مطلع

مطلع

حوزه ؛هاى علمیه در جامعه دینى ما جایگاهى بس والا و مهم دارند. نقش حوزه ؛ها و عالمان دینى در حركت امت اسلامى بسیار حساس و سرنوشت ساز است. به لحاظ همین حساسیت و اهمیت ویژه، همواره عالمان دوراندیش و عاشقان دلسوخته حوزه ؛ها بنا به احساس وظیفه و رسالتى كه بر دوش خویش احساس مى ؛نموده ؛اند، به روشنگرى و بیان نقاط قوت و ضعف حوزه ؛ها پرداخته ؛اند تا هر چه بیشتر این شجره طیبه را پرثمرتر سازند و از كاستى ؛ها و آفات و كمبودهاى آن بكاهند.

مؤلف اندیشمند و فرزانه این اثر حضرت آیة اللّه استاد مصباح یزدى (دام عزه) از حدود 40 سال قبل همواره نسبت به حوزه و مسائل آن احساس مسئولیت مى ؛نموده و در هر فرصتى به بیان رهنمودها، نقدها و نكات قابل اهمیت در راستاى بالندگى هر چه بیشتر حوزه ؛ها بعنوان پایگاه نشر معارف الهى در گستره گیتى و جهان معاصر پرداخته ؛اند.

بجاست در طلیعه این مكتوب به گزیده یكى از سخنان ایشان توجه كنیم:

«در اوایل جوانى، براى عده ؛اى از روحانیون، این سؤال مطرح شد كه در حوزه بمانند یا به دانشگاه بروند. عده ؛اى آمادگى حضور در دانشگاه را پیدا كردند و به آنجا راه یافتند ولى این جانب دریافتم كه اگر در حوزه

بمانم و در آن تحوّلى ایجاد كنم مى ؛تواند منشأ بركاتى براى دانشگاهها نیز باشد در حالى كه اگر نیروى خود را فقط صرف خدمت به دانشگاه كنم حوزه همچنان عقب ؛مانده خواهد بود و نیروها پیوسته از بین خواهند رفت.

ایجاد تحوّل در حوزه موجب بهوجود آمدن یك دستگاه سازنده و زاینده ؛اى خواهد شد كه به ؛تدریج مى ؛تواند بزرگانى همچون شیخ انصارى، علامه طباطبایى و استاد مطهرى(رحمهم الله) را تربیت كند. عذر ما براى باقى ماندن در حوزه همین امر بوده است. البته اگر با كارهاى حوزوى تزاحمى نداشته باشد، مى ؛توان در دانشگاه نیز، در حد میسور، حضور داشت. تأسیس «دفتر همكارى حوزه و دانشگاه» در اوایل انقلاب، كه به كمك دوستان انجام شد، نمونه ؛اى از این حضور بود كه موجب نزدیكى حوزه و دانشگاه به یكدیگر شد.

به عقیده بنده، حضرت ولى عصر(علیه السلام) به این مؤسسه (مؤسسه در راه حق) عنایات خاصى دارند، چون اساس آن بر تقوى و اخلاص گذاشته شده است و نام هیچ كسى در آنجا مطرح نیست، این كار یكى از دلایل رونق و پیشرفت این مؤسسه است.

ما ادّعا نداریم كه مى ؛توانیم تمام نیازهاى حوزه را تأمین كنیم و نمى ؛گوییم كه همه آنچه در حوزه تحقّق یافته غلط است، انتظار هم نداریم كه حوزه مانند ما عمل كند و نیز ادّعا نداریم كه برنامه ؛هاى ما بهترین برنامه ؛هاست بلكه ما معتقدیم كه در حدّ فكر و تجربه خود و كمكهاى فكرى دیگران و در حدّ امكانات موجود در پیشبرد اهداف اسلام كوتاهى نكرده، و به یارى خدا، در آینده نیز كوتاهى نخواهیم كرد. ما، با توجه به تجارب گذشته، در صدد رفع نقایص كار خود، كه یا به دلیل كمبود

امكانات یا به دلیل كمبود نیروى انسانى یا كمى تجربه بوده، هستیم تا روز به روز به هدف خود نزدیكتر شویم.»