ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا إِلَّا رَیْثَ أَنْ تَسْكُنَ نَفْرَتُهَا، وَیَسْلَسَ قِیَادُهَا، ثُمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَهَا، وَتُهَیِّجُونَ جَمْرَتَهَا، وَتَسْتَجِیبُونَ لِهُتَافِ الشَّیْطَانِ الْغَوِیِّ، وَإِطْفَاءِ أَنْوَارِ الدِّینِ الْجَلِیِّ، وَإِهْمَالِ سُنَنِ النَّبِیِّ الصَّفِیِّ، تَشْرَبُونَ حَسْواً فِی ارْتِغَاءٍ، وَتَمْشُونَ لِأَهْلِهِ وَوُلْدِهِ فِی الْخَمَرِ وَالضَّرَاءِ، وَیَصِیرُ مِنْكُمْ عَلَی مِثْلِ حَزِّ الْمُدَی، وَوَخْزِ السِّنَانِ فِی الْحَشَا؛ سپس درنگ نکردید، مگر به مقداری که رمیدگی آن آرامش یابد، و افسار آن به دست آید. سپس شعلهور کردن آتش آن را آغاز کردید و شعلههای آن را به هیجان آوردید و ندای شیطانِ گمراهکننده را پاسخ دادید، و به خاموش کردن انوار دینِ روشن و از بین بردن سنتهای پیامبر پاک پرداختید. به بهانة خوردن کف روی شیر، تا انتهای آن را نوشیدید و در نهانگاههای بیابان و لابهلای درختان پیچیده بهقصد اهل و فرزندان او قدم برمیدارید، و به سبب آنچه ازطرف شما به ما رسید وضع ما مثل کسی شد که کاردهای تیز پیکر او را چاکچاک کرده و نیزههای تیز تا اعماق بدن او فرو رفته باشد.
1. مقدمه
صدیقة کبری علیهاالسلام در این فراز از خطبة شریف خود با تعبیراتی ادیبانه به توصیف چگونگی شکلگیری فتنه و فعالیت فتنهگران میپردازند. حضرت با تشبیه فتنه به مرکبی که در آغاز رمیده بود، به تلاش فتنهگران برای تسلط بر اوضاع اشاره میکنند و سپس از منحرف ساختن دین به دست آنان پرده برمیدارند. بیشک در آن مقطع زمانی، مهمترین مانع فتنهگران در راه رسیدن به اهداف شوم خود اهلبیت رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند که به تعبیر قرآن کریم از هر پلیدی و زشتی پاک و مبّرا بودند. ازاینرو بخش مهمی از فعالیت فتنهگران به تلاش در راه حذف ایشان متمرکز میشد که این ظلم آشکار و دلخراش نیز در این تعبیرات ادیبانة فاطمة مظلومه علیهاالسلام آشکارا آمده است.
2. از سوار شدن بر مرکب خلافت تا حذف اهلبیت پیامبر صلی الله علیه و آله
بانوی دو عالم علیهاالسلام اوضاع پس از غصب خلافت و چگونگی تثبیت آن را اینگونه توصیف میفرمایند: ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا إِلَّا رَیْثَ أَنْ تَسْكُنَ نَفْرَتُهَا وَیَسْلَسَ قِیَادُهَا؛ «سپس درنگ نکردید، مگر به مقداری که رمیدگی آن آرامش یابد، و افسار آن به دست آید».
تعبیر حضرت کنایه از این است که این فتنه در آغاز مخالفانی داشت و بهراحتی نمیتوانستند آن را مهار کنند. به همین سبب اندکی صبر کردند تا کاملاً بر آن تسلط یافتند و آن را به سویی که میخواستند هدایت کردند. ایشان تثبیت خلافت خلیفه نخست را به حالت آرامش پس از رمیدگی فتنه تشبیه فرمودهاند که پس از آن دیگر اوضاع بهکنترل آنها درآمد و شورش مهمی برپا نشد. فتنهگران پس از مسلط شدن بر اوضاع به فکر افتادند که اوضاع را بهطور
کامل کنترل کنند و هرجا زمینه مخالفتی هست از بین ببرند. ازاینرو حضرت زهرای مرضیه علیهاالسلام میفرمایند: ثُمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَهَا وَتُهَیِّجُونَ جَمْرَتَهَا؛ «سپس شروع به شعلهور کردن آتش آن نمودید و شعلههای آن را به هیجان آوردید».
بانوی دو عالم علیهاالسلام پیش از این اشاره فرموده بودند که پس از بیرون آمدن شیطان از کمینگاهش و ندا دادن او، آنان به ابلیس پاسخ مثبت دادند؛ اما در ادامه این حقیقت را با تعبیرات عجیبتری بیان میفرماید که از شدت انحراف ایجادشده نشان دارد: وَتَسْتَجِیبُونَ لِهُتَافِ الشَّیْطَانِ الْغَوِیِّ، وَإِطْفَاءِ أَنْوَارِ الدِّینِ الْجَلِیِّ وَإِهْمَالِ سُنَنِ النَّبِیِّ الصَّفِیِّ؛ «و ندای شیطانِ گمراهکننده را پاسخ دادید، و به خاموش کردن انوار روشن دین و متروک گذاشتن سنتهای پیامبر پاک پرداختید».
