پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت علامه مصباح یزدی
منتشره شده در پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت علامه مصباح یزدی (https://mesbahyazdi.ir)

صفحه اصلی > کار جمعی، یاری خدا و برکت فراوان

کار جمعی، یاری خدا و برکت فراوان

چهارمين اجلاس انجمن فارغ‌التحصيلان مؤسسه آموزشی‌‌‌‌‌ و پژوهشی‌‌‌‌‌ امام خمينی‌‌‌‌‌(ره)
سخنرانی
1380/02/21

بسم الله الرحمن الرحیم

خدا را شكر می‌‌‌‌‌‌كنم كه توفيق عنايت فرمود در جمع نورانی‌‌‌‌‌ شما بزرگواران شرفياب شدم و فارغ‌التحصيلان مؤسسه را كه همگی‌‌‌‌‌ بحمدالله مثل ستارگان درخشانی‌‌‌‌‌ در آسمان فرهنگ كشور می‌‌‌‌‌‌درخشند زيارت كردم. وقتی‌‌‌‌‌ آدم می‌‌‌‌‌‌بيند در اين دنيای‌‌‌‌‌ آشفته، زمينه‌های‌‌‌‌‌ بسيار خوبی‌‌‌‌‌ برای‌‌‌‌‌ خدمت به دين و فرهنگ، در جامعه اسلامی‌‌‌‌‌ و انقلابی‌‌‌‌‌ وجود دارد بارقه اميدی‌‌‌‌‌ در دل‌ها پديد می‌‌‌‌‌‌آيد. قبل از هر چيز، بايد در پيشگاه الهی‌‌‌‌‌ شكرگزاری‌‌‌‌‌ كرد كه شما را به اين موفقيت نائل كرد؛ و بعد، از همه شما عزيزان كه دوران تحصيل را با تلاش و كوشش سپری‌‌‌‌‌ كرديد تشكر كنيم و نیز از فارغ‌التحصيلانی‌‌‌‌‌ كه در مقاطع مختلف تحصيلی‌‌‌‌‌، از مؤسسه فارغ‌التحصيل شده‌اند و در پست‌های‌‌‌‌‌ مؤثری‌‌‌‌‌ در كشور مشغول فعاليت شدند.

کار صادقانه و یاری خداوند

شاید آن روزی‌‌‌‌‌ كه اين برنامه‌ها شروع می‌‌‌‌‌‌شد تصور اينكه موفق بشويم چنين جمع همفکر و همدل و هم‌سویی را داشته باشيم دور از واقعيت می‌‌‌‌‌‌نمود؛ ولی‌‌‌‌‌ خدای‌‌‌‌‌ متعال همان‌طور كه وعده فرموده و همه‌جا نشانه‌های‌‌‌‌‌ وفای‌‌‌‌‌ به اين وعده‌اش را عملاً ثابت كرده است، برای‌‌‌‌‌ ما و دوستانمان هم حجت را تمام كرد كه اگر كسانی‌‌‌‌‌ صادقانه در راه او قدم بردارند خدا ياري‌شان خواهد كرد. شايد همه شما كمابيش از مشكلات و كمبودها و ضعف‌هايی‌‌‌‌‌ كه در اجرای‌‌‌‌‌ اين برنامه‌ها وجود داشته آگاه باشيد. من دوست ندارم خاطر شما را تلخ كنم با اشاره به بعضی‌‌‌‌‌ از كمبودها و مشكلاتی‌‌‌‌‌ كه سر راه بوده و با عنايت الهی‌‌‌‌‌ و توجهات خاص وجود مقدس ولی‌‌‌‌‌ عصر ارواحنا فداه‌ و بعد با عنايت خاص امام راحل رضوان الله عليه و در اين دوران هم با عنايت‌های‌‌‌‌‌ مقام معظم رهبری‌‌‌‌‌ حفظه الله تعالی‌‌‌‌‌ رفع شد و ما توانستيم راه خودمان را به سوی‌‌‌‌‌ مقصدی‌‌‌‌‌ كه از معارف اسلامی‌‌‌‌‌ الهام گرفته بوديم بپيماييم.

