مقایسه حقوق زن و مرد از نگاه اسلام

در جمع همسران دانش‌پژوهان به مناسبت میلاد حضرت زهرا‌سلام‌الله‌علیها
تاریخ: 
پنجشنبه, 20 فروردين, 1394

‌‌بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

الْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلامُ عَلَی سَیِّدِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرسَلِین حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین

أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ‌ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً

تقدیم به پیشگاه مقدس حضرت صاحب‌الزمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف صلواتی اهدا می‌کنیم.

فرا رسیدن زادروز سرور بانوان جهان، حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها را به پیشگاه مقدّس فرزندشان حضرت ولی عصر‌ارواحنافداه و نائب برحق‌شان، مقام معظم رهبری و همه دوستداران اهل‌بیت تبریک عرض می‌کنیم. امیدواریم خداوند متعال به برکت این ایام که سال جدید هم با این ایام تقارن پیدا کرده، برکات خودش را بر امت اسلامی و بر ملت شریف ایران بیش‌ازپیش نازل بفرماید و در ظهور ولی عصر‌ارواحنا فداه تعجیل فرماید.

تشریف‌فرمایی خانم‌های محترمه را به این محفل شریف خوش‌آمد عرض می‌کنم. از خداوند متعال درخواست می‌کنیم که همه شما را از پیروان راستین حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها قرار دهد و همه ما مشمول عنایات اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین باشیم و از افتخار معرفت و محبت و ولایت اهل‌بیت‌سلام‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین بیش‌ازپیش برخوردار شویم.

مقام و منزلت حضرت فاطمه زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها

مناسبت‌های زیادی هست که می‌شود درباره آن‌‌ها صحبت کرد و جا دارد که کسانی که شایستگی‌اش را دارند از این فرصت‌ها برای نشر معارف اسلامی، بهره‌گیری از آموزه‌های مکتب فاطمی و آشنا شدن بیشتر به وظایف فردی، خانوادگی و اجتماعی استفاده کنند. بنده برای خالی نبودن عریضه فقط چند تا نکته را فهرست‌وار عرض می‌کنم وگرنه حالم خیلی مقتضی سخنرانی و بحث و این‌ها نیست.

نکته اول این است که به گمان بنده و شاید بسیاری از صاحب‌نظران، اگر ما و همه عقلایی که می‌شناسیم عقل‌هایمان را روی هم بگذاریم برای این‌که بتوانیم بخشی از مقامات حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها را درک کنیم موفقیتی به دست نمی‌آوریم. آن مقام برای امثال ما آن‌قدر بلند و دست‌نیافتنی است که هر چه تلاش کنیم حتی تصور صحیحی هم از آن نمی‌توانیم داشته باشیم.

می‌دانیم که عظمت و قدرت خداوند متعال بی‌نهایت است؛ بی‌نهایت یعنی بی‌نهایت، یعنی هیچ حدی ندارد. آیا فکر می‌کنید خدایی که چنین قدرت بی‌نهایتی دارد فضل و کرم و فیاضیت‌اش اقتضا نمی‌کند که یک مخلوقی بیافریند که در عالم خلقت نظیری نداشته باشد یا به تعبیر خودمانی، مخلوقی شریف‌تر، عزیزتر و والامقام‌تر از او وجود نداشته باشد؟! اگر فضل و فیاضیت الهی چنین اقتضایی دارد ما شیعیان افتخار داریم که این معرفت را پیدا کرده‌ایم که آن مخلوقی که شرافتش از همه مخلوقات عالم بالاتر است کیست و همان‌گونه که ما صفات الهی را نمی‌توانیم درست بشناسیم، قدر و منزلت شریف‌ترین مخلوقاتش را هم نمی‌توانیم بشناسیم. نهایتش این است که در مقابل عظمت این سرور زنان عالم و سرور همه عالمیان، سر تعظیم فرود بیاوریم و عاجزانه درخواست کنیم که گوشه چشمی به همه ما بکنند. این نکته را به‌صورت فهرست‌وار عرض کردم، نه توان بیان تفسیرش را دارم و نه حالش را اما این را به خاطر بسپارید که مقام حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها را هیچ انسانی نمی‌تواند درست کند. مقام حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها به‌گونه‌ای است که ائمه اطهار‌سلام‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین به‌واسطه احترام به آن حضرت نزد خدا تقرب پیدا می‌کنند. امام زمان‌صلوات‌الله‌علیه با آن عظمتی که دارند که مثل مقام سایر ائمه، عظمت مقام ایشان را هم نمی‌توانیم درک کنیم، خود ایشان به‌واسطه حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها به خدا تقرب می‌جویند.

