درس چهاردهم

 

درس چهاردهم

 

 

از دانشجو انتظار می‌رود با فراگیری این درس:

1. بتواند دیدگاه قرآن را دربارة غریزة جنسی تبیین كند؛

2. شرایط بهره‌گیری مطلوب از غریزة جنسی را بازشناسد؛

3. به انگیزه‌های مثبت ازدواج پی ببرد؛

4. موضع قرآن را درباره مسكن، لباس،‌ زینت و جمال بداند.

 

 

 

 

 

غریزه جنسی و ازدواج

یكی دیگر از مجاری لذّت انسان، ارضای غریزة جنسی است. اصل وجود این میل نیز همانند كشش‌های درونی دیگر، لازمة ساختمان روح انسان و فطری است كه خودبه‌خود نه ارزش اخلاقیِ مثبت دارد و نه ارزش اخلاقی منفی. آنچه در قملرو اخلاق قرار می‌گیرد و بار ارزشی خواهد داشت، كیفیّت و كمیّت ارضای این میل و جهت اِعمال آن است.

دیدگاه قرآن دربارة غریزه جنسی و ازدواج

برخی آیات قرآن كریم دلالت می‌كنند بر اینكه همسردوستی و رابطة جنسی در نهاد انسان نهفته است. البته این موضوع روشن است و هر كسی در كیفیّت آفرینش انسان دقّت كند، درمی‌یابد تكثیر نسل و بقای نوع، از راه، همسرگیری و زاد و ولد تحقق‌پذیر خواهد بود. تعابیر آیات قرآن كریم در این زمینه متفاوت است و ما در اینجا به چند دسته از آیات اشاره می‌كنیم:

آیاتی دلالت دارند بر اینكه همسر انسان از جنس خود او قرار داده شده و این یك تدبیر تكوینیِ الهی است برای اینكه نوع انسان باقی بماند كه شاید از همه آنها روشن‌تر این آیه باشد كه می‌گوید:

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا

وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیراً وَنِسَاءً؛(1) ای مردم، تقوا پیشه كنید و بترسید از پروردگارتان كه شما را از یك انسان بیافرید و همسر وی را از [جنس] او آفرید و مردان و زنان بسیاری را از آن دو [پدید آورد و در زمین] منتشر ساخت.

جملة «وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیراً وَنِسَاءً» به خوبی دلالت دارد بر اینكه انتشار افراد انسان بر اثر ارتباط دو همسر است و این رابطة همسری به منظور تكثیر نسل در نهاد انسان هست.

در آیة دیگری حكمت ازدواج را آرامش و سكون دو همسر در كنار یكدیگر می‌داند:

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ؛(2) و از جمله آیات و نشانه‌های خدا این است كه برای شما همسرانی از خودتان آفرید تا در كنارشان آرام گیرید و میانتان محبّت و دوستی قرار داد و در این كار، آیات و نشانه‌هایی هست برای قومی كه بیندیشند.

این آیات و نظایر آنها اندیشة كسانی را كه می‌پندارند ازدواج كاری است پلید و شیطانی، ردّ می‌كنند. چنین اندیشه‌ای در قرآن ـ كتاب آسمانی فطرت ـ جایی ندارد و مطرود و باطل است.

محدودیت‌های فطری غریزة جنسی

از دیدگاه قرآن كریم، گرایش به جنس موافق، برخلاف فطرت و نظام آفرینش است و نوعی انحراف در گرایش جنسی به شمار می‌رود. بنابراین، اگر كسانی در مقام ارضای غریزة جنسی از مسیر طبیعی و تكوینی منحرف بشوند و به جای آنچه در اصل خلقت


1. نساء (4)، 1.

2. روم (30)، 21.

و متن آفرینش برای برآوردن این غریزه نهاده شده، راه دیگری را در پیش بگیرند، كارشان نكوهیده خواهد بود و از طریق راست و راه مستقیم فطرت الهی منحرف شده‌اند.

در قرآن كریم در ضمن بیان داستان قوم لوط، در چند مورد بر زشتی این عمل و انحراف آن از مسیر فطرت تأكید شده است:

وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ؛(1) همسرانی را كه خدا برای شما قرار داده رها می‌كنید و به راهی كه خدا قرار نداده است می‌روید، شما مردمی متجاوز و نابكار هستید.

خداوند با تعبیر «خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ» به ما می‌فهماند آنچه خداوند قرار داده و آفرینش الهی اقتضا می‌كند، گرایش هر یك از این دو به جنس مخالف خود است و بنابراین، باید از همین راه اشباع شود.

