بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
الْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلامُ عَلَی سَیِّدِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرسَلِین حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین
أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً
تقدیم به روح ملکوتی امام راحل و شهدای والامقام اسلام، صلواتی اهدا میکنیم.
فرارسیدن ایام مبارک دهه فجر را به پیشگاه مقدس ولی عصرارواحنافداه، مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای و همه علاقهمندان به اسلام، تبریک و تهنیت عرض میکنم. همچنین تشریففرمایی خانوادههای محترم عزیزان سپاهی را به این مؤسسه که به نام مبارک حضرت امامرضواناللهعلیه مزین است خوشآمد عرض میکنم. از خداوند متعال درخواست میکنیم که روح امام و شهدا و همه کسانی که در پیروزی انقلاب، نقشی داشتهاند را با اولیا و دوستان خودشان محشور بفرماید؛ سایه مقام معظم رهبری و همه خدمتگزاران به اسلام و مسلمین را پایدار بدارد و به همه ما توفیق انجام وظیفه و قدردانی از همه نعمتها بهخصوص نعمت عظیم انقلاب اسلامی را مرحمت بفرماید.
همانگونه که امامرضواناللهعلیه بارها فرمودهاند پیروزی ما در همه عرصهها، چه در صحنه نهضت و مبارزه با رژیم ستمشاهی و چه در عرصههای دفاع مقدس، مرهون فداکاریهای خانوادهها و خانمهایی است که عاشقانه برای اسلام و انقلاب فداکاری کردهاند. امامرضواناللهعلیه تعبیرات بسیار بلندی درباره زنان ایران در این عصر و نقشی که در پیروزی انقلاب داشتهاند بیان فرمودهاند که جمع کردن آنها - که امیدوارم این کار شده باشد- هم یادآور بیانات روحافزای آن بزرگوار است، هم درسی برای نسل حاضر و نسل آینده است و هم قدردانی از کسانی است که در این راه زحمات زیادی را متقبل شدهاند.
بنده در این چند دقیقهای که مزاحمتان هستم عرایض مختصری را تحت چند عنوان فرعی عرض میکنم؛ اولاً همه ما میدانیم که از نظر اسلام مرد و زن به عنوان دو جنسی که دوشادوش هم جامعه اسلامی را تشکیل میدهند و مراحل کمال را طی میکنند، شناخته شدهاند و اگر در بعضی از صحنهها تقسیم کاری وجود دارد به واسطه تفاوتهایی است که خداوند متعال بر اساس حکمت خودش بین دو جنس مرد و زن آفریده تا مصالح جامعه بهتر اداره شود وگرنه از نظر هدف خلقت و جایگاهی که انسان در پیشگاه خداوند دارد و مقاماتی که ممکن است به آن نائل شود تفاوتی بین مرد و زن وجود ندارد و بلکه بالاتر، قرآن کریم برای همه مردان و زنانی که طالب کمال و تقرب به خداوند متعال میباشند دو تا الگو را از زنها معرفی کرده است؛ وَضَرَبَ اللَّهُ مثلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا؛[1] خدا برای همه مؤمنان عالَم، اعم از مرد و زن، دو تا خانم را به عنوان الگو معرفی کرده است؛ یکی حضرت مریم بنت عمران، مادر حضرت عیسی علینبیناوعلیآلهوعلیهماالسلام که از افتخارات جامعه بشری است و یکی هم آسیه، همسر فرعون که متأسفانه در جامعه ما هم آنچنانکه بایدوشاید حق این خانم شناخته نشده است.
حالا اینکه در انتخاب این دو نفر چه ویژگیهایی هست فرصتی نیست که من تا آن اندازهای که عقلم میرسد مطالبی را عرض کنم. البته آن چه هم که به عقل بنده میرسد باز بسیار ناقص است ولی همین اندازه یک نکتهاش را اشاره میکنم و آن این است که خداوند متعال میخواهد به همه انسانها بفهماند که یک قدرتی به انسان داده که در سختترین شرایط و بدترین محیطهای زندگی، میتواند با اراده خودش با همه عوامل مزاحم مبارزه کند و راه صحیح خودش را انتخاب کند.
