بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
بنده باید از برادران عزیز تشکر کنم که اظهار لطف فرمودند و به خانه خودشان تشریف آوردند، جایی که اگر ما امکان بهرهبرداری از آن را داریم مرهون فداکاریهای شما و امثال شما عزیزان هستیم که برای پیروزی انقلاب اسلامی و برای حفظ دستاوردهای انقلاب، تلاش کرده و میکنند.
حقیقت امر این است که امثال بنده باید از شما عزیزان درس بگیرند و از همت، پشتکار، استقامت و تلاش و جدیت شما پند بگیرند و برای راهی که در پیش دارند استفاده کنند، ولی دیگر رسم بر این است که بههرحال از یک کسی که ریشی سفید کرده و پیراهنی بیشتر کهنه کرده توقع است که حرفی بزند والا حقیقتش این است که ما چیز قابل عرضهای برای شما نداریم.
در طول سالیانی که با ارشاد و راهنمایی و راهبری امام راحلرضواناللهعلیه حرکت پربرکت انقلابی در ایران شروع شد و تا به امروز که به پیروزیهای چشمگیری منتهی شده است، در زمینه اهمیت جهاد و شهادت و جانبازی و فداکاری در راه اسلام، بسیار سخن گفته شده و بهترینش همانهاست که خود امام فرمودند. اگر دیگران هم بخواهند چیزی بگویند باید از آن دریای معنویت ایشان اقتباس کنند. انشاءالله که سخنان ایشان همیشه آویزه گوش ما و راهگشای راه زندگی ما باشد.
میتوان گفت که برای امثال شما عزیزان دو نکته، اهمیت بسیار دارد؛ یکی در جهت تقویت ارادهای که کردید و تثبیت عزمی که در راه خدا داشتید و دارید که یک عمل اثباتی و ایجابی است. از آن جهتی که انسان دائماً در معرض تحولات است، همیشه نیاز به تقویت جهات مثبت دارد. اگر ما روزی پنج مرتبه میبایست نماز بخوانیم به این دلیل است که روح انسان دستکم روزی پنج مرتبه احتیاج دارد که به این مفاهیم توجه کند و آن حرکات را انجام دهد. اگر توجه ما به خداوند متعال و به مفاهیم نماز، یکبار در روز کافی بود خب یک مرتبه واجب میکردند. اینکه هرروز ما بایست هفده بار مفاهیم یا حرکاتی را تکرار کنیم به خاطر این است که آدمیزاد طوری ساخته شده که احتیاج به این تکرارها دارد و الا بهتدریج از ذهن آدم میرود و از صحنه زندگیاش نیز دور میشود.
اگر در کنار این نماز واجب، دو برابرش نماز نافله را تعیین کردند، باز شاهد بر این است که افزون بر این حد واجب، میبایست دو برابرش به مستحبات پرداخت و اگر علاوه بر اینها، اذکار و اوراد و قرائت قرآن و دعاها و مناجاتها وارد شده، باز همه اینها شاهد بر این است که ساختمان روحی انسان طوری است که دائماً باید با این مفاهیم تغذیه شود. هرقدر بیشتر توجه به این مفاهیم باشد روح انسان از غذاهای علمی و معنوی بیشتر استفاده میکند. همانطور که اگر غذا به بدن نرسد بدن پژمرده میشود، مریض میشود، مقاومتش کم میشود، روح انسان هم اینگونه است و اگر غذاهای علمی و معنوی به آن نرسد پژمرده و مریض میشود. البته بدن محدود است، غذایش هم محدود است اما اوج روح، نامحدود است. غذای بدن اگر زیاد شود ممکن است موجب مرض شود اما غذاهای روحی اینطور نیست. مرضهای روحی از جاهای دیگری پیدا میشود.
اینها را عرض کردم برای اینکه بدانید توجه به اهداف انقلاب هم باید دائماً در ذهن زنده باشد؛ باید هرروز توجه کنیم، هرروز فکر کنیم که ما برای چه اقدام کردیم؟ دیگران برای چه؟ انقلاب برای چه واقع شد؟ حالا انقلاب هیچی، اصلاً حرکت انبیا برای چه بود؟ چرا شهدای عزیز کربلا شهید شدند؟ اینها برای چه بود؟ اگر ما هرروز به اینها توجه نکنیم خواهناخواه، کم یا زیاد دچار غفلت میشویم. غفلت کردن همان و مبتلا به روزمرگی زندگی دنیاشدن همان.