خدا گرایش مرد به مرد یا زن به زن را در فطرت و آفرینش انسان قرار نداده و در قلمرو «مَا خَلَقَ لَكُم» قرار نگرفته است. بنابراین، اگر چنین گرایشی در انسانی پدید آید، در اساس، همان گرایش به جنس مخالف است كه تحت تأثیر عواملی، این گونه انحراف یافته و انسان را به كارهای پلید و انحرافی واداشته است.

خداوند در آیات دیگری می‌فرماید:

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِینَ * إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛(2) و لوط را به یاد بیاور آن هنگام كه به قوم خود گفت آیا دست به عمل زشت و فحشایی می‌زنید كه هیچ كس از مردم دنیا پیش از شما به چنین عملی دست نیالوده است، شما به جای زنان، مردان را به شهوت می‌گیرید و مردم تبهكار و اسرافكاری هستید.


1. شعراء (26)، 166. ر.ك: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج 15، ص 337.

2. اعراف (7)، 80، 81.

نتیجه آنكه به كارگیری غریزة جنسی در صورتی نكوهیده نیست كه سه نوع محدودیّت رعایت شود:

نخست، محدودیّتی كه خود فطرت نشان می‌دهد، یعنی این رابطه باید محدود به جنس مخالف باشد؛

دوم، محدودیّتی كه مصالح كلّی جامعه برای همة افراد در تمام شرایط اقتضا می‌كند، محدودیّت‌هایی كه در قوانین زناشویی رعایتشان بر همگان لازم و ضروری خواهد بود و در شرع مقدّس تبیین شده است؛

سوم، محدودیّت‌هایی كه در موارد استثنایی و حالات خاصی برای زوجین پیش می‌آید و روابط زناشویی آنان را به نحوی محدود خواهد كرد.

ارزش‌های اخلاقی در ازدواج

بر طبق اصول كلّی كه از قرآن كریم استفاده كردیم، ارزش مثبت در فعل اخلاقی تابع انگیزه‌هایی است كه انسان را به آن وامی‌دارد. كارهای ما هرقدر كه با این انگیزه‌ها ارتباط بیشتری با خدا پیدا كنند و خداپسندتر باشند مطلوب‌ترند و به عكس، هرقدر كه بیشتر برای نفس و تحت تأثیر انگیزه‌های نفسانی انجام شوند ارزش كمتری دارند.

اگر كسی بیندیشد كه حكمت الهی اقتضا كرده تا نوع انسان با ازدواج در روی زمین ادامه یابد و همین اندیشه، انگیزة او برای اختیار همسر شود، مسلّماً ازدواج او دارای ارزش مثبت خواهد بود، زیرا ارادة خود را تابع ارادة خدا كرده است.

اگر كسی بتواند نیّت خود را خالص كند به گونه‌ای كه انگیزة مسلّط بر او، دستیابی به رضای پروردگار باشد و لذّت‌های دنیایی‌اش كاملاً تحت سلطه و در طریق آن انگیزة الهی قرار گیرد، كار او از مرتبه بلندی از ارزش اخلاقی برخوردار خواهد بود و این مرتبه مخصوص اولیای خدا و كسانی است كه به مراتب والایی از معرفت و توحید رسیده باشند.

همچنین اگر رعایت حدود الهی برای رسیدن به ثواب باشد، كارهایی كه با این انگیزه انجام می‌شوند نیز ارزش نسبتاً بالایی خواهند داشت؛ چنان‌كه كارهای مربوط به تمایلات جنسی به انگیزة ترس از مبتلا شدن به معصیت انجام شود، معصیتی كه به دنبالش عقاب الهی خواهد بود، خواه در اصل ازدواج باشد و خواه پس از ازدواج در روابط زناشویی و لذّت‌های مختلفی كه بر ازدواج مترتب‌اند. در هر حال، اگر انگیزة انسان دوری از گناه باشد باز هم دارای ارزش مثبت خواهد بود و در همه موارد مذكور، كار انسان هرچه باشد، حتی ازدواج او رنگ عبادت به خود خواهد گرفت.

