بخش اول: تحلیل نظری انقلاب اسلامی

 

بخش اول:

تحلیل نظری انقلاب اسلامی

 

 

 

 

درس اول:

شناخت مفاهیم

 

 

از دانشجو انتظار می‌رود که پس از پایان درس بتواند:

1. تعریف جامعی از انقلاب ارایه دهد؛

2. مفهوم اعتصاب را تبیین و آن را با مفهوم انقلاب مقایسه کند؛

3. مفهوم کودتا را تبیین و آن را با مفهوم انقلاب مقایسه کند؛

4. مفهوم شورش را تبیین و آن را با مفهوم انقلاب مقایسه کند؛

5. مفهوم اصلاح را تبیین و آن را با مفهوم انقلاب مقایسه کند؛

6. مفهوم جنبش یا نهضت را تبیین و آن را با مفهوم انقلاب مقایسه کند.

 

 

 

 

«فَاعْتَبِرُوا بِمَا أَصَابَ الاُُمَمَ الْمُسْتَكْبِرِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنْ بَأْسِ اللَّهِ وَصَولاَتِهِ وَوَقَائِعِهِ وَ مَثُلاَتِهِ وَاتَّعِظُوا بِمَثَاوِی خُدُودِهِمْ وَمَصَارِعِ جُنُوبِهِمْ وَاسْتَعِیذُوا بِاللَّهِ مِنْ لَوَاقِحِ الْكِبْرِ كَمَا تَسْتَعِیذُونَهُ مِنْ طَوَارِقِ الدَّهْر؛(1) مردم! از آنچه که بر ملتهای متکبر گذشته، از کیفرها و عقوبت‌ها و سختگیری‌ها و ذلت و خواری فرود آمده، عبرت گیرید، و از قبرها و خاکی که بر آنچه ره نهادند، و زمین‌هایی که با پهلوها بر آن افتادند، پند پذیرید و از آثار زشتی که کبر و غرور در دل‌ها می‌گذارد به خدا پناه ببرید، همان‌گونه که از حوادث سخت به او پناه می‌برید!»

1. مقدمه

مطالعهٔ انقلاب اسلامی ایران، به‌عنوان یکی از تحولات سرنوشت‌ساز تاریخ، برای هر آن کس که در عرصهٔ سیاست و تاریخ گام می‌نهد، از اهمیت فراوانی برخوردار است. شناخت این پدیده مستلزم شناخت پدیدهٔ «انقلاب» است. در این رهگذر شناخت واژهٔ «انقلاب»، قبل از هر بحث دیگری در این نوشتار ضرورت دارد. پس از ارائهٔ تعریفی از انقلاب، بایسته است تعریفی از تحولات مهم اجتماعی دیگر نظیر اعتصاب، کودتا، شورش، اصلاح، و


1. نهج البلاغه، خطبهٔ 192.

نهضت یا جنبش ارائه گردد تا وجه تمایز آن‌ها از انقلاب مشخص شود و در نتیجه، این واژگان در مباحث، با یکدیگر خلط نگردند.

2. تعریف انقلاب(1)

«انقلاب»، از واژگانی است که از گذشتهٔ دور، هم در زبان عربی و هم در زبان فارسی، یكی از اصطلاحات ‏نجومی و به معنای «حركت دورانی منظّم و قانونمند ستارگان»، «دور» و «گردش» بوده است. ‏در قرآن کریم نیز این کلمه در دو معنای «رجوع و بازگشت» و «تحوّل و دگرگون شدن» استعمال شده است. اروپاییان برای القای معنای نجومی این کلمه از دیرباز، لفظ «Revolution» را به‌كار می‏برده‏اند. از سال1660میلادی بدین‏سو، این لفظ در غرب معنای جدید دیگری نیز یافت و برای ‏قیام سریع، پرشور، و همگانی مردم بر ضدّ نظام حاكم به‌كار رفت. این‌كه چرا غربیان برای نام‌گذاری این‏ قسم از حركت‏های اجتماعی از اصطلاح نجومی استفاده كردند، خود، ادلّه و عللی دارد كه در کتب مختلف به آن‌ها اشاره شده است.(2) مترجمان فارسی‌زبان نیز، به پیروی از غربیان، قیام همگانی‏ مردم را بر ضدّ نظام حاكم، «انقلاب» نام نهادند.

