بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
الْحَمْدُ للهِ رَبِّ العَالَمِین وَصَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطَّاهِرِین
أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً
تقدیم به روح ملكوتى امام راحل و علما و مراجعى كه زمینه آشنایى ما را با حقایق اسلام و تشیع فراهم كردند و شهداى بزرگوارى كه جان خودشان را در این راه نثار كردند صلواتى اهدا مىكنیم.
خداوند متعال را شكر مىكنم كه توفیق عنایت فرمود در این محفل نورانى در خدمت اساتید و طلاب عزیز شرفیاب شدم و اجازه دادند كه چند لحظهاى وقت شما عزیزان را بگیرم.
نكته اولى كه مىخواستم تأكید كنم با اینكه همه شما خوب مىدانید این است كه توفیق شما براى تحصیل، یكى از بزرگترین نعمتهایی است كه خداوند متعال به شما عنایت فرموده است. در دنیا كسانى كه علاقهمند هستند با معارف اسلامى آشنا شوند ولى در كشور و در شهرشان زمینه براى آنها فراهم نمىشود، استاد ندارند، امكان مهاجرت و رفتن به حوزههاى علمیه هم براى آنها فراهم نمىشود و از آن جهت محروم مىمانند، كم نیستند.
از اینكه در این كشور عظیم كه خودش یك قاره حساب مىشود، خدا در میان صدها میلیون انسان چنین توفیقى را به شما داده باید خدا را شكر كنید و قدر این نعمت را بدانید. براى اینكه اهمیت تحصیل علوم دینى از دیدگاه اسلامى بیشتر روشن شود مىدانید كه در روایات شریفه وقتى بخواهند ارزش یك عملى را بیان كنند ارزش آن عمل را با ثواب شهید مىسنجند چون در فرهنگ اسلامى هیچ عملى بالاتر از شهادت در راه خدا نیست. از این جهت مىگویند فلان عملى اگر درست انجام بگیرد ثواب چند شهید را دارد چون ثواب شهید دیگر احتیاج به بحث ندارد، معلوم است كه بسیار مقام عالیای است.
در قرآن و در روایات از یك طرف درباره ثواب شهادت و اهمیت جهاد بحث شده و از یك طرف هم راجع به تحصیل علم. این بود كه در همان زمان ائمه اطهارصلواتاللهعلیهماجمعین گاهى براى افراد سؤال مىشد كه آیا ثواب جهاد بیشتر است یا ثواب تحصیل علم؟ البته هر كدامش مراتبى دارد. ثواب هر شهیدى یكسان نیست، ثواب هر طالب علمى هم یكسان نیست ولى بههرحال به طور متوسط اگر كسى جهاد برود ثوابش بیشتر است یا اگر تحصیل علوم دینى کند؟
این مضمون در چندین روایت با عبارتهای شبیه به هم بیان شده است كه مِدادُ الْعُلَماءِ افْضَلُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداء؛ ارزش نوشته علما از خون شهید بیشتر است. در یك روایت دارد كه إذا كانَ یومُ القِیامَةِ وُزِنَ مِدادُ العُلَماءِ بِدِماءِ الشُّهَداءِ، فَیَرجَحُ مِدادُ العُلَماءِ عَلى دِماءِ الشُّهَداءِ؛[1] در روز قیامت نوشته عالم و خون شهید را با هم مىسنجند، كأنه در دو تا كفه ترازو مىگذارند؛ كفّهاى كه نوشته عالم هست رجحان پیدا مىكند و سنگینتر مىشود یعنى ارزشش بیشتر است.
به دنبال این باز براى آدم این سؤال مطرح مىشود كه عالم در خانهاش مىنشیند، احیاناً هواى خوب، منطقه خوب، چهبسا روزى فراوان، امكانات تحصیل برایش فراهم، در كتابخانه مطالعه مىكند، درس مىگوید، چیز مىنویسد اما شهید باید از خانه و كاشانهاش مهاجرت كند، برود در میدان جنگ خونش ریخته شود؛ چگونه مىشود كه ثواب نوشته عالم از خون شهید بیشتر مىشود؟! یا گاهى سؤال به این صورت مطرح میشود كه اگر ما برویم در میدان جهاد شركت كنیم بهتر است یا دنبال تحصیل علم برویم؟!
