گفتار چهلوپنجم
نجوای توسلجویندگان به معبود (2)
وسیلة توسل به خداوند از منظر پیشوایان معصوم(علیهم السلام)
با توجه به آنكه امشب، شب عرفه و ازجمله شبهای باعظمت است و در این شب و نیز در روز عرفه بیش از سایر ایام عواطف و بارقههای رحمت الهی وزیدن میگیرد، جا دارد كه اشارهای داشته باشیم به پارهای از دعاهایی كه به مناسبت روز عرفه وارد شده و در آن به مسئلة توسل پرداخته شده است. ازجمله دعاهایی كه برای روز عرفه وارد شده، دعای عرفة امام حسین(علیه السلام) است كه ایشان، آن را در روز عرفه و در صحرای عرفات انشاء فرمودهاند و از غرر ادعیه به شمار میآید. اگر ما از بین ادعیهای كه از اهلبیت(علیهم السلام) به ما رسیده، پنج دعا را بهترین دعاها بدانیم، بیشك دعای عرفه یكی از آنها خواهد بود. این دعا دارای مضامین و مفاهیمی بسیار متعالی است و جا دارد كه با تدبر و تفكر و آمادگی روحی كافی خوانده شود و از مضامین آن بهرة كافی برده شود. در این دعا، نكتهها و مطالبی وجود دارد كه در سایر دعاها كمتر به آنها اشاره شده است. یكی از تعابیر لطیف و عالی كه مربوط به مسئلة توسل نیز هست و در دعاهای دیگر با این صراحت ذكر نشده، عبارتی است كه حضرت در آن میفرمایند: هَا اَنَا اَتَوَسَّلُ اِلَیْكَ بِفَقْرى اِلَیْكَ، وَكَیْفَ اَتَوَسَّلُ اِلَیْكَ بِمَا هُوَ مَحَالٌ اَنْ یَصِل
اِلَیْك؛(1)«آری، من به درگاهت به فقر و بیچارگیام متوسل میشوم و چگونه فقر كه راهی به ساحت قدس تو ندارد، وسیلة من تواند بود؟».
اگر انسان بخواهد بین خود و دیگری، کسی یا چیزی را وسیله یا واسطه قرار دهد، باید آن واسطه برای كسی كه نزد او وساطت و شفاعت میشود، ارزش داشته باشد. ما اگر معتقدیم كه وجود مقدس پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و اهلبیت آن حضرت برای ما نزد خداوند شفاعت میكنند، ازآنروست كه آنان نزد خداوند دارای منزلتی والا هستند و خدا، آنها را آفریده و چنان مقام و منزلتی به ایشان بخشیده و خود به آنان مقام شفاعت عنایت كرده است و با این مقام، آنها مظهری از رحمت الهی گردیدهاند. پس درواقع این وسیله و واسطه را خداوند برای تقرب ما به خودش قرار داده است. بیتردید ما چیزی از خودمان نداریم كه بخواهیم آن را وسیلة تقرب به خدا قرار دهیم چیزی که عرضهشدنی در پیشگاه خداوند باشد. اگر ما ایمانمان را وسیله قرار دهیم و از خداوند بخواهیم بهوسیلة آن ما را بیامرزد، خداوند خواهد فرمود كه این ایمان را من به تو عنایت كردم. اگر بخواهیم عباداتمان را وسیله قرار دهیم، آنها نیز با توفیق الهی انجام گرفتهاند و از مصادیق عواطف رحمت او هستند. آنچه ما از خود داریم، فقر و ناداری است و اساساً فقر، ویژگی ذاتی همة مخلوقات است و آنها عین فقر هستند؛ خداوند نیز فرمود: یَا أَیُّهَا النَّاسُ أنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِید؛(2)«ای مردم، شمایید نیازمندان به خدا، و خداست بینیاز و ستوده».
پس ما آنچه از خود داریم فقر است و این فقر نمیتواند وسیلة ما بهسوی خدا باشد، چون وسیله و واسطه باید عرضهشدنی در پیشگاه خداوند باشد و بهاصطلاح به او برسد كه بهپاسِ آن خداوند، رحمتش را نازل كند و عذابش را از ما بردارد. اما این فقر هیچگاه
1. مفاتیح الجنان، دعای امام حسین(علیه السلام) در روز عرفه.
