صوت و فیلم

صوت:
54

مذاکره با آمریکا؛ بی‌خبری از الفبای سیاست یا بیگانگی با الفبای غیرت؟!

در مسجد جامع تویسركان
تاریخ: 
چهارشنبه, 9 مرداد, 1381

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

الْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلامُ عَلَی سَیِّدِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرسَلِین حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین

أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ‌ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً

تقدیم به روح پاک و ملكوتى امام راحل، شهداى والامقام اسلام و مخصوصاً این شهید عزیز تازه بازگشته به میهن اسلامى صلواتى اهدا می‌کنیم.

خداوند متعال را شكر مى‌‌كنم كه بار دیگر توفیق عنایت فرمود که در این شهر دارالمؤمنین، در حضور برادران و خواهران ایمانى و علاقه‌مند به اسلام، انقلاب و ولایت شرفیاب شدم و فرصتى پیدا كردم كه چند دقیقه‌‌اى مزاحم بشوم. گو اینكه فرصت كوتاهى هست و به خاطر برنامه‌‌هایى كه از قبل پیش‌بینى شده باید حركت كنم ولى در همین چند دقیقه‌‌اى كه فرصت هست سعى مى‌‌كنم چند جمله‌‌اى را یادآورى كنم، باشد كه انجام‌وظیفه و اداى دِینى شده باشد.

این رخداد بازگشت جنازه این شهید عزیز، به نظر من مهم‌ترین مناسبتى است كه آن را باید محور قرار دهم و در كنار آن به بعضى از مسائل دیگر اشاره كنم. از همین‌جا از روح پاك این شهید استمداد مى‌‌كنیم و خواهش مى‌‌كنیم كه در آن عالم، در پیشگاه الهى دعا بفرمایند و از خدا بخواهند كه این انقلاب را تا ظهور ولى عصرارواحنا‌فداه پایدار بدارد و به ما توفیق خدمت و انجام‌وظیفه مقبول مرحمت بفرماید.

امکان استمداد از روح شهید

این‌که گفتم از روح شهید استمداد مى‌‌كنیم این یك تعارف نیست. همان‌گونه كه مى‌‌دانید قرآن كریم در دو مورد، با صراحت كامل مى‌‌فرماید شهدا زنده هستند و نزد خدا روزى داده مى‌‌شوند. یكی از این موارد در این آیه شریفه است که وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛[1] مى‌‌فرماید البته نپندارید كه كسانى كه در راه خدا شهید شدند این‌ها مرده‌اند! مبادا چنین توهمى كنید! بلكه این‌ها نزد پروردگار، زنده هستند و در محضر خداوند متعال از روزى‌‌هاى الهى بهره‌‌مند هستند.

بعد یك نکته‌ای اضافه‌ می‌کند كه براى ما مایه امید است و ضمناً نقش شهید را بعد از شهادتش هم مى‌‌رساند كه با رفتن او از دنیا، ارتباطش با این عالم قطع نمى‌‌شود؛ می‌فرماید فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ؛[2] خداوند متعال مى‌‌فرماید كه شهدا وقتى از این دنیا رفتند و در حضور خداوند متعال هستند، یك ارتباطى با بازماندگان، دوستان و هم‌سنگرانشان دارند؛ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ؛ یعنى وقتى در حضور خدا از نعمت‌‌هاى خاصى بهره‌‌مند مى‌‌شوند، وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ، به آن كسانى كه همراه و همگام آن‌ها بوده‌اند اما موفق نشده‌اند كه همراه آن‌ها به شهادت برسند، لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ، به آن‌ها بشارت مى‌‌دهند. خودشان بارشان را بسته‌اند و به مقصد رسیده‌اند، برمى‌‌گردند و پشت سرشان را نگاه مى‌‌كنند، مى‌‌بینند دوستانى بوده‌اند که با آن‌ها همرزم، هم‌سنگر و همگام بوده‌اند و آرزو داشته‌اند که به شهادت برسند ولی موفق نشده‌اند. به آن‌ها مژده مى‌‌دهند و این بشارت را به آن‌ها مى‌‌دهند که هیچ نگران نباشید! نه از چیزى بترسید و نه از امرى، محزون و غمگین باشید! بدانید كه خدا براى شما هم نعمت‌‌هاى بى‌‌شمارى را مهیا فرموده است كه به آن‌ها خواهید رسید؛ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ؛

از این آیه استفاده مى‌‌شود كه شهیدان وقتى از این عالم مى‌‌روند درست است كه آن‌ها به مقصد خودشان رسیده‌اند و در جوار محبوبشان مُتنعِّم هستند اما از همراهانشان غافل نیستند، هواى آن‌ها را هم دارند، به آن‌ها هم بشارت مى‌‌دهند كه شما هم به خواسته‌‌هایتان خواهید رسید، مبادا غم و غصه‌‌اى یا ترس و هراسى به دل راه بدهید.