پس یک نکتهای که همه ما باید توجه داشته باشیم، بهخصوص شما که سرمایههای عظیمی را به کار انداختید و جان خودتان را در معرض نثار در پیشگاه دین قرار دادید، باید این روحیه را همیشه در خودتان نگه دارید که امروز و این ساعت هم اگر لازم باشد جان ما باز در طبق اخلاص است و فدای دین میکنیم. این روحیه را دائماً در خودتان تقویت کنید. برای این تقویت و حفظ این روحیه باید یک جهات سلبی هم داشته باشیم. دیگر در همهجا مسئله جاذبه و دافعه، مسئله سلب و ایجاب، توأم است. اگر در شرع، واجبات و مستحباتی تعیین شده است، محرمات و مکروهاتی هم مشخص شده است که باید از آنها اجتناب کرد. از یک طرف ما باید روحیه خودمان را با این مفاهیم معنوی تقویت کنیم تا اثر مثبت این روحیه روزافزون باشد، تثبیت شود و کاملاً رسوخ پیدا کند و از طرف دیگر باید از جهات منفی و سلبی بر حذر باشیم.
اول، تکیه روی محرمات است. کسی که میخواهد جانش را فدای اسلام بکند هیچ مناسب نیست که آلوده به چیزی شود که اسلام نمیپسندد. کسی که محبت و عشق به خدا و اولیای خدا او را به فداکاری و جانفشانی و جانبازی کشانده، این هیچ مناسبت ندارد که کاری انجام بدهد که العیاذ بالله بهمنزله فحش دادن به خدا و دین است. ارتکاب گناه، اگر درست تحلیل شود، یعنی بیاعتنایی کردن به شارع و سبک شمردن نواهی او و این بسیار زشت است. برای هر مؤمنی زشت است، مخصوصاً برای کسی که تا این حد آماده فداکاری برای دین شده است. طبعاً برای چنین کسانی، شیطان بیش از دیگران فعالیت خواهد کرد.
آن فعالیتی که شیطان میکند که یک مؤمن مستبصری را گمراه کند خیلی بیشتر از آن فعالیتی است که برای کفار یا برای آن کسانی که بههرحال مبتلا به ضلالتی هستند میکند. هرقدر انسان به حق نزدیکتر باشد و در مسیر خدا بیشتر پیشرفت کرده باشد شیطان فعالیتش را نسبت به او بیشتر خواهد کرد. جای تعجبی نیست که آدم باور کند که شیطان نسبت به جانبازان، نسبت به کسانی که بههرحال در جبهههای جنگ شرکت کردند، در جبهههای انقلاب شرکت کردند، فداکاریهایی کردند، حالا اعم از اینکه جانباز شده باشند یا سالم برگشته باشند، بیشتر اهتمام میکند و متأسفانه گه گاهی هم به آرزوهای شوم خودش میرسد. این است که باید خیلی توجه داشته باشیم که در کنار تقویت روحیه معنوی، از آنچه شیطان را شاد میکند دوری کنیم.
برای کسانی که با روح دین و اسلام و با مکتب آشنا هستند و با تعلیمات ائمه معصومینسلاماللهعليهماجمعين آشنایی دارند مشکل نیست که بفهمند که چه جور چیزهایی شیطان را خوشحال میکند و چه جور چیزهایی او را بدحال میکند، تشخیص این مسئله خیلی مشکل نیست؛ اختلاف، نفاق، دشمنی، کینهتوزی، عیبجوییهای بیجا، خورده گیریها و بههرحال هرچه روابط صمیمانه و دوستانه را لکهدار میکند، مخدوش میکند، تیره میکند، اینها شیطان را شاد میکند؛ إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ.[1] البته در این آیه، مورد فی الخمر و المیسر است ولی خصوصیتی ندارد؛ شیطان از هر راه دیگر هم بتواند میخواهد ایجاد دشمنی و عداوت کند، وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ؛
هر چیزی که آدم را از خدا غافل میکند شیطان از آن شاد میشود. دیگر خدایی نکرده اگر برسد به مشتبهات و محرمات، حتی اگر صغائر باشد، شیطان شاد میشود. این است که باید خیلی متوجه باشیم که فریب شیطان را نخوریم و فکر نکنیم که حالا افکار مکروه چیز مهمی نیست؛ ارتکاب این امر مشتبه، مهم نیست؛ اینها قرقگاه محرمات است. همانطور که نوافل برای حفظ واجبات است، ترک مکروهات و مشتبهات هم برای این است که آدم به محرمات مبتلا نشود. اگر آدم گفت اینش عیب ندارد، آنش عیب ندارد، اینکه هنوز معلوم نیست حرام باشد، شک داریم؛ اصل، عدم است؛ اصل، برائت است. یک وقت میبیند که در گناه افتاد و دیگر کار از کار گذشت. این صحنه را تماشا کنیم، این فیلم را تماشا کنیم، حالا معلوم نیست اینجایش عیب داشته باشد، این موسیقی را گوش کنیم، حالا معلوم نیست این حرام باشد، مورد مشتبهاش است، خب کمکم از مشتبهات به متیقنات میرسد؛ اما اگر از اول مواظب باشیم که حریم قائل شویم، فاصله بگیریم، هنوز به مرز محرمات نرسیدیم خودمان را پس بکشیم، هنوز به لب درهای که پایمان بلغزد و ته دره بیافتیم نرسیدیم یکخورده عقبتر راه برویم و اصلاً تشریع همین مکروهات و نهی از ارتکاب مشتبهات به خاطر همین است که آدم به محرمات و چیزهایی که باعث هلاکت انسان میشود مبتلا نشود.