برخی توصیه‌های قرآن دربارة ازدواج

شماری از آیات به روشنی مردم را به ازدواج سفارش می‌كنند؛ از جمله:

وَأَنكِحُوا الأَیَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن یَكُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ * وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لاَ یَجِدُونَ نِكَاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ؛(1) و برای مردان و زنان بی‌همسر و خدمتكاران زن و مردتان [كه در سنّ ازدواج‌اند و صلاحیّت دارند] همسر بگیرید و اگر فقیر و بی‌چیزند [نگران نباشید كه] خداوند از فضل و كرم خود، آنان را بی‌نیاز سازد و خداوند رحمتش گسترده و [به بندگان خود] داناست. و آنان كه وسیلة نكاح برایشان فراهم نشود باید خودداری و عفّت پیشه كنند تا آنكه خداوند ایشان را از فضل و كرم خود بی‌نیاز سازد.

این گونه آیات و نیز روایات فراوان بر مطلوب بودن همسرگیری دلالت می‌كنند. البته باید توجه داشت كه این، حكمی كلّی و عمومی است كه بر اساس نیازی گسترده


1. نور (24)، 32، 33.

و كلّی تشریع شده است و منافات ندارد كه گاه به تناسب شرایط خاصی این كار واجب و گاه حرام و ممنوع باشد.

شمار دیگری از آیات قرآن، مؤمنان را به علل مختلف و بر اساس حكمت‌های خاص هر مورد، از ازدواج با برخی زن‌ها منع می‌كنند؛ مانند:

ـ وَلاَ تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاء؛(1) و زنانی را كه در گذشته پدرانتان به همسری گرفته [و سپس مرده‌اند یا آنها را طلاق داده‌اند] به همسری نگیرید.

ـ وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ؛(2) و با زنان مشرك ازدواج نكنید تا آنكه ایمان آورند.

ـ الْیَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیِّبَاتُ.... وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ؛(3) امروز آنچه پاك و پاكیزه است بر شما حلال شد... و [نیز بر شما حلال شد] ازدواج با زنان پارسای مؤمن و مسلمان و زنان پارسای اهل كتاب به شرطی كه مَهر ایشان را بپردازید، نه به صورت زنا یا رفیق‌گیری.

«خدن» به معنای دوستیِ نامشروع با جنس مخالف و اشاره به رسمی است كه در جاهلیّت وجود داشته و امروز هم در جوامع غربی شایع است. قرآن كریم به‌خصوص بر این موضوع تكیه می‌كند و چنین ارتباطی را زشت می‌شمرد.

همچنین آیات فراوان دیگری انسان را از زنا و فحشا باز می‌دارند؛ مانند:

وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ؛(4) و به فحشا نزدیك مشوید، خواه آشكار باشد و خواه پوشیده.


1. نساء (4)، 22.

2. بقره (2)، 221.

3. مائده (5)، 5. ر.ك: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج 5، ص 216.

4. انعام (6)، 151.

آیاتی نیز از اشاعة فحشا بازمی‌دارند یا آنان را كه مرتكب فحشا و به آن آلوده شده‌اند به توبه و بازگشت ترغیب می‌كنند و یا به نماز به عنوان بازدارنده از آن توصیه می‌كنند.

آیات و روایاتی نیز به رعایت پوشش و حفظ حجاب و دوری از برهنگی سفارش می‌كنند كه همة اینها به نوعی به غریزة جنسی ارتباط دارد و در واقع بیانگر حدّ و حدود اخلاقی آن هستند.

لباس، مسكن و مركب

علاوه بر تمایل جنسی و لذّت خوردن و نوشیدن، انسان نیازهای جسمانی دیگری هم در این عالم دارد كه با تأمین آنها لذّت‌های خاصی برای وی حاصل خواهد شد.

انسان نیازمند مسكن و مأوایی است كه وی را از سرما و گرما و گزند خطر نگاه دارد. طبیعی است كه با تأمین این گونه نیازها گونه‌های خاص دیگری از لذّت‌ها برایش فراهم خواهد شد؛ ولی این نوع نیازها در مقایسه با نیاز به خوردن و نوشیدن و جنس مخالف اهمیّت كمتری دارد.

نظر قرآن دربارة لباس و مسكن

در قرآن كریم در خصوص این گونه نیازهای انسانی نیز آیاتی وجود دارد كه نعمت‌های خداوند را در این باره گوشزد كرده است:

وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُیُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُیُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَیَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ؛(1) خداوند آرامگاهی از خانه‌هاتان برای شما قرار داد و از


1. نحل (16)، 80.

پوست چارپایان خانه‌هایی قرار داد كه برای شما خفیف و سبك‌وزن و قابل انتقال باشد به هنگامی كه می‌خواهید سفر كنید یا اقامت گزینید و از پشم‌ها و كرك‌ها و موی‌های آنها اثاث و كالایی فراهم ساخت.