پیروزی انقلاب و افق دید وسیع‌تر و تکلیف سنگین‌تر

آن روزی‌‌‌‌‌ كه اين برنامه شروع شد ما فقط نيازهای‌‌‌‌‌ آن زمان را می‌‌‌‌‌‌ديديم و فكر می‌‌‌‌‌‌كرديم كه برای‌‌‌‌‌ رفع آن نيازها، چنين برنامه‌ای‌‌‌‌‌ ضرورت دارد؛ منظورم دوران پيش از انقلاب است. آن‌وقت هم كاملاً محسوس بود كه يك خلأ بزرگ در روحانيت، نبود يك برنامه منسجم و هماهنگ با نيازهای‌‌‌‌‌ جامعه است. فكر می‌‌‌‌‌‌كرديم اگر خدای‌‌‌‌‌ متعال لطف بفرمايد و عزيزانی‌‌‌‌‌ همت كنند و چنين برنامه‌ای‌‌‌‌‌ را به‌اجرا در بياورند مشكلات روحانيت، آن مشكلاتی‌‌‌‌‌ كه آن روز می‌‌‌‌‌‌ديديم قابل حل است. ولی‌‌‌‌‌ در جريان كار تدريجاً شرايطی‌‌‌‌‌ پيش آمد، مخصوصاً با پيروزی‌‌‌‌‌ انقلاب عظيم اسلامی‌‌‌‌‌، كه افق ديدها خيلی‌‌‌‌‌ وسيع‌تر شد. نيازهای‌‌‌‌‌ بسيار بزرگ‌تری‌‌‌‌‌، هم از نظر كميت و هم از نظر كيفيت در افق ديد ما ظاهر شد. زمينه‌هايی‌‌‌‌‌ برای‌‌‌‌‌ فعاليت روحانيت در زمينه آموزش، در زمينه پژوهش، در زمينه مسئوليت‌پذيری‌‌‌‌‌ در امور اجرايی‌‌‌‌‌ و نظير اين مسائل فراهم شد كه قبل از پيروزی‌‌‌‌‌ انقلاب شايد يك‌دهم آنها هم امكان تحقق نداشت. با آن ديد محدود كه قبل از انقلاب داشتيم، با همتی‌‌‌‌‌ كه شما عزيزان به‌كار بستيد موفقيت‌هايی‌‌‌‌‌ بيش از آنچه انتظار داشتيم حاصل شد. اين يك نعمت الهی‌‌‌‌‌ بود كه برای‌‌‌‌‌ ما ثابت می‌‌‌‌‌‌كرد اگر همتمان را بلندتر كنيم و تلاش بيشتری‌‌‌‌‌ به‌خرج دهيم خدای‌‌‌‌‌ متعال موفقيت‌های‌‌‌‌‌ بيشتری‌‌‌‌‌ نصيبمان خواهد كرد؛ و چون در اراده الهی‌‌‌‌‌، در علم الهی‌‌‌‌‌ گذشته بود كه ما چنين مسؤوليت‌های‌‌‌‌‌ سنگينی‌‌‌‌‌ پيش‌رو داريم و در دوران بعد از انقلاب بايد خودمان را برای‌‌‌‌‌ فعاليت‌های‌‌‌‌‌ علمی‌‌‌‌‌، تربيتی‌‌‌‌‌، اخلاقی‌‌‌‌‌، معنوی‌‌‌‌‌، تحقيقاتی‌‌‌‌‌ و حتی‌‌‌‌‌ اجرايی‌‌‌‌‌ آماده كنيم، آن موفقيت‌های‌‌‌‌‌ قبلی‌‌‌‌‌ يك نويدی‌‌‌‌‌ بود كه به ما جرأت می‌‌‌‌‌‌داد و ما را تشويق می‌‌‌‌‌‌كرد به اينكه قدم‌های‌‌‌‌‌ بلندتری‌‌‌‌‌ برداريم.

