|
دورنماى این گزارش |
|
آشنایى با اسپانیا |
تشكیلات مسلمانان در اسپانیا | آغاز سفر | ||
سخنرانى در :
|
سخنرانى در : |
این سفر تاریخى و پر بركت كه بیش از یك ماه، یعنى از 1376/05/28 تا 1376/06/29 به طول انجامید، از اسپانیا آغاز و به آرژانتین ختم شد و كشورهاى زیر به ترتیب مورد بازدید قرار گرفت و در هر كدام برنامه هایى اجرا شد:
اسپانیا، مكزیك،كوبا، كلمبیا، برزیل،شیلى، و آرژانتین
ما نیز همین ترتیب را رعایت و سعى مى كنیم تا گام به گام، جزئیات، برنامه ها، سخنرانى ها و دیدارهاى صورت گرفته در این كشورها را بازگوییم.
پیش از ورود، ذكر چند نكته را ضرورى مى دانیم.
1. همان طور كه قبلا گفته شد، حضرت حجة الاسلام و المسلمین آقاى ربانى در همه صحنه هاى این سفر، دیدارها و گفتگوها با حضرت آیة الله مصباح همراه بوده است و ما نیز بیش تر مطالب را از زبان ایشان گزارش مى كنیم.
2. ضمن عرض پوزش از حضرت آیة الله مصباح یزدى و خوانندگان محترم، جهت رعایت اختصار، در بیش تر مواقع از معظم له با عنوان استاد یا حضرت استاد نام مى بریم.
3. ممكن است بعضى از سخنرانى ها و صحبت هاى حضرت استاد تاكنون به دست ما نرسیده باشد. در صورت دستیابى به هر گونه متن، نوار یا مطلب جدید، آن را در تجدیدنظرهاى بعدى در اختیار قرار خواهیم داد.
كشور اسپانیا با 782/504 كیلومتر مربع وسعت (پنجاه و دومین كشور جهان)، در جنوب غربى قاره اروپا واقع و بالغ بر 85%از كل شبه جزیره (ایبریا) را به خود اختصاص داده است. شبه جزیره مزبور، در نیم كره شمالى واقع شده و نصف النهار مبدأ (گرینویچ) از شرق آن مى گذرد.
همسایگان كشور اسپانیا عبارتند از : 1. كشور پرتغال در غرب; 2. فرانسه و دوك نشین آندورا در شمال شرق; 3. منطقه جبل الطارق در جنوب; 4. دریاى مدیترانه در شرق و جنوب شرقى; 5. خلیج بیسكاى در شمال و شمال غربى.
پایتخت اسپانیا شهر مادرید، و تقریباً در مركز جغرافیایى این كشور واقع شده است.
بر اساس نتایج سرشمارى اوّل مارس 1991 م. از 268/872/38 نفر جمعیت اسپانیا، 446/036/19 نفر مرد و 822/835/19 نفر زن بوده اند; براساس همین سرشمارى، متوسط تراكم جمعیت اسپانیا 77 نفر در هر كیلومترمربع است كه 91% آنان در شهرها و شهرك هاى بزرگ، و بقیه در روستاها زندگى مى كنند.
نژاد مردم اسپانیا سفید و از تیره هاى كاستیل 73%، كاتالان 18%، گالیسین 6%، باسك 5/1%، والنس كمتر از 1% و اندلس كمتر از 1% است. مهم ترین زبان رایج در سرتاسر اسپانیا و به عبارتى، زبان رسمى آن كشور، زبان كاستیلى یا همان زبان اسپانیولى مدرن و استاندارد است كه بیش از 70% مردم، بدان تكلم مى كنند و با خط لاتین نوشته مى شود.
اسپانیا به عنوان یكى از كشورهاى كهن اروپا، از اواخر قرن پانزدهم تا نوزدهم به وسیله قدرتمندترین امپراتورى عصر خود رهبرى مى شد. امروزه، هیجده كشور آمریكاى لاتین به زبان اسپانیولى تكلم مى كنند واز فرهنگ آن متأثرند. اسپانیا از نظر موقعیت جغرافیایى، به دلیل قرار گرفتن بین افریقا و اروپا و در اختیار داشتن كلیه راه هاى ورودى به آب هاى مدیترانه از طریق اقیانوس اطلس و نزدیكى با منطقه جبل الطارق، اهمیت استراتژیكى خاصى دارد.
