلس»؛ به این معنا است كه شخصی در فلان مجلس حضور پیدا كرد. پس منظور از این آیه م‌‌تواند ادای شهادت یا حضور باشد. اگر منظور ادای شهادت باشد معنای آیه این م‌‌یشود كه یك از اوصاف «عبادالرحمان»؛ آن است كه آنان شهادت ناحق نم‌‌یدهند. «زور»؛ به معنا ناحق، یعنی چیزی است كه ظاهر آراسته ‌‌ای دارد، ولی باطنش خراب است. دروغ و همه كارهای قلابی كه ظاهر آراسته دارد، ولی باطنش فاسد است، نمونه‌‌هایی از «زور»؛ است. تزویر نیز از همین ماده است كه به معنا كلك زدن است. اما اگر معنای دوم مراد باشد (كه شاید از لحن كلام مرحوم علامه طباطبایی استفاده شود كه به این احتمال اندك بیشتر تمایل دارند)، معنای «شهادت»؛ حضور یافتن و معنای «زور»؛ هر تزویر و ناحق است. بر این اساس، «عباد الرحمان»؛ در جایی كه مظانّ فساد و گناه است، حضور پیدا نم‌‌یكنند. آن چه باعث شده است مرحوم علامه این احتمال را اندك ترجیح دهند ذیل آیه است كه م‌‌یفرماید: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراما». اگر معنای شهادت حضور باشد تناسب آیات بیشتر است. بر این اساس، معنای آیه این می‌‌شود كه «عبادالرحمن»؛ در مجلس باطل حضور پیدا نم‌‌یكنند و اگر اتفاقاً عبورشان به جایی افتاد كه كسانی مشغول گناه هستند، آن وقت كریمانه از آن جا عبور م‌‌یكنند و توقف نم‌‌یكنند. مطابق این معنا دو جمله مكمل یكدیگر می‌‌شوند و تناسب بیشتر پیدا م‌‌یكنند. وجه سوم كه م‌‌توان در نظر گرفت، این است كه معنای اعم از ادای شهادت و حضور در آیه مراد باشد و منظور از اعراض و عدم شهادت نیز معنای اعم از پرهیز از فعل خود یا اعراض از كار دیگران است.
بعضی م‌‌یگویند: منظور از گذر كریمانه این است كه اگر انسان به مجلس گناه عبور كرد و شرایط نهی از منكر فراهم بود باید نهی از منكر كند، اما وقتی شرایط نهی از منكر فراهم نبود انسان باید بزرگوارانه از كنار آن بگذرد. اما به نظر م‌‌یرسد منظور آیه این معنا نیست. آیه دیگر داریم كه م‌‌تواند این آیه را توضیح دهد. خداوند در سوره قصص می‌‌فرماید: «وَ إِذَا سمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضوا عَنْهُ وَ قَالُوا لَنَا أَعْمَلُنَا وَ لَكُمْ أَعْمَلُكمْ سلامٌ عَلَیْكُمْ لا نَبْتَغِ الْجَهِلِینَ‌‌»3؛ بندگان شایسته وقتی كلام لغو را از افراد می‌‌شنوند، به آن‌‌ها می‌‌گویند: ما كار خودمان را انجام می‌‌دهیم و شما نیز كار خودتان را انجام دهید. بعد هم م‌‌یگویند: «سَلامٌ عَلَیْكُم»؛ آن گاه به زبان حال (نه به زبان قال) م‌‌یگویند: «لانَبْتَغِی الْجاهِلِین»، ما به حرف جاهلان رو نم‌‌یآوریم. اگر «عباد الرحمن»؛ را با سخن لغو مخاطب قرار دهند، آنان را مسخره كنند، به آن‌‌ها فحش دهند و استهزا كنند، خیلی با وقار و سنگین م‌‌یگویند: شما كار خودتان را انجام دهید و ما نیز كار خودمان را انجام م‌‌دهیم.
در مجمع البیان شواهد ارائه شده است كه وقتی م‌‌یگویند: «مرّ تكرما»؛ منظور این است كه دامن برگرفت از این كار و خود را فراتر، عزیزتر و گرام‌‌تر از این داشت كه به آن كار آلوده شود، طوری عبور كرد كه خودش آلوده نشود. این نشان می‌‌دهد كه آفت اجتماع زمینه ابتلا به آفت اخلاق است كه باید با آن مبارزه كرد. به خصوص اگر مراد از لغو هر گونه سخن باطل باشد در قرآن نسبت به آلوده نشدن به آن حساسیت خاص وجود دارد. هم‌نشین با اهل لغو انسان را به بلا مبتلا می‌‌كند. خداوند متعال درباره كسانی كه در قیامت جهنمی می‌‌شوند، می‌‌فرماید: از آن‌‌ها سؤال م‌‌یشود: «؛ مَا سلَككمْ ف سقَر؟ قَالُوا لَمْ نَك مِنَ الْمُصلِّینَ... وَ كنَّا نخُوض مَعَ الخَْائضِینَ‌‌»4؛ چه طور شما جهنمی شدید؟ آن‌‌ها پاسخ م‌‌یدهند: عاملی كه ما را به جهنم كشاند، این بود كه ما با كسانی گره خوردیم كه باید از آنان گذر می‌‌كردیم.
یك گرایش خاص در انسان وجود دارد كه عنوان عامّ آن تقلید و همرنگ جماعت شدن است. اصل این گرایش عامل خوبی برای فرهنگ پذیر است. این كشش عاملی است برای این كه انسان از رفیق خوب استفاده كند. بسیاری از جوان‌‌ها كه مسجدی شدند، كارهای خوب كردند، جبهه ‌‌ای شدند و به سعادت رسیدند، به خاطر همین فرهنگ پذیری بوده است، البته اگر انسان به رفیق بد مبتلا شود جهنمی می‌‌شود. به همین دلیل، باید از محافل كه آیات الهی مورد بی‌‌مهری قرار م‌‌گیرد و زمینه‌‌ا برای نهی از منكر نیست، گذر كرد. قرآن كریم م‌‌یفرماید: «وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْكمْ ف الْكِتَبِ أَنْ إِذَا سمِعْتُمْ ءَایَتِ اللَّهِ یُكْفَرُ بهَا وَ یُستهْزَأُ بهَا فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَت یخُوضوا ف حَدِیثٍ غَیرِهِ إِنَّكمْ إِذاً مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَفِقِینَ وَ الْكَفِرِینَ ف جَهَنَّمَ جَمِیعا»5؛ وقتی كسانی می‌‌خواهند توطئه‌‌ا كنند، نقشه‌‌ا بكشند یا كار غلط انجام دهند، انسان‌‌ها عموما و جوان‌‌ها به طور خاص گرایش دارند كه همرنگ گروه سنّ خود شوند. آن‌‌ها وقتی م‌‌بینند دوستان، همسایه ‌‌ها و خویشان راهی را انتخاب می‌‌كنند، بدون این كه تحقیق كنند آیا راهشان درست است یا نه، همرنگ م‌‌یشوند. قرآن می‌‌فرماید: اگر دیدید عده ‌‌ای ـ گرچه دوستان، همكلاسان یا همسالان شما باشند ـ درصدد تحقیر ایمان یا شبهه افكنی در مباحث اعتقادی هستند، با آنان معاشرت و نشست و برخاست نكنید. اگر با آنان معاشرت كردید مثل آن‌‌ها م‌‌یشوید و كار شما به نفاق می‌‌انجامد و شما هم منافق و كافر م‌‌یشوید. خداوند كافر و منافق را در جهنم جمع م‌‌یكند. این مسأله آن قدر مهم است كه خداوند به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله می‌‌فرماید: با این‌‌ها ننشین و اگر به طور اتفاقی یادت رفت و با آن‌‌ها نشستی همین كه متوجه شدی، بلند شو. مجالست با اهل فساد كه شبهات القا می‌‌كنند و حرف‌‌ها بی‌‌جا م‌‌یزنند، بیش از هر چیز در روح انسان به خصوص جوان تأثیر منفی می‌‌گذارد.