آن برنامه‌ای‌‌‌‌‌ كه پيش از انقلاب پيش‌بينی‌‌‌‌‌ شده بود يك دوره هشت‌ساله بود كه با پيروزی‌‌‌‌‌ انقلاب آن برنامه هشت‌ساله هم به‌اتمام نرسيد. چيزی‌‌‌‌‌ كه آن وقت‌ها فكر می‌‌‌‌‌‌كرديم اين بود كه همان برنامه را تكرار كنيم و يك سلسله دروس را به مرحله اجرا بگذاريم كه همه در آن مشاركت داشته باشند؛ ولی‌‌‌‌‌ بعد از پيروزی‌‌‌‌‌ انقلاب، مخصوصاً بعد از تشكيل دفتر همكاری‌‌‌‌‌ حوزه و دانشگاه، و احساس مسئوليتی كه حوزه نسبت به دانشگاه پيدا كرد، به‌ویژه با توجهاتی‌‌‌‌‌ كه حضرت امام رضوان الله عليه دادند و مسئوليت‌هايی‌‌‌‌‌ كه به حوزه واگذار كردند، معلوم شد كه ما مسئوليت‌های‌‌‌‌‌ خيلی‌‌‌‌‌ سنگين‌تری‌‌‌‌‌ داريم و با آن دوره‌های‌‌‌‌‌ عمومی‌‌‌‌‌، ولو اینکه هشت‌ساله پيش‌بينی‌‌‌‌‌ كرده بوديم، نياز جامعه انقلابی‌‌‌‌‌ تأمين نخواهد شد؛ لذا بايد رشته‌های‌‌‌‌‌ تخصصی‌‌‌‌‌ داير شود. اين بود كه درصدد ايجاد رشته‌های‌‌‌‌‌ تخصصی‌‌‌‌‌ برآمديم. تا به اينجا رسيده كه اکنون در دوازده رشته علوم انسانی‌‌‌‌‌، در مقاطع مختلف امكان برگزاری‌‌‌‌‌ اين دوره‌ها را داريم.

همچنین به اقتضای‌‌‌‌‌ شرايط زمان سعی‌‌‌‌‌ شد كه برنامه‌های‌‌‌‌‌ مؤسسه رسمی‌‌‌‌‌ بشود و مورد تأييد مقامات مسئول فرهنگی‌‌‌‌‌ و آموزشی‌‌‌‌‌ كشور قرار بگيرد كه اين كار هم انجام گرفت. حالا مؤسسه به‌عنوان يك دانشگاه که دوازده رشته علوم انسانی‌‌‌‌‌ را آموزش می‌‌‌‌‌‌دهد و مدرك معتبری‌‌‌‌‌ در كنار مدارك دانشگاهی‌‌‌‌‌ ديگر ارائه می‌‌‌‌‌‌دهد شناخته شده؛ حتی‌‌‌‌‌ فراتر از داخل مرزها، در خارج از كشور هم كم‌يابيش شناخته شده و در حال گسترش است. در كنار اين فعاليت‌ها، به‌خاطر اينكه ما پيش‌بينی‌‌‌‌‌ می‌‌‌‌‌‌كرديم که با گسترش كارها، به يك كادر علمی‌‌‌‌‌ متخصص از خود حوزه احتياج داريم، از عزيزانی‌‌‌‌‌ خواهش كرديم كه رنج سفر بر خودشان هموار كنند و چند سالی‌‌‌‌‌ در كشورهای‌‌‌‌‌ خارج بمانند و از دانشگاه‌های‌‌‌‌‌ معتبر دنيا مدارك تخصصی‌‌‌‌‌ كسب كنند تا بتوانند لااقل در مقام اثبات، همتايی‌‌‌‌‌ خودشان را با اساتيد دانشگاه نشان بدهند. البته می‌‌‌‌‌‌گويم در مقام اثبات، چنين نيست كه در مقام ثبوت صفر باشد؛ مسلماً در همه‌جای‌‌‌‌‌ دنيا زحمت‌هايی‌‌‌‌‌ كشيده‌اند و خدا هم اجر هيچ‌كسی‌‌‌‌‌ را ضايع نمی‌‌‌‌‌‌كند؛ آنها هم در رشته‌های‌‌‌‌‌ مختلفی‌‌‌‌‌ از علوم مطالعاتی‌‌‌‌‌ كرده‌اند، زحمت‌هايی‌‌‌‌‌ كشيده‌اند و به نتايجی‌‌‌‌‌ رسيده‌اند كه برای‌‌‌‌‌ ما هم قابل استفاده است. فرض را بر اين می‌‌‌‌‌‌گذارم كه اگر در مقام ثبوت هم عزيزان چندان بهره‌ای‌‌‌‌‌ نمی‌‌‌‌‌‌بردند، برای‌‌‌‌‌ اينكه بتوانيم شايستگی‌‌‌‌‌ خودمان را عملاً اثبات كنيم، احتياج داشتيم که اساتيدی‌‌‌‌‌ با مدارك معتبر از دانشگاه‌های‌‌‌‌‌ دنيا در اختيار داشته باشيم. امروز خدا را شكر می‌‌‌‌‌‌كنيم كه تعدادی‌‌‌‌‌ از عزيزان با درجه ممتاز، از دانشگاه‌های‌‌‌‌‌ معتبر دنيا مدارك دكتری‌‌‌‌‌ گرفته‌اند و الان در جمع شما حضور دارند و در مؤسسه، هم از درس‌هايشان استفاده می‌‌‌‌‌‌شود هم از تحقيقاتشان، و حتی‌‌‌‌‌ بعضی‌‌‌‌‌‌هايشان فداكاری‌‌‌‌‌ كرده‌اند و مسئوليت‌های‌‌‌‌‌ اجرايی‌‌‌‌‌ هم پذيرفته‌اند؛ من از همه اين عزيزان صميمانه و متواضعانه تشكر می‌‌‌‌‌‌كنم.