خداوند در دو آیة دیگر نیز دربارة لباس سخن می‌گوید:

ـ یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْكُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِكُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَیْرٌ؛(1) ای فرزندان آدم [بدانید كه ما] برایتان لباسی فرو فرستادیم كه با آن عورت‌هاتان را می‌پوشانید و جامه‌های نرم و فاخر را [تا برای تجمّل و زیبایی به تن كنید و نیازهایتان تأمین شود]. و پوشش و لباس تقوا برایتان بهتر و مفیدتر است.

ـ وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ؛(2) و به او [= داود] ساختن زره [= نوعی لباس رزمی] را یاد دادیم تا شما را از آسیب و خطر محافظت كند.

لباس و مسكن در جهان دیگر

در دو آیه از قرآن خدای متعال به مؤمنان وعده داده است كه مساكن و جایگاه‌های خوبی در بهشت به شما خواهیم داد. این دو آیه که در آن دو از تعبیر «مسكن» استفاده شده، با آیات فراوانی كه در آنها از تعابیر «جنّت» و «بهشت» استفاده شده است تفاوت بارزی دارند. خداوند در این دو آیه می‌فرماید:

وَمَسَاكِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ؛(3) و جایگاه‌ها و مسكن‌های پاكیزه در بهشتی كه جایگاه و اقامتگاه برای زندگی انسان است.


1. اعراف (7)، 26.

2. انبیاء (21)، 80.

3. توبه (9)، 71؛ صف (61)، 12.

همچنین بر اساس چند آیه، بهشتیان لباس‌های زیبایی دارند و از این حقیقت با تعابیر گوناگون سخن به میان آمده است:

ـ وَیَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ؛(1) و لباس‌های سبز از جنس حریر و دیبا می‌پوشند.

ـ یَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِینَ؛(2) لباس‌هایی از جنس حریر و دیبا پوشیده، رو‌به‌روی هم می‌نشینند.

ـ عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ؛(3) بر تنشان لباس‌هایی از حریر سبز و دیبا هست.

ارزش اخلاقی لباس و مسكن

در حوزة اخلاق و ارزش، از مقدار و كمیّت بهره‌برداری سخن به میان می‌آید و این پرسش مطرح است تا چه حد باید در پیِ لباس و مسكن رفت؟ در پاسخ باید بگوییم كه مسلّماً آن اندازه‌ای كه نیاز انسان را به لباس و مسكن برطرف سازد، ارزش منفی نخواهد داشت.

چنان‌كه پیشتر گفته‌ایم به طور كلّی در هیچ یك از لذّت‌های انسان، اصل لذّت‌بری به خودی خود، ارزش منفی یا ارزش مثبت ندارد، ولی اگر دلبستگی به لباس و مسكن انسان را از دیگر كمالات بازدارد، ارزش منفی می‌یابد.

ارزش اخلاقی در گزینش لباس و مسكن

اساس ارزش بهره‌مندی از لباس و مسكن نیز مانند دیگر تمایلات به نیّت و انگیزة


1. كهف (18)، 31.

2. دخان (44)، 53.

3. انسان (76)، 21.

انسان مربوط می‌شود. اگر هدف از آنها خدا و كمالات معنوی باشد، تلاش برای تهیه آنها نیز ارزشمند و عبادت خواهد بود.

وانگهی، در مواردی ممكن است تلاش برای تهیة لباس و مسكن تحت عناوین ثانوی، ارزش مثبت یابد. مثلاً در بعضی از اوضاع ویژة اجتماعی كه داشتن لباس فاخر نشان شخصیّت و بزرگ‌منشی است یا داشتن مسكن خوب و بزرگ منشأ نگرش مثبت به فرد در سطح جامعه و در كلّ باعث رواج اسلام و عزّت مسلمانان و توجه مردم به دین و خدا خواهد شد، بر اساس این انگیزة الهی و معنوی دارای ارزش مثبت اخلاقی است.

گرایش به داشتن مركب و نظر قرآن

یكی دیگر از نعمت‌هایی كه در قرآن كریم بر آن تكیه شده «مَركب» است:

ـ وَمِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا؛(1) و از چارپایان برایتان وسیلة حمل و نقل و باربری و مركب سواری آفرید.