به هر حال، كلمه «انقلاب» در پهنه علوم انسانی و اجتماعی به دو معنا استعمال می‏شود: یكی به ‏معنای تحوّل سریع، شدید و بنیادین كه بر اثر طغیان عموم مردم در اوضاع و احوال سیاسی جامعه ‏روی می‏دهد و در نتیجه یك نظام سیاسی، حقوقی و اقتصادی جای خود را به نظام دیگری می‏دهد؛ و دیگری به معنای تحوّل شدید و ریشه‏ای و غیر سیاسی‏ که به


1 . Revolution

2. ر.ك: بهمن آقایی و غلام‌رضا علی‌بابایی، فرهنگ علوم سیاسی، ج1، ص 34 و: شهریار زرشناس، واژه‌نامهٔ فرهنگی، سیاسی، چ1، 1383، ص32 و: هانا آرنت، انقلاب، ص57.

كندی و بدون خشونت صورت می‌گیرد. مانند انقلاب علمی، انقلاب صنعتی، انقلاب فرهنگی، انقلاب ادبی و انقلاب هنری. وجه مشترك دو معنای‏ لفظ «انقلاب» همان «تحوّل شدید، اساسی و كلّی» است. در این نوشتار مقصود از واژهٔ «انقلاب» فقط معنای اوّل آن است، و معنای دوم به هیچ‌روی، مراد نیست.

 

واژهٔ انقلاب از واژگانی است كه در علوم مختلف دیگر همچون فلسفه و فقه نیز از آن یاد شده است. آیا می‌توانید برخی از این تعاریف را به دست آورده ارتباط آن‌ها را با تعریفی که در بالا ذکر گردید، مشخص سازید؟

 

3. انقلاب در مقایسه با دیگر حرکت‌های اجتماعی

با تعریفی که از واژهٔ انقلاب داده شد، می‌توان به تفاوت آن با انواع دیگر حرکت‌های اجتماعی، که در ذیل به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود، پی برد:

الف ـ اعتصاب

اعتصاب،(1) در دامنه‏دارترین معنای خود، به هر نوع تعطیلی گفته می‏شود كه به عنوان ‏اعتراض به تجاوز به یكی از حقوق اجتماعی به عمل آید. به‌عنوان مثال ممكن است همهٔ سكنهٔ ناحیه‏ای پس از وقوع زمین‌لرزه یا طغیان رودخانه، به كندی و غیر مؤثّر بودن كمك‏های ضروری‏ای دولت، اعتراض داشته باشند و دست به «اعتصاب» بزنند.

اعتصاب، به‌ معنای خاصّ كلمه، یعنی معلّق ساختن هماهنگی كار از طرف كارگران و دستمزد بگیران، تا به‌این‏وسیله، یا به‌طورمستقیم به كارفرما فشار وارد شود و یا قدرت‏های

 


1. Gre've,Strike

محلّی یا دولت مجبور به دخالت شوند تا در این صورت كارفرما را در تنگنا بگذارند و به هر تقدیر، همه یا لااقلّ، قسمتی از درخواست‏های كارگران و مزدبگیران برآورده شود. (1)

اعتصاب چه عمومی باشد و چه صنفی، چه اعتراضی بر ضدّ تجاوز به حقوق طبیعی (غیر وضعی) باشد و چه اعتراضی بر ضدّ تجاوز به حقوق شناخته شده و قانونی و یا این كه چه اعتراضی بر ضدّ تخطّی از عرف و عادات وآداب و رسوم معمول و متعارف باشد و چه باهدف تغییر تصمیمات كارفرمایان یا مدیران صنعتی باشد و چه قصد تغییر سیاست‏های اقتصادی دولت را و چه قصد درهم ‏شكستن و واژگون كردن نظام حاكم را داشته باشد، به هرحال، كم یا بیش با امور و شؤون سیاسی ارتباط و سر و كار می‏یابد. بنابراین، «اعتصابی وجود ندارد كه كم و بیش جنبه سیاسی نداشته باشد»(2) و با نظام حاكم، اصطكاك پیدا نكند.

