تأثیر مراتب کمال انسان در حالات قلبی
دستۀ دیگر از عوامل اختلاف، مربوط به تفاوت مراتب کمال نفس و ظرفیتهای آن است. توضیح اینکه، روح انسان، چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، در آغاز، همسطح روح حیوانات است و شادی و رضایت و خشنودياش کاملاً به لذتهای مادی و حیوانی زودگذر بستگی دارد. تدریجاً با رشد قوای عقلی، دایرۀ شادی و رضایت انسان گسترش ميیابد و بعضی از درد و رنجها هم مورد رضایت او واقع ميشود، چنانکه به خوردن داروی تلخ برای بهبود از بیماری، و حتی قطع بعضی از اعضا برای تداوم زندگی رضایت ميدهد، و گاهی این رضایت به حدی شدت ميیابد که تحمل درد و رنج را آسان ميکند و برای تهیۀ داروی تلخ و بریدن عضو معیوب حاضر ميشود هزینههای سنگین بپردازد.
ایمان به آخرت و حیات ابدی، خود، مرتبۀ کمال نفس را عاليتر ميکند و ظرفیت بیشتری برای تحمل دردها و رنجها و ناگواريها در جهت نجات از عذاب ابدی و نایل شدن به نعمتهای زوالناپذیر بهشتی فراهم ميکند.
گاهی بعضی از تجلیات الهی و درک رضوان پروردگار، چنان دوست خدا را تحت تأثیر قرار ميدهد که تحمل هر مصیبتی را در برابر آن ناچیز، و بلکه به یک معنا، مطلوب ميسازد؛ همانگونه که در حالات انبیا و اولیای الهیعلیهم السلام آمده است، و بهویژه از حضرت سیدالشهداءعلیها السلام نقل شده که روز عاشورا در آخرین لحظات زندگی زبانش به این مضمون مترنّم بود که:
تَرَکْتُ الْخَلْقَ طُرّاً فی هَواکا وَأیتَمْتُ الْعِیالَ لِکَی أراکا(1)
حاصل آنکه، روح انسان بر اثر تکامل دارای لایههای جدیدی ميشود، و در نتیجه ميتواند در آنِ واحد، بین احساس مادی و درک درد و رنج بدن با یک یا چند نوع حالتِ روحی برتر (اعم از مطلوب و نامطلوب یا شادی و اندوه) جمع کند؛ مگر اینکه در یکی از این لایهها متمرکز شود و توجهی به لایههای دیگر نداشته باشد، که در این صورت تنها حالت مناسب با آن لایه را درک خواهد کرد.