ـ اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ الأَنْعَامَ لِتَرْكَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ * وَلَكُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَلِتَبْلُغُوا عَلَیْهَا حَاجَةً فِی صُدُورِكُمْ وَعَلَیْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ؛(2) خدا همان كسی است كه چارپایان را برایتان آفرید تا از آنها برای سوار شدن استفاده كنید و از [گوشت] آنها بخورید و برایتان در آنها فواید دیگری نیز خواهد بود و بر آنها به نیازها و مقاصدی كه دارید، می‌رسید و بر چارپایان [در خشكی] و بر كشتی [در دریا] سوار شوید.


1. انعام (6)، 142.

2. غافر (40)، 79، 80. ر.ك: ملافتح‌الله كاشانی، منهج الصادقین، ج 8، ص 166.

ـ وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ؛(1) و برایتان از كشتی و چارپایان وسیله‌ای قرار داد تا سو??ر شوید.

ارزش اخلاقی استفاده از مركب

استفاده از مركب‌ها و سواری‌های طبیعی و غیر طبیعی از جهت ارزیابی و ارزش‌گذاری اخلاقی، همانند استفاده از نعمت‌های دیگر است. انسان در استفاده از این نعمت نیزـ تا وقتی كه با كمالات دیگر انسان مزاحمت نداشته باشد و نیز حقوق اجتماعی دیگران را از بین نبرد ـ آزاد است؛ ولی در سایة انگیزه‌های خاصی كه به آن تعلّق می‌گیرد، می‌تواند ارزش اخلاقی مثبت یا منفی بیابد.

گرایش به زینت و جمال

در انسان در كنار گرایش‌ها و تمایلاتی كه دارد، گرایش به زیبایی نیز وجود دارد كه مستقلّ از نیازهای دیگر انسان است، هر‌چند كه غالباً با آنها توأم می‌شود.

استفاده از بوی خوش، یا دیدن رنگ مطبوع یا شكل زیبا و مناظر پرطراوت، یا درك جمال‌های معنوی و زیبایی‌های ادبی در شعر و نثر و نظایر آن، در زمرة نیازهای طبیعی انسان نیستند و چنان نیست كه اگر نباشند زندگی انسان به خطر بیفتد، ولی به هر حال لذّتی را برای انسان به ارمغان می‌آورند كه گاهی بر لذّت‌های مادّی و مورد نیاز حیاتی انسان نیز می‌چربد. این گونه لذّت‌ها تحت عنوان زینت کردن و تجمّل می‌گنجند و لفظ زینت و جمال شامل همة آنها می‌شود.

زینت تفاوت ظریفی با جمال دارد و آن این است كه زینت صرفاً به زیباییِ عَرَضی


1. زخرف (43)، 12.

و آرایش اطلاق می‌شود، در صورتی كه جمال به زیبایی اصلیِ خود شیء كه به طور طبیعی در آن هست گفته می‌شود.

جمال‌دوستی در قرآن

الف. زینت‌های دنیوی

قرآن كریم بر این موضوع نیز بارها تكیه كرده و به این خواست و گرایش فطری انسان توجه فرموده است. خداوند در بعضی آیات تمام آنچه را در روی زمین هست زینت زمین معرفی كرده است:

إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛(1) ما آنچه را بر روی زمین است زینت آن قرار دادیم تا آنان [= انسان‌ها] را بیازماییم كه كدام یك در رفتار خود نیكوترند.

گاهی نیز ستارگان را زینت آسمان معرفی می‌كند:

لَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ؛(2) محققاً آسمان نزدیك را با چراغ‌هایی زینت بخشیدیم.

ب. زینت‌ها در جهان دیگر

مؤمنان در بهشت از زینت‌های خاصی استفاده می‌كنند و در كنار لذّتی كه از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و پوشیدنی‌های بهشتی و دیگر لذایذ می‌برند، از این نوع لذّت (استفاده از زینت‌ها) نیز بهره‌مند می‌شوند.

خداوند این حقیقت را با تعابیر گوناگون در آیات قرآن كریم بیان كرده است:


1. كهف (18)، 7.

2. ملك (67)، 5.

جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ * وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ؛(1) باغ‌هایی اقامتی كه در آنها داخل شوند، در آنجا با دستبندهای طلا و گهر آراسته و زینت شوند و لباس‌هاشان در آن باغ‌ها از ابریشم و حریر باشد و گویند ستایش خداوندی را شایسته است كه اندوه از ما بزدود كه خدای ما بخشایشگر و قدرشناس است.

زینت و ارزش اخلاقی

ملاك حسن استفاده از زینت‌ها، این است كه به شكلی با خدا و مبدأ و معاد انسان ارتباط یابد.