عدم تلازم مسئولیت اجتماعی با قرب خدا

نکته دوم این‌که مسئله قرب خدا و داشتن کرامت و محبوبیت نزد خدا، یک مسئله است و موضوع مسئولیت‌های اجتماعی و وظایفی که در این عالم به عهده بندگان شایسته خدا گذاشته می‌شود مسئله دیگری است؛ یعنی اگر ما پذیرفتیم که مقام حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها چنین مقام والایی است معنایش این نیست که ایشان در موقعیت‌های اجتماعی که غالباً موقعیت‌های اعتباری است در این جهت هم ایشان باید بالاترین مقام را داشته باشند یعنی مقامی بالاتر از مقام رسالت پیغمبر اکرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله، مقامی بالاتر از امامت امیرالمؤمنین‌صلوات‌‌الله‌‌عليه و سایر مسئولیت‌های اجتماعی که خداوند متعال به بندگان شایسته‌اش عطا فرموده است.

اصل مقام قرب نزد خدا یک مسئله است و ویژگی‌های شخصیتی، ویژگی‌های جنسیتی که با مسئولیت‌های اجتماعی تناسب دارد مسئله دیگری است. این دو هیچ تلازمی با هم ندارند. مقام حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها از مقام هیچ یک از ائمه معصومین‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین کمتر نیست بلکه طبق بسیاری از روایات، بالاتر هم است؛ اما درعین‌حال ایشان می‌بایست از امیرالمؤمنین‌‌صلوات‌‌الله‌‌عليه به‌عنوان امام وقت اطاعت کند. این یک مسئولیت اجتماعی است که به کسی داده می‌شود و هیچ دلیل این نیست که ایشان از نظر قرب و منزلت، پیش خدا پایین‌تر است. اصل منزلت پیش خدا یک مسئله است اما مسئولیت‌های اجتماعی و شرایط آن مسئولیت‌ها موضوع دیگری است.

عدم وابستگی قرب خداوند متعال به جنسیت

اراده الهی بر حسب حکمت بالغه‌اش بر این تعلق گرفته که مسئولیت‌های سنگین اجتماعی به عهده خانم‌ها نباشد. هیچ پیامبری از میان زنان مبعوث نشده و هیچ امام معصومی از میان زنان نبوده است اما مقام بعضی از خانم‌ها از مقام بسیاری از پیغمبران نزد خدا بالاتر است. آن مقام اجتماعی به اقتضای شرایط خاص خلقتی است که با یک مسئولیتی تناسب دارد و آن مقام قرب به‌واسطه مرتبه اخلاص و عبودیت و معرفت و بندگی است که شرطش جنسیت نیست بلکه می‌شود از بعضی از آیات قرآن کریم استفاده کرد که بعضی از زنان در عالم بوده‌اند که مقام‌شان از همه مؤمنان بالاتر بوده است؛ حالا غیر از حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها که فوق همه هستند، حتی کسانی که اگر آیه قرآن نبود ما به این آسانی‌ها باور نمی‌کردیم؛ خداوند متعال می‌فرماید همسر فرعون، خانمی بود که برای همه مؤمنان عالم از مرد و زن، الگو است؛ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ؛[1] همسر فرعون با وجود محیط و شرایطی که در آن زندگی می‌کرد خداوند متعال مقامی به او داده بود که می‌فرماید او برای مؤمنان، برای مردان و زنان مؤمن الگو است. نفرمود ضرب‌الله مثلا للمومنات؛ می‌فرماید وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ! این شاهد بر این است که شرط قرب خدا جنسیت نیست اما مسئولیت‌های اجتماعی تلازمی با قرب ندارد. ممکن است کسی مقام قربش بالاتر باشد ولی از لحاظ شرایط اجتماعی موظف باشد که از دیگری اطاعت کند. همان‌گونه که بعد از پیغمبر اکرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله اطاعت از امیرالمؤمنینصلوات‌‌الله‌‌عليه بر همه مسلمان‌ها و حتی بر حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌عليها واجب بود.