این كشور به جهت موقعیت جغرافیایى خود و ورود ملیت هاى مختلف به این خطه، از ویژگى هاى مختلف فرهنگى این ملل، از جمله مذهب تأثیر پذیرفته است. فتح اسپانیا به وسیله رومیان، مذهب اساطیرى روم باستان را به اسپانیا آورد و با مسیحى شدن امپراتور، مسیحیت تا اقصا نقاط امپراتورى گسترش یافت. عبور مسلمانان از جبل الطارق در سال 711 م. جاى پایى را در غرب اروپا براى اسلام باز كرد كه خیلى زود تقریباً تمام شبه جزیره ایبریا را در برگرفت. آثار حكومت مسلمانان در قرطبه هنوز هم برجاى مانده است.
خروج آخرین بازماندگان حكومت مسلمانان در 1492 م. از جنوب اسپانیا، این كشور را به دژ مقدم كاتولیسم در غرب اروپا تبدیل و به همراه توفیق آن در گشودن مرزهاى نو جغرافیایى، از این سرزمین، تصویرى به عنوان مدافع و گسترش دهنده مسیحیت در نیم كره غربى ایجاد كرد كه تا سال ها حفظ شد.
اسلام پس از مسیحیت، بزرگ ترین اقلیت دینى در اسپانیاست كه پیروان آن تا مرز 450 هزار تن اعلام شده است. 10% این تعداد، اسپانیایى و بقیه مهاجرانى از كشورهاى آفریقا، خاور میانه و آسیاى جنوب شرقى هستند و در مجموع حدود 1% از كل جمعیت اسپانیا را تشكیل مى دهند كه در قالب نوزده گروه اهل سنت و یك گروه شیعه به فعالیت مشغولند.
قبل از سال 1975 م. اثرى از فعالیت و حضور مسلمانان در اسپانیا مشهود نبود. در پى مرگ فرانكو و تغییر نظام حاكم بر اسپانیا و بر اثر ورود دانشجویان عرب و مهاجرت اتباع كشورهاى اسلامى، موقعیت مسلمانان در این كشور به تدریج تغییر و رشد بیش ترى یافت. در این سال ها تعدادى از مردم كشورهاى اسلامى، به ویژه كشورهاى عربى، مركز فعالیت هاى خود را به اسپانیا منتقل كردند. آمار این مراكز به حدود سیصد مورد مى رسد كه اهم آن ها عبارتند از:
1. جمعیت اسلامى اسپانیا
دفتر مركزى این جمعیت در مادرید واقع شده و شعبه هایى در شهرهاى گرانادا، سویا، مالاگا، والنسیا، زاراگوزا، اوبیدئو و كوردوبا نیز دارد; عربستان سعودى این مركز را از نظر مالى تأمین مى كند و از لحاظ فكرى به اخوان المسلمین گرایش دارد.
2. جمعیت مسلمانان اندلس
دفتر مركزى این جماعت در شهر گرانادا واقع شده است.
3. جامعه مسلمانان سویا
دفتر مركزى این جامعه در شهر سویا، مركز ایالت خود مختار اندلس واقع شده و مدیریت آن را عبدالحق اسپینوزا اسپانیایى برعهده دارد.
4. مسجد البینه در گرانادا
5. مسجد پیلار
طرح اجرایى این مسجد در اكتبر 1985م. به تصویب شوراى عالى شهردارى مادرید رسید و در زمینى به مساحت سه هزار متر مربع به همت شهروندان مراكشى ساخته شد.
6. مركز فرهنگى اسلامى مادرید
این مركز كه سیزده هزار متر مربع وسعت و گنجایش یك هزار نفر را دارد، بزرگ ترین مسجد اروپاى غربى را در خود جاى داده كه خوان كارلوس پادشاه و صوفیا ملكه اسپانیا و شاهزاده عربستان سلمان بن عبدالعزیز آن را افتتاح كردند.
مراكز و محل تجمع شیعه در اسپانیا
1. مركز فرهنگى امام على(علیه السلام)
این مركز در بیش تر شهرهاى مهم اسپانیا شعبه دارد.