نظام حاكم ممكن است به سبب آگاهی از اوضاع و احوال عمومی جامعه و عمق و وسعت اعتراض‏ اعتصابیّون و خطرات ناشی از بی‏التفاتی به خواسته‏های آنان یا سركوبی آنان، شیوه‏ای مسالمت‏جویانه ‏در پیش گیرد، با اعتصاب‏گران به تبادل نظر و گفت‏وگو پردازد، و با جرح و تعدیل و حكّ و اصلاح خواسته‏هایشان، به قسمتی از آ‌‌‌‌ن‌ها تن دردهد و آنان را به ترك اعتصاب راضی كند. هم‌چنین ممكن ‏است، از سر بی‌خبری از واقعیّت‏ها یا ترس از واكنش‏های كارفرمایان، مدیران صنعتی و سرمایه‌داران، از توجّه به خواسته‏های اعتصاب‏كنندگان یكسره سر باز زند و به قوه قهریّه و اعمال زور و خشونت متوسّل شود.

در این‌صورت، بسته به اوضاع و احوال مختلف اجتماعی، قدرت اعتصاب‏كنندگان، رهبری آنان، قدرت ‏آنان، قدرت نظام حاكم، تدابیر و چاره‌اندیشی‏های آنان و...، یا


1. توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ص173ـ171.

2. همان، ص172.

اعتصاب‌كنندگان، اگرچه به‌طور موقت، شكست می‏خورند و خاموش می‏شوند و یا اعتصاب، عمق، وسعت و اوج بیشتری می‏گیرد و موجبات تزلزل و سقوط و زوال ‏نظام حاكم را فراهم می‏آورد.

ب ـ كودتا یا انقلاب كاخی

كودتا،(1) كه در اصل واژه‌ای فرانسوی است، در معنای عام خود، یعنی شورش گروهی از دستگاه حاكمه بر ضدّ گروه دیگر و تلاششان برای بركنار كردن آنان از صحنه قدرت. اگر كودتا به ابتكار گروهی از مقامات ‏دولتی یا صرفاً توسط آنان صورت گیرد، «كودتا» به‌ معنای واقعی، نام می‏گیرد، و اگر به ابتكار گروهی‏ از مقامات ارتشی و نظامی یا صرفاً به وسیله آنان انجام پذیرد، «كودتای نظامی» نامیده می‏شود. بنابراین، فرق كودتا با انقلاب این است كه كودتا از بالا و به دست افرادی از نظام‏ حاكم انجام می‏گیرد، در حالی‌كه انقلاب، طغیان عموم مردم و قشرهای پایین بر ضدّ نظام ‏حاكم است.

كودتا، چون نتیجه نزاع بر سر قدرت است و به انگیزه از میان برداشتن حریفان و رقباست، به‌طور طبیعی نمی‏تواند به خیر و صلاح عموم افراد جامعه منجر شود، اگرچه كودتاگران برای این‌كه از تأیید و حمایت ‏مردم برخوردار شوند، دست به یك سلسله فعّالیّت‏های به‌ظاهر اصلاح‏گرانه و خیرخواهانه می‏زنند. البته‏ می‏توان فرض كرد كه در اوضاع و احوالی كه مهیّای یك تحوّل بنیادی و انقلابی است، گروهی از مقامات‏ دولتی یا ارتشی، نظام حاكم را ناگهان ساقط كنند و سپس قدرت و حكومت را به دست مردم بسپارند و خود نیز كناره‏گیری كنند؛ ولی این فرضی است كه لااقل اكنون به وقوع نپیوسته است.