این هم یک نکته که بعضی‌ها که در ذهن‌شان هست که چون زن‌ها پیغمبر یا امام نیستند پس مقام‌شان پیش خدا پایین‌تر از این حرف‌هاست هیچ دلیلی ندارند. آن‌هایی که بندگی خدا کنند، چه مرد باشد و چه زن، اجر خودشان را پیش خدا خواهند داشت و شرطش این نیست که جنسیت خاصی داشته باشند. چه زن باشند و چه مرد، در این جهت هیچ فرقی نمی‌کنند. اگر فرق‌هایی در مسئولیت‌های اجتماعی هست به خاطر ویژگی‌های خاصی است که شرایط اجتماعی اقتضا می‌کند و حکمت الهی، آن‌ها را می‌داند و ما شاید عقل‌مان هم درست نرسد. این نکته دوم.

عظمت مقام حضرت زهرا(س) در مقایسه با زنان نمونه در قرآن

نکته سوم این‌که وقتی خدا مثل همسر فرعون را به‌عنوان الگو برای زنان و مردان مؤمن معرفی می‌‌فرماید اگر بنا بود آیه‌ای با اسم حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌عليها نازل شود قطعاً ما را امر می‌کرد به این‌که از حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌عليها الگو بگیرید ولی چون این‌ها در داستان‌های گذشته است، از مریم و همسر فرعون نام می‌برد و اگر بنا بود بعداً آیه‌ یا کتاب دیگری نازل شود حتماً حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌عليها اولی بود که در کتاب بعدی از ایشان نام برده شود ولی خب قرآن آخرین کتاب است و حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌عليها هم از امت اسلامی هستند و ایشان در زمان بعثت در سن طفولیت بودند و آخرش هم در سن جوانی از دنیا رفتند.

چگونگی الگوگیری از حضرت زهراسلام‌‌الله‌‌عليها

اما این‌که الگو گرفتن از حضرت مریم، حضرت آسیه و حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیهن چگونه است این ابهام‌هایی دارد که امر برای بعضی‌ها مشتبه می‌شود یا مغالطه می‌کنند. اگر یادتان باشد در اوایل انقلاب یک سریال به نام سریال اوشین پخش می‌شد. طبق سنتی که خبرنگاران و اصحاب رسانه دارند که راجع به یک موضوعی با یک کسی مصاحبه می‌کنند درباره آن سریال هم با کسانی مصاحبه می‌کردند و یک خانمی گفته بود که الگوی ما اوشین است! اتفاقاً امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه هم آن وقت داشتند گفتگوی رادیو را گوش می‌کردند. فوراً زنگ می‌زنند و می‌گویند این حرف نادرستی است، الگوی ما حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها هستند. آن شخص خیال می‌کرد ما وقتی می‌گوییم الگوی ما حضرت زهراست یعنی باید یک دستاسی در خانه درست کنند، یک‌کمی جو بخرند و آن جا بیاورند و با دستاس آرد کنند، یک قرص نان جویی تهیه کنند تا تابع حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها بشوند. خب اگر این‌گونه است الگو گرفتن از همسر فرعون چیست؟ قرآن وقتی می‌فرماید همسر فرعون الگوی مؤمنین و مؤمنات است یعنی باید سعی کنند به یک طاغوت بزرگی مثل فرعون که ادعای خدایی داشت نزدیک شوند و با او ازدواج کنند تا از او الگو بگیرند؟! معنی‌اش این است؟!