با مروری بر تعبیرات عجیب زهرای مرضیه علیهاالسلام این پرسش در ذهن انسان نقش میبندد که مگر آنها چه کرده بودند که نور چشم رسول خدا علیهما السلام اینگونه از انحراف آنان سخن میگوید؟ آیا آنان از خواندن نماز، گفتن اذان، قرائت قرآن و... جلوگیری کرده بودند که حضرت کوشش آنان را در جهت خاموشی نور دین توصیف میفرماید؟ این مسئله انکارناپذیر است که آنان آگاهانه یا ناآگاهانه به عملی دست زدند که باعث تضعیف و از بین رفتن دین میشد. هنگامیکه انحرافی در دین ایجاد شود و با مسیر اصلی زاویه یابد، مسیر انحرافی به جایی خواهد رسید که با مسیر اصلی فاصله بسیاری پیدا میکند که دیگر آن را نخواهد دید و اگر به حرکت انحرافی خویش ادامه دهند، فاصلهاش با مسیر حق بهسوی بینهایت میل مییابد. حضرت زهرا علیهاالسلام در ادامه با تعبیری ادیبانه از حرکتی منافقانه در دل این فتنه پرده برمیدارد: تَشْرَبُونَ حَسْواً فِی ارْتِغَاءٍ؛ «به بهانه خوردن کف روی شیر، تا انتهای آن را نوشیدید».
معمولاً هنگامیکه شیر را میدوشند روی آن قدری کف جمع میشود. کسی که میخواهد صاحب شیر را بفریبد میگوید: من میخواهم تنها کفهای روی شیر را بنوشم و به این بهانه دهان به ظرف شیر میگذارد و همه آن را مینوشد. آنان نیز به بهانه پیشگیری از فتنه میان امت اسلامی خلافت را به دست گرفتند؛ اما درحقیقت با این عمل خود ضربهای سخت به اسلام زدند و زمینه خاموشی نور دین را فراهم کردند. سخنان صریح فاطمه زهرا علیهاالسلام حاکیاز آن است که ایشان به ایجاد انحراف در دین بسنده نکردند و با پوششی منافقانه و بدون اینکه سخن از دشمنی به میان آورند، خاندان و فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را آزار میدادند.
وَتَمْشُونَ لِأَهْلِهِ وَوُلْدِهِ فِی الْخَمَرِ وَالضَّرَاءِ؛ «و در نهانگاههای بیابان و لابهلای درختان پیچیده بهقصد اهل و فرزندان او قدم برمیدارید».
حبیبه قلب رسول خدا صلی الله علیه و آله در این فراز تنها وضع و رفتار فتنهگران را توصیف نمیکند؛ بلکه حال و روز اهلبیت رسول خداعلیهم السلام را نیز با تعبیراتی جانسوز به تصویر میکشد که حاکیاز شدت ناراحتی ایشان است.
وَیَصِیرُ مِنْكُمْ عَلَی مِثْلِ حَزِّ الْمُدَی، وَوَخْزِ السِّنَانِ فِی الْحَشَا؛ «و به سبب آنچه ازطرف شما به ما رسید وضع ما مثل کسی شد که کاردهای تیز پیکر او را چاکچاک کرده و نیزههای تیز تا اعماق بدن او فرو رفته باشد».
3. شاهدی دیگر بر هدف فاطمه علیهاالسلام
این فراز از خطبه فاطمه زهرا علیهاالسلام خود شاهدی دیگر بر این حقیقت است که خشم فاطمه علیهاالسلام هرگز به سبب از دست دادن متاع ناچیز دنیا نبوده است. باید دید چه چیزی فاطمه علیهاالسلام را به خشم آورده و چه رخ داده که اینگونه سرور زنان عالم علیهاالسلام را به فریاد زدن واداشته است. آنچه فاطمه علیهاالسلام از آن سخن میگوید انحراف در دین و
از بین رفتن سنتهای رسول خدا صلی الله علیه و آله و رفتن بهسوی کفر و بیایمانی است، و این واقعیتی بود که فاطمه علیهاالسلام را به مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله کشانده و به دادخواهی و روشنگری واداشته بود. باید بر این نکته تأکید داشت که برای قضاوت درباره سخنان صدیقه کبری علیهاالسلام و فهم درست آن، باید ذهن را از تعصبات بیجا خالی کنیم و بهدور از پیشداوری، این حادثه را بررسی کنیم و اشتباهات رخداده در آن مقطع زمانی را بشناسیم و از تکرار آن پیشگیری کنیم. بار دیگر بر این نکته تأکید میکنیم که باید دریافت کجای این حادثه اشتباه بوده است تا ما آن اشتباه را تکرار نکنیم.