شما تصور بفرمایید در یک کشوری که یک پادشاه دیکتاتور دارد، کسی که نهتنها ادعای سلطنت دارد بلکه ادعای خدایی دارد و میگوید من رَبّ شما هستم، آن هم نه یک رَبّی در کنار سایر ارباب بلکه أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى؛[2] من بزرگترین و بلندمرتبهترین ربّ شما هستم! روزیِ همه شما و خوشی زندگی شما از زیر تخت من است! هَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی؛[3] روزی شما از این رود نیل است و این رودخانههای اطرافش از زیر تخت من جاری میشود؛ یعنی اینها به برکت من جریان دارد، اختیارش دست من است، من ربّ شما هستم و شما باید من را پرستش کنید! قدرت مطلقه در یک کشور که آن روز مهمترین و متمدنترین کشور دنیا بود. آثار باستانیای که از آن زمان مانده، هنوز هم مایه اعجاب بزرگترین دانشمندان مربوطه است. آثاری که در اهرام مصر کشف شده، امروز هم هنوز برای بسیاری از دانشمندان، ناشناخته است که اینها را چگونه به دست آوردهاند و چگونه ساختهاند! در یک چنین کشوری که متمدنترین کشورهای آن عصر بوده، کسی که در عالم، یکتنه مهمترین قدرت را داشته و همه در مقابل او خضوع میکردهاند و به خاک میافتادهاند، فکر میکنید ملکه این کشور چه طور باید زندگی کند؟! ملکههایی که در این عالم میبینید طبیعی است که سعی میکنند بهترین کاخها را داشته باشند و بهترین وسایل لذت و رفاه و عیش و نوش و بیبندوباری را برای خودشان فراهم کنند. این خاصیت چنین شخصیتهایی است. این خانم نهتنها به همه اینها پشت پا زد بلکه در مقابل شوهر مدعی خدایی ایستادگی کرد و گفت من بنده خدای یگانه هستم، تو خدا نیستی، از تو هم اطاعت نمیکنم؛ و به پرستش خدای یگانه مشغول شد. ایشان را بسیار شکنجه دادند و اذیت کردند ولی ایشان دست از کارش برنداشت و از خدا خواست که رَبِّ ابْنِ لِی عِندَكَ بَیتًا فِی الْجَنَّةِ؛ پروردگارا! من را از چنگال فرعونیان نجات ببخش و برای من خانهای در بهشت نزد خودت بنا کن!
ایشان آنقدر همت بلندی داشت که به این زرقوبرقهای دنیا هیچ اعتنایی نکرد، سختیها و شکنجهها را تحمل کرد، بالاترین سختیها را بر او تحمیل کردند ولی او همه آنها را تحمل کرد و گفت من هیچ اهمیتی به اینها نمیدهم، فقط میخواهم نزد خدا مقرّب باشم. خدا میفرماید این خانم الگوی همه انسانهاست، حتی الگوی مردهای مؤمن هم است، مرد و زن ندارد؛ الَّذِینَ آمَنُوا؛ هر کس ایمان دارد باید این خانم را الگوی خودش قرار دهد یعنی تحت تأثیر هیچ عاملی جز عامل الهی قرار نگیرد، فکر نکند که حالا که در یک محیطی واقع شدهام که شوهرم چنین است یا همسایههایم چنان هستند یا اهل شهرمان فلان رفتار را میکنند ما هم چارهای نداریم و باید همرنگ جماعت باشیم. این حرفها نیست. همه آن جماعت، بتپرست و فرعونپرست بودند ولی همسر فرعون میگوید من چنین کاری نمیکنم. هرچه هم فشار آوردند قبول نکرد. پس انسان میتواند در مقابل عوامل مزاحم مقاومت کند. این از ضعف نفس است که آدم وقتی میبیند چهارتا از همقطارهای خودش یک لباسی را میپوشند یا بیحجاب رفتوآمد میکنند یا ارزشها را رعایت نمیکنند بگوید محیط اینگونه اقتضا میکند، پس من هم چارهای ندارم؛ نه، آدم، چاره دارد. خدا میفرماید سختی شما از سختی فشار فرعون که بیشتر نیست؛ مشکلات شما که از مشکلات همسر فرعون بیشتر نیست؛ او توانست ایمانش را حفظ کند، شما هم میتوانید. مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ؛[4] بههرحال از نظر اسلام هر کس کار نیک میکند، هیچ فرقی هم ندارد که مرد باشد یا زن، اگر ایمان داشته باشد خدا به او حیات طیبه میبخشد. این یک نکته که همه میدانید و صرفاً تذکری بود.