ما بازگشت این شهید عزیز را به خاندانشان تبریك و تسلیت عرض مى‌‌كنیم. امیدواریم كه برگشت این جنازه پاك نورانى بهشتى به این دیار، مایه بركت، رحمت و زمینه‌ساز نزول بركات بیشتر بر این امت شهیدپرور باشد؛ آن‌ها هم یاد بگیرند كه راه شهیدان را ادامه بدهند و هرگاه اسلام احتیاج به خون داشت از بذل جانشان مضایقه نكنند و بدانند که آنچه در راه خدا مى‌‌دهند ضایع و باطل نمى‌‌شود بلکه نزد خدا محفوظ مى‌‌ماند و رشد مى‌‌كند.

شهادت دختر پیامبر اسلام به دست مسلمانان!

من از همین‌جا به قول ما طلبه‌‌ها، به مناسبت ایام فاطمیه گریز مى‌‌زنم که طبق یك روایت، گذشته است و طبق روایت دیگرى منتظر فرارسیدنش در سوم جمادی‌الثانی هستیم. اولین شهیدی که از خاندان پیغمبر‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله بعد از رحلت آن حضرت به ایشان ملحق شد این دخت گرامى بود. البته نه در عرصه و میدان نبرد نظامى با دشمن بلكه شهادت ایشان به نحو دیگرى انجام گرفت. شهادت شهیدان بدر و اُحد با آن مقامات عالی‌ای كه داشتند، به دست كفار و مشركان تحقق پیدا كرد اما شهادت دختر پیامبر‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله به دست مسلمانان! و این یادآور یك حقیقت تاریخى بود كه مسلمان‌ها براى آینده‌‌شان باید بیاموزند و انتظار نمونه‌‌هاى دیگرى ازاین‌دست را داشته باشند.

شاید در زمان حیات پیغمبر‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله كسى باور نمى‌‌كرد كه روزى بیاید كه فرزند بى‌‌واسطه پیغمبر یا فرزندان باواسطه‌اش مثل حسن و حسین‌علیهم‌‌السلام به دست مسلمان‌ها به شهادت برسند، با آن سفارش‌هایی كه پیغمبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله فرموده بود، با آن اوصافى كه خداوند متعال براى این عزیزان در قرآن ذكر كرده بود و پیغمبر‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله در طول حیاتشان با گفتار و رفتارشان مقام این عزیزان را به مردم نشان داده بودند؛ اما هنوز جنازه پیغمبر‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله روى زمین بود كه مردم همه آن سفارش‌ها را فراموش كردند! اُف بر این فراموشی‌ای که دامن‌گیر انسان می‌شود!

منافقان؛ دوستان آشکار، دشمنان نهان!

این نشان مى‌‌دهد كه حوادث تاریخى، ظلم‌‌ها و جنایت‌‌ها، همیشه به دست دشمنان صریح و قسم‌خورده اعلان‌شده انجام نمى‌‌گیرد بلكه بسیارى از جنایت‌‌ها به دست كسانى انجام مى‌‌گیرد كه خود را دوست نمایش مى‌‌دهند، منافقانه ماسك بر چهره مى‌‌زنند و خود را در صفوف مسلمین و مؤمنان جا مى‌‌دهند و آن‌چنان مزوّرانه و شیطنت‌‌آمیز، مقاصد شوم خودشان را مخفى مى‌‌كنند كه اكثر مردم باور نمى‌‌كنند كه این‌ها دشمنان اسلام هستند اما گذشت زمان و تحول حوادث، آن‌چنان شرایطى پیش مى‌‌آورد كه این ماسك‌‌ها یكى پس از دیگرى كنار مى‌‌رود، پرده‌‌ها بالا مى‌‌رود و اسرار روشن مى‌‌شود.

به‌هرحال همه مى‌‌دانید، این چیزى است كه در هیچ تاریخى، هیچ مورّخى، هیچ نویسنده‌‌اى و هیچ گوینده‌‌اى نتوانسته است در آن تشكیك كند كه اندكى پس از وفات پیغمبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله دختر جوان ایشان، ناجوانمردانه به شهادت رسید و طولى نكشید كه دو نور چشم پیغمبر كه حضرت دائماً آن‌ها را مى‌‌بوسیدند و مى‌‌بوییدند و به آن‌ها احترام مى‌‌گذاشتند یكى پس از دیگرى به صورت‌‌هاى مختلف به شهادت رسیدند.

رخنه کردن منافقان در صف مؤمنان!

در خود قرآن كریم اشاره شده كه در میان صفوف شما مؤمنان، منافقان فراوانى رخنه کرده‌اند كه منتظر هستند روزى بیاید و نیات پلیدشان را تحقق ببخشند؛ یَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ؛[3] منتظر هستند روزگار بگردد و بچرخد و دور بزند و روزى نوبت به آن‌ها برسد كه بازیگر میدان شوند و از دستاورد خون‌های شهدایى كه در راه اسلام ریخته شده، ناجوانمردانه و خائنانه به نفع مقاصد شوم خودشان و اربابانشان بهره‌برداری كنند!