1. Coup d'Etat

 

کودتای خزنده پیچیده‌ترین صورت کودتاست که عمدتا مبتنی بر سیاست نفوذ در نهادهای قدرت، از جمله سه قوۀ مجریه، مقننه و قضاییه و تشدید فضای اختلاف جناح‌های حکومتی، پیش بردن پروژه‌های فعال و پرفشار جنگ روانی و تبلیغی و ترور شخصیت و حتی ترور فیزیکی علیه آن‌هایی که ممکن است توان مقاومت در برابر کودتا را داشته باشند و نیز استفاده از تاکتیک‌های پیچیدۀ نفوذ از درون با بهره‌گیری از جوّ بی‌تفاوتی مردمی، غفلت حاکمان و نارسایی‌های اقتصادی است.(1)

به نظر شما، دشمنان نظام جمهوری اسلامی، با چه شگردهایی می‌توانند این نوع کودتا را در ایران عملی سازند؟ آیا می‌توانید به نمونه یا نمونه‌هایی از کودتای خزنده، در طول عمر نظام جمهوری اسلامی، اشاره کنید و نتایج و بازتاب‌های آن را تشریح نمایید؟ در گفت‌وگو با دوستان خود، ابعاد مختلف این بحث را مطرح سازید.

 

ج ـ شورش

شورش،(2) رفتار خشونت‌آمیزی است که توسط توده‌ای از مردم یک منطقه علیه حکومتی خاص برای رهایی از سلطۀ سیاسی آن حکومت شکل می‌گیرد.

از مقایسهٔ ماهیت «شورش» و «انقلاب» می‌توان تفاوت‌های ذیل را به دست آورد:(3)

1. وسعت و عمق یك انقلاب، به‌مراتب بیش از شورش است، زیرا انقلاب‌ها از یك‌سو مبتنی بر ارزش‌های ایدئولوژیكی بوده و از دیگر سو، حجم عظیمی از آحاد یك كشور را در بر می‌گیرند؛ ولی در شورش تنها اقشار معدودی از جامعه در صحنه حاضر خواهند گردید و عامل عمده در ایجاد آن، از یك‌سو، قدرت رهبری و از دیگر سو، میزان


1. شهریار زرشناس، واژه‌نامه فرهنگی، سیاسی، ص211.

2. Revolt, Insurrection, Insurgency, Rebellion, Backlash.

3. مجید كاشانی، جامعه‌شناسی انقلاب، ‌‍‌[بی‌جا]: ص78.

فشارهای اقتصادی و نارضایتی است. از این‌رو، شورش در مقایسه با انقلاب، بسیار زودگذر است و به شیوه‌های مختلف می‌توان جلوی آن را گرفت.

2. حركات اعتراضی در شورش‌ها از سرعت بیشتری برخوردارند. از این‌رو دامنهٔ آشوب در مدت كوتاه‌تری جامعه را در بر می‌گیرد، در حالی‌كه انقلاب‌ها ریشه در حیات تاریخی یك ملت داشته و چه بسا سال‌های طولانی جهت شروع اولین جرقهٔ رفتارهای انقلابی لازم باشد.

3. در شورش‌ها، رفتارهای بسیار خشونت‌آمیز و جنگ مسلحانه، از عناصر اصلی به‌شمار می‌روند؛ لیكن در انقلاب‌ها، انقلابیون اصولاً با نوعی برنامهٔ سیاسی و تا حدودی از طریق تاكتیك‌های نظامی حساب شده و بعضاً در قالب احزاب سیاسی عمل می‌كنند.