2. مركز اسلامى امة
مراكز اسلامى تشیع كه به اهتمام مسلمانان لبنانى، ایرانى و عراقى اداره مى شود، فعالیتشان به دلیل مشى انقلابى آن ها و حساسیت دولت اسپانیا و نیز ضعف بنیه مالى محدود است.
ضرورت و اهداف تشكیل حوزه در اسپانیا
علاقه مندى و اشتیاق به تعالیم اسلام در جامعه اسپانیا از دو جهت مشاهده مى شود:
یكى از جهت پیروزى انقلاب اسلامى به عنوان یك حقیقت متكى به الله كه به صورت یك رخداد سیاسى بزرگ جلوه كرد و تأثیر بسیار زیادى در مقاومت انسان ها در مقابل قدرت هاى استكبارى شرق و غرب داشت.
جهت دوم خود اسلام، نه به عنوان اسطوره و یك واقعه تاریخىِ مربوط به 1400 سال پیش، بلكه به عنوان مكتبى كه توانایى پاسخ گویى به تمام نیازهاى روحى، روانى، مادّى، اخلاقى و متافیزیكى افراد و جوامع انسانى را دارد.
گرایش به اسلام و خصوصاً شیعه از مواضع اثر سیاسى پیروزى انقلاب اسلامى، بیش تر درشمال آفریقا و بین مهاجران، اعم از كارگر و دانشجو و از مواضع اثر گرایش به متافیزیك و ارزش هاى اسلامى، بیش تر در شمال اسپانیا مشاهده مى شود كه از تماس روشن فكران اسپانیایى از طریق شمال با اروپا نشأت مى گیرد كه از این طریق باافكار دانشمندانى چون ملاصدرا، سهروردى، بوعلى، ناصر خسرو و ... كه از سوى دانشمندان اروپایى مانند رنه گنون و هانرى كوربن انتشار مى یابد، آشنا مى شوند.
در ساعت 4:30 صبح روز 28 مرداد 1376 با هواپیماى جمهورى اسلامى ایران عازم مادرید شدیم. در ساعت 10:30 در فرودگاه مادرید به زمین نشستیم و مورد استقبال مسؤولان جمهورى اسلامى قرار گرفتیم; سپس حضرت استاد در محل رایزنى فرهنگى جمهورى اسلامى ایران و در جمع شخصیت هاى دینى و فرهنگى و نیز مسؤولان سیاسى كه آماده استقبال از میهمان عالى قدر جمهورى اسلامى بودند، در فضایى صمیمى،
اوّلین سخنرانى خود را ایراد كردند.
پس سخنرانى، نماز جماعت مغرب و عشا به امامت حضرت آیت الله مصباح یزدى اقامه و به درخواست حاضران، قطعه پارچه اى به وسیله معظم له و با دستان ایشان متبرك شد; سپس در محیطى باصفا و صمیمى در كنار حضار به صرف شام پرداختند و پس از آن، با حضار در مورد مسایل مختلف فقهى، عقیدتى، اجتماعى و شخصى گفتگو كردند; سپس حضرت استاد به ایراد سخن پرداختند.
دومین برنامه، دیدار حضرت استاد از اشویلیه یا سویاى امروزى بود كه از قصرالحمراء و مسجدى در آن جا كه اكنون یكى از آثار باستانى شده دیدار كردند. آثار اسلامى در همه جا مشاهده مى شد. شعارهایى كه هنوز بر دیوارها نقش بسته بود، رمز پیروزى مسلمان هاى صدر اسلام را نشان مى داد. شعار لاغالب الا الله به خوبى بیانگر خلوص آن هاست كه پیروزى را از آن خدا مى دانستند و نه از خودشان. این شعارها كه مشابه آن ها در گرانادا هم هست، براى ما درس عبرتى بود كه كشور ما اسلامى است; اما در آثار و ابنیه اى كه مى سازیم كم تر اثر و شعار دینى به كار مى بریم و بیش تر حكایت از ساختمان سازى هاى غرب دارند.
