اصلی‌ترین مسئولیت حوزه‌های علمیه در عصر حاضر

در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی 92 ـ 91
تاریخ: 
يكشنبه, 26 شهريور, 1391

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

الْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلامُ عَلَی سَیِّدِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرسَلِین حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین

أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ‌‌‌‌ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً

تقدیم به روح ملکوتی امام راحل‌رضوان‌‌الله‌‌علیه و شهدای والامقام اسلام، صلواتی اهدا می‌کنیم.

خداوند متعال را شکر می‌کنم که ادامه حیاتی عنایت فرمود که امروز در حضور شما عزیزان، اساتید معظم، همکاران محترم و شما دوستان و نور چشمان، عرض سلام و ارادت و خیرمقدمی داشته باشم.

قبل از هر چیز من بر خودم لازم می‌دانم که از مقام مدیریت محترم حوزه‌های علمیه که بر ما منت گذاشتند و با وجود اشتغالات زیاد و مسئولیت‌های فراوان، مجلس ما را مزیّن کردند و اظهار مرحمت فرمودند صمیمانه تشکر کنم. از همین‌جا من یک گریز بزنم که درست است که ما همه نعمت‌های خدا را نمی‌شناسیم و نمی‌توانیم قدردانی کنیم اما قدر بعضی از نعمت‌ها خیلی مجهول است. ما قدر اساتید را تا حدودی می‌دانیم. قدر کسانی را هم که در رأس روحانیت شیعه قرار گرفته‌اند و مسئولیت‌های مرجعیت را تقبل فرموده‌اند را تا حدودی می‌دانیم؛ اما به نظر من قدر مدیران در روحانیت، مجهول است؛ کسانی که می‌توانند مثل سایرین به درس و بحث اشتغال داشته باشند و کم‌کم تیترهایی برای خودشان ایجاد کنند و موقعیت‌هایی که در نظر مردم خیلی بزرگ است، از این‌ها صرف‌نظر می‌کنند و وقت‌، نیرو، تلاش، فکر و همّ و غم‌شان را صرف مدیریت حوزه‌ها می‌کنند. بنده که اعتراف می‌کنم که نسبت به این‌ها تقصیر دارم و آن‌گونه که باید قدرشناس نیستم، درصورتی‌که اگر در همین حدودی که شرایط اجازه داده و حوزه‌های علمیه، مخصوصاً حوزه مبارکه علمیه قم، سروسامانی گرفته و برای امثال ما فرصتی دست داده که به درس و بحثی مشغول باشیم و إن قُلتی بگوییم، تا حدود زیادی مرهون زحمات مدیرانی است که برای سامان دادن به وضع حوزه‌ها زحمت می‌کشند، دل می‌سوزانند، وقت می‌گذارند، راحتی روز و شب‌ خودشان را صرف می‌کنند و قدرشان آن‌چنان شناخته نمی‌شود و آن‌گونه که باید از آن‌ها قدردانی نمی‌شود. بنده به سهم خودم از برادر عزیز و ارجمندمان جناب آقای بوشهری صمیمانه تشکر می‌کنم که بار دیگر مسئولیت مدیریت حوزه را پذیرفتند و مخصوصاً عنایت خاصی فرمودند و امروز ما را محظوظ کردند. گو این‌که بنده توفیق استفاده از فرمایشات‌شان را نداشتم که آن هم از بی‌توفیقی بنده است. ان‌شاءالله که شما استفاده کامل را برده‌اید و از رهنمودهایشان استفاده خواهید کرد.