د ـ اصلاح

كلمهٔ «‌اصلاح»(1) كه در مقابل كلمهٔ «افساد» به كار برده می‎شود، به معنای سامان بخشیدن و به صلاح آوردن می‎باشد. معنای این‎گونه كلمات كه به اصطلاح ادیبان، از اضداد شمرده می‎شوند، به كمك یك‌دیگر روشن می‎شود؛ همانند كلمات روز و شب كه مفهوم هر یك از آن‌ها با توجه به مفهوم دیگری شناخته می‎شود. با مقایسهٔ مفهوم روز، به‌معنای روشنایی، و مفهوم شب، به‌معنای تاریكی، بهتر می‎توان مفهوم هر یك از این كلمات را شناخت. كلماتی همچون خیر و شر، خوبی و بدی، و اصلاح و افساد نیز از همین قبیل كلمات شمرده می‎شوند. بنابراین كلمات اصلاح و افساد را باید با یك‌دیگر مقایسه كرد تا بتوان مفهوم روشنی از آن‌ها به ذهن آورد.

باید به این نكته نیز توجه داشت كه مفاهیم «صلاح» و «فساد» دو مفهوم ارزشی هستند و تعریف آن‌ها جز با توجه به مبانی ارزشی هر جامعه امكان‎پذیر نمی‎باشد. از این‌رو، با نیكو شمردن اصلاحات و ناپسند شمردن افساد، نمی‎توان مصداق‌های آن‌ها را نیز مشخص نمود؛


1. Reform.

بلكه باید هدف‌های مطلوب هر جامعه‎ای را در نظر گرفت و در مسیر تحقق آن اهداف حركت كرد. حركت به‌سوی هدف مطلوب، اصلاح شمرده می‎شود، خواه آن حركت به تدریج، آرام و خواه به‌صورت جهشی و ناگهانی تحقق پذیرد؛ هرچند كه در اصطلاح، تنها به حركت نوع اول «اصلاح» اطلاق می‎گردد و حركت نوع دوم «انقلاب» شمرده می‎شود.

هـ ـ نهضت یا جنبش

نهضت یا جنبش،(1) عبارت است از «حرکت یا رفتار گروهی به‌نسبت منظم و بادوام برای رسیدن به هدف اجتماعی ـ سیاسی معین و بر اساس نقشۀ معین که ممکن است انقلابی و یا اصلاحی باشد».(2)

مفهوم «نهضت» یا «جنبش» از مفاهیم بسیار نزدیك به انقلاب است؛ ولی می‌توان برخی از وجوه مهم افتراق آن‌ها را در امور ذیل خلاصه كرد:(3)

1. در انقلاب، مفهوم «خشونت» از شروط اصلی و ضروری به‌شمار می‌رود و هر گونه تغییر و تحول در جامعه را نمی‌توان انقلاب محسوب كرد؛ ولی خشونت شرط لازم برای تحقق نهضت یا جنبش به‌شمار نمی‌رود.

2. تغییر و دگرگونی در ساخت سیاسی یك جامعه، از عناصر مهم انقلاب به‌شمار می‌رود و بر این اساس تعویض حاكمان سیاسی و به‌هم ریختن شیرازهٔ وجودی یك حكومت از اهداف هر انقلابی است؛ ولی در یك نهضت ممكن است تنها به اصلاح بخشی از یك ساخت سیاسی اكتفا شود.

3. گستردگی یك انقلاب و در بر گرفتن اقشار و اصناف مختلف یك كشور، به مراتب بیشتر از یك نهضت می‌باشد.


1. Movement.

2. علی آقابخشی و مینو افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص 369.

3. مجید كاشانی، جامعه‌شناسی انقلاب، ص78.

 

با توجه به تعاریفی که از واژگان دالّ بر حرکت‌های مختلف اجتماعی گذشت، مثال‌هایی را برای برخی از وقایع مختلفی که در جهان به وقوع پیوسته است، ذکر نمایید و بر تعاریف ارایه شده در این درس تطبیق نمایید تا نشان دهید که آیا آن تحول اجتماعی، درخور نام انقلاب است یا آن‌که باید نام اعتصاب، کودتا، شورش، اصلاح یا جنبش بر آن نهاد.

