به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیتالله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در همایش مبانی كلامی علوم انسانی ضمن تشكر از دست اندركاران برگزاری این همایش به تبیین موضوع همایش پرداخت و اظهار داشت: اول باید تبیین كرد كه كلام، علم است یا خیر؟
آیتالله محمدتقی مصباح یزدی با اشاره به تعاریف مختلفی كه از علم ارائه شده، گفت: گاه به تلاشی كه در جهت معرفت و فهم حاصل میشود، علم گفته میشود؛ چه نتیجه به دست آمده صحیح باشد، چه اشتباه. به عنوان نمونه سالها تصور میشد، عالم سه بعدی است، اما نظریه حركت جوهری بیان كرد، عالم چهاربعدی است و البته معلوم نیست كه این نظریه نیز ثابت بماند و رد نشود. اما به همه آنها از آن جهت كه تلاش در جهت فهم و كسب معرفت است، علم گفته میشود. لذا این تعریف از علم، شامل همه علوم از جمله علوم انسانی و علم كلام نیز میشود.
وی در ادامه با اشاره به لزوم تعریف علوم انسانی برای شناخت تأثیر علم كلام در آن، اظهار داشت: این تعریف قراردادی خواهد بود، یعنی باید علوم انسانی طوری تعریف شود كه همه علوم مورد نظر را شامل شده و علوم تجربی، ریاضی و علوم پایه را شامل نشود. به عبارت دیگر باید تعریفی ارائه شود كه جامع علوم مقصودمان باشد و در برابر علوم دیگر قرار گیرد.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به اینكه بخشی از علوم انسانی زاییده علم كلام است، اظهار داشت: اگر چنین تعریفی از علم و علوم انسانی داشته باشیم، در این صورت برخی از علوم انسانی مانند فقه زاییده علم كلام خواهند بود. یعنی تا خدا، پیامبر و دین ثابت نشود، نمیتوان از بیان احكام تكلیفی انسان در برابر خدا سخن گفت. لذا فقه زاییده علم كلام است. البته باید توجه داشته باشیم كه موضوع همایش، نقش علم كلام در مبانی علوم انسانی است، یعنی اولا بحث در مبانی است و ثانیا این مبانی مربوط به همه علوم انسانی هستند و لذا این همایش ربطی به علومی مانند فقه و اصول، كه از اصل برگرفته از علم كلام و زاییده آن هستند، ندارد و چنین علومی از بحث خارج هستند.
این استاد برجسته فلسفه با اشاره به تعریف مبانی گفت: مبانی عبارت است از اصول موضوعهای که در علمی اثبات میشود و در علم دیگر از آن به عنوان اصل پذیرفته شده، استفاده میشود. اما مراد ما از مبانی علوم انسانی، مفهومی وسیعتر است، چرا كه این تعریف از مبانی، در موضوع همایش كه نقش علم كلام در مبانی علوم انسانی است، كاربردی ندارد و تنها میتواند در روشها و متدهای برخی از علوم انسانی تأثیر داشته باشد، آن هم مشروط بر اینكه علوم به گونهای تعریف شده باشند كه بتوان در آنها از مبانی وحیانی هم استفاده کرد. چرا كه امروز در غرب به این مبانی، اثوریته گفته شده و مردود تلقی میشود. یعنی هرچند به مردود بودن مبانی وحیانی تصریح نمیشود، اما در عمل مردود به حساب میآید.
وی ادامه داد: اینكه دادههای كلامی بتواند به عنوان مبانی قلمداد شود و در علوم دیگر از جمله علوم انسانی به عنوان اصول موضوعه قلمداد شود، مبتنی بر تعریف ما از مبانی، اصول موضوعه، و متدولوژی است.
علامه مصباح با اشاره به اینكه اگر متدولوژی را جزء مبانی بدانیم، در این صورت علم كلام میتواند در مبانی علوم انسانی نقش داشته باشد، ادامه داد: از اینرو، گاه طبق یك تعریف و اصطلاح، كلام در مبانی علوم انسانی میتواند نقش داشته باشد و در اصطلاح دیگر نمیتواند نقشی در مبانی علوم انسانی داشته باشد.
این فیلسوف اسلامی در ادامه با اشاره به اینكه در غرب به علوم تجربی اصالت داده شده و مبانی وحیانی پذیرفته نیست، افزود: در جای خودش اثبات شده است كه هیچ علم تجربی با تجربه، نمیتواند نتیجه یقینی را اثبات کند، چراکه تجربه، شرط استنتاجش کنترل تام بر جمیع شرایط پدیده است. یعنی ما باید همه عوامل و شرایط محیط را با تجربه كنترل كنیم كه این امر میسر نیست. به عنوان نمونه امروز ثابت شده امواجی در فضا وجود دارند كه برای ما قابل كنترل نیست و البته احتمال اینکه امواج دیگری هم باشد که هنوز شناخته نشده باشند، نیز وجود دارد. لذا حتی نمیتوان تجربیات را از جمله بدیهیات دانست، چه برسد كه از یقینیات باشند.