الگوهای شخصیتی برخاسته از حوزه علمیه

از همین‌جا من به یک قدم بالاتر گریز بزنم؛ ما در جامعه بزرگ‌مان، این حالا برای روحانیت و حوزه بود، در جامعه روحانیت‌مان، به‌خصوص از زمان پیروزی انقلاب به بعد، مسئولیت‌های سنگینی به عهده بعضی از روحانیان افتاده که یا اصلاً امکان وجودش در سابق نبود و تصور نمی‌شد و یا وسعت مسئولیت و عظمتش روشن نبود. در درجه اول، شخص امام‌رضوان‌الله‌علیه که بنده از عمق وجودم و از عمق دلم عرض می‌کنم که اگر آن اندازه‌ای که بنده در این مدت مثلاً چند دهه درباره اهمیت نعمت ایشان فکر کرده‌ام، اگر ده برابر آن هم فکر کنم به عمق ارزش این نعمت نمی‌رسم. خداوند متعال چه منتی بر جامعه اسلامی گذاشت که چنین شخصی را آفرید، چنین موقعیتی را برای ایشان ایجاد کرد، چنین شرایطی را فراهم کرد، مقدماتش باید از ده‌ها سال پیش فراهم شود تا یک روزگاری بتواند چنین قیامی بکند و چنین تزلزلی در عالم استکبار و عالم ظلمت به وجود بیاورد، جرقه نوری در عالم بتاباند که بعد از ده‌ها سال حالا بعضی از آثارش را داریم می‌بینیم و ان‌شاءالله در آینده، بیشتر خواهیم دید.

همه این‌ها به برکت یک انسان از این حوزه‌های علمیه بود و بعد از پیروزی انقلاب هم اگر در همین دوران مدیریت عالی و رهبری ایشان، برکات وجود ایشان نبود این انقلاب به جایی نمی‌رسید و به‌قول‌معروف، هزارباره سرنگون و نابود شده بود. این‌ها هم شاید برای گوش بعضی‌ها سنگین باشد که حالا مثلاً امام چه کار کرد که انقلاب را حفظ کرد؟! اگر کسانی این‌گونه فکر کنند برای این است که در این مسائل، دستی ندارند، آشنا نیستند و اهمیت مدیریت و رهبری جامعه را درک نمی‌کنند.

نعمت وجود مقام معظم رهبری

بعد از رحلت امام، خداوند متعال باز هم بر ما منت گذاشت و کسی را که به یک معنا نسخه‌بدل امام است - حالا شاید تعبیر جالبی هم نباشد - به ما عنایت فرمود. یک‌وقتی من به ذهنم آمد و به بعضی از دوستان گفتم که گویا روح امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه در ایشان حلول کرده است. خدا می‌داند که من از عمق دلم عرض می‌کنم و این را یک وظیفه شرعی برای خودم می‌دانم که در هر فرصتی یادآور بشوم که قدر این نعمت را باید خیلی بیش از این‌ها بدانیم و خدای‌نکرده اگر کفران این نعمت را بکنیم باید منتظر عقوبت‌های بزرگ باشیم؛ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ![1]

کسانی خیال‌های ساده‌ای می‌کنند که ایشان هم یکی مثل بقیه و ده‌ها نفر مثل ایشان و یا بالاتر از ایشان هم هستند! البته همه بزرگان ما، علمای ما، مراجع ما، نور چشم و تاج سر ما هستند و ما با افتخار دست‌شان را می‌بوسیم اما آن ویژگی‌هایی که خداوند متعال به این مرد الهی عنایت فرموده و توفیقی که به ایشان داده که این خدمات را انجام بدهد و این کشتی انقلاب را در طول ده‌ها سال حفظ کند و همه‌اش با توسل به وجود مقدس ولی‌عصر‌ارواحنافداه بوده و هست و ان‌شاءالله خواهد بود، ما هم وظیفه داریم که قدردان این نعمت باشیم، اگر هیچ کاری نمی‌کنیم لااقل روزی چند مرتبه بعد از نمازمان برای سلامتی و توفیقات ایشان دعا کنیم. البته اگر توجه کنیم و وظیفه خودمان را بشناسیم خیلی کارهای دیگر هم از ما برمی‌آید.

تنها به یک گوشه چشم وجود مقدّس ولی‌عصر‌ارواحنافداه

حالا اجازه بدهید من از همین‌جا یک گریز دیگر بزنم؛ با اعتراف به این‌که، من این را که عرض می‌کنم اگر نامطلوب نبود با قسم هم تأکید می‌کردم اما حالا جای این ندارد که آدم قسم بخورد، به‌هرحال ارزش این نعمت‌ها به قدری است که یک عمر فکر کردن امثال بنده، کافی نیست برای این‌که ارزشش را درست بسنجیم و درک کنیم و هر کسی که با انصاف فکر کند کم‌یابیش به اندازه فهم خودش خواهد فهمید؛ اما همه این‌ها به خاطر این است که یک شعاعی از عنایت وجود مقدّس ولی‌عصر‌ارواحنافداه به این‌ها تابیده و یک گوشه چشمی به این‌ها دارند که این‌طور عظمتی دارند و می‌توانند این‌گونه برکاتی برای خلق داشته باشند و این‌گونه ارزش‌هایی بیافرینند و این‌گونه از دستاوردهای انقلاب حراست کنند و جامعه را حفظ کنند و کشتیبان این کشتی باشند. همه این‌ها به واسطه یک گوشه چشمی است که از طرف آن وجود مقدّس به این‌ها می‌شود. اگر ما نفهمیم این نقص از ماست.

