حضرت آیت‌الله خامنه‌ای؛ بزرگترین نعمت در عصر غیبت

در همایش آب، آیینه، آفتاب
تاریخ: 
دوشنبه, 10 خرداد, 1389

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

الْحَمْدُ للهِ رَبِّ العَالَمِین والصَّلوةُ والسَّلامُ عَلَی سَیِّدِالأنْبِیَاءِ وَالمـُرْسَلِین حَبِیبِ إِلهِ الْعَالَمین أَبِی‌الْقَاسِمِ مُحَمَّد وَعَلَی آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ المـَعْصُومِین

أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ‌ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً

تقدیم به روح ملکوتی امام راحل و شهدای والامقام اسلام صلواتی اهدا می‌کنیم.

وظیفه اصلی بنده از حضور در اینجا، به عنوان یک خدمت‌گزار در مؤسسه، تشکر و اظهار قدردانی از حضور برادران و خواهران ارجمند در این مجلسی است که جز عشق به ولایت، عامل دیگری برای تشکیل آن وجود نداشته و ندارد. بنده به سهم ناچیز خودم آمده‌ام که تشکر کنم و اگر آقایان موافقت می‌فرمودند به همین اندازه بسنده می‌کردم و رفع زحمت می‌نمودم. آقایان هم خسته شده‌اند و دیگر اقتضای پررویی امثال بنده نیست ولی گمان نمی‌کنم آقایان اجازه بدهند که به همین مقدار اکتفا کنیم. پس کاری می‌کنم تا اندکی رفع خستگی شود. قصه‌ای نقل می‌کنم که در ظاهر هیچ ارتباطی با این موضوعات ندارد ولی ان‌شاءالله بعدازآن شاید ارتباطی پیدا کند.

قصه این است که همه شما مرحوم آیت‌الله‌العظمی اراکی را دیده‌اید. ایشان در آن سن طولانی که خدا به ایشان عمر داده بود تا اواخر عمر در نماز جماعت مدرسه فیضیه شرکت می‌کردند و با زحمت حرکت می‌نمودند. در صحن حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها جایی بود که ایشان مقید بودند هر بار می‌آمدند و یک فاتحه می‌خواندند. هیچ علامت مشخصی هم نبود که معلوم شود ایشان برای چه این کار را می‌کنند.

یکی از دوستان نزدیک که با ایشان ارتباط داشت پرسیده بود: آقا! این جایی که شما فاتحه می‌خوانید چه خصوصیتی دارد و چه کسی اینجا دفن شده است؟! ایشان ابوالزوجه آقای خوانساری بودند و درواقع هم‌فکر و هم‌بحث ایشان بودند ولی در ظاهر تظاهری نمی‌کردند. ایشان فرموده بودند: من در محضر مرحوم آیت‌الله آقا سید محمدتقی خوانساری بودم و این شخصی که اینجا دفن شده، در آن مجلس داستانی برای من نقل کرد که بر ایمانم افزوده شد.

حالا اگر فرصت بود داستانش را هم نقل می‌کردم. داستان مربوط به مرحوم آقا شیخ حسن‌علی نخودکی است. به واسطه اینکه من در مجلسی بودم که او این داستان را نقل کرد و بر ایمان من افزوده شد او بر من حقی پیدا کرد. این است که من مقید هستم برای ادای این حق، هر وقت از این مسیر عبور می‌کنم یک فاتحه برای او بخوانم.

این قصه‌ای بود که نقل شد. همه ما می‌دانیم که شکرگزاری و ادای حق حتی در این حد، سیره بزرگان دین، مراجع تقلید و پیش از آن‌ها، سیره ائمه بزرگوارصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است. در این زمینه روایات فراوانی وجود دارد اما خود آیه قرآن از همه بیانات رساتر و گویاتر است؛

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ * وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ.[1]

الحمدلله همه حضار در جلسه، اهل علم و فضل هستند و توجه دارند. تعبیر «تأذّن» با «آذن» فرق دارد؛ با «أعلم»، «أنبأ» و «قال» نیز تفاوت دارد. «تأذّن» یک اعلام مؤکد، رسا و شیواست که نهایت تأکید در آن نهفته است؛ حتی از «اذان» هم بالاتر و از «آذن» مؤکدتر است.

خداوند متعال اعلام قطعی، واضح و مؤکد کرده است که لَئِن شَكَرْتُمْ... . ادبا می‌گویند این «لام»، لام قسم است و جواب آن هم باید با «نون تأکید ثقیله» بیاید؛ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ. خداوند مطلبی را با کمال قاطعیت و صراحت بیان کرده و قسم خورده - حالا العهدة علی الأدبا- که اگر شما شکر نعمت را به جا بیاورید حتماً نعمت‌تان را زیاد خواهم کرد و اگر کفران نعمت کنید وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ! این تهدیدی است که مستوجب عذاب شدید خواهید شد که یکی از مصادیق آن، سلب همان نعمت است.

