بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
ایام به وجود مقدس آقا امام زمانارواحنا له الفداء تعلق دارد. فرارسیدن این میلاد مسعود را به همه علاقهمندان آن حضرت خصوصاً شما عزیزانى كه رابطه بیشترى با حضرت دارید، تبریك و تهنیت عرض میکنم. امیدواریم خداوند بزرگ به بركت این وجود مقدس و ایامى كه به ایشان تعلق دارد، همه ما را مشمول عنایتهای خاص خودش قرار دهد و توفیق خدمتگزاری شایسته به پیشگاه مقدس آن حضرت را به همه ما عنایت فرماید. تقارن این جلسه را با این ایام به فال نیك میگیریم و آن را نشانه توجه حضرت به اینگونه فعالیتها به حساب میآوریم و امیدواریم ما را در انجام این خدمات یارى بفرماید.
عالمى را كه خداى تعالى آفریده و ما بهعنوان پدیدهای از یك نظر كوچك و از یك نظر بسیار بزرگ در آن خلق شدهایم، سرسرى نیست. در این عالم، آنقدر رمز و رازها وجود دارد و آیات الهى در هر گوشه و كنارش نهفته است كه با مقیاسهای ما بههیچوجه قابل شمارش نیست. وجود این رمز و رازها آن گاه نتیجه حكیمانه خود را خواهد بخشید كه موجود ذیشعوری آنها را درك كند و عظمت آنها را بشناسد و از آن، در راه تكامل خود بهره بگیرد. اگر این آیات و رمز و رازهاى عالم، هم چنان ناشناخته بماند، رازى سربهمهر است كه حكمت آفرینش آنها آشكار نمیشود. خداوند، انسان را در این جهان آفریده تا به این راز و رمزها آشنا شود و از یك طرف براى تكامل خود از اینها استفاده كند و از طرف دیگر آیات الهى را از آن جهت كه آیات «خدا»؛ هستند، بشناسد، ببیند و درك كند و مسأله مهمتر نیز همین است. گرچه هدف اوّل هم بیارتباط با این هدف نیست، چون همه کمالهای انسان نیز به معرفت الله بازمیگردد.
در هر مقطعى از تاریخ و در طول قرنها تمدن بشرى، پارهای از این آیات و علوم آشكار شده و افراد به صورتهای مختلف از آن استفاده کردهاند. آنطور كه آثار باستانشناسی نشان میدهد، در دورانهایی از تاریخ، علومى در میان انسانها وجود داشته كه منقرض شده و دنباله آنها دیگر وجود ندارد؛ نمونهاش مثلاً در اهرام مصر است كه روزبهروز آثار علمى به كار گرفته شده در آنها، از طریق کاوشها به دست میآید و نشان میدهد كه سازندگان این اهرام از علوم خاصى بهرهمند بودهاند كه دنبالهاش در کتابها نوشته نشده و به دست ما نرسیده است؛ پس آن دوران علمى منقرض شده و دوران دیگرى شروع شده است؛ بههرحال، خداى بزرگ همیشه آیات خود را به صورتهای مختلفى براى انسانها به اندازه استعداد و همتشان آشكار میکند و آنها هم از آن استفادههایی میکنند.
در این باره سؤالها و مسایل قابل بحث بسیارى وجود دارد؛ مثلاً هم امروز و هم در دورانهای گذشته میبینیم بسیارى از این علوم و این رمز و رازها به دست كسانى كشف شده كه چندان رفتار یا عقاید درستى نداشته و ندارند و به اصطلاح خودمان كافرند. اگر هدفِ آگاهى از این رمز و رازها خداشناسى است، چرا مؤمنان در این راهها پیشگام نبوده و بیشتر، از دیگران بهره گرفتهاند و خودشان كمتر در اختراعات و كشفیات پیشگام بودهاند؟ این پرسشى است كه جاى طرح و بحث دارد و البته پاسخى هم در ذهن بنده براى آن وجود دارد؛ ولى فعلاً نمیخواهم وقت شما را بگیرم. بههرحال، به هر دلیلى بوده، اكنون كه بسیارى از علوم در اختیار ما قرار گرفته و دیگران زحمت كشف و به ثمر رساندنش را متحمل شدهاند و امروز امكان بهرهبرداری از آنها براى ما فراهم شده، باید قدر بدانیم و خدا را شكر كنیم كه گرچه ما زحمتش را بر دوش نکشیدهایم، ولى میتوانیم از آنها بهره ببریم.