نکته دوم نقشی است که زنان در وظایف جهادی در آیین اسلام دارند. معروف است که جهاد بر زنها واجب نیست اما باید توجه داشت که ما چند نوع جهاد داریم؛ یکی جهاد ابتدایی است که بر زنها واجب نیست. از طرف دیگر ما انواع جهادهایی داریم که مرد و زن در آن هیچ فرقی ندارند. جهاد اکبر که مبارزه با نفس است مرد و زن ندارد؛ هر کسی باید با شیطان و با هواهای نفسانی خودش جهاد کند و فرقی بین مرد و زن نیست. آن خیلی احتیاج به تذکر ندارد؛ اما جهادهایی هم هست که به عنوان یک وظیفه خاص شرعی گفته میشود.
میدانید که در اسلام، در قرآن و در ادبیات قرآن وقتی دستور جهاد داده میشود میگویند جهاد با مال و با جان؛ جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ؛[5] یعنی جهاد فقط جهاد در عرصه نظامی نیست؛ فقط با شمشیر نیست. کسانی که توانایی مالی داشته باشند میتوانند برای حفظ عزت اسلامی و برای انجام وظایف شرعی با مالشان جهاد کنند. این هم جهاد است؛ جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ. حتی نبردهای نظامی هم احتیاج به بودجه مالی دارد و خانمها میتوانند در آن شرکت کنند و میتوانند از اموال خودشان برای تأمین بودجههای نظامی صرف کنند. همانگونه که در دفاع مقدس، خانمها پیشتاز بودند.
حقیقتاً عرض میکنم، در این کشور، هیچ کس، نه ملت ما را مثل امامرضواناللهعلیه شناخت و نه خانمها را مثل امام شناخت. امامرضواناللهعلیه اینها را خوب شناخت؛ ایشان فرمودند زنان ما مثل شیر در عرصه جهاد میجنگند. این تعبیری است که امام درباره خانمها فرمودند. میفرمودند خانمها مثل شیر مبارزه میکنند. از لحاظ معنوی فرمودند مردها از دامن زنان به معراج میروند و اگر زنان نباشند و درست تربیت نکنند، مرد، معراجبرو نمیشود.
در جهات نظامی هم باز یک جهاد در خط مقدم جبهه است که غالباً از مردها بهتر برمیآید. حتی در دفاع؛ اما در زمان خود پیغمبرصلیاللهعلیهوآله هم غالباً خدمات پشت جبهه بهوسیله خانمها انجام میگرفت. در جنگ احد، در جنگهایی که پیغمبر اکرمصلیاللهعلیهوآله و بسیاری از مسلمانها زخم برمیداشتند، زخمبندیها و شکستهبندیهای اینها به وسیله خانمها انجام میگرفت. آنجا خانمها حضور داشتند. چند تا از خانمها هستند که اصلاً به عنوان جرّاح، به عنوان زخمبند و به عنوان پرستار جبهه در تاریخ ثبت شدهاند. این هم یک نوع مشارکت خانمها در جهاد است که این هیچ وقت از عهدهشان برداشته نشده است.