این مقدمه را عرض کردم برای این‌که از آیت‌الله مؤمن، أیده‌الله‌تعالی، تشکر کنم؛ ایشان به‌عنوان یکی از کسانی که در جلسه خبرگان حضور داشته‌اند داستان‌های شنیدنی‌ای را که کمتر کسی بی‌واسطه از آن جریان شنیده بود برای ما نقل کردند و موجب افزایش ایمان و آرامش قلبی ما نسبت به بعضی از مسائل شدند. به گمان بنده -البته برداشت‌ها مختلف است- آن تأثیری که فرمایش ایشان بر ما، بر جوان‌های ما و بر کسانی که این روایت را بشنوند در ایمانشان، در حفظ کشورشان و در علاقه‌شان به مقام ولایت دارد کمتر از آن داستانی نیست که در محضر آیت‌الله خوانساری برای مرحوم آیت‌الله‌العظمی اراکی نقل شده بود؛ بنابراین ایشان با حضورشان در این مجلس و نقل این جریان که خودشان در آن حضور داشتند، حق بزرگی بر همه ما پیدا کردند تا با اطمینان خاطر بیشتری نسبت به این مسئله آگاهی پیدا کنیم و بدانیم جریان تعیین مقام رهبری چگونه بوده است.

از اینجا می‌خواهم یک گریزی بزنم - آقایان اهل منبر هستند، بنده خیلی اهل منبر و مخصوصاً گریز نیستم-اما حالا می‌خواهم یک گریز بزنم و آن اینکه وقتی شهادت دادن آیت‌الله مؤمن درباره جریان تعیین مقام ولایت این‌چنین در سرنوشت جامعه ما اثرگذار است خود مقام رهبری چه تأثیری دارند؟! می‌خواستم قسم بخورم اما سزاوار نیست انسان مطلبی را که روشن است، بخواهد با قسم اثبات کند. به عقیده بنده که معتقدم صددرصد مطابق واقع است و هیچ تردیدی در آن ندارم، از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی که خداوند متعال پس از غیبت وجود مقدس حضرت ولی‌عصرعجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف به مسلمان‌ها و به‌ویژه به شیعیان مرحمت فرموده، وجود مقدس مقام معظم رهبری است.

حالا اگر کسی به این اندازه هم قبول نداشته باشد فکر نمی‌کنم هیچ انسان منصفی باشد که بتواند در اصل نعمت بودن وجود ایشان و ولایت ایشان تشکیک کند؛ مخصوصاً پس از جریاناتی که در کشور رخ داده و مسائل بین‌المللی‌ای که ایشان با کمال تدبیر، سعه‌صدر، بزرگواری و حسن مدیریت حل‌وفصل کردند، گمان نمی‌کنم کسی در این موضوع تردیدی داشته باشد.

اگر چنین است، شکر ما نسبت به این نعمت چگونه باید باشد؟! اگر نقل یک داستان، این‌چنین حقی برای مرجعی چون مرحوم آیت‌الله‌العظمی اراکی ایجاد کند که هرروز پس از نماز، سر قبر آن راوی فاتحه بخوانند، کسی که لحظه‌به‌لحظه عمرش برای میلیون‌ها انسان، نعمتی عظیم است، چه اندازه بر گردن ما، بر گردن مسلمان‌ها و بر گردن روحانیت حقی خواهد داشت؟! و چگونه می‌توانیم از عهده شکر این نعمت بربیاییم؟!

تنها کاری که از دست ما برمی‌آید این است که در پیشگاه عظمت الهی سر به خاک بگذاریم و با تضرع و ابتهال، طول عمر، سلامتی و توفیق بیشتر برای ایشان و توفیق ادای شکر برای خودمان را درخواست کنیم که این توفیق را نیز خدا باید مرحمت فرماید.

در آخرین لحظات این جلسه، در پیشگاه الهی، با وسیله قرار دادن انوار چهارده معصوم‌صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین و با درخواست توجه خاص از وجود مقدس حضرت ولی‌عصرارواحنافداه برای سلامتی و موفقیت مقام معظم رهبری و همه کسانی که برای اسلام و مسلمین خدمت می‌کنند، به‌ویژه مراجع تقلید، اساتید حوزه و همه مجاهدین و مخلصینی که برای این انقلاب زحمت کشیده‌اند و می‌کشند موفقیت بیشتر آرزو می‌کنیم.

وَصَلَّى ٱللَّهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ٱلطَّاهِرِينَ