شعاع عنایت وجود اهل بیت‌صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین

 همین‌جا باید پی ببریم که خداوند متعال چه نعمتی به انسانیت داده که یک انوار پاکی را مثل وجود مقدّس رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌وآله و ائمه معصومین را به ما عنایت فرموده که باب‌هایی از برکات را به روی مردم باز کرده‌اند. یکی از آن‌ها‌ هدایت تشریعی است که احکام خدا را بیان فرموده‌اند. باب‌های دیگری از برکات هم هست که از ناحیه آن‌ها به طرف خلق سرازیر می‌شود و ما درک نمی‌کنیم ولی درک نکردن ما مانع نمی‌شود از این‌که آن‌ها به لطف و عنایت خودشان ادامه بدهند؛ خَلَقَكُمُ اللّهُ أنْوارا فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ حَتّى مَنَّ عَلَيْنا بِكُمْ فَجَعَلَكُمْ في بُيُوتٍ أذِنَ اللّهُ أنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ. بد نیست به جمله بعدش هم دقت کنیم؛ وَ جَعَلَ صَلَوَاتَنَا عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایَتِکُمْ، طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَهً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَهً لَنَا وَ کَفَّارَهً لِذُنُوبِنَا. خود این زیارت و این کلمات، یکی از برکاتی است که از اهل‌بیت‌صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین برای ما مانده است که ما بعد از هزار و چند صد سال توفیق خواندن آن را و اندکی اندیشیدن درباره آن‌ها را داشته باشیم. این‌ها یعنی چه؟

حقایقی ماورای فهم بشر!

خَلَقَكُمُ اللّهُ أنْوارا فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ؛ مُحْدِقينَ یعنی انوار شما، عرش الهی را مثل حدقه چشم که چشم را احاطه می‌کند، احاطه کرده بوده است. عرش الهی یعنی چه؟ انوار آن‌ها یعنی چه؟ چگونه عرش الهی را احاطه کرده بود؟ خلق آن‌ها در آن عالم یعنی چه؟ مَنَّ عَلَيْنا بِكُمْ یعنی چه؟ بنده که اعتراف می‌کنم که بعد از بیش از شصت سال سروکله زدن با کتاب و درس و بحث و مشق و این حرف‌ها درست نمی‌فهمم که این‌ها یعنی چه؟ درست که هیچی، خیلی کمش را هم نمی‌دانم اما می‌دانم که راست است. می‌دانم این‌ها حقایقی است که عقل من به آن نمی‌رسد. آن‌هایی که بویی از این حقایق برده‌اند و اندکی با این مسائل آشنا شده‌اند و از این نورها به آن‌ها تابیده است خودشان منشأ برکاتی شده‌اند؛ با یک اشاره‌ای، با یک دعایی، با یک توجهی، چه بلاهایی را دفع کرده‌اند، چه امراضی را شفا داده‌اند و چه مشکلاتی را حل کرده‌اند.

امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف؛ مظهر رحمت الهی

از آخرین گریزی که از این مقدمه زدم خواستم به این نتیجه برسم که برای ما که گوشت و پوست‌مان از برکت اهل‌بیت و به‌خصوص وجود مقدّس ولی‌عصر‌ارواحنافداه روییده و بیش از همه از برکات وجود این بزرگوار استفاده کرده‌ایم و ان‌شاءالله خواهیم کرد، خیلی سزاوارتر است که ارتباطی برقرار کنیم، یاد آن حضرت باشیم، توسل داشته باشیم، مشکلات‌مان را با ایشان در میان بگذاریم. مخصوصاً با توجه به این‌که خود ایشان می‌فرمایند ما شما را فراموش نمی‌کنیم، برای مشکلات شما دعا می‌کنیم، برای گناهان‌تان استغفار می‌کنیم. یک چنین کسی با این‌همه مهربانی، آن وقت ما از آن غافل باشیم! همه چیزمان به برکت ایشان است و ما هیچ توجهی هم به ایشان نداشته باشیم!