در سویا یك مركز اسلامى مربوط به عده اى از طرفداران اهل بیت(علیهم السلام) وجود دارد كه اعضاى فعال آن ها جمع شده بودند و حضرت استاد در جمع آن ها نیز سخنان كوتاهى ارائه كردند. بعد از سویا به گرانادا، یعنى شهر قرناطه رفتیم و استاد در مركز اسلامى آن جا نیز سخنرانى كردند.
دیدار ما از این مكان ها و نیز قصرالحمراء یك روز به طول انجامید و در حدود دو ساعت محدوده قصر را دیدیم. در آن جا هم شعارهاى اسلامى جلب توجه مى كرد. هر مسلمانى كه به آن جا وارد شود، با دیدن آثار ساختمان سازى و بناهاى اسلامى و شعارهاى «لاغالب الا الله، النعمة لله، الحمدلله و بسم الله الرحمن الرحیم» احساس غرور مى كند كه مسلمان ها در آن جا چه عظمتى داشته اند و البته احساس ناراحتى و تأسف هم مى كند كه بر اثر دور ماندن از احكام اسلام و عمل نكردن به آن ها، این قدرت و عظمت از بین رفته است.
سپس به شهرستان كردوا رفتیم و حضرت استاد در بنیاد فرهنگى عظیم آقاى پرفسور روژه گارودى حضور یافتند.
در این بنیاد فرهنگى عظیم آقاى پرفسور روژه گارودى واقعاً كار بسیار زیبا و جالب توجهى انجام داده است كه كاملاً با زمان و مكان متناسب است. مركزى كه وى در آن جا تأسیس كرده، نزدیك مسجد كردوا است; همان مسجدى كه 999 پایه دارد. در آن جا گوشى هایى گذاشته اند كه مطالب را به چند زبان زنده دنیا، مانند اسپانیولى، فرانسوى، انگلیسى، آلمانى، عربى، فارسى و... براى بازدید كنندگان ترجمه مى كند; مثلاً ابن عربى و احادیث عرفانى منقول از سوى او و كتاب هایش یا ابن رشد و دیگران را با طرحى زیبا و جذاب براى مخاطبان معرفى و از طریق همین برنامه ها، جمعیت بازدید كننده را كه غالباً هم مسلمان نیستند، با اسلام آشنا مى كنند. از طرف خانم ایشان براى ناهار به منزلشان دعوت شدیم. در منزل وى تمام آثار اسلامى، از جمله آثار قدیمى كشف شده و تكه هاى آیات قرآن و احادیث جمع شده بود و هنرهایى كه به نحوى حاكى از آثار مسلمانان بود، در آن جا به چشم مى خورد. در وسط حیاط، حوض آبى مانند حوض هاى موجود در كشورهاى اسلامى بود كه در آن وضو مى گرفتند. این منزل به گونه اى درست شده بود كه هر كسى وارد آن جا مى شد، به خوبى احساس مى كرد كه وارد خانه یك مسلمان اندلسى قدیمى شده است و بى اختیار به یاد اسلام مى افتاد.
جالب تر آن كه آقاى روژه گارودى، قبلاً دبیر كل حزب كمونیست فرانسه بوده و پس از تشرف به اسلام، به همراه همسرش آن قدر به اسلام علاقه مند شد كه با وجود آن همه امكانات مانند رادیو و تلویزیون و امكانات مادّى دیگر، خانه اش را طورى مزین كرده است كه همه زوایا و ظواهر آن حكایت از خانه یك مسلمان واقعى داشته باشد و نهایت تلاش خود را جهت معرفى و شناساندن دین به كار مى گیرد.
بعد از كردوا به بارسلونا رفتیم. مركز فرهنگى امام رضا(علیه السلام) در این شهر واقع است و به وسیله یكى از روحانیان حوزه علمیه قم اداره مى شود و ایشان نیز در و دیوار آن جا را با كلمات امام و رهبر معظم انقلاب مزین كرده است كه مراكز فرهنگى و علمى ایران را تداعى مى كند. در این مركز فرهنگى، پاكستانى ها، مراكشى ها و سایر مسلمانان از كشورهاى دیگر در جلسه اى كه از قبل اعلام شده بود، جمع شده بودند و حضرت استاد سخنانى را به زبان عربى براى مسلمانان ایراد كردند و به پرسشهاى ایشان پاسخ دادند.