از جمله لطفهایی که عقل ما توان درک آن را نداشت و خداوند خود بیان فرموده این است که گاهی اموری که در ظاهر نامطلوباند و شر شمرده ميشوند، زمینه را برای کمالات بعدی فراهم ميکنند، و در واقع نعمتهایياند که باید از آنها بهره برد: وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَیئًا وَهُوَ خَیرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ.(1)
خداوند متعال همزمان با ارسال پیامبران، بلاهایی را نازل ميکرد تا مردم متوجه او شوند و رفع آنها را درخواست کنند و همین امر، زمینۀ پذیرش دعوت انبیاعلیهم السلام را فراهمتر کند. از جمله، دو آیه در سورۀ انعام و سورۀ اعراف
[1]. بقره، 216.
با همین مضمون ميفرمایند که ما پیغمبرانی برای امتهای پیشین فرستادیم: وَلَقَدْ أَرْسَلنَآ إِلَى أُمَمٍ مِن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یتَضَرَّعُونَ؛(1)یا وَمَا أَرْسَلْنَا فِى قَرْیۀ مِن نَبِىٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یضَّرَّعُونَ.(2) توضیح اینکه انسان در آغاز پیدایش همسطح حیوانات است و بهتدریج مراحلی از تکامل را ميگذراند تا مستعد رسیدن به کمالات انسانی شود، و طبعاً گرایشهای حیوانی و علاقه به لذتهای مادی در او فعلیت دارد. ارضای این گرایشها موجب دلبستگی بیشتر به آنها ميشود و اغلب انسانها در معرض عواملی هستند که آنان را به حد حیوانیت تنزل ميدهد یا لااقل باعث ميشود که عامل ترقی در آنها رشد نکند. دلبستگی به دنیا و لذتهای آن گاهی به حدی ميرسد که باعث ميشود ادراکات فطری و عقلانی و حتی بیانات انبیا نیز بهدرستی مورد توجه قرار نگیرد و بلکه مورد انکار واقع شود. این است که خدای متعال وقتی پیغمبری را ميفرستد، علاوه بر انذارها و تبشیرها، هشدار عملی هم ميدهد: وَمَا أَرْسَلْنَا فِى قَرْیۀ مِن نَبِىٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یضَّرَّعُونَ.