معمولاً در برخورد با این پدیدههای نو كه امكانات جدیدى را بهخصوص در زمینه ارتباطات و اطلاعرسانی در اختیار میگذارد، دو نوع برخورد افراطى و تفریطى وجود دارد: كسانى چنان دلباخته و خودباخته میشوند كه گویى این اوج كمال انسانى است و كسانى كه از این وسایل و فنآوریها بهرهمندند، کاملترین انسانهایند و باید در حد پرستش به آنها احترام گذاشت و به هر بها، خضوع و خشوعى كه شده، باید از آنها استفاده و در مقابلشان كرنش كرد. دسته دیگرى هم در جهت تفریط، به بهانههای مختلف، از جمله اینکه از این وسایل استفادههای غلط و سوءاستفاده میشود، آنها را تحریم میکنند و میگویند چون كفار اینها را اختراع کردهاند یا چون از اینها استفادههای نامطلوبى در جهان میشود، پس ما باید از آنها بپرهیزیم؛ اما هر دوى این سخنها نادرست است. نعمت خدا كه به دست ما میرسد، چه آن را كفار به دست ما بدهند و چه مؤمنان، وسیلهای براى آزمایش من و شما است. باید نعمت را قدردانى و از آن در راه درست استفاده كرد؛ وسیلهاش هر كه باشد و هر چه باشد. از آن طرف هم اگر فكر كنیم كه این اوج كمال انسانى است و كسانى كه چنین وسایلى را در اختیار دارند، کاملترین انسانها در انسانیت هستند نیز اشتباه است. نعمتهای دنیا هر چه باشد؛ از اموال و فرزند و نعمتهای مادّى گرفته تا هوش و استعداد و نعمتهای غیر مادّى، همه وسیله آزمایش است؛ همه شمشیر دو دم است؛ هم میشود از آن استفاده درست كرد هم استفاده نادرست؛ حتى مقدسترین علوم هم از جهتى كه مفاهیمى در ذهن و قابل نقل و انتقال و تعلیم و تعلم است نیز كمال نهایى انسان نیست؛ كیفیت بهرهبرداری از آنها ملاك است؛ چه رسد به ابزار بیجان و اختراعاتى كه خود بشر انجام داده و وسایلى كه براى زندگى مادّیاش فراهم كرده است. اینها نه نجس، پلید، دورانداختنى و طرد كردنى است و نه بسیار مقدس، مطلوب و پرستیدنى؛ بلكه وسایلى براى آزمایش است، منتها هرقدر این وسایل بیشتر باشد، هم امكان ترقى، صعود و عروج بیشتر است و هم امكان تنزل و سقوط. وقتى كه وسایل كمتر باشد، هم عروج و صعود محدودتر است و هم سقوط و نزول؛ اگر انسان ترقى كند، در درجه محدودى ترقى میکند و اگر تنزل كند، تنزلش نیز محدود است؛ اما وقتى وسایلش زیاد شد، اگر ترقى كند، خیلى ترقى كرده و اگر تنزل كند، تنزلش خیلى زیاد خواهد بود.
پس نكته اوّل مورد توجه، برخورد ما با وسایلى است كه جدیداً كشف شده؛ بهخصوص وسایل ارتباطى كه امروز باب عظیمى از دنیاى جدیدى را به روى بشر گشوده و نزدیك است زندگى بشر را به كلّى متحوّل كند. باید به این وسایل با چشم وسیله آزمایش نگاه كرد: وَنَبْلوكُمْ بِالشَّرِّ وَالخَیْرِ فِتْنَةً. [1]نباید آنچنان تقدیس كرد و خود را در مقابل آنها باخت كه تصور كنیم اگر ما نداشته باشیم پس دیگر هیچیم و نباید آنچنان تحریم كرد كه چون سوءاستفادههایی از این وسایل میشود، پس ما بهکلی آنها را كنار بگذاریم و استفاده مطلوب و درست هم از آنها نكنیم. آنچه باید در مقابل همه این وسایل بدان توجه كنیم، این است كه اولاً نسبت به خودمان چگونه میتوانیم از این وسایل بهتر استفاده كنیم و ثانیاً نسبت به جامعه چه راهى را میتوانیم انتخاب كنیم كه استفاده مطلوب از آن بیشتر شود و جلو مفاسدش تا حد امكان گرفته شود؛ یعنى ببینیم خودمان شخصاً براى مقاصد مشروع خودمان چه استفادههای بهترى میتوانیم بكنیم و همچنین با توجه به مسؤولیتى كه در قبال جامعه داریم، چه كار كنیم كه عموم مردم هر چه بیشتر از این وسایل به شكل صحیح استفاده كنند و جلو مفاسد آن هرقدر ممكن است، گرفته شود. این مسؤولیتى است كه ما به عهده داریم؛ وگرنه برخورد منفى و طرد آنها و اینکه بگوییم باید بهکلی از اینها جلوگیرى كرد و نباید چنین چیزهایى وجود داشته باشد، كار درست و معقولى نیست. چه بخواهیم و چه نخواهیم، این وسایل وجود خواهد داشت و گسترش هم پیدا خواهد كرد. از آن طرف، این برخورد هم درست نیست كه بیتفاوت از كنارش بگذریم و بگوییم: بالاخره این واقعیتى است كه وجود دارد و مردم هم به صورتهای مختلفى (غلط یا درست، مناسب یا نامناسب) از آن استفاده خواهند كرد. پس ما چهکارهایم؟ مگر ما مسؤولیتى نداریم؟ مسؤولیت ما در جامعه این است كه سعى كنیم راه استفاده مشروع از همه وسایل جدید بیشتر باز شود و تا حدى كه ممكن است، كارى كنیم از مفاسد آن كاسته شود.