البته مىدانیم که هر كدام از اینها اگر واجب عینى شد دیگر با چیز دیگرى قابل مقایسه نیست. اگر یك وقت رفتن به جبهه وجوب عینى داشت آنجا دیگر نمىشود نشست و درس خواند و درس گفت؛ باید به جبهه رفت، كما اینكه اگر یك وقتى تحصیل علم هم واجب شد دیگر نمىشود جهاد مستحبى رفت. حالا اگر هر دوى اینها مساوى باشد و در صورتى كه وجوب عینى نداشته باشد یعنى جهادش جهاد مستحبى است و من به الكفایه هست و تحصیل علمش هم تحصیل مستحبى است یعنى عالم من به الكفایه داریم وگرنه اگر من به الكفایه نبود تحصیل علم واجب عینى مىشود، متعین مىشود؛ در شرایط مساوى چرا تحصیل علم بهتر از جهاد است؟
این سؤال را از امام معصوم پرسیدند. ایشان فرمودند آن كسى كه مىرود جهاد مىكند مرزهاى كشور اسلامى را حفظ مىكند. این مانع مىشود از اینكه دشمنان وارد كشور اسلامى شوند و به مال و جان و ناموس مسلمانها تجاوز كنند. اگر این كار را نكند زمینهای مسلمانها به دست كفار مىافتد، اموالشان به دست آنها مىافتد و نوامیسشان به خطر مىافتد. جهاد دیگر نتیجهاى بالاتر از این ندارد اما كسانى كه مىروند تحصیل علم مىكنند اینها مرز قلبها را حفظ مىكنند از اینكه دشمنان و شیطان وارد قلب مؤمن شوند و ایمانش را از بین ببرند و غارت كنند. آن موقعی كه دشمنى وارد شده و مالش را برده، آن ضرر دنیوى كرده، خدا در آخرت جبرانش مىكند. حتى اگر كشته شد چند روز زندگى دنیا را از دست داده، خدا در آخرت زندگى ابدى به او مىدهد؛ اما اگر ایمان كسى را غارت كنند برای او چه مىماند؟ عذاب ابدى! پس فایده تحصیل علم این است كه ایمان مردم را حفظ مىكند یعنى مانع مىشود از اینكه اشخاصى گمراه شوند و به عذاب ابدى معذب شوند. اگر تحصیل علم نباشد نتیجهاش عذاب ابدى براى كسانى است كه گمراه مىشوند اما اگر جهاد نباشد آخرش این است كه دنیاى یك عدهاى خراب مىشود. به همان اندازه كه آخرت بر دنیا ترجیح دارد تحصیل علم هم بر جهاد ترجیح دارد. به نظر شما این دلیل، قانعکننده است؟ البته دلیلى كه امام معصوم بیاورد دیگر جاى شبههاى ندارد ولى صرفنظر از اینكه این دلیل را امام معصوم بیان فرموده، عقل ما هم مىفهمد.
پس بالاترین خطرى كه جامعه اسلامى را تهدید مىكند خطرى است كه به دین و ایمان مردم لطمه مىزند، همانکه ما در ایران اسمش را در اصطلاح مىگوییم تهاجم فرهنگى، هجوم به فرهنگ مردم، به دین مردم، به ایمان مردم، به عقاید مردم، به ارزشهای مردم، كارى كنند كه عقاید مردم خدشهدار شود، در دینشان شك كنند یا ارزشهایشان از اهمیت بیفتد، برایشان فرقى نكند که ارزشهای اسلامى رعایت شود یا نشود، برایشان فرقی نداشته باشد که ربا بخورند یا معامله حلال کنند، خیلى اهمیت نداشته باشد که ازدواج مشروع کنند یا غیر مشروع، حقوق دیگران را رعایت كنند یا به دیگران ظلم كنند، بگویند حالا فعلاً درآمدى داشته باشیم، از هر راهى که مىخواهد باشد! اینها باعث این مىشود كه ارزشهای اسلامى یا عقایدشان از بین برود.