این پند را، هم باید خودمان در ذهن داشته باشیم و هم به برادران و خواهران و همه کسانی که علاقه به سعادتشان داریم یادآوری کنیم که دوری گزیدن از مکروهات و مشتبهات، مقدمهای برای ترک گناهان است. اگر آدم این مرز را شکست و نزدیک شد ضمانتی ندارد که مبتلا به گناه نشود.
حاصل عرایض بنده، یکی تقویت روحیه معنوی، توجه به معنویات و همواره به یاد داشتن اهداف انقلاب که اهداف همه انبیاست. هرروز باید درباره اینها فکر کنیم و توجه داشته باشیم و غافل نشویم از اینکه یک روز با چه روحیه پاکی و با چه نیت خالصی، آماده شدیم و به جبهه رفتیم. سعی کنیم آن روحیه را همیشه داشته باشیم. از آن روحیه چه ضرری کردیم؟! اگر نفعی بردیم از همان نیت بود، از همان صفا بود، چرا از دست بدهیم؟! و متقابلاً برای حفظ این صفا و معنویت باید مواظب باشیم که قلب و روح خودمان را آلوده به گناه نکنیم.
میدانید که ریشه همه گناهان، حب الدنیا است. همانطور که بارها، شاید بیش از صدبار امام در فرمایشاتشان فرمودهاند و آیات قرآن کریم و روایات پر است. خود ما هم آزمودیم که اگر جایی لغزشی پیدا کردیم مال این بوده است که علاقهای به لذتهای دنیا، مقام دنیا، شهرت دنیا، پول دنیا، موقعیت اجتماعی و اینها بوده است که آدم را به انحراف میکشاند. اگر بخواهیم مبتلا نشویم باید قید اینها را بزنیم، فکر این باشیم که تکلیف را انجام دهیم. حالا در کنارش اگر خدا نعمتی نصیبمان کرد، خب نعمت خداست، شکرش را به جا میآوریم. اگر نکرد، هیچ ناراحت نباشید، آنچه مطلوب ماست و باید باشد و انشاءالله خواهد بود این است که خدا ما را بپذیرد و خدماتمان را قبول بفرماید و إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ.[2]
انشاءالله خداوند متعال هم ما و هم شما را از متقین قرار دهد. روح امام راحل و شهدای عزیزمان را با شهدای کربلا محشور بفرماید و توفیق قدردانی از نعمت عظیم انقلاب که هرقدر درباره عظمتش فکر کنیم، کم فکر کردیم، توفیق قدردانی از این نعمت را به ما مرحمت بفرماید و ما را چنان قرار بدهد که پیرو راستین شهدای اسلام و انقلاب باشیم و این باقیمانده عمرمان را که معلوم نیست چه قدر باشد، چند ساعت، یا چند روز، یا چند سال باشد، این باقیمانده را در راه رضای او و در راه خدمت به اسلام و مسلمین صرف کنیم.
پروردگارا! سایه مقام معظم رهبری را بر سر ما مستدام بدار!
رزمندگان عزیز اسلام را در هر جا هستند نصرت عطا بفرما!
جانبازان و کسانی که به نحوی در اثر مسائل انقلاب و جنگ، چه در بدنشان و چه در مالشان خسارت دیدند، خودت همه را به نحو احسن جبران بفرما!
رحمتهای بیپایان خودت را بر همهشان نازل بفرما!
والسلام علیکم و رحمة الله