1؛ فرقان، 72؛ و آنان هستند كه به ناحق شهادت ندهند و هرگاه به عمل لغو (از مردم غافل) بگذرند بزرگوارانه از آن درگذرند.

2؛ یوسف، 26؛ و بر صدق دعویش شاهد از بستگان زن گواه داد.

3؛ قصص، 55؛ و چون سخن لغو (از دشمنان دین) بشنوند از آن اعراض كنند و گویند:اعمال ما از ما و اعمال شما از شما، بروید سلامت باشید، كه ما هرگز مردم (هرزه گو) نادان را نم‌‌طلبیم.

4؛ مدثر، 42-45؛ كه شما را چه عمل به عذاب دوزخ در افكند؟ آنان جواب دهند كه ما از نمازگزاران نبودیم... و ما با اهل باطل به بطالت م‌‌پرداختیم.

5؛ نساء، 140؛ و محققاً خداوند در كتاب خود این حكم را بر شما فرستاد كه چون شنیدید كه آیات خدا مورد انکار و استهزا قرار می‌گیرد، پس با آن گروه (منافق) مجالست مكنید تا در حدیث دیگر داخل شوند، كه (اگر با آنان همنشین شوید) آن گاه شما هم مانند آنان هستید. و خدا منافقان را با كافران در جهنم جمع خواهد كرد.