در صدر اسلام این حوادث اتفاق افتاد و اكثریت مسلمان‌ها این حوادث را فراموش كردند و حتى بسیارى درصدد توجیه برآمدند ولى اقلیتى كه خدا دل‌هایشان را روشن كرده بود و به آن‌ها بصیرت و بینش عمیق عطا فرموده بود آن‌ها با دستگاه ولایت آشنا شدند و ظلم‌‌هاى سایر مسلمان‌ها را شناختند و در مقابل ظالمان و ستمگران موضع‌‌گیرى كردند. میراث این عزیزان روشندل و بابصیرت، امروز به جامعه اسلامى ما رسیده است؛ یعنى ما شیعیان، در میان همه مسلمان‌های جهان که چندین برابر ما جمعیت دارند، كسانى هستیم كه واقعیت امر را درك کرده‌ایم و دانسته‌‌ایم که چه كسانى سالیانی دراز در لباس صحابی پیغمبر‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله در اندیشه براندازى نظام اسلامى بودند و دنبال فرصتى مى‌‌گشتند كه گاهى خود پیغمبر‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله را به شهادت برسانند، بعد از رحلت پیغمبر‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله، جانشین برحقشان را خانه‌نشین كنند و بعد، هر یك از فرزندان ایشان را یكى پس از دیگرى به شهادت برسانند.

غفلت مسلمانان از نفوذ منافقان در جامعه اسلامی

این مطلب با این‌همه شواهد تاریخى هنوز هم براى بسیارى از مسلمان‌ها یعنى برای اكثریت مسلمان‌ها هنوز هم درست قابل فهم و پذیرش نیست. اجمالاً مى‌‌دانند که به خاندان پیغمبر ظلم شد و آن‌ها به شهادت رسیدند و بسیارى از سایر فِرق مسلمین به عنوان اجر رسالت پیغمبر در مراسم عزادارى اهل‌بیت شركت مى‌‌كنند، اشك مى‌‌ریزند، خودشان مراسم عزادارى به پا مى‌‌كنند اما هنوز نمى‌‌دانند که متصدیان اصلى این جنایات چه كسانى بودند و آیا این‌ها با یك نقشه طراحی‌شده و با آگاهی انجام گرفت یا یك لغزش‌‌هاى زودگذرى بود كه از دست کسانی از روی غفلت سر زد. توجیهاتشان غالباً این‌هاست كه بله، این ظلم‌‌ها واقع شد، كسانى این‌ها را مرتكب شدند اما توجه نداشتند که چه مى‌‌كنند و باور نمى‌‌كردند که این‌گونه بشود!

تکرار حوادث تاریخی در اَشکال مختلف

به‌هرحال صدر اسلام با این حوادث تلخی كه یادآورى آن‌ها دل‌های ما را جریحه‌دار مى‌‌كند، اشك‌‌ها را بر رخسارها جارى مى‌‌كند و قلب‌‌ها را آتش مى‌‌زند گذشت ولى حوادث تاریخ، به یك معنا تکرار مى‌‌شود. بسیارى از مورخان گفته‌اند جریانات تاریخى جریان دورى است و یك سیكلى دارد یعنى یک دوره‌‌اى از تاریخ، از یك نقطه‌‌اى شروع مى‌‌شود، مى‌‌گردد، مراحلى را طى مى‌‌كند و به همان نقطه اول برمى‌‌گردد، باز حوادثى شبیه همان شروع مى‌‌شود و یك دور دیگر نظیر آن‌ها اتفاق مى‌‌افتد. چنین نظریه‌ای در میان فیلسوفان تاریخ وجود دارد. هرچند ازنظر علمى قابل اثبات یقینى نیست اما حوادث تاریخى آن‌قدر به هم شباهت دارد كه گویى همان حوادث است كه تكرار مى‌‌شود.

مَثل معروفى داریم که می‌گوییم تاریخ تكرار مى‌‌شود. این کم‌وبیش مورد تأیید قرآن هم هست البته نه به صورت یك تئورى علمى قابل بحث و استدلال؛ اما همان‌گونه كه عرض كردم به عنوان یك تمثیلى كه براى پند گرفتن مورد استفاده قرار مى‌‌گیرد قرآن همین را مطرح کرده است. در آنجا كه مى‌‌فرماید أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ یقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ؛[4] مى‌‌فرماید شما مسلمان‌ها مى‌‌پندارید كه به سعادت ابدى مى‌‌رسید و وارد بهشت بَرین مى‌‌شوید درحالی‌که هنوز آزمایش نشده‌‌اید و نظیر حوادث گذشتگان براى شما پیش نیامده است؟! یعنى اشتباه مى‌‌كنید.

این سؤال، استفهام انكارى است؛ می‌فرماید مى‌‌پندارید قبل از اینكه حوادث گذشتگان براى شما تكرار شود شما وارد بهشت مى‌‌شوید؟! ابداً؛ چنین چیزى نیست؛ شما آن وقتى به سعادت مى‌‌رسید كه نظیر حوادث گذشتگان براى شما هم اتفاق بیفتد. پس معلوم مى‌‌شود حوادث تاریخ کم‌وبیش قابل تكرار است.