همت بلند؛ ویژگی همسر فرعون

الگو گرفتن از ایشان در آن رفتار مطلوبی است که اتفاقاً در آیه بعد اشاره شده است؛ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَكَ بَیتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ. شما باید در این جهت از همسر فرعون الگو بگیرید؛ یاد بیاورید آن وقتی را که ایشان در مناجاتش با خداوند متعال گفت: خدایا! من طالب یک جایگاه نزد خودت هستم. تعبیرش این است که یک خانه کنار خودت می‌خواهم؛ ابْنِ لِی؛ یعنی برای من در جوار و همسایگی خودت یک خانه بساز! این را از همسر فرعون یاد بگیریم. الگو گرفتن از همسر فرعون به این معناست که همت‌تان بلند باشد و به این زرق‌وبرق‌های زندگی فرعون و کاخ فرعون چشم ندوزید. او آن کاخ را می‌دید و در آن زندگی می‌کرد ولی از آن نفرت داشت. از خدا می‌خواست که یک خانه‌ای می‌خواهم که نزدیک خودت باشد؛ یعنی ایده‌آل مؤمن باید قرب خدا باشد و سایر چیزهایی که در دنیا هست نباید برایش اصالت داشته باشد. اگر این چیزها به رسیدن انسان به قرب خدا کمک می‌کند بالطبع مطلوب است اما اگر به رسیدن به قرب خدا کمکی نمی‌کند بودونبودش یکی است.

بی‌اعتنایی حضرت زهرا (س) به زرق‌وبرق دنیا

وقتی ما می‌گوییم الگوی ما حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها هستند معنایش این نیست که خانم‌ها حتماً باید یک چادر وصله‌داری به سر کنند، یک وصله‌ای به آن بدوزند و چادرشان این‌قدر پاره‌پاره شود که وصله‌دار شود، احیاناً از لیف خرما هم باید به آن وصله بزنند، حالا آن‌گونه که در بعضی از نقل‌ها آمده است. به‌هرحال در تاریخ تقریباً مسلّم است که لباس حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها، حتی لباس رویی‌شان هم وصله‌دار بوده است؛ یعنی این‌قدر به زندگی و زخارف دنیا بی‌اعتنا بوده‌اند و برای ایشان اهمیتی نداشته است که لباسشان زیبا باشد یا نه، وصله‌دار باشد یا نو باشد و همان‌گونه که در داستان‌ها نقل شده و همه ما بارها شنیده‌ایم و می‌دانیم ایشان در شب عروسی‌شان لباس عروسی‌شان را انفاق کردند! دیگر نهایت این‌که یک خانمی بخواهد لباس زیبا بپوشد برای شب عروسی است. برای عروسی حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌عليها هم یک لباس نویی تهیه کرده بودند. حالا لباس نوی‌شان چه بود یک کرباس نویی بود. این را هم در راه خدا انفاق کردند و همان لباس کهنه‌شان را پوشیدند و به منزل رفتند. آن که ما باید الگو بگیریم بی‌اعتنایی به این زخارف دنیاست مگر آن چه مورد امر خدا باشد؛ زینت کردن برای همسر، حفظ آبرو در خانه و در فامیل و در خانواده، حفظ عزت در مقابل کفار، این‌ها مطلوب است اما آدم دلبستگی داشته باشد به این‌که فرض کنید امشب رفته در یک عروسی لباسی پوشیده، دیگر فردا آن لباس را نپوشد، حتماً باید لباسش در چند روز عروسی تفاوت داشته باشد، یا دوختش فلان باشد، مدلش فلان باشد، خیاطش فلان باشد، یا حالا بعضی خانواده‌ها هستند که لباس‌هایشان را می‌فرستند در ایتالیا و فرانسه می‌دوزند! همه این‌ها تقیّد بی‌جایی است و با زندگی حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌عليها نمی‌سازد.

الگو گرفتن در روح کار است، نه در شکل آن

معنای الگو گرفتن از حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها این نیست که ما عیناً شکل حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها رفتار کنیم، غذایمان حتماً نان جو باشد، آردش را هم خودمان دستاس کنیم؛ الگو گرفتن این‌ها نیست؛ الگو گرفتن در روح کار است نه در شکل کار. شکل کار ممکن است بسیار متفاوت باشد اما روحش یکی است. همان‌گونه که شکل کار زندگی حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها با همسر فرعون بسیار متفاوت بود، همسر فرعون ملکه جهان در آن عصر بود اما حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها با آن زندگی ساده؛ و این دو تا از نظر روح زندگی با هم تفاوتی نداشتند؛ ایده‌آل هر دو قرب خدا بود. دلبستگی‌شان به‌گونه‌ای بود که طوری رفتار کنند که خدا بپسندد، اینکه دیگران چگونه قضاوت کنند برای آن‌ها خیلی مهم نبود.