گاهی میشود که حتی جهاد با سلاح هم برای خانمها واجب میشود و آن، وقتی است که حضور مردها کافی نباشد. خدا این لطف را کرده یا این تسهیل را برای خانمها فراهم کرده که به خاطر وظایف سنگین بچهداری و تربیت فرزند و فراهم کردن خدمات پشت جبهه، به خاطر این وظایف سنگینی که به عهده خانمهاست جنگیدن در خط مقدم جبهه را وظیفه اصلی خانمها قرار نداده است؛ اما گاهی میشود که اگر در یک شرایطی، حضور مردها در جنگهای دفاعی کافی نبود میبایست خانمها هم مشارکت کنند. طبعاً برای اینکه اگر یک چنین روزی پیش آمد آمادگی داشته باشند، باید آموزش ببینند. کسی که آموزش ندیده باشد چگونه میتواند در جبهه شرکت کند؟! البته در حدی که به طور معقول پیشبینی میشود که روزی چنین نیازی باشد. البته احتمالات یک در هزار در هیچ جامعهای مورد توجه نیست اما اگر پیشبینی بشود که در روزی احتیاجی هست باید آموزشهای لازم را ببینند و آمادگی لازم را کسب کنند.
در دوران دفاع مقدس ما، در بعضی از عرصهها اتفاق افتاد که حضور خانمها بسیار مؤثر بود؛ بنابراین در ادبیات قرآن، مشارکت خانمها در برنامههای جهاد، اختصاص به جهاد نظامی ندارد. خانمها میتوانند در عرصه جهاد مالی و بالاتر از همه در عرصه جهاد فرهنگی به ایفای نقش بپردازند. حتی نقشی که خانمها در جهاد فرهنگی میتوانند ایفا کنند به مراتب از نقش مردها مهمتر است.
شما امروز ملاحظه بفرمایید در عرصههای آموزش و پرورش، در دانشگاهها و در سایر عرصههای فرهنگی، ما هر قدر در میان خانمها نیروی متعهد و پایبند به ارزشهای اسلامی داشته باشیم، در همان عرصه موفقتر هستیم. هر جا هم کمبودی داریم برای این است که در این عرصه، نیروی کارآمد نداریم. در عرصه هنری، کمبودهایی که در فیلمها هست برای این است که خانمهای متعهد هنرمند کم داریم. بالاخره وقتی فیلمساز و تهیهکننده میخواهد سناریواش را عملیاتی و اجرا کند احتیاج به بازیگر دارد. اگر آدم متعهدی نباشد باید از افراد دیگر استفاده کند.
میخواهم عرض کنم جهاد فرهنگی حتی شامل چنین عرصههایی هم میشود، البته در صورتی که برنامه صحیحی باشد و خانمهای متعهد بتوانند با رعایت ارزشهای اسلامی، در ساختن فیلمهای اسلامی و ارزشی مشارکت داشته باشند. این کار گاهی ممکن است ثوابی مثل ثواب شرکت در عرصههای جهاد را داشته باشد برای اینکه تأثیری که این فیلمها در خانوادهها دارد و میتواند تحولی در نگرش جوانها بهخصوص نوجوانها، دختران جوان دبیرستانی و دانشگاهی که تحت تأثیر این فیلمها قرار میگیرند، ایجاد کند از تأثیر جبههها کمتر نیست. خانمهای متدین و متعهد میتوانند با همین ابزارهای هنری یک نسلی را تربیت کنند، البته با رعایت وظایف شرعی و ارزشهای اسلامی که متأسفانه ما در این قسمت بسیار ضعیف هستیم! در مردهایش ضعیف هستیم چه رسد به خانمها! منظورم توسعه عرصه جهاد است که وقتی جهاد میگوییم، در عرف قرآن فقط اختصاص به شمشیرزدن ندارد و شامل عرصههای مختلفی میشود؛ جهاد اقتصادی هم داریم، جهاد فرهنگی هم داریم، جهاد دفاعی هم داریم و خانمها میتوانند در همه اینها نقش اول را ایفا کنند.
الحمدلله نمونههایی داریم که خانمها در طول این دفاع مقدس، نقشهای اول را ایفا کردهاند و افتخاراتی آفریدهاند که قرنها باید درباره آنها صحبت شود و از این افتخارات یاد شود. البته در جمعآوری این ارزشها و آثار، زحماتی کشیده شده ولی هنوز هم جای تحقیق و قدردانی از فداکاریهایی که خانمها در دوران دفاع مقدس کردهاند وجود دارد.