2.فاطر (35)، 15.
از ما جدا نمیشود و محال است كه به خداوند برسد، چون او غنی مطلق است و ساحتش مبرّا از فقر و نیاز است. ازاینرو، امام حسین(علیه السلام) در آن تعبیر لطیفی كه از آن حضرت نقل كردیم میفرمایند: من آنچه از خود دارم، فقر است و آن را وسیلة توسل به تو قرار میدهم، اما محال است كه این فقر به ساحت تو راه یابد؛ یعنی خدایا، من از خود چیزی ندارم كه آن را واسطه و وسیلة جلب عنایت و رحمتت قرار دهم و هرچه دارم از توست و آنچه را تو خود به من عنایت كردهای، وسیله میان خود و تو قرار میدهم.
دعای امام زینالعابدین(علیه السلام) در روز عرفه نیز از غرر ادعیه به شمار میآید و دارای چنان مضامین عالی و عظمتی است كه انسان را مبهوت میسازد و آن تعابیر زیبا همراه با ترتیب و نظم خاص تنها از امام معصوم قابل انشاست. جا دارد كه صبح روز عرفه، دعای عرفة امام سجاد(علیه السلام) را بخوانیم و عصر عرفه، دعای عرفة امام حسین(علیه السلام) را؛ باشد كه از معارف ناب و عرفان الهی نهفته در معارف اهلبیت(علیهم السلام) بیشتر بهرهمند شویم و دلمان را با نورانیت این دعاها نورانی و مصفا گردانیم. در یكی از بخشهای آن دعا، حضرت میفرمایند:
أللَّهُمَ إنَّكَ أیَّدْتَ دِینَكَ فِی كُلِّ أوَانٍ بِإِمَامٍ أقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ وَمَنَاراً لِعِبَادِكَ وَمَنَاراً فِی بِلادِكَ بَعْدَ أنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِکَ وَجَعَلْتَهُ الذَرِیعَةَ إِلَی رِضْوَانِکَ وَافْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ وَحَذَّرْتَ مَعْصِیَتَهُ وَأمَرْتَ بِامْتِثَالِ أوَامِرِهِ وَالأِنْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْیِهِ وَألاَّ یَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدَّمٌ وَلا یَتَأخَّرَ عَنْهُ مُتَأخَّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللاّئِذِینَ وَكَهْفُ الْمُؤْمِنیِنَ وَعُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِینَ وَبَهَاءُ الْعَالَمِین؛(1) بارخدایا، تو دین خود [(اسلام)] را در هر زمان و روزگاری بهوسیلة امام و پیشوایی [(یكی از معصومینعلیهم السلام)] كه او را برای [(گمراهان)] بندگانت علامت [راهنما] و در شهرهایت نشانه [راه حق] برپا داشتهای، تأیید و كمك كردهای پس از آنكه دوستی آن امام
1.صحیفة سجادیه، دعای عرفه، ص318.
را به پیمان [دوستی] خود پیوستی و او را سبب خشنودی [افاضة رحمت] خویش گرداندی. طاعت و فرمانبری از او را واجب كرده و از فرمان نبردن از او برحذر داشتهای و به فرمانبری از فرمانهایش و بازایستادن از نهی و بازداشتش و به اینكه كسی از او پیشی نگیرد [جز به پیروی از فرمان او از پیش خود كاری نكند] و از او واپس نماند [خلاف فرمانش قدمی برندارد] فرمان دادهای. پس اوست نگهدار پناهجویان به خود و پناه اهل ایمان [در رهایی از تاریكیهای نادانی و شبهات] و دستاویز چنگزنندگان [به او] و جمال و نیكویی جهانیان.