استفاده از زینت دو صورت دارد: یكی بهره‌مندی از رؤیت و دیدن مناظر زیبای طبیعت است و دیگری آراستن لباس و موی سر و صورت و مرتب و تمیز كردن آنها. طبیعی است ارتباط این دو نوع استفاده از زینت‌ها با خداوند نیز به دو شكل مختلف تصور می‌شود كه ما در اینجا یكی را «ارتباط در نتیجه» و دومی را «ارتباط در انگیزة عمل» نام می‌گذاریم.

منظور از ارتباط با خدا در نتیجة عمل، آن است كه تحت تأثیر این نعمت‌ها به نحوی در حالات و معنویات انسان و رابطه‌ای كه با خدا دارد تغییری مثبت حاصل شود.

منظور از ارتباط در انگیزه این است كه انگیزة انسان در استفاده از زینت‌ها، پیروی از دستورهای الهی و آداب اخلاقی باشد. اسلام در بعضی موارد سفارش و تأكید می‌كند كه مؤمن از زینت‌ها به گونة ویژه بهره‌ ببرد. مؤمن با چنین انگیزه‌ای اگر با


1. فاطر (35)، 33، 34.

استفاده از زینت‌ها به آرایش خود بپردازد، كار او ارزش مثبت دارد و عبادی خواهد بود؛ برای نمونه:

اسلام به اجتماعات مؤمنان بسیار اهمیت می‌دهد و به منظور انس گرفتن آنان با هم سفارش‌های فراوان دارد و از آنجا كه یكی از اسباب انس افراد آراستگی و پاكیزگی ظاهری است، به‌ویژه بر تزیین مؤمنان برای یكدیگر اهتمام می‌ورزد تا از این رهگذر رغبت آنان را برای معاشرت با هم افزایش دهد.

از اینجاست كه در اسلام زینت كردن مؤمنان به هنگام شركت در اجتماعات ارزشمند معرفی شده است. به این آیة شریفة قرآن بنگریم:

یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ؛(1) ای فرزندان آدم، به هنگام حضور در مساجد [و شركت در اجتماعات مسلمانان] زینت خود را برگیرید.

مؤمنان وقتی در مجامع اسلامی كه معمولاً در مسجد تشكیل می‌شود شركت می‌كنند، باید ظاهر آراسته‌ای داشته باشند كه دیگران میل و رغبت مصاحبت و گفت‌و‌گو با آنها را داشته باشند.


1. اعراف (7)، 31. ر.ك: محمد السلمی السمرقندی، تفسیر عیاشی، ج 2، ص 12؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج 8، ص 67.

چكیده

ـ آیاتی از قرآن كریم دلالت می‌كنند كه همسردوستی و رابطة جنسی در متن خلقت انسان نهفته است.

ـ از نگاه قرآن كریم گرایش به جنس موافق برخلاف فطرت و نظام آفرینش و نوعی انحراف در گرایش جنسی و دارای ارزش منفی است.

ـ اِعمال غریزة جنسی با سه شرط ارزش منفی ندارد: 1. نسبت به جنس مخالف باشد؛ 2. بر طبق مصالح كلی جامعه و قوانین زناشویی باشد؛ 2. بر طبق حالات خاص و شرایط زوجین باشد.

ـ ازدواج به انگیزة بقای نسل، رعایت حدود الهی و رسیدن به ثواب، دوری از گناه، یا صرفاً رضای الهی، دارای ارزش مثبت است.

ـ قرآن كریم ازدواج با برخی افراد و نیز برخی از روش‌های ازدواج را حرام دانسته و از آن باز داشته است.

ـ توجه به لباس و مسكن در حدّ رفع نیاز و ضرورت فردی یا اجتماعی و تا آنجا كه مانعی برای سعادت اخروی نباشد اشكالی ندارد.

ـ قرآن كریم به گرایش فطری انسان به زینت اشاره كرده و برخی موارد آن را برشمرده است.

ـ ملاك استفادة درست از زینت‌ها، ارتباط داشتن آنها با مبدأ و معاد انسان است.

پرسش

1. دیدگاه قرآن را دربارة‌ غریزة جنسی توضیح دهید.

2. به كارگیری غریزة جنسی با چه شرایطی دارای ارزش منفی نخواهد بود؟

3. ازدواج با چه انگیز‌ه‌هایی می‌تواند دارای ارزش مثبت باشد؟

4. نظر قرآن دربارة لباس و مسكن، زینت و جمال چیست؟