همینطور نقشی که خانمها در دوران نهضت پانزده سال قبل از پیروزی انقلاب داشتهاند واقعاً نقش ممتازی بود. شاید خیلی از خانمهای جوان ندانند، از روز اولی که نهضت در قم شروع شد و حضرت امام را در پانزده خرداد دستگیر کردند اولین حرکت از طرف خانمها شروع شد؛ خانمهای پایینشهر قم رفتند کاردها را از آشپزخانه برداشتند و جلوی مردهایشان آمدند و گفتند اگر شما نمیروید مبارزه کنید شما در خانه بنشینید و آشپزی کنید، ما میرویم میجنگیم! و به این وسیله مردها را تحریک کردند و آنها را به میدان فرستادند. بسیاری از آنها کاردهایی در زیر چادرشان برداشتند که اگر لازم شد از آن استفاده کنند. آموزش نظامی هم ندیده بودند اما عِرق دینی و آن چه در مکتب حضرت زینبسلاماللهعلیها آموخته بودند در همین مجالس هفتهخوانیها، همین روضهها و همین گریهها این خانمها را ساخته بود. مکتب سیدالشهداصلواتاللهعلیه انسانساز است، چه مرد باشد و چه زن.
بههرحال این بخش دوم عرایضم بود که خواستم توجه داشته باشید که کسانی چنین القا نکنند که کار خانمها فقط بچهداری و آشپزی و کارهایی از این قبیل است؛ خیر، خانمها میتوانند معلم باشند، میتوانند جلسات دینی را اداره کنند که الحمدالله نمونههایی فراوانی داریم. ما امروز در بین مبلغین در خود قم خانمهایی داریم که کمتر از مبلغین مرد نیستند و جلسات خانمها را خیلی بهتر از مردها اداره میکنند.
بنده این مطلب را همین جا یادم آمد و نشده که تابهحال این را اظهار کنم؛ بعضی از برنامههایی که در تلویزیون به وسیله خانمها اجرا میشود به نظر بنده از برنامههایی که بعضی از آقایان متخصص اجرا میکنند کاملتر و بهتر است. در یکی از برنامههای جالب و پختهای که عنوانش به سمت خداست و بعدازظهرها پخش میشود خانمهایی هستند که آن برنامه را اجرا میکنند. من گاهی موفق میشوم تماشا کنم و استفاده میکنم. من در طول این برنامهها نقطهضعفی ندیدهام با اینکه از آقایان دیدهام که علمایی هستند که برنامه اجرا میکنند و گاهی در برنامههایشان یک اشتباهی پیش میآید اما من در چند برنامهای که از این خانمها دیدهام که برنامه اجرا میکنند تابهحال ندیدهام که اشتباهی کرده باشند. این برای جامعه اسلامی خیلی افتخار است؛ استاد دانشگاه است، از لحاظ ظاهر، از لحاظ حجاب، کیفیت حرف زدن، سنگین بودن در سخن گفتن، رعایت آداب شرعی، اینکه آیات قرآن درست تلاوت شود؛ اینکه حدیث، درست خوانده شود، درست ترجمه شود، بهجا گفته شود، هر چیزی و هر نکتهای سر جای خودش بیان شود، بسیار کار بزرگی است. من نه ایشان را میشناسم و نه ایشان شاید آگاه شوند که من این جا دارم از برنامهشان تعریف میکنم اما من وظیفه خودم میدانم به عنوان یک انسانی که در این کشور زندگی میکند از این نعمت و از این خدمات قدردانی کنم تا خانمهای دیگر هم تشویق شوند و بدانند که چنین کارهایی میشود کرد. حتماً لازم نیست که برنامههای دینی را مردها اجرا کنند. وقتی چنین خانمهایی باشند بهخصوص برای مجالس خانمها باید بیشتر از اینها استفاده کرد.
این بخش دوم عرایضم درباره نقشی که خانمها در جامعه اسلامی دارند و بهخصوص در نهضت و دوران دفاع مقدس ایفا کردهاند و ما به عنوان یک فرد کوچک که از برکات وجود آنها استفاده کردهایم داریم قدردانی میکنیم و از خدا میخواهیم که امثال این بزرگواران را در جامعه ما زیاد کند و دیگران هم یاد بگیرند و تشویق شوند، هم در کسب علم، هم در خودسازی و کسب مراتب و مقامات معنوی و هم در دیگرسازی و تربیت انسانهای دیگر کارهای بسیار ارزندهای میتوانند انجام بدهند که نباید غافل باشند.