به تعبیر مقام معظم رهبرى، اسم مجموع عقاید و ارزشها فرهنگ است. فرهنگ حقیقى كه ما مىگوییم درواقع عبارت است از عقاید و اخلاق. این نصّ كلام مقام معظم رهبرى است؛ ما كه مىگوییم فرهنگ، منظورمان معانیای كه مردم مىگویند نیست؛ ما كه مىگوییم فرهنگ یعنى عقاید و اخلاق. اگر عقاید و اخلاق مردمى مورد هجوم دشمنان قرار بگیرد نتیجهاش گمراهى و به دنبالش عذاب ابدى است؛ بنابراین واجبترین كار این است كه جلوى این هجوم گرفته شود؛ به چه وسیلهاى؟ با تیر؟ با تفنگ؟ با تانك؟ با بمب اتم؟ با چه چیزى؟ با علم، علم دینى، با كلام معصومین، با آیات قرآن، با دلایل عقلى، با تربیت صحیح. این كارى است كه از تحصیلات ابتدایى علوم دینى شروع مىشود تا به مقامى كه بزرگانی امثال امام راحلرضواناللهعلیه و سایر مراجع عظامادام الله ظلالهم رسیدهاند به آنجا ختم مىشود كه البته آن هم حدومرز مشخصى ندارد. اگر صدها سال هم عمر كنند باز هم زمینه تحقیق و اینها فراهم است؛ بنابراین موفقیت براى تحصیل علم یعنى موفقیت براى ارزشمندترین كارها پیش خدا، موفقیت براى واجبترین كارها مخصوصاً در این زمان و مخصوصاً در این مناطق، مناطقى كه روزگارى جایگاه علماى بزرگی بوده كه در تاریخ تشیع جایگاه بسیار رفیعى دارند. متأسفانه امروز شرایط بهگونهای شده كه حتى مدارس و مساجد و اینها هم به دست دیگران افتاده است.
بنابراین شما اولاً باید قدر این نعمت را بشناسید كه خدا چه نعمت عظیمى به شما داده كه این توفیق تحصیل برایتان فراهم شده است. نگاه نكنید كه در یك ساختمان محدودى هستید و سى چهل نفر در اینجا درس مىخوانید. امام راحلرضواناللهعلیه مىفرمودند: خانه فاطمه زهراسلاماللهعلیها یك چهاردیواری خشتى بود و سقفش از این لیفهای خرما بود. از آن خانه نورانیت به همه عالم پخش شد. آیا كوچك بودنش یا ارزش مادى نداشتنش مانع شد از اینكه همه عالم بهوسیله آنها نورانى شود؟! كمبود وسایل ظاهرى مهم نیست، مهم این است كه همت مردانه داشته باشید، تصمیم قطعى داشته باشید، سعى وافر به خرج دهید، هر چه نیرو دارید به كار بگیرید، خوب فكر كنید، خوب درس بخوانید، خوب مباحثه كنید و مطالبى که باید خوب حفظ شود را خوب حفظ كنید. البته بیشتر كار شما باید در مسائل فكرى باشد ولى خب گاهى نیاز است آدم یك چیزهایى را هم حفظ كند. نمىدانم برنامه حفظ قرآن هم داشته باشید یا نه ولی اگر موفق شدید اقلاً گاهى یك مقدارى از آیات قرآن را حفظ کنید. حفظ آیات قرآن، بسیار باعث نورانیت قلب مىشود. علیایحال كار را جدى بگیرید. این درس خواندن مثل درس خواندن دبیرستان و دانشگاه نیست؛ این درس خواندن یك واجب عینى است؛ مثل نماز خواندن، واجب است. آیا در هندوستان به قدر كافى عالم وجود دارد كه شبهات مردم را جواب بدهند و مشكلات دینى آنها را حل كنند؟ قطعاً وجود ندارد. یکدهم آن هم وجود ندارد؛ یعنى تعداد علمایى كه در هندوستان هستند اگر ده برابر هم مىشدند باز هم كافى نبود پس من به الكفایه وجود ندارد. وقتى وجود ندارد براى هر كس كه میسر باشد واجب متعین مىشود و واجب كفایى حكم واجب عینى را دارد پس باید به كارتان بسیار اهمیت بدهید. فرصت، كم است و كار، بسیار و تكلیف، سنگین. در مقابلش هم پاداش الى ما شاء اللّه، هر اندازهاى كه شما ظرفیت داشته باشید که از كَرَم خدا استفاده كنید.