امت اسلام و تکرار حوادث بنی‌اسرائیل

در ذیل همین آیه شریفه، حدیثى از پیامبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله از طرق فریقین نقل شده است - یعنى این حدیث را هم اهل تسنن نقل کرده‌اند و هم شیعیان- كه پیغمبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله فرمودند آنچه در تاریخ بنى‌‌اسرائیل گذشت براى شما هم پیش خواهد آمد؛ حَذْوَ اَلنَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ اَلْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوهُ.[5] مى‌‌فرماید جریاناتى كه براى امت بنى‌‌اسرائیل واقع شد و مى‌‌دانید که در قرآن، داستان‌های هیچ جامعه‌‌اى به اندازه بنى‌‌اسرائیل و نام هیچ پیامبرى به اندازه حضرت موسى نیامده است، این حوادثى كه براى آن‌ها اتفاق افتاد و قرآن كریم آن‌قدر به آن‌ها اهتمام دارد كه بعضى از جریانات را چندین بار به صورت‌‌هاى مختلف ذكر فرموده است، پیغمبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله فرمودند آنچه براى آن‌ها اتفاق افتاد، به قول خودمان نعل به نعل، این تعبیر در خود روایت هست؛ حَذْوَ اَلنَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ اَلْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ؛ مثل دو لنگه كفش که با هم جفت هستند، وقتى روى هم مى‌‌گذارند چه جور روى هم قرار مى‌‌گیرند؟! حضرت فرمودند حوادثی براى شما عیناً واقع خواهد شد كه لنگه آن حوادثى است كه براى آن‌ها واقع شد.

بعد یك تعبیر عجیبى براى تأكید مطلب اضافه مى‌‌فرمایند؛ مى‌‌فرمایند اگر بنى‌‌اسرائیل روزى در لانه سوسمارى وارد شده باشند شما هم وارد خواهید شد! حَتَّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوهُ! حوادث این‌قدر مشابه هم هستند. این حوادث عیناً براى شما هم واقع مى‌‌شود؛ یعنى در جامعه اسلامى هم سامری‌ای پیدا خواهد شد و گوساله‌‌اى خواهد ساخت و مردم را به پرستش او خواهد خواند و اكثر مردم او را خواهند پذیرفت و در مقابل او به خاك خواهند افتاد؛ و سایر حوادثى كه براى آن‌ها اتفاق افتاد!

اصحاب سبت و نتیجه بازی با دین خدا

مى‌‌دانید حوادث عجیبى براى بنى‌‌اسرائیل اتفاق افتاد كه باورنکردنی است، شیطنت‌‌هایى كه بنى‌‌اسرائیل در مقابل احكام خدا می‌کردند، قانونی را که خدا وضع می‌فرمود، حلال و حرامی را که تعیین مى‌‌كرد این‌ها با آن بازی می‌کردند. آن‌چنان سروته آن را مى‌‌زدند و زیروزبرش مى‌‌كردند كه ماهیتش نَسخ مى‌‌شد ولى به‌اصطلاح، شكل ظاهری آن را حفظ مى‌‌كردند. نمى‌‌گفتند ما مخالف هستیم و به این دستور عمل نمى‌‌كنیم اما آن‌چنان زیروبمش را دگرگون مى‌‌كردند كه دیگر آن قانون نبود؛ بازى با احكام خدا. نمونه‌‌اش را همه مى‌‌دانید.

یكى از دستورات خاصى كه براى بنى‌‌اسرائیل داده شده بود که این دستورات،گاهى جنبه آزمایشى داشت یعنی یك حكم یا یک دستورى از طرف خدا مى‌‌آمد براى اینكه میزان ایمان و پایبندی‌شان به احكام اسلام معلوم شود این بود که یك عده‌‌اى از بنى‌‌اسرائیل بودند که كنار دریایى یا كنار یك رود عظیمى زندگى مى‌‌كردند. زندگى این‌ها از صید ماهی مى‌‌گذشت. خداوند متعال دستور داده بود كه روز شنبه كه روز مقدس بنى‌‌اسرائیل است، مى‌‌دانید که آن‌ها عبادت‌هایشان را معمولاً روز شنبه انجام مى‌‌دهند، روز شنبه آتش روشن نمى‌‌كنند، حیوانى را سر نمى‌‌برند، غذایى نمى‌‌پزند. آن كسانى كه با یهودى‌‌ها معاشرت داشته‌اند و همسایه بوده‌اند از این چیزها خبر دارند. ما در شهر خودمان این‌ها را داشتیم و مى‌‌دانستیم. نمى‌‌دانم اینجا هم بوده‌اند و شما هم با آن‌ها آشنایی دارید یا نه. آن یهودیانی كه پایبند به احكام تورات هستند روز شنبه در خانه‌شان آتش روشن نمى‌‌كنند، غذایى نمى‌‌پزند، حیوانى را سر نمى‌‌برند و عمده وقتشان باید صرف عبادت بشود. ازجمله اینکه در روز شنبه، ممنوع شده بود كه صید كنند و از تدبیرات الهى این بود كه روز شنبه، حالا این ماهى‌‌ها چه جور فهمیده بودند یا خود این هم یك تدبیر الهى براى آزمایش بود، ماهى‌‌ها در روز شنبه مى‌‌آمدند و در معرض صید كردن واقع مى‌‌شدند و خیلى راحت مى‌‌شد صیدشان كرد یا چون چندى در روز شنبه این‌ها را صید نكرده بودند این‌ها یاد گرفته بودند و چنین هوشى داشتند و فهمیده بودند. به‌هرحال این‌ها را قرآن مى‌‌فرماید، این یک قصه تاریخى نیست؛ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ.[6] روز شنبه‌‌اى كه این‌ها از صید ماهى ممنوع بودند ماهى‌‌ها زیاد مى‌‌آمدند اما روزهاى دیگر ماهى‌‌ها زود در چنگ این‌ها نمى‌‌افتادند و خیلى دیر صید مى‌‌شدند. این‌ها دیدند که این‌گونه نمى‌‌شود زندگى كرد. بالاخره تجارت است، مال دنیاست، جان كه نیست كه بشود از آن بگذرند، پول است، باید به هر وسیله‌ای که هست این را به دست آورد.