حالا این جمله را هم اضافه میکنم. دوست دارم این جمله را به قول آقای قرائتیحفظهالله زیادی گوش بدهید. ایشان تعبیرات جالبی دارند. گاهی میگویند این جمله را زیادی گوش بدهید؛ آن جمله این است که من تابهحال عرض کردم که در جبهه دفاع نظامی، خانمها چنین اقداماتی کردهاند و چنین کارهایی میتوانند بکنند. حالا میخواهم یک چیز بگویم، زیادی گوش بدهید و آن این است که نهتنها میتوانند و فضیلتی است بلکه گاهی واجب است، آن هم واجب متعین که ترکش گناه است.
همه شما شنیدهاید که وقتی از همسایه دیوانه ما به کشور مقدس سرزمین جمهوری اسلامی ایران حمله شد مردم شهرها گاهی بدون هیچ سلاحی و بدون هیچ وسیله دفاعی، در مقابل آنها مقاومت کردند. همه شما میدانید و شنیدهاید که در شهرهای جنوبی و در بسیاری از شهرهای مرزی ما وقتی مردها کافی نبودند خانمها مشارکت میکردند. اگر واقعاً یک گروهی از خانمهای شهر دیدند که اگر با مردها در دفاع، مشارکت کنند میتوانند دشمن را برانند و نگذارند که متعرض شهرشان و متعرض نوامیسشان بشوند این کار واجب است و باید بکنند. دیگر اگر تنبلی کنند، حالا چه مرد و چه زن، اگر دفاع نکردند و شهرشان ویران شد و به نوامیسی تجاوز شد همانگونه که مردها مسئول هستند خانمها هم مسئول هستند. اگر یک دفاع واجبی بود و میبایست مقاومت کنند زنها نمیتوانند بگویند به ما چه، مردها باید دفاع کنند؛ نه، مرد و زن ندارد. در مقام دفاع، همه باید مشارکت کنند. مخصوصاً وقتی وجود مردها کافی نباشد. همه این را میدانیم که در دفاع نظامی، مرد و زن ندارد. اگر کسانی از زیر بار دفاع شانه خالی کنند مسئول خواهند بود.
سؤال بنده این است اگر در دفاع فرهنگی، ما دیدیم که در یک شهری، اگر خانمها مشارکت نکنند، کرسیهای درس دبستان و دبیرستان را اشغال نکنند، خودشان را برای تربیت دختران جوانی که وارد دبستانها و دبیرستانها و بعد دانشگاهها میشوند آماده نکنند و بدانند وقتی آنها وارد نمیشوند افراد فاسدی این پستها را اشغال میکنند که آنها را به طرف فساد سوق میدهد، تشویقشان میکنند که برنامههای ماهوارهها را تماشا کنند، بعضی از سیدیها را به عناوین مختلف تماشا کنند، گاهی به عنوان اینکه مثلاً در هنر پیشرفت کنید، گاهی برای اینکه بدانید در جاهای دیگر چه خبرها هست، به بهانههای مختلفی و نسل جوان را فاسد میکنند، وقتی بدانند چنین کارهایی انجام میگیرد وظیفهشان نیست که دفاع کنند؟! آن دفاع نظامی بود، این دفاع فرهنگی و دینی است؛ دین جوانها در خطر است. همانگونه که مردها باید در دبیرستان مردانه بروند تدریس کنند، تربیت کنند، ترویج دین کنند، از مفاسد جلوگیری کنند، خانمها هم باید در مدارس دخترانه این کار را بکنند و اگر کوتاهی کنند و دخترانی فاسد شوند، در گناه آنها شریک خواهند بود. پس شرکت در این دفاع نهتنها فضیلت است بلکه یک واجب متعین است و مثل نمازخواندن، واجب میشود.
