«بسیج» حركتی است فراگیر در جامعه، به سوی هدفی والا. مقصود از عبارت فوق، بیان تعریفی جامع، مانع و منطقی نیست. از این روی، بهتر است ویژگیهای این مفهوم بازشناسی شود.
اولین ویژگی بسیج، «حركت» است. تفكر بسیجی با ركود و بیتحركی تناسب ندارد. دومین ویژگی اینكه حركتی «سریع و توفنده» است. كسانی كه در جامعه حركتی كند دارند، هرچند ساكن نیستند بسیجی نیز به شمار نمیآیند. ویژگی سومِ حركتِ بسیج، «فراگیر و جمعی بودن» آن است. اگر فرد یا گروهی كوچك، حركتی سریع انجام دهند، این حركت بسیج نیست؛ بلكه بسیج یك حركت سریع فراگیر در جامعه است. ویژگی چهارمی كه میتوان در این مفهوم شناسایی كرد، «هدفمندی و انگیزه داشتنِ» این حركت است. حركت بسیجی یك حركت كور به سوی هدفی نامعین نیست بلكه حركتی باانگیزه به سوی یك هدف مشخص و شناخته شده است. آخرین ویژگی، «فداكاری» است. بسیجی برای
رسیدن به هدف بلندی كه برگزیده است، همه چیز را كوچك میشمارد، و در راه تحقق آن هدف، از بذل مال و جان و تمام تعلقاتش مضایقهای ندارد.
البته با دقت در مفهوم بسیج، ویژگیهای فرعی دیگری نیز میتوان یافت، اما ویژگیهای اصلیِ مطرح شده، برای بررسی تفكر بسیجی و نقش آن در تحولات فرهنگی و سیاسی كفایت میكند.
چنین نیست كه بسیج با ویژگیهای خاصی تعریف شود و سپس در جامعه رهبری گردد و به اجرا درآید. بسیج، واقعیتی است كه در جامعه ما رخ داده است، و در این مقامْ بازشناسی میشود. بسیج حركتی خودجوش بود كه از درون جامعه اسلامی پدید آمد. البته هیچ پدیدهای بدون عامل به وجود نمیآید، و شناسایی عواملی كه موجب این حركت شد در واقع شناسایی عوامل انقلاب است، كه خود بحث مستقل و جداگانهای میطلبد.
با شناخت ویژگیهای بسیج و تفكر بسیجی میتوان تأثیر و نقشی كه این تفكر تاكنون در جامعه داشته و نیز وظیفهای كه در آینده به عهده دارد، بررسی كرد.