این بود که آمدند یك حیله‌‌اى اندیشیدند. اطراف نهرهایى كه ماهى‌‌ها رفت‌وآمد مى‌‌كردند یك حوضچه‌‌هایى كَندند. روز شنبه از رودخانه، راه‌هایی را به سمت این حوضچه‌‌ها باز می‌کردند كه ماهى‌‌ها در این حوضچه‌‌ها بیایند و وقتى مى‌‌آمدند جلوی‌شان را مى‌‌گرفتند و یكشنبه مى‌‌رفتند آن‌ها را صید مى‌‌كردند. ازیک‌طرف ظاهر دستور را حفظ كرده بودند و روز شنبه صید نكرده بودند و ازیک‌طرف هم همان روز شنبه بود كه درواقع ماهى‌‌ها را به چنگ آورده بودند. این حیله را به كار بردند براى این‌که در ظاهر از دستورات خدا اطاعت كنند و در باطن، منافع خودشان را تأمین کنند یعنى حكمت این امر الهى تحقق پیدا نكند. خداوند متعال هم فرمود شما با ما بازیگرى كردید، ما هم با شما بازیگرى مى‌‌كنیم!

در میان حیوانات، حیوانى كه به بازیگرى معروف است میمون است. سابقاً هم وقتى مى‌‌خواستند یك صحنه‌‌هایى براى نمایش دربیاورند میمون‌ها را برای بازی کردن مى‌‌آورند. خداوند متعال این عده از بنى‌‌اسرائیل را به صورت میمون مسخ كرد و صبح که از خواب بلند شدند دیدند که همه میمون هستند.

منافقان سیاست‌باز؛ انسان‌هایی مسخ‌شده

اگر بنا باشد که این حادثه در میان ما مسلمان‌ها هم اتفاق بیفتد باید روزى شاهد این باشیم كه بعضى از مسلمان‌ها ظاهرشان انسان است ولى باطنشان میمون است. این‌ها مسخ شده‌اند. این‌ها دیگر از انسانیت تهى شده‌اند، دیگر نه شعور انسانی دارند، نه عقل انسانى دارند، نه غیرت انسانى دارند، نه احساس و عاطفه انسانى دارند و نه دوراندیشى. همه فضایل انسانى رفته و چیزى كه مانده بازیگرى، حقه‌بازی و فریب‌کاری است؛ آنچه را که اسمش را سیاست‌بازى مى‌‌گذارند.

انسان صالح و سلیم‌الفطره در مقابل ناموسش یك غیرتى دارد، نسبت به دشمنش یك شعورى دارد. انسان اگر یك بار یا دو بار دشمنش را نشناسد وقتى چند بار تجربه كرد دیگر مى‌‌فهمد که این چه ماهیتى دارد. یك علاقه‌‌ و عاطفه‌‌اى نسبت به مردمش، به خاندانش، به فامیلش، به ملتش، یک احساس ملى، مذهبى، عاطفه خانوادگى و انسانى دارد و حاضر نمى‌‌شود كارى كند كه براى منافع شخصی‌اش، تمام فامیلش را، خویشاوندانش را، قومش را، ملتش را به اسارت ببرند تا او راحت باشد. آیا هیچ انسان عاقلى چنین كارى مى‌‌كند؟! انسان سلیم‌الفطره عقلى دارد، احساسى دارد، عاطفه‌‌اى دارد، غیرتى دارد، شهامتى دارد، انسانیتى دارد. قرآن فرمود آنچه بر سر بنى‌‌اسرائیل آمده بر شما هم خواهد آمد؛ یعنى روزى در میان شما كسانى، مثل میمون از حقیقت انسانیت تهى مى‌‌شوند و چیزى جز بازیگرى براى این‌ها نخواهد ماند! و همین‌طور سایر حوادثى كه براى بنى‌‌اسرائیل اتفاق افتاد.