یکی از وظایفی که خانمهای ما دارند این است که خودشان را برای این پستها مجهز کنند. آنهایی که میروند تحصیل کنند، فقط فکر این نباشند که در یک رشتهای تحصیل کنند که درآمد داشته باشند، استقلال مالی داشته باشند. سعی کنند در یک رشتهای تحصیل کنند که بتوانند نسل جوان را هدایت کنند ولو حالا درآمدش کم باشد. معمولاً حقوق دبیری و معلمی در مقابل بعضی از حقوق دیگر یا بعضی از درآمدهای آزاد چیز قابلتوجهی نیست ولی وقتی وظیفه شرعی است نمیشود گفت که چون حقوقش کم بود من نرفتم؛ خانمها باید بروند آموزگار خوبی بشوند، دبیر خوبی بشوند، استاد خوبی برای دانشگاه بشوند تا جلوی فسادهای فکری و رفتاری را بگیرند و نسل آینده ما نسل سالمی بشود.
بخش سوم، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی سیاسی است. همانگونه که خانمها در جهاد نظامی و دفاع مقدس مشارکت داشتهاند بسیاری از خانمها در جهاد اقتصادی فعال بودهاند. ما خانمهایی داریم که سرمایههای موروثی میلیاردی را وقف کردهاند و صرف کارهای خیر از قبیل ساختن دبیرستانها، دبستانها، دانشگاهها و مصارف خیریهای دیگر کردهاند. ما در کشور خانمهای فراوانی داریم که سرمایههای حلالی داشتهاند، ارثی از پدرانشان به آنها رسیده بوده و همه را در همین راههای خیر، ساختن بیمارستانها و انواع کارهای خیر صرف کردهاند. اینها جهاد اقتصادی است. همینطور در زمینه مسائل سیاسی و اجتماعی، فعالیتهای چشمگیری داشتهاند. چه از روز اول نهضت که خانمها دوشادوش مردها در تظاهرات شرکت میکردند و اگر حضور خانمها نبود این تظاهرات آنگونه که باید، تأثیر نمیبخشید. این جمعیتهای دهها و صدها هزار نفری که در تظاهرات تشکیل میشد بخش عظیمش و گاهی نصف بیشترش را خانمها تشکیل میدادند و قطعاً اینها در حرکت اجتماعی نقش مؤثری داشت.
همینطور زنان در صحنههای سیاسی، بهخصوص در مسائل انتخابات هم نقش بسیار مؤثری میتوانند داشته باشند. حالا چه انتخابات انجمن شهر باشد، چه انتخاب نمایندگان مجلس باشد و چه انتخاب رئیسجمهور باشد و تا انتخاب خبرگان رهبری، همه مشارکت دارند. حضور و مشارکت همه ما در این جا میتواند اثر تعیینکنندهای در انتخاب داشته باشد. این انتخابات با رأی یکایک مردم است و هر کس یک رأیی دارد و جمع شدن این قطرههاست که رأیهای میلیونی را به وجود میآورد.
هر کدام از خانمها مثل یک مرد، رأیی دارد. اگر در این انتخابات کوتاهی کنند و وظیفه خودشان را درست انجام ندهند مسئول خواهند بود کما اینکه اگر سعی کنند وظیفهشان را درست انجام دهند، در یک جهاد سیاسی مشارکت کردهاند و ثواب فراوانی خواهند داشت اما به شرطی که شرایطش را درست رعایت کنند؛ یعنی تحقیق کنند و فرد اصلح را انتخاب کنند و صرف این نباشد که تحت تأثیر یک شعارها یا تبلیغاتی قرار بگیرند و رأی بدهند. مشارکت مردم در انتخابات یعنی شریک شدن در خوب و بد کارهایی که مسئولان انجام میدهند یعنی اگر این فرد گناهی مرتکب شود در گناه او شریک خواهند بود. این است که باید سعی کنند برای هر کاری فرد اصلح را انتخاب کنند، حالا چه اعضای انجمن شهر باشد، چه نمایندگان مجلس باشد تا برسد به رئیسجمهور، باید تلاش کنند کسی که واقعاً اصلح است اول برای دینشان و بعد برای مصالح کشورشان، آن را انتخاب کنند. اگر غیر از این شد و ضرری به دین یا به کشور خورد، در کار او شریک خواهند بود. این را نباید سبک شمرد. این نقش عظیمی است که آنها میتوانند در تعیین سرنوشت یک جامعهای داشته باشند و نهتنها در تعیین سرنوشت یک جامعه؛ امروز میبینید که جامعه ما در مقیاس جهانی، مطرح است و برای دهها کشور دیگری که در شرف انقلاب هستند الگو شده است. کشور ما اگر پیشرفت کند و انقلابش انقلاب صحیحی باشد و اسلامی باشد، اگر انتخاباتش انتخابات سالمی باشد، افرادی که سر کار میآیند بتوانند وظایفشان را درست انجام دهند، این نقش خودش را در جهان، بهتر میتواند ببخشد.