پس من این نکته را یادآوری کردم که منظور از این‌که ما می‌گوییم از حضرت زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها الگو بگیریم در روح رفتارهاست، در مضمون رفتارهاست نه در قالب و شکل رفتارها. قالب و شکل رفتار در شرایط مختلف زمانی و مکانی تغییر می‌کند، این‌ها مهم نیست اما روح این‌که آدم به زخارف دنیا دلبستگی نداشته باشد، لباس کهنه و نو خیلی برایش فرقی نکند این مهم است؛

تن آدمی شریف است به جان آدمیت         نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

این را هم عرض کردم برای این‌که بعضی از کسانی که معرفت‌شان نسبت به معارف اسلامی و اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين ضعیف است می‌گویند الگو گرفتن از حضرت زهراسلام‌‌الله‌‌علیها ممکن نیست و برای یک عهد و زمان خاصی بوده است، حالا یک زمان دیگری است و نمی‌شود از ایشان الگو گرفت. جوابش این است که الگو گرفتن در شکل ظاهری منظور نیست. الگو گرفتن، در روح عمل است که این عمل، عملی باشد خداپسند، عملی باشد در راه تقرب به خدا، ساده‌زیستی، بی‌اعتنایی به دنیا، مقدم داشتن دیگران بر خود، ایثار بر فقرا و رسیدگی به همسایگان، الگو گرفتن در این‌هاست.

دیدگاه‌های تحقیرآمیز غرب نسبت به زن

در خصوص مقام زن در اسلام و در نظام جمهوری اسلامی هم یک جمله اشاره کنم و دیگر رفع زحمت کنم. همه ما می‌دانیم که از دیرباز در بین انسان‌ها دیدگاه‌های مختلفی نسبت به زن وجود داشته است. همان‌گونه که تاریخ نشان می‌دهد، اگر نگوییم در همه زمان‌ها، در اکثریت قریب‌به‌اتفاق زمان‌ها نسبت به زن بی‌مهری می‌شده است. در بسیاری از فرهنگ‌ها اصلاً زن را از جنس دیگری غیر از انسان می‌دانستند. در بعضی از فرهنگ‌ها زن را انسان درجه دوم می‌دانستند. انسان بودنش را می‌پذیرفتند منتها می‌گفتند انسان درجه دوم است. امروز در دنیا معروف است که کسانی طرفدار حقوق زن هستند، حتی طرفدار برتری زن هستند، گرایش‌های فمینیستی که کم‌یابیش اطلاع دارید؛ ولی همه ما می‌دانیم که این‌ها دامی است برای این‌که زن‌ها را بفریبند تا مردها بیشتر از آن‌ها استفاده کنند وگرنه دلشان به حال خانم‌ها نسوخته است. آن‌ها می‌گویند زن‌ها آزاد باشند تا بیشتر لخت بگردند تا آن‌ها لذت ببرند، در ارتباطات‌شان بتوانند راحت با هر زنی که می‌خواهند ارتباط برقرار کنند. آزادی‌ را این‌گونه معنی می‌کنند تا خودشان نفع ببرند وگرنه دلشان برای خانم‌ها نسوخته است. سؤال می‌شود که نظر اسلام درباره زن چیست؟

مقایسه حقوق زن و مرد در اسلام

تصور بعضی‌ها این است که اگر اسلام زن و مرد را مساوی می‌داند و هر دو را انسان و در انسانیت شریک می‌داند باید هیچ تفاوتی در حقوق و وظایف نداشته باشند؛ بنابراین همان‌گونه که مرد آزاد است که هر لباسی می‌خواهد بپوشد و به هر شکلی- عملاً در دنیای امروز این‌گونه است وگرنه لباس‌های خیلی نامناسب هیچ ‌وقت این‌گونه نبوده- خیال می‌کنند اگر اسلام هم زن و مرد را از لحاظ حقیقت انسانی مساوی می‌داند اگر این‌ها برای مرد جایز است برای زن هم باید جایز باشد. چرا زن باید چادر داشته باشد؟! چرا باید بدنش را بپوشاند؟! البته حالا بگذریم از این‌که مرد هم باید بدنش را بپوشاند، حالا از آن بگذریم. البته تفاوت‌هایی هست، آن‌ها هم همین را دلیل می‌گیرند برای این‌که اسلام از لحاظ ارزش انسانی بین زن و مرد فرق گذاشته است. بعضی دیگر هم این اصل را می‌پذیرند که می‌گویند نه، اسلام در بسیاری از آیات در کنار هم می‌گوید مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى؛[2] چه مرد و چه زن. پس این چیزهایی که کسانی فکر می‌کنند در پوشش، در وظایف اجتماعی، در حقوق اجتماعی و این‌ها اختلاف هست این‌ها دروغ است و این‌ها باید برداشته شود.