یكى از این مسایل كه امروز براى ما مطرح است، همین وسایل اطلاعرسانی جدیدى است كه یك شاخهاش اینترنت است و متأسفانه بسیارى از ما هنوز اطلاعات سادهای نیز درباره این تكنولوژى نداریم؛ چه رسد به اینکه بهره درست ببریم و در راه مقاصد اسلامى از آن استفاده كنیم. این بهترین وسیلهای است كه میتوانیم اسلام را با كمترین هزینه بهوسیله آن به دنیا معرفى كنیم؛ دنیایى كه تشنگان شناخت حقیقت در آن كم نیستند. ما ـ با توجه به كمبود امكانات و نیرویى كه داریم ـ اگر نمیتوانیم حضوراً نیازهاى دنیا را براى شناختن اسلام، تشیع و حقایق برطرف كنیم، با استفاده از این وسیله میتوانیم بسیارى از كمبودهایمان را جبران كنیم. اگر بتوانیم برنامه درستى ارائه دهیم، با نیروى انسانى كم میتوانیم بهرههای بسیار زیادى ببریم؛ امّا آیا براى همین كارهاى كوچك هم كه نیروى كم میبرد، آمادگى داریم؟ شاید سالها كسانى یا در اندیشه بودند یا میگفتند و مینوشتند كه اگر فرستندهای مثل رادیو و تلویزیون در اختیار ما بود، چنین و چنان میکردیم. اكنون بعد از انقلاب این امكان فراهم آمده و به ما پیشنهاد میکنند كه بیایید و كارهاى تلویزیون و رادیو را اداره كنید؛ امّا آیا ما توان ادارهاش را داریم و خودمان را براى اجراى برنامهای براى یك جمع آماده کردهایم؟ اگر امكانات كامل اینترنت در اختیار شما قرار گرفت كه بتوانید هر پیامى بخواهید به دنیا بدهید، چقدر آمادگى دارید كه پیامهای اسلامى را بهصورت سریع و قابلفهم و پذیرش به دنیا ارائه نمایید؟
ما باید درعینحال كه سعى میکنیم از همه وسایل هر چه زودتر استفاده كنیم، در تكمیل آن نیز پیشگام شویم. مسلمانها فقط ما نیستیم و ایران هم فقط به ما و حوزه علمیه و مدرسه ما ختم نمیشود؛ كسان دیگرى هم هستند كه تلاش میکنند و زحمت میکشند و استعدادهاى خوبى دارند كه كارهاى بزرگى میتوانند انجام دهند و بحمدالله پیشرفتهای چشمگیری هم داشتهاند. ما باید با استفاده از این امكانات، وظیفهای را كه داریم، انجام دهیم و رسالت خودمان را به جهان ابلاغ كنیم و تكلیف شرعیمان را كه معرفى اسلام است، به این وسیله انجام دهیم.
امیدواریم به بركت عنایت خاص حضرت ولى عصرعلیهالسلام و به بركت خونهای پاكى كه در راه برقرارى نظام اسلامى ریخته شده و تلاشهایی كه انجام گرفته، ملت ما و از جمله گروه كوچك ما این توفیق را پیدا كند كه به وظایف خودمان بیشتر آشنا شویم و از نعمتهایی كه خداوند بزرگ در اختیار ما قرار داده، هم براى تكامل شخصیمان و هم براى رشد جامعهمان و هم براى انجام آن رسالت جهانیمان كه هدایت همه انسانها بهسوی كمال نهایى است، بهره بگیریم.
والسلام علیكم و رحمة الله وبركاته