بنابراین حاصل عرایضم این شد که خانمها قدر زندگی خودشان را، قدر وقت خودشان را، قدر عمر خودشان را، قدر موقعیت اجتماعیشان را و قدر موقعیت خانوادگیشان را بدانند و فکر نکنند که فرد دسته دوم هستند و در جامعه، شهروند دسته دوم هستند. ما در چارچوب جامعه اسلامی، شهروند اول و دوم نداریم. همه مسلمانها، از هر نژادی، از هر زبانی، حتی اگر از لحاظ زیادی عقبافتادگی اجتماعی داشته باشد، یک روستایی که شاید سوادی هم نداشته باشد ولی بالاخره یک رأی دارد و رأیش مثل رأی بزرگترین شخصیت کشور مؤثر است. فرض کنید رأیی که شخص مقام معظم رهبری در انتخاب رئیسجمهور دارند یک رأی است، یک خانم بیسواد عقبافتادهای هم در یک روستایی، همان رأی را میتواند داشته باشد. این چیز کمی نیست. این را باید اجر بگذاریم و سعی کنیم مردم رشد فرهنگی پیدا کنند، بهتر بتوانند تشخیص بدهند، در انتخاباتشان مؤثر باشند و در کارهای اجتماعی مشارکت داشته باشند. این انجمنهای مردمی که تشکیل میشود چه در کارهای خیریه که از سابق بوده، الحمدالله پیش از انقلاب بود و الآن هم هست و خانمها بسیار نقش مؤثری دارند در خدمت به فقرا و ایتام، در کمک برای ازدواج دختران و پسرانی که نمیتوانند زندگیشان را تأمین کنند و بسیاری از کارهای خیریه دیگر، اینها کارهای کمی نیست. کارهای بسیار ارزشمندی است که به برکت معارف اسلامی و تربیت اسلامی و بهخصوص بعد از انقلاب به برکت پیروزی انقلاب، نصیب ما شده است. این فرصتها را غنیمت بشمارند. مبادا که ساعات عزیز عمر خانمها به گفتوگوهای بیحاصل و پوچ و چشموهمچشمیها و مدپرستیها و چیزهایی از این قبیل بگذرد که گاهی نهتنها فایدهای برای زندگیشان ندارد، گاهی باعث ناهنجاریهایی در زندگی خانوادگی و گاهی موجب عذاب آخرت هم میشود. پس به جای اینها سعی کنیم از فرصتهایمان در افزایش علم، در بالا بردن سطح فرهنگ، در مشارکت بیشتر در کارهای خیر اجتماعی بهخصوص در جهاد فرهنگی و درنهایت در آمادگی برای جهاد نظامی، استفاده کنیم.
امیدواریم خداوند متعال همه شما عزیزان و امثال شما که میلیونها در این کشور هستند همه را به برکت فاطمه زهراسلاماللهعلیها از دوستان و اولیای خودش قرار دهد؛ سایه مقام معظم رهبری را بر سر همه ما مستدام بدارد؛ توفیق قدرانی از این نعمتهای عظیمی که در عالم، کمنظیر و گاهی بینظیر است را به ما مرحمت بفرماید و توفیق انجام وظیفه در ابعاد مختلف وظایف فردی و اجتماعی را به همه ما عنایت بفرماید.
والسلام علیکم و رحمةالله