یك حدیث هم بخوانم، خود حدیث نورانیت خاصى دارد، خود شما هم حتماً بارها خواندهاید و مطالعه کردهاید. من این حدیث را شاید پنجاه و چهار، پنج سال پیش یاد گرفتم، همان اوایلى كه طلبه شده بودم. حدیثى است که از پیغمبر اكرمصلیاللهعلیهوآله نقل شده كه خطاب به ابوذر، صحابه معروف رسول خدا و از اصحاب خاص فرمودهاند: یا أَبَا ذَرٍّ! اَلْجُلُوسُ سَاعَةً عِنْدَ مُذَاكَرَةِ اَلْعِلْمِ أَحَبُّ إِلَى اَللَّهِ مِنْ قِرَاءَةِ اَلْقُرْآنِ كُلِّهِ اِثْنَا عَشَرَ أَلْفَ مَرَّةٍ؛[2] یك ساعت نشستن در كلاس درس، در محل بحث علمى، مُذَاكَرَةِ اَلْعِلْمِ یعنی گفتگوى علمى، انسان آنجا بنشیند و در مذاكره و گفتگوى علمى شركت كند؛ أَحَبُّ إِلَى اَللَّهِ مِنْ قِرَاءَةِ اَلْقُرْآنِ كُلِّهِ اِثْنَا عَشَرَ أَلْفَ مَرَّةٍ؛ خدا این كار را از دوازده هزار ختم قرآن دوستتر دارد.
إِنَّ اَلْمَلاَئِكَةَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ اَلْعِلْمِ؛[3] فرشتگان بالهای خودشان را زیر پاى طالبان علم مىگسترانند، رِضًا بِهِ؛ به خاطر اینكه از آنها خوشحال مىشوند. ملائكه وقتى از كسى خوشحال مىشوند پذیرایىشان اینگونه است که بالهایشان را زیر پای آنها پهن مىكنند؛ إِنَّ اَلْمَلاَئِكَةَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ اَلْعِلْمِ رِضًا بِهِ، به خاطر رضایتى كه به این كار او دارند یعنی به تحصیل علم؛ و بسیارى از مطالب دیگرى كه در روایات وارد شده و اهمیت تحصیل علم را مىرساند. تحصیل علمى كه انسان با قصد خالص شروع كند، سعى وافر انجام دهد براى اینكه درس را خوب فرابگیرد و بعد، از این علمش براى عمل خودش و براى هدایت خلق استفاده كند. اگر این شرایط را داشته باشد که با قصد خالص شروع شود، در تحصیل علم كوتاهى نكند، تنبلى نكند و بعد حاصل علمش را هم خودش عمل كند و هم به دیگران یاد دهد و آنها را هدایت كند، یك همچون علمى چنین ثوابهایی دارد. ثوابش از دهها شهید هم بالاتر مىرود.
امیدواریم كه خداوند متعال هم به ما و هم به شما و سایر عزیزانى كه در راه دین قدم برمیدارند و در راه تحصیل علم كوشش مىكنند توفیق دهد كه قدر عمرمان را بدانیم، اهمیت زمان و وظایفى كه در این زمان داریم را به خوبى درك كنیم، راه رسیدن به سعادت و احیاء دین را یاد بگیریم که چه بخوانیم؟ چه بگوییم؟ چگونه بخوانیم؟ چگونه تبلیغ كنیم؟ چگونه دیگران را ارشاد كنیم؟ اینها همه جزو تحصیل علم است. اگر این موفقیتها را داشته باشیم بهترین نعمتهایی كه خدا در این عالم آفریده نصیب ما خواهد بود.
پروردگارا! تو را به عزت و جلالت قسم مىدهیم كه عزت اسلام و مسلمین را روزافزون بفرما!
به همه ما و همه كسانى كه دوستدار اسلام و تشیع هستند توفیق تحصیل علم مرحمت بفرما!
براى طالبان علم و واجدین علم توفیق عمل صحیح مرحمت بفرما!
بعد از عمل كردن شخصى، توفیق ارشاد و هدایت دیگران را به ما مرحمت بفرما!
عاقبت امر همه ما را ختم به خیر بفرما!
همه علما و بزرگانى كه از 14 قرن پیش تا به حال باعث این شدند که علوم اهلبیت، سالم به دست ما برسد و ما امروز بتوانیم از آنها استفاده كنیم، همه آنها را در این ایام مهمان رسول خداصلیاللهعلیهوآله قرار بده، مخصوصاً علمایى كه در راه حفظ اسلام خون پاكشان ریخته شد مثل شهید اول و شهید ثانى كه صاحب كتاب لمعه و شرح لمعه هستند و همه شهداى دیگرى كه براى حفظ اسلام و ترویج مذهب تشیع تلاش كردند، پروردگارا! ارواح آنها را با روح سید الشهداسلاماللهعليه محشور بفرما! عاقبت امر همه ما را ختم به خیر بفرما!
والسلام علیكم و رحمة اللّه