کار جمعی، وظیفه همگانی

آنچه در اين جمع بايد بيشتر مورد توجه قرار بگيرد يك خلأ فرهنگی‌‌‌‌‌ است كه در اكثريت ما وجود دارد؛ شايد در كل جامعه ايرانی‌‌‌‌‌ و شايد فراتر از آن، در كشورهای‌‌‌‌‌ جهان سوم اين كمبود وجود دارد؛ ولی‌‌‌‌‌ ما حالا سروكارمان با جمع خودمان است و جامعه روحانی‌‌‌‌‌ خودمان. يك كمبودی‌‌‌‌‌ هست و آن این است که ما عادت كرده‌ايم به كار شخصی‌‌‌‌‌ و بار نيامده‌ايم كه با هم كار كنيم و با هم فكر كنيم. هم در كارهای‌‌‌‌‌ علمی‌‌‌‌‌ و پژوهشی‌‌‌‌‌ و تحقيقاتی‌‌‌‌‌ كار مشترك انجام بدهيم و هم برای‌‌‌‌‌ كارهای‌‌‌‌‌ اجرايی‌‌‌‌‌ و ايفای نقش در جامعه اسلامی‌‌‌‌‌‌مان، حتی‌‌‌‌‌ در عرصه‌های‌‌‌‌‌ سياسی‌‌‌‌‌ كه وظيفه دينی‌‌‌‌‌ ما گاهی‌‌‌‌‌ این‌چنین ايجاب می‌‌‌‌‌‌كند. عادت نكرده‌ايم كه با هم همفكری‌‌‌‌‌ و همكاری‌‌‌‌‌ داشته باشيم؛ درنتيجه غالب كسانی‌‌‌‌‌ كه از حوزه‌ها فارغ‌التحصيل می‌‌‌‌‌‌شوند و به مسئوليت‌هايی‌‌‌‌‌ می‌‌‌‌‌‌پردازند، چه در زمينه‌های‌‌‌‌‌ علمی‌‌‌‌‌، چه در زمينه‌های‌‌‌‌‌ تحقيقاتی‌‌‌‌‌ و چه در زمينه‌های‌‌‌‌‌ اجرايی‌‌‌‌‌، يك روح تك‌روی‌‌‌‌‌ بر آنها حاكم است و خود بنده هم مستثنی‌‌‌‌‌ نيستم. به شما عزيزان تأكيد می‌‌‌‌‌‌كنم كه ادب را از بی‌‌‌‌‌‌ادبان بياموزيد و سعی‌‌‌‌‌ كنيد در همه اين زمينه‌ها روح جمع‌گرايی‌‌‌‌‌ را حاكم كنيد. هم خودتان سعی‌‌‌‌‌ كنيد يك نوع تمرين كنيد، هم به دانشجويانی‌‌‌‌‌ كه با آنها ارتباط داريد، شاگردانی‌‌‌‌‌ كه زير دست شما درس می‌‌‌‌‌‌خوانند؛ حتی‌‌‌‌‌ در خانواده سعی‌‌‌‌‌ كنيد بچه‌های‌‌‌‌‌ خودتان را عادت بدهيد كه با هم كار كنند و با هم فكر كنند.