نگاه دین اسلام به حقوق زن

همه ما می‌دانیم که هیچ کدام از این دو تا نظر صحیح نیست. همان‌گونه که اشاره کردم در مقابل کسانی که زن را نوع دیگری، غیر از انسان می‌دانند یا انسان درجه دوم می‌دانند، اسلام با این دو مخالف است و آن چه اسلام معتقد است این است که زن هم مثل مرد در حقیقت انسانیت هیچ فرقی ندارد، در تقرب به خدا و رسیدن به هدف خلقت که رحمت بی‌پایان الهی و سعادت ابدی باشد هیچ فرقی بین مرد و زن نیست. بسیاری از زنان هستند که مقام‌شان از بسیاری از مردهای عالی‌مقام بالاتر است. این جهتی است که اسلام نسبت به مرد و زن دارد؛ اما همان‌گونه که اشاره کردم این معنایش این نیست که حقوق و وظایف اجتماعی مساوی باشد. خداوند متعال بر اساس مسائلی که خودش می‌دانسته که انسان را چگونه آفریده، برای زن، حقوقی بر عهده مرد قرار داده و در مقابلش مرد وظیفه دارد که آن حقوق زن را ادا کند. می‌دانید که در خانواده هزینه زندگی زن با مرد است یعنی بر مرد واجب است که لوازم زندگی خانمش را از جیب خودش تهیه کند ولو خانمش ثروتمند باشد اما حق دارد که مرد لباس، غذا و مسکنش را تأمین کند. این یک برتری است که اسلام برای زن قائل شده است؛ چرا؟ برای این‌که برای زن به حسب شرایط خلقتش یک وظایفی در نظر گرفته که اگر بخواهد هزینه زندگی‌اش را هم خودش تأمین کند به آن وظایف نمی‌رسد. عمده‌اش فرزندآوری و فرزندپروری است. خب همه ما می‌دانیم که نقش مرد با زن در فرزندآوری و فرزندپروری بسیار متفاوت است. نمی‌شود گفت مثلاً چند درصد سنگینی وظیفه زنان را مردان دارند. نسبت قابل مقایسه‌ای نیست. عمده زحمت‌ها برای خانم‌هاست؛ از بارداری گرفته تا شیردهی و بعد تربیت فرزند تا مراحلی که مستقل شود. خب این وظیفه به عهده زن است. باز به خاطر شرایط خاصی که هم از نظر آناتومی و شرایط ساختمان بدن دارد و هم از نظر شرایط روانی، روحی، عاطفی و احساسی که زنان و مادران دارند مرد هیچ وقت نمی‌تواند از روی عادت، آن احساس مادری را داشته باشد. البته حالا اگر در تاریخ استثنا داشته باشیم آن را نفی نمی‌کنیم، همه چیز استثنائاتی دارد. خداوند متعال که زن را آن‌چنان آفریده آن وظیفه را هم به عهده‌اش گذاشته است و در مقابلش این حق را برای او قائل شده است.

پس زن یک حقوق و برتری‌هایی دارد که مرد ندارد. به یک معنا اگر ساده بخواهیم بگوییم باید مرد نسبت به زن در تأمین هزینه زندگی نوکری کند، باید کار کند، درآمدش را بیاورد صرف خانواده‌اش کند و زن حق دارد مطالبه کند. از آن طرف هم به خاطر شرایط اجتماعی یک امتیازاتی برای مرد قائل شده که زن آن‌ها را ندارد. این یک تقسیمی است در وظایف و حقوق که خداوند متعال به‌واسطه اختلافی که در خلقت مرد و زن وجود دارد این وظایف را هم مختلف قرار داده است.