در فراز مزبور، حضرت ارتباط و اتصال خاص امام معصوم به خداوند را بیان میكنند و ازجمله میفرمایند: وَجَعَلْتَهُ الذَّرِیعَةَ إِلَی رِضْوَانِكَ. در پایان فراز اول مناجات متوسلین نیز حضرت دربارة دو وسیلة شفاعت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و عواطف رأفت و رحمت الهی فرمودند: أللّهُمَ فَاجْعَلْهُمَا لِِی سَبَباً إِلَی نَیْلِ غُفْرَانِكَ وَصَیِّرْهُمَا لِی وُصْلَةً إِلَی الْفَوْزِ بِرِضْوَانك؛ «خدایا، تو آن دو را برای من وسیلة آمرزش و سبب وصول به مقام سعادت و بهشت رضوانت قرار ده». امام همچنین، برخی از ویژگیهای امام معصوم چون ضرورت اطاعت مردم از وی، انجام فرمانهای او، بازایستادن از نهیش و عدم تقدم بر او را برمیشمارند. درسی كه ما از این دعای امام سجاد(علیه السلام) میگیریم این است كه همواره باید توجهات، دعاها و توسلاتمان، معطوف به اولیای خدا باشد و به یاد داشته باشیم كه همواره وسیلة حقیقیای كه ما را به خداوند متصل میكند، امام معصوم است و توسل و شفیع قرار دادن او ما را به سعادت میرساند. همچنین از دعای آن حضرت برمیآید كه انسان در هر زمان و هر عصری باید در درجة اول به امام همان عصر و زمان توسل جوید. در برخی از روایات اشاراتی شده است به اینكه وقتی كسانی در زمان یكی از ائمة اطهار(علیهم السلام) به امام دیگری توسل جستهاند، آنان را به امام همان عصر و
زمان حواله دادهاند. این مطلب گویای این است كه در هر زمان توسل و توجه به امام همان زمان اهمیت خاصی دارد. ما به هركس توسل میجوییم، نباید فراموش كنیم كه واسطة فیض الهی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و بهواسطة آن حضرت است كه بركات الهی بهسویمان سرازیر میشود و از رحمت الهی بهرهمند میشویم. پس نباید در دعاهایمان، توسل به آن حضرت را فراموش كنیم.
امید به لطف و كرم الهی و درخواست فرجام نیك و منزلگاه بهشت
وَقَدْ حَلَّ رَجائى بِحَرَمِ كَرَمِكَ وَحَطَّ طَمَعى بِفِنَاءِ جُودِكَ، فَحَقِّقْ فیكَ اَمَلى، وَاخْتِمْ بِالْخَیْرِ عَمَلى، وَاجْعَلْنِى مِنْ صَفْوَتِكَ الَّذینَ اَحْلَلْتَهُمْ بُحْبُوحَةَ جنَّتِكَ، وَبوَّأْتَهُمْ دَارَ كَرامَتِكَ، وَاَقْرَرْتَ اَعْیُنَهُمْ بِالنَّظَرِ اِلَیْكَ یَوْمَ لِقائِكَ، وَاَوْرَثْتَهُمْ مَنازِلَ الصِّدْقِ فِى جِوَارِك؛ امیدم به حریم كرمت بسته شده و طمعم در آستان جود و احسانت فرود آمده است. پس تو ای خدا، امید و آرزویم به لطف و كرمت را برآور و كارم را ختم به خیر گردان و مرا درزمرة بندگان خاص و برگزیدهات قرار ده؛ آنان كه در بهشت خود درآوردی و در منزل كرامت و عزتت جایگاه بخشیدی و دیدههایشان را به مشاهدة حسن و جمالت در روز ملاقاتت روشن كردی و وارث منزلهای راستین در جوار خود گردانیدی.