علامه مصباح یزدی افزود: لذا وقتی از تجربیات كه یقینی نیستند، در علوم استفاده میشود، قطعا از امور یقینی نیز میتوان در علوم استفاده كرد. لذا وقتی در علم كلام، وجود خدا، پیامبر و مانند آنها اثبات شده و یقین حاصل شد، میتوانند به عنوان اصول موضوعه علوم دیگر و از جمله علوم انسانی قرار بگیرند و دلیلی وجود ندارد كه تجربه علیرغم یقینی نبودنش بتواند به عنوان اصل موضوع پذیرفته شود، اما مسائل یقینی كه از وحی به ما رسیده، به عنوان اصول موضوعه مورد قبول قرار نگیرند.
وی با اشاره به اینكه همواره بین دانشمندان در علوم تجربی و علوم انسانی اختلاف نظرهایی وجود داشته، اما این سبب نمیشود كه به آن عنوان علم اطلاق نشود، ادامه داد: علیرغم اینكه هیچ یك از آن نظریات یقینی نیستند، اما از آن علم خارج نشدهاند و علم تلقی میشوند و لذا همه نظریات روانشناسی داخل در علم روانشناسی هستند. همانگونه كه دو فقیهی که یكی به حرمت نماز جمعه در زمان غیبت، و دیگری به وجوب آن فتوا میدهند، هیچ یك از علم فقه خارج نشدهاند، گرچه در واقع، حداقل یكی از این دو نظر اشتباه است.
آیتالله مصباح ادامه داد: از اینرو، صرف اینكه، نقش قائل شدن برای علم كلام، سبب بروز نظریات جدیدی میشود كه در علوم انسانی غرب وجود ندارد، سبب خارج شدن آن از علم نمیشود و نهایتا یك نظریه غیر یقینی مانند دیگر نظریات غیر یقینی در آن علوم است. لذا علوم انسانی اسلامی حداقل به عنوان یك نظریه در این علوم مورد پذیرش است.
وی با اشاره به تفاوت تعاریف از اصطلاحات مختلف خاطر نشان كرد: برای بحث باید حداقل مفاهیم مشترك وجود داشته باشد تا بحث روی آن بیفایده نباشد. لذا اگر كسی علم را به گونهای تعریف كرده و فرد دیگر، اصطلاح دیگری از علم را پذیرفته باشد، بحث بین آنها بر سر علم فایده ندارد. بدین ترتیب، اگر طبق تعریف، فلسفه هم علم تلقی شود و در آن ثابت شود خدا وجود دارد و او پیغمبر و دینی را فرستاده است، طبق متدولوژی همین علم، این امر میتواند از اصول موضوعه برای مسأله بعد باشد.
وی افزود: اغلب نزاعهایی که گاهی به پرخاشگریها و حتی گاهی رعایت نکردن ادب میانجامد، به خاطر عدم تعریف صحیح از مشتركات لفظی است. لذا ابتدا باید به دقت، ابهامها در مشتركات لفظی را رفع كرد.
این استاد تفسیر قرآن كریم ادامه داد: البته برای استفاده از منابع اسلامی، مانند محتوای قرآن، آنچه برداشت میشود، باید یقینی باشد، ودر غیر این صورت تنها بر اساس نگاه آن مفسر، میتواند مبنا قرار گیرد.
وی با بیان مثالهایی اظهار داشت: اگر مسألهای از قرآن و سنت با متد صحیح ثابت شد، میتواند اصل موضوع برای اسلامیسازی علوم قرار گیرد. البته اگر معنای اسلامیسازی را این بدانیم كه پاسخی كه به مسائل علم داده میشود، مستقیم یا غیر مستقیم مطابق منابع دینی باشد.
وی ادامه داد: البته باید توجه داشت هر نظریه ظنی كه از سوی فقیه ابراز شده یا مفسرین آن را بیان كرده اند، نمیتواند به عنوان اصل موضوع در اسلامیسازی علوم پذیرفته شود، بلكه باید حجیتش قطعی باشد.
علامه مصباح یزدی با اشاره به تعارض علم و دین نیز اظهار داشت: اگر آنچه از دین به اثبات رسیده دارای دلیل ظنی است و آنچه علم ثابت كرده، دارای دلیل عقلی یقینی باشد، علم را مقدم میکنیم، و در صورتی كه چیزی كه از قرآن یا سنت گرفته شده، قطعی باشد، بر داده علمی متعارض مقدم میشود، و اگر دلیل هردو از نظر ظنی بودن مساوی بود و نتوانستیم ترجیح یكی را تشخیص دهیم، باید توقف كنیم.
گفتنی است همایش نقش علم كلام در مبانی علوم انسانی 5 شنبه 24 بهمن ماه سال جاری در سالن همایشهای مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.