مذاکره با آمریکا؛ بی‌خبری از الفبای سیاست یا بیگانگی با الفبای غیرت؟!

آخرین گریزم را هم بزنم؛ امروز ما شاهد هستیم كسانى كه تجربه چهل ساله و پنجاه ساله در سیاست دارند و در دوران سیاسی‌شان پست‌‌هاى مهمى حتى در جمهورى اسلامى، حتى در حد وزارت به دست آورده‌اند اما آن‌چنان از عقل سیاسى تهى شده‌اند كه به فرموده مقام معظم رهبرى الفباى سیاسى را هم بلد نیستند! چطور مى‌‌شود که انسان پنجاه سال در كوران حوادث سیاسى باشد، احیاناً زندان برود، احیاناً درگیرى‌‌هایى با كشورهاى بزرگ جهان داشته باشد، بعد از انقلاب به پست‌‌ها و مقام‌‌هاى مهمی رسیده باشد، آن وقت رهبر انقلاب بفرماید كه این‌ها الفباى سیاست را بلد نیستند؟! جز این است كه این‌ها مسخ شده‌اند و انسانیتشان را از دست داده‌اند؟! كسانى كه روزى براى نجات مردم از چنگال دشمنان و استعمارگران مبارزه مى‌‌كردند، جوانی‌شان را به دوران مبارزه و حتى زندان و تبعید گذرانده‌اند، امروز مى‌‌آیند در مقابل بزرگترین استعمارگر خائن دنیا دست تسلیم بلند مى‌‌كنند! شما جوانی‌تان را براى مبارزه با استعمار گذراندید، حالا سر پیرى، پایتان لب گور است، مى‌‌خواهید نه‌تنها خودتان را، بلکه ملتتان را هم تسلیم دشمن كنید، آن هم تسلیم خون‌خوارترین دشمنى كه سخت‌‌ترین كینه را نسبت به شما دارد و امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه او را شیطان بزرگ نامید؟! تحقیری كه این دشمن به وسیله جامعه اسلامى ایران شد در عمرش نمونه‌‌اش را ندیده بود. این بود که كینه‌‌اى در دل گرفت كه تا ریشه این ملت را نكند و این نظام را برنیندازد آرام نگیرد، آن هم نه یك مطلب پنهانى در عمق دل، بارها به‌صراحت به زبان آورد، براى این كار بودجه تعیین كرد، نیروهایى را براى این كار تربیت كرد، سلاح‌‌هایى را براى این كار تهیه دید، نقشه‌‌هاى جنگى كشید، اقداماتى هم كرد مثل اقداماتى كه در داستان طبس كرد؛ ولى خدا نخواست. آن وقت كسانى كه سى، چهل سال سابقه سیاستمدارى دارند، در مقابل چنین دشمنى، راحت بیایند تسلیم شوند و منتظر باشند، آن‌چنان كه نقل شده كه در جلسات خصوصی‌شان گفته‌اند، گفته‌اند ما منتظریم که در كشور یك آشوبى بشود و دست به كودتایى بزنیم، آمریكا و سران اتحادیه اروپا به ما قول داده‌اند كه از ما حمایت كنند!

حوادث تاریخ این‌چنین تكرار می‌شود. ما امروز شاهد كسانى هستیم كه ماهیت انسانی‌شان مسخ شده و از هر حیوانى بى‌‌غیرت‌‌تر شده‌اند كه مقام معظم رهبرى مى‌‌فرمایند این‌ها الفباى غیرت را هم بلد نیستند! این‌ها نه‌تنها الفباى سیاست را بلد نیستند بلکه الفباى غیرت را هم بلد نیستند! این فرمایشات را براى یك یهودى اسرائیلی نفرموده‌اند؛ براى بعضى از سیاستمدارانى كه در داخل كشور پست‌‌هاى مهمى را دارند براى آن‌ها فرموده‌اند!

وظیفه ما در مقام شناسایی و برخورد با منافقان

آخرین جمله این‌که ما در مقابل این‌ها چه باید بكنیم؟ اولین كارى كه مى‌‌بایست بكنیم و نکرده‌ایم این است که مى‌‌بایست از گذشتگان پند گرفته باشیم و اجازه ندهیم که این نامردان خائن بر سر كار بیایند. متأسفانه ما غفلت کرده‌ایم و این شیاطین با صرف مبالغ هنگفتى پول كه مستقیماً از بیت‌المال مسلمین دزدیده بودند یا در طول جریان انقلاب از سرمایه‌‌هاى ملى سوءاستفاده كرده بودند و در شركت‌‌هاى داخلى و خارجى پس‌انداز كرده بودند، با آن پول‌ها، آراء بسیارى از مردم ناآگاه را خریدند و توانستند بر بعضى از پست‌‌هاى مهم كشور ازجمله نمایندگى مجلس تكیه بزنند! ولی دیگر گذشت و این کار را کردند. حالا ما باید سعى كنیم اقلاً براى یك دوره بعد هوشیار باشیم. مگر پند گرفتن از حوادث گذشته تاریخ، معناى دیگرى جز اینكه مواظب باشید عین آن حوادث براى شما پیش نیاید هم دارد؟! از تكرار آن حوادث پیشگیرى كنیم! سعى كنیم با مسائل سیاسى- اجتماعى آگاهانه‌‌تر برخورد كنیم و تحت تأثیر تبلیغات سوء واقع نشویم.