حضرت پس از آنكه فرمودند خدایا من دو وسیله برای توسل و تقرب به تو دارم كه عبارتاند از عواطف رحمت و شفاعت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، میفرمایند امید من در حریم لطف و كرم تو فرود آمده است؛ یعنی من از خود چیزی ندارم و چشمم فقط به لطف و كرم تو دوخته شده است. عواطف رحمت و شفاعت نیز ناشی از لطف و كرم تو و جلوههای آن هستند. كسی باورمندانه و از صمیم دل چنین میگوید كه هیچ امیدی
بهجز به كرم و لطف خداوند نداشته باشد و اعمال، توسلات، مناجاتها، فعالیتهای علمی و اجتماعی، او را امیدوار نسازند؛ چون معلوم نیست این امور پذیرفته شوند و باعث نجات انسان گردند. تنها در پرتو لطف و كرم الهی گرفتاریهایمان برطرف، و گناهانمان بخشوده میشود و با لطف و كرم اوست كه حوایج و نیازهای ما برآورده میگردد. بیتردید چنین دعایی كه برخاسته از فقر ذاتی و به هیچ انگاشتن داشتههای خود و توجه محض به كرم و لطف الهی است، به اجابت میرسد.
حضرت از خداوند میخواهند فرجام و عاقبتشان را به خیر و هدایت ختم كند: واختم بالخیر عملی؛ یعنی پس از آنكه با لطف و كرمت توفیق توسل و مناجات یافتم و اعمال خیر انجام دادم، عنایتی كن كه با اعمال شر و گناه، آنها را تباه نسازم. بزرگترین آفت برای مؤمن این است كه مدتی به عبادت خداوند و انجام كار خیر مبادرت ورزد و در پایان، گناهی از او سرزند و همة آنها را تباه كند. از آموزههای اعتقادی ما كه در قرآن نیز بدان تصریح شده و در كتابهای كلامی مورد بررسی قرار گرفته، این است كه گاهی انسان گناهی انجام میدهد كه خشم خداوند را برمیانگیزد و باعث حبط و نابودی اعمال خیر انسان میشود. برعكس، گاهی او مدتی به گناه و انجام كارهای زشت میپردازد و آنگاه كار نیكی انجام میدهد و آن اعمال زشت تكفیر و جبران میشوند و از پروندهاش محو میگردند. ازجمله خداوند دربارة حبط و نابود شدن اعمال خیر كافران میفرماید: وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُون؛(1)«و هركه از شما از دینش برگردد و كافر بمیرد، كارهایشان در این جهان و آن جهان تباه و نابود شود و همینان دوزخیاناند و در آن جاودانهاند».
1.بقره (2)، 217.
همچنین خداوند دربارة زدودن گناهان بهوسیلة تقوا میفرماید: یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَیُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیِّئَاتِكُمْ وَیَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیم؛(1)«ای كسانی كه ایمان آوردهاید، اگر از خدا پروا داشته باشید برای شما مایة تمیز [میان حق و باطل] قرار میدهد و بدیهایتان را میزداید و شما را میآمرزد، و خدا دارای بخشش بزرگ است».
حضرت همچنین از خداوند میخواهند ایشان را درزمرة بندگان برگزیده و ممتازش قرار دهد كه آنان را در وسط بهشت، كه مركز ثقل نعمتها و خیرات الهی است، و در منزلگاه كرامت جای داده و از احترام و لطف خود بهرهمندشان ساخته است؛ آنان كه پیوسته چشمشان را با نگاه به جمال دلربای خویش روشن ساخته و وارثان منازل صدق در جوار خود قرارشان داده است. منازل صدق كه در قرآن از آنها به «مقصد صدق»(2) تعبیر میشود، جایگاههایی در بهشت هستند كه بهراستی شایستة منزل گزیدن و قرار گرفتن مؤمن در آنها هستند و قرار و آرامش واقعی در آنها برای انسان حاصل میشود، چون در آن منزلگاهها انسان در جوار خدا و در سایة مهر و محبت او قرار میگیرد.
دست نیاز بهسوی پناه بیپناهان و یار بیكسان
یا مَنْ لا یَفِدُ الْوافِدُونَ عَلى اَكْرَمَ مِنْهُ، وَلا یَجِدُ الْقاصِدُونَ اَرْحَمَ مِنْهُ، یا خَیْرَ مَنْ خَلا بِهِ وَحِیدٌ، وَیا اَعْطَفَ مَنْ اَوىَ اِلَیْهِ طَرید اِلى سَعَةِ عَفْوِكَ مَدَدْتُ یَدى، وَبِذِیْلِ كَرَمِكَ اَعْلَقْتُ كَفّى، فَلا تُولِنِى الْحِرْمانَ وَلا تُبْلِنى بِالْخَیْبَةِ وَالْخُسْرانِ، یَا سَمیعَ الدٌّعاءِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمین؛ ای خدایی كه هیچكس بر
1.انفال (8)، 29.
2. إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَر* فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیكٍ مُقْتَدِر؛ «همانا پرهیزکاران در بوستانها و [كنارِ] جویها باشند. در نشستگاهی راستین [ (بهشت جاویدان)] نزد پادشاهی توانا [ (خدای متعال)]».قمر (54)، (54ـ٥٥).
كریمتر از تو وارد نمیشود و حاجتمندان مهربانتر و بارحمتر از تو نیافتهاند. ای بهترین كسی كه بیكسان در خلوت عنایتت راه یافتند و مهربانترینی كه گریخته و طردشده ازسوی دیگران به تو پناه گرفته است. ای خدای من، بهسوی وسعت مقام عفوت دست دراز كردهام و به ذیل كرم و احسانت چنگ زدهام. پس ای خدا، مرا محروم از خویش برمگردان و به ناامیدی و خسران مبتلا نساز، ای شنوای دعای خلق و ای مهربانترین مهربانان.
در این فراز پایانی مناجات، حضرت خداوند را اینگونه توصیف میكنند كه واردشوندگان و مهمانان بر كریمتر و بزرگوارتر از او وارد نمیشوند و او معدن كرم و بزرگواری است. همچنین جویندگان و درخواستكنندگان رحمت و عنایت، رحیمتر و مهربانتر از او نمییابند و او دارای رحمت و خیر بینهایت است و هر جویندة خیر و رحمتی باید دست بهسوی او دراز كند. همچنین برای هر تنهای غریبی كه خویشان و دوستان، او را از خویش راندهاند و كسی را ندارد كه با او انس گیرد و جویای حالش شود، خداوند بهترین كسی است كه میتوان با او خلوت كرد و انس یافت و با او نجوا كرد و درد دل باز گفت. همچنین هركس كه از جایی رانده شده است و كسی نیست كه به او پناه دهد، تنها خداست كه پناهش میدهد و او تنها در مأمن آرامشبخش جوار الهی میآساید.
آنگاه حضرت در بیانی لطیف میفرمایند: إِلَی سَعَةِ عَفْوِكَ مَدَدْتُ یَدِی وَبِذِیْلِ كَرَمِكَ أغْلَقْتُ كَفِّی. بایسته است كه ما مضامین این مناجات را در خود تمثل و تحقق بخشیم، تا واقعیت آنچه حضرت میفرمایند برایمان ملموس و محسوس شود. ازجمله اگر ما دو جملة اخیر ایشان را در خود تمثل بخشیم، حال كسی را خواهیم داشت كه در بلندی و لبة پرتگاه قرار گرفته و در آستانة سقوط است و زیر پایش نیز انبوهی از آتش است كه
اگر در آن سقوط كند، نابود میشود. آنگاه از آن بلندی در آتش میافتد، اما در میانة راه دستگیره و وسیلهای مییابد و بدان چنگ میزند و خود را از نابودی حتمی میرهاند. حضرت میفرمایند: خدایا، من به عفو بینهایت و كرم و بخشایش نامحدودت چنگ زدم؛ یعنی اگر عفو و بخشش و كرم تو نبود، گرفتار جهنم میشدم و راهی برای نجات از آن نداشتم. وقتی انسان در غفلت و ناآگاهی به سر برد، اعمال ناشایست، او را از خدا دور میسازند و فرجام آتش جهنم را برایش رقم میزنند. او با اعمال خود مسیر سقوط و انحطاطش را فراهم ساخته و برای خویش آتش سوزان جهنم را فراهم آورده است. چنین کسی اگر بخواهد از آن آتش جهنم و نابودی حتمی رهایی یابد، راهی جز توسل و چنگ انداختن به بخشش و كرم الهی ندارد، چون در پروندة اعمال او كارهای شایستهای یافت نمیشوند كه امید داشته باشد باعث رهایی و نجات او گردند.