 

4. خلاصه و نتیجه‌گیری

1. انقلاب در اصطلاح علم سیاست عبارت است از تحوّل سریع، شدید و بنیادین كه بر اثر طغیان عموم مردم در اوضاع و احوال سیاسی جامعه ‏روی می‏دهد و در نتیجه یك نظام سیاسی، حقوقی و اقتصادی جای خود را به نظام دیگری می‏دهد.

2. اعتصاب، در دامنه‏دارترین معنای خود، به هر نوع تعطیلی گفته می‏شود كه به‌عنوان ‏اعتراض به تجاوز به یكی از حقوق اجتماعی به عمل آید و در معنای خاص خود، به معنای معلّق ساختن هماهنگی كار از طرف كارگران و دستمزدبگیران‏ برای فشار بر كارفرما، به‌منظور برآوردن حداقل بخشی از خواسته‌هایشان می‌باشد.

3. كودتا، در معنای عام خود، یعنی شورش گروهی از دستگاه حاكمه بر ضدّ گروه دیگر و تلاش‏شان برای بركنار كردن آنان از صحنه قدرت.

4. شورش رفتار خشونت‌آمیزی است که توسط توده‌ای از مردم یک منطقه علیه حکومتی خاص برای رهایی از سلطۀ سیاسی آن حکومت شکل می‌گیرد.

5. اصلاح عبارت است از: تغییر در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی یك جامعه، حكومت، آیین، نهاد، و یا ساختار، بدون آن‌كه روح كلی و شاكله و ساختار سیاسی آن را دگرگون سازد.

6. نهضت یا جنبش عبارت است از حرکتی كه از سوی گروهی به‌طور نسبی منظم و بادوام برای رسیدن به هدف اجتماعی ـ سیاسی معین و بر اساس نقش معین شكل می‌‌گیرد.

5. پرسش

1. سیر تطور واژهٔ انقلاب را بیان نمایید.

2. دو معنای انقلاب در عرصهٔ علوم انسانی و اجتماعی را ذكر كرده، مقصود از آن را در این نوشتار مشخص نمایید.

3. اعتصاب را تعریف و با توجه به تعریف انقلاب، این دو واژه را مقایسه نمایید.

4. ضمن تعریف كودتا، نقاط افتراق آن را از انقلاب مشخص نمایید.

5. شورش چیست و چه تفاوتی با انقلاب دارد؟

6. واژهٔ اصلاح را از نظر لغت و اصطلاح تشریح نموده، آن را با مفهوم انقلاب مقایسه كنید.

7. نهضت یا جنبش چیست و چه تفاوتی با انقلاب دارد؟

6. منابعی برای مطالعهٔ بیشتر

1. آقایی، بهمن و غلامرضا علی‌بابایی، فرهنگ علوم سیاسی، كتاب دوم: ترمینولوژی انقلاب، جنگ، كودتا،...، ج1، تهران: نشر ویس، چ1، 1366.

2. آقابخشی، علی و مینو افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، تهران: نشر چاپار، چ1، 1379.

3. آرنت، هانا، انقلاب، ترجمهٔ عزّت‏اللّه فولادوند، تهران: شركت سهامی انتشارات‏ خوارزمی، چ 1، 1361.

4. زرشناس، شهریار، واژه‌نامۀه فرهنگی، سیاسی، تهران: کتاب صبح، چ1، 1383.

5. كاشانی، مجید، جامعه‌شناسی انقلاب، ‌‍‌[بی جا]: مركز چاپ و انتشارات دانشگاه پیام نور، چ3، 1376.

6. مصباح یزدی، محمدتقی، اصلاحات، ریشه‌ها و تیشه‌ها، قم: مرکز انتشارات مؤسسهٔ آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌(رحمه الله)، 1382.

7. ـــــــــــــــــــــــــــــــ‌، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران: مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1368.

8. مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، قم: انتشارات اسلامی وابسته به جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، 1361.