اهمیت و برکت کار جمعی

بركتی‌‌‌‌‌ كه در كار جمعی‌‌‌‌‌ هست هيچ‌وقت در كار فردی‌‌‌‌‌ نيست. اگر هزار تا نيرو، فرد فرد و جدا جدا كار كنند محصول كارشان جمع عددی‌‌‌‌‌ آن كار می‌‌‌‌‌‌شود، اما اگر مجتمعاً كار بكنند حاصل كارشان حاصل‌ضرب آن اعداد می‌‌‌‌‌‌شود. نمونه‌های‌‌‌‌‌ زيادی‌‌‌‌‌ از اين را می‌‌‌‌‌‌توانيم در عالم ببينيم. بزرگ‌ترين نمونه‌اش نهضتی‌‌‌‌‌ بود كه حضرت امام رضوان الله عليه در اين قرن، در اين كشورِ منسوب به وجود مقدس ولی‌‌‌‌‌ عصر ارواحنا فداه به‌وجود آوردند. اگر همفکری‌‌‌‌‌ و همكاری‌‌‌‌‌ و همدلی‌‌‌‌‌ مردم نبود هيچ‌گاه چنين نعمت عظيمی‌‌‌‌‌ نصيب ما نمی‌‌‌‌‌‌شد. آفتی‌‌‌‌‌ كه بقای‌‌‌‌‌ اين انقلاب و بقای‌‌‌‌‌ اين نعمت عظيم را تهديد می‌‌‌‌‌‌كند پراكندگی‌‌‌‌‌، گسستگی‌‌‌‌‌، تك‌روی‌‌‌‌‌ و خدای‌‌‌‌‌‌نكرده هوای‌‌‌‌‌ نفس است.

فراهم بودن زمينه‌ها و امکانات درونی و بیرونی برای همکاری

به‌همین‌خاطر تصميم گرفتیم تا آنجا كه ممكن است اين روح همكاری‌‌‌‌‌ را تقويت كنيم. سعی‌‌‌‌‌ كنيم از تك‌روی‌‌‌‌‌ بپرهيزيم. اگر همين نيروهايی‌‌‌‌‌ كه الان می‌‌‌‌‌‌شناسيم و در كنار هم هستيم اين روحيه را تقويت كنيم و با همكاری‌‌‌‌‌ درست و يك برنامه حساب‌شده كار كنيم، حداقل برآيند كار ما در سال آينده صدبرابر خواهد بود. يعنی‌‌‌‌‌ خدا زمينه چنين تعالی‌‌‌‌‌ و رشدی را در ما قرار داده است. امكاناتش را از لحاظ روحی‌‌‌‌‌ و روانی‌‌‌‌‌، در درون ما و از لحاظ شرايط اجتماعی‌‌‌‌‌، در خارج از ما فراهم كرده است. چه چیزی مانع می‌‌‌‌‌‌شود از اينكه ما بيشتر با همديگر ارتباط داشته باشيم و بيشتر همفکری‌‌‌‌‌ و همكاری‌‌‌‌‌ كنيم؟ الحمد لله هيچ مانع سياسی‌‌‌‌‌ و اجتماعی‌‌‌‌‌‌ای وجود ندارد. مثل زمان شاه نيست كه وقتی‌‌‌‌‌ چند نفر دور هم بنشينند عوامل ساواك آنها را تهديد كنند. ما در كمال راحتی‌‌‌‌‌ می‌‌‌‌‌‌توانيم بنشينيم با هم فكر كنيم؛ تبادل‌نظر كنيم؛ بحث و مناظره و مجادله كنيم تا حق را بيشتر بشناسيم و راه بهتری‌‌‌‌‌ برای‌‌‌‌‌ فعاليتمان پيدا كنيم. از تجربه‌های‌‌‌‌‌ همديگر استفاده كنيم، نه فقط از تجربه‌های‌‌‌‌‌ خودمان. وقتی‌‌‌‌‌ با هم باشيم و برنامه داشته باشيم، از تجربه‌های‌‌‌‌‌ همه همگنان خودمان، بلكه از تجربه همه عالميان هم می‌‌‌‌‌‌توانيم استفاده كنيم؛ با اين تكنولوژی‌‌‌‌‌ پيشرفته‌ای‌‌‌‌‌ كه امروز در اختيار همه قرار گرفته، از كامپيوتر و اينترنت و... ما می‌‌‌‌‌‌توانيم از تجارب همه دنيا استفاده كنيم؛ ولی‌‌‌‌‌ متأسفانه ما قدر اين نعمت‌ها را نمی‌‌‌‌‌‌دانيم و به همان شيوه كار فردی‌‌‌‌‌ كه از محيط خودمان فرا گرفته‌ايم و به آن عادت كرده‌ايم اكتفا می‌‌‌‌‌‌كنيم و از اين امكاناتی‌‌‌‌‌ كه خدا برای‌مان فراهم كرده بهره كمی گرفته‌ايم. اگر مقداری‌‌‌‌‌ بيشتر تلاش كنيم می‌‌‌‌‌‌توانيم كارهای‌‌‌‌‌ خيلی‌‌‌‌‌ عظيم‌تری‌‌‌‌‌ انجام دهيم.

مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی، نمونه موفقی از کار جمعی

اگر مسئله خدمتگزاری‌‌‌‌‌ بنده و جاروكشی‌‌‌‌‌ بنده در مؤسسه مطرح نبود خيلی‌‌‌‌‌ بهتر و راحت‌تر می‌‌‌‌‌‌توانستم از موفقيت‌هايی‌‌‌‌‌ كه در كشور و خارج از كشور نصيب فارغ‌التحصيلان مؤسسه شده صحبت كنم، ولی‌‌‌‌‌ می‌‌‌‌‌‌ترسم يك مقدار بوی‌‌‌‌‌ خودستايی‌‌‌‌‌ پيدا كند و اينكه مثلاً بنده نقش داشته‌ام. به‌هرحال همين اندازه هم كه ما ـ‌برخلاف بسياری‌‌‌‌‌ از كسان ديگری‌‌‌‌‌ كه بی‌‌‌‌‌‌برنامه كار می‌‌‌‌‌‌كنند‌ـ توانستيم برای‌‌‌‌‌ تحصيل و فعاليتمان برنامه‌ريزی‌‌‌‌‌ كنيم و مديريت صحيحی اعمال کنیم، حالا هر قدر هم ضعيف، شاهد نتايج بسيار مباركی‌‌‌‌‌ از آن شديم. فارغ‌التحصيلان ما تا سطح وزارت نیز در كشور پيش رفته‌اند. بسياری‌‌‌‌‌ از پست‌های‌‌‌‌‌ مهم كشور در اختيارشان است. تعداد زيادی‌‌‌‌‌ از فارغ‌التحصيلان ما نمايندگان مجلس شده‌اند. رؤسای‌‌‌‌‌ دانشكده‌ها و من‌جمله رياست همين دانشگاه از فارغ‌التحصيلان مؤسسه است. دانشكده الهيات تهران مدتی‌‌‌‌‌ افتخار استفاده از بعضی‌‌‌‌‌ از عزيزان ما را داشت و همین‌طور خيلی‌‌‌‌‌ جاهای‌‌‌‌‌ ديگر. اگر اين برنامه‌ريزی‌‌‌‌‌‌ها نبود اين موفقيت‌ها نصيب دوستان می‌‌‌‌‌‌شد؟ اگر برنامه‌های‌‌‌‌‌ جدی‌‌‌‌‌‌تر، حساب‌شده‌تر و دقيق‌تری‌‌‌‌‌ بريزيم و دوستان هم همت كنند و آنها را به مرحله اجرا در بياورند به همين نسبت موفقيت‌ها افزايش خواهد يافت.

اميدوارم خدای‌‌‌‌‌ متعال به همه ما توفيق دهد كه نعمت‌هایش را بهتر بشناسيم و بهتر از آنها بهره‌برداری‌‌‌‌‌ كنيم و وظيفه و تكليف خودمان را در برابر اين همه نعمت‌های‌‌‌‌‌ بی‌‌‌‌‌‌شمار الهی‌‌‌‌‌ بهتر انجام دهيم.

در پايان عرايضم برای‌‌‌‌‌ شادی‌‌‌‌‌ روح امام بزرگوار كه همه اين آوازه‌ها از اوست و برای‌‌‌‌‌ شادی‌‌‌‌‌ روح شهدايی‌‌‌‌‌ كه در راه پيروزی‌‌‌‌‌ انقلاب و حفظ دستاوردهای‌‌‌‌‌ آن تلاش كرده‌اند صلواتی‌‌‌‌‌ می‌‌‌‌‌‌فرستيم با قرائت فاتحه.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته.

 

 


نشانی منبع: https://mesbahyazdi.ir/node/8591