توصیه دوم اینکه سعى كنیم محور وحدت، عزت، افتخار، اسلامیت، شرف، رضاى خدا، رضاى خلق خدا - نمى‌‌دانید آن محور كدام است؟! - سعى كنیم این محور، سالم، پیروزمند، موفق و باقدرت باقى بماند. با تمام توانمان در حفظ این محور وحدت و عزت و افتخار تلاش كنیم.

ضربه زدن به ولایت‌فقیه؛ هدف مشترک دشمنان خارجی و منافقان داخلی

نگذاریم و اجازه ندهیم كوچك‌‌ترین آسیبى به حواشى این محور وارد شود، چه رسد به اینكه خدای‌نکرده خود این محور آسیبى ببیند و مى‌‌بینید که تمام همّ دشمن در طول این چند سال بعد از انقلاب، به‌خصوص در طول این هفت، هشت سال اخیر، آسیب زدن به ولایت‌فقیه و ولی‌فقیه است و اینکه تئورى ولی‌فقیه را زیر سؤال ببرند و به عنوان اصلاحات، درصدد باشند که آن را از قانون اساسى كشور حذف كنند و اسمش را اصلاحات بگذارند و حمله به شخص ولی‌فقیه و بهانه‌‌گیرى براى اینكه این نظام را ناكارآمد معرفى كنند و درصدد نظامى باشند كه مثل نظام آمریكا با هزار حیله و تدبیر، درنهایت یك دادگاه باید بگوید كه آقای بوش، رئیس‌جمهور است یا رقیبش از حزب دمكرات، آن هم یك دادگاهى كه اكثریتش طرفدار حزب جمهوری‌خواه هستند و منصوب از قِبل چنین ریاست جمهوری که رأی بدهند که انتخابات به نفع آقاى بوش بوده و ایشان باید رئیس‌جمهور باشد تا سرمایه‌داران آمریكا و صاحبان كارخانه‌‌هاى اسلحه‌سازی بتوانند با راه‌اندازی جنگ‌‌هاى خونین در سراسر جهان، سلاح‌‌هاى تولیدی‌شان را به قیمت‌‌هاى گزاف بفروشند و به این وسیله، اقتصاد آمریكا را نجات بدهند!

سیاست غرب؛ جنگ و کشتار انسان‌های مظلوم به بهانه فروش اسلحه!

ببینید که حوادث روزگار چه پیچ‌وخم‌هایی دارد! یك رئیس‌جمهور باید با حقه‌بازی تائید شود تا بیاید از صاحبان كارخانه‌‌هاى اسلحه‌سازی حمایت كند. مقدمتاً براى این كار، در همه اطراف دنیا جنگ راه مى‌‌اندازند تا آن‌ها مجبور بشوند سلاح‌‌هاى پیشرفته‌‌اى كه تولید شده و بازار ندارد را به قیمت گزاف بخرند تا كارخانه‌‌هاى اسلحه‌سازی آمریكا از ورشكستگى نجات پیدا كند!

این قبیل افراد مى‌‌خواهند در مملكت ما هم كه بهترین و شایسته‌‌ترین فرد زیر این آسمان، به فضل خدا براى رهبری آن تعیین شده او را از دست ما بگیرند، دو نفر شیطان بیایند رقابت كنند، بوش مانندى بیاید رئیس‌جمهور ایران بشود و بدون احتیاج به رهبرى، هر غلطی که مى‌‌خواهد بكند و نوكرى آمریكا را در این مملكت تجدید کند!

توکل بر خدا و توسل به اهل‌بیت، کلید حل مشکلات

وقت من گذشته است، اجازه بدهید آخرین جمله را هم عرض كنم و از خدمتتان مرخص بشوم. این‌ها مسائل کم‌وبیش سیاسى بود، پند گرفتن از تاریخ گذشته و آمادگى براى این‌که با حوادث آینده با روشن‌بینی بیشتر و بهتر و با آگاهى برترى مواجه بشویم و كمتر فریب بخوریم. یک توصیه دینی هم می‌کنیم؛ ما معتقدیم كه غیر از این عواملى كه در ظاهر امر در این دنیا حكومت مى‌‌كند و روابط سببی و مسبّبی‌ای كه وجود دارد یك رابطه دیگر غیبى هم داریم كه آن وقتی كه مؤمنان در خم و چم اسباب ظاهرى گرفتار مى‌‌شوند و كارشان به بن‌بست مى‌‌رسد مى‌‌توانند با استفاده از آن فرمول غیبى مشكلاتشان را حل کنند، چیزى كه شما در طول هشت سال دفاع مقدس بارها داشته‌اید.