حقیقت تساوی زن و مرد در اسلام

پس منظور ما از این‌که می‌گوییم مرد و زن در اسلام مساوی‌اند این نیست که همه حقوق‌ و همه وظایف‌شان مثل هم است. مرد یک وظایفی دارد که زن ندارد. زن هم یک وظایفی دارد که مرد ندارد و همین‌طور حقوقی متناسب با آن وظایف. این نکته‌ها با این‌که خیلی ساده است و همه ما به‌راحتی می‌دانیم اما جوان‌هایی که تازه با فرهنگ غربی آشنا می‌شوند با این رسانه‌های بیگانه، با فیلم‌ها یا با چیزهای دیگر، ناخودآگاه به آن‌ها تزریق می‌شود که اسلام هم به شما ظلم کرده است! این است که ما باید سعی کنیم بچه‌هایمان را تربیت کنیم، به آن‌ها بیاموزیم که همه این‌ها بر اساس حکمت الهی است وگرنه مرد و زن در پیشگاه الهی از نظر مقام، قرب و کمالاتی که می‌توانند کسب کنند و درجاتی که برای ابد می‌توانند کسب کنند تفاوتی ندارند. امیدواریم خداوند متعال به همه ما توفیق دهد که وظایف‌مان را بهتر بشناسیم.

وظایف اجتماعی مشترک میان زنان و مردان

معروف است که جهاد، مخصوص مردان است و بر زنان جهاد نیست. اولاً این در جهاد ابتدایی است. در جهاد دفاعی اگر احتیاج به مشارکت زنان باشد آن‌ها هم باید شرکت کنند. در دفاع در مقابل دشمن اگر نیاز به وجود زن باشد زن‌ها هم حتماً باید شرکت کنند. اگر لازم باشد باید سلاح دست بگیرند، آموزش ببینند یا کارهای دیگری پشت جبهه انجام دهند. بخشی از جهاد هست که اختصاص به مردها دارد.

آن چه مهم‌تر است و من می‌خواهم روی آن تکیه کنم این است که در فرهنگ اسلامی جهاد فقط جهاد نظامی نیست؛ وَجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُم؛[3] اول جهاد اقتصادی است و بعد فوق همه این‌ها جهاد فرهنگی است. در جهاد اقتصادی و جهاد فرهنگی هیچ فرقی بین زن و مرد نیست. همان‌گونه که مردها موظف‌اند اسلام را ترویج کنند و به دیگران بشناسانند و از اسلام دفاع کنند خانم‌ها هم موظف‌اند. آن‌ها هم باید سعی کنند اسلام را به دیگران و مخصوصاً به خانم‌های دیگر، به دخترهای جوانی که تازه وارد اجتماع می‌شوند بهتر بشناسانند. آن‌ها بهتر از خانم‌ها حرف می‌شنوند و خانم‌ها بیشتر می‌توانند با آن‌ها ارتباط برقرار کنند؛ بنابراین همان‌گونه که ما باید عالمان و مجتهدانی از مردها داشته باشیم که بتوانند از اسلام دفاع کنند، حتماً لازم است از میان خانم‌ها هم عالمانی داشته باشیم که بتوانند به‌خصوص برای دخترها و خانم‌های دیگر حقایق اسلام را بیان و از آن دفاع کنند. جهاد علمی بین مرد و زن مشترک است و همین‌طور اگر نیاز باشد که مردم حتماً از اموال‌شان صرف جامعه اسلامی و یا دفاع از اسلام کنند خانم‌هایی هم که درآمدهای اقتصادی یا ثروت‌های ارثی دارند باید در جهادهای مالی مشارکت کنند. پس در جهاد علمی و جهاد اقتصادی هم بین مرد و زن فرقی نیست.

امیدواریم خداوند متعال به همه ما توفیق دهد که وظایف‌مان را بهتر بشناسیم و بهتر عمل کنیم، دست ما را از دامان حضرت زهرا در دنیا و آخرت کوتاه نفرماید.

و السلام علیکم و رحمه‌الله

 

Selected Questions

Darwin's Theory in TV Documentaries I am a relatively educated Moslem with solid Islamic religious believes, and fluent in few languages. I am a keen listener to your speeches and also very keen on the programs which I can see on the 4th Channel of the IRIB. There are the following 2...
Read more...