چگونه ممكن است كسی عاشق و دلدادهء خدا باشد، در عینحال گوشه دلش متمایل به چیزی باشد كه محبوبش نمیپسندد؟ آیا این شرک در محبت نیست؟ اگر بنده به مرحلهای رسیده كه قلب او متعلق به خداست، ذرهای علاقه نسبت به چیزهایی که مبغوض خداست، در آن راه ندارد؛ بلكه این بنده از آنها فرار میکند؛ از معصیت فرار میکند؛ از آنچه موجب انانیت شود، میگریزد؛ از هر چه برایش دلبستگی به غیر خدا ایجاد كند، پرهیز میکند. اكتفا به غذای مختصر، و لباس ساده، دوری از اهل معصیت، و انس با اولیای خدا به خاطر این است که توجه بنده عاشق از خدا منحرف نشود و دلش دربست در اختیار محبوب باشد.