هیچ دلیل علمى و عینى براى پیروزى ما بر دشمن قسم‌خورده‌ای كه مورد حمایت تمام قدرت‌های دنیا بود وجود نداشت اما مردم ما تنها به اتكاى ایمانشان و توكل بر خدا و توسل به اولیاء خدا این جنگ‌‌ را به پیش بردند و به پیروزى رساندند. ما نتایج بی‌نظیر این‌ها را در بسیارى از صحنه‌‌هاى فردى و اجتماعى تجربه کرده‌ایم. با برگزاری جلسات مذهبى، اول توبه در درگاه خدا از گناهان گذشته، بعد دست توسل زدن به دامن اهل بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين و در این ایام به چادر وصله‌دار فاطمه زهرا‌سلام‌‌الله‌‌عليها و براى همیشه با توسل به وجود مقدس ولى عصر‌ارواحنافداه مطمئن باشید كه هر مشكلى قابل‌حل خواهد بود. اگر امروز ما بعضى از مشكلات لاینحل داریم براى این است كه توسلاتمان ضعیف شده است؛ جلسات دینى، دعاهاى كمیل، دعاهاى ندبه و جلسات مذهبى را تقویت كنید! ضمن كسب آگاهى بیشتر از معارف و یادگرفتن پاسخ به شبهات شیاطین، به عنوان نمك جلساتتان توسل به اهل بیت‌‌سلام‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين را فراموش نكنید. امیدوارم همه ما همیشه در ظلّ عنایت خاص صاحب الامر‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف باشیم و مشكلاتمان به بركت توسل به آن حضرت حل شود.

پروردگارا! روح امام راحل و شهداى عزیز، مخصوصاً این شهید میهمان این خطه، تازه برگشته به خانه وطن را با شهداى كربلا محشور بفرما!

سایه مقام معظم رهبرى و همه كسانى كه در حفظ نظام اسلامى و پاسدارى از باورها و ارزش‌های اسلامى تلاش مى‌‌كنند را مستدام بدار!

کسانى كه علیه این نظام، در راه براندازى این نظام، در راه تضعیف باورها و ارزش‌های اسلامى تلاش مى‌‌كنند آن‌ها را رسوا بفرما!

در ظهور ولى عصرارواحنافداه تعجیل بفرما!

همه ما را از خدمتگزاران راستین آن حضرت قرار ده!

مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار ده!

والسلام علیكم ورحمة الله وبركاته


[1]. آل‌عمران، 169.

[2]. آل‌عمران، 170.

[3]. توبه، 98.

[4]. بقره، 214.

[5]. بحارالانوار، ج 51، ص 128.

[6]. اعراف، 163.

 

بعض الأسئلة

كیف یمكن الحصول على ملكة التقوى و ما هی السبل العملیة للحصول علیها؟
اقرأ أكثر...
لا زال بعض المؤمنین یرى فی الأخباریة منهجاً فكریاً أصیلاً ومغایراً عن المنهجیة الأُصولیة، ویقول: «إنه لا یمتلك القناعة والحجة التامة بینه وبین الله عزّوجلّ فی سلامة وحجیة الاستنباط الأُصولی». ویفند رأی أحد الفقهاء العظام: «الأُصولیة المعاصرة أُصولیة نظریة فقط، ولكنها عملیاً...
اقرأ أكثر...
بعد سیاحة ممتعة فی رحاب رسائل بعض علمائنا الأعلام المتعلقة بتاثیر الزمان والمكان على الأحكام الشرعیة... اتسائل هل یسمى هذا التاثیر المطروح تاثیرا حقیقیا على الاحكام ام انه كنائی؟ واذا كان كنائیانخلص بذلك الى نتیجة واضحة هی أن ما كان كنائیا وعلى سبیل المجاز فهو لیس بحقیقی.. فما أطلق علیه تأثیر هو فی...
اقرأ أكثر...
السلام علیكم ورحمة الله وبركاته ما رأی سماحتكم بوجوب تقلید الأعلم ؟ وماالدلیل ؟ الرجاء التوضیح بشیء من التفصیل ﻋلاء حسن الجامعة العالمیة للعلوم الإسلامیة
اقرأ أكثر...
سماحة آیة الله مصباح الیزدی دام ظله الوارف السلام علیكم ورحمة الله وبركاته . السؤال: البعض یدعو إلی ترك ممارسة التطبیر بصورة علنیة أمام مرأی العالم لا لأنهم یعارضون حكم الفقیه ولكن من باب أن التطبیر لا یصلح أن یكون وسیلة دعویة إلی الإمام الحسین وإلی مذهب الحق . لذلك ینبغی علی من یمارس التطبیر...
اقرأ أكثر...
هل یقول سماحتكم دام ظلكم بإجتهاد السید علی الخامنئی دام ظله ؟
اقرأ أكثر...