شاید بعضی از عوامی که از این برکاتی که ما بهره‌مند هستیم چندان بهره‌ای نداشته باشند، این‌ها ارتباط‌ و توجه‌شان خیلی بیشتر از ما باشد. اگر هیچ چیز دیگر نبود جز این‌که آن‌ها مجرای فیض الهی هستند و خدا به دست آن‌ها، با اشاره آن‌ها، به برکت آن‌ها و به یُمن وجود آن‌ها این نعمت‌ها را به ما مرحمت می‌فرماید، مخصوصاً نعمت ایمان، معرفت، هدایت، خداشناسی، انسانیت انسان و فطرت پاک انسانی اقتضا می‌کند که ما بیشتر در مقام ارتباط و توسل به آن حضرت باشیم و سعی کنیم کارهایمان را به‌گونه‌ای تنظیم کنیم که ایشان بپسندد.

چه قدر به یاد امام زمان (عج) بوده‌ایم؟!

 مگر نه این است که خواست ایشان خواست خداست؟! قُلُوبُنا أَوْعِیةٌ لِمَشِیةِ اللّهِ. در زیارت آل یاسین کبیر عرض می‌کنیم فَمَا شَیْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَیْهِ السَّبِیل. بالاخره وقتی در هر کاری درمانده می‌شویم، آخرش در خانه آن‌ها می‌رویم و چاره‌ای هم نداریم. چه‌بهتر که در همه نیازمندی‌هایمان دست‌مان را به دامان آن‌ها دراز کنیم، همیشه به یاد آن‌ها باشیم، همیشه فکر کنیم کاری که می‌کنیم چیزی باشد که اگر آن حضرت را می‌دیدیم می‌فرمودند همین کار را بکن.

حالا جا دارد که مثل بنده‌ای بعد از ریشی که در اسلام سفید کرده‌ام و عمری که از خدا گرفته‌ام، تأمل کنم که در طول این مدت طولانی چه قدر به یاد ایشان بوده‌ام؟! چه قدر فکر این بوده‌ام که کارهایم را طبق خواست ایشان و برای رضای ایشان تنظیم کنم؟! اگر برای هیچ چیز دیگر هم نبود، اقلاً برای این‌که مشمول دعاهای ایشان، مشمول توجهات و مشمول عنایت ایشان بشوم و کارم بهتر پیش برود.

ضرورت نگاه حوزه به نیازهای جامعه اسلامی

به‌هرحال هر چه از عمرمان مانده، غنیمت است. سعی کنیم توجهات‌مان را بیشتر کنیم، توسلاتمان را بیشتر کنیم، بدانیم که آن‌ها واقعاً مجرای فیض الهی هستند. جا دارد که در این آغاز سال تحصیلی که امیدواریم برای عالم اسلام و برای روحانیت و برای حوزه‌های علمیه و از جمله برای این مؤسسه سالی پربرکت باشد، فکر کنیم و کارهایمان را آگاهانه تنظیم کنیم. صرف این‌که حالا اتفاقی افتاد و اسمی نوشتیم و قبول شدیم و در کلاسی شرکت می‌کنیم و... این خیلی ارزش ندارد. در رشته‌های دیگر دانشگاهی هم همین‌گونه است که می‌روند ثبت‌نام می‌کنند، در کنکور شرکت می‌کنند و یک عده قبول می‌شوند. گاهی هم در یک رشته‌هایی قبول می‌شوند که خودشان هم خیلی مایل نبودند. دیگر اتفاقی است و اتفاق می‌افتد. ما این‌گونه نباشیم که نسنجیده و حساب‌نشده، بگوییم حالا دیگر بالاخره به سمت حوزه کشیده شدیم و حالا اتفاقاً هم در مؤسسه پذیرفته شدیم و اسم‌مان هم مثلاً در فلان رشته درآمده است. سعی کنیم ببینیم نیاز جامعه اسلامی به چه بیشتر است.

وظایف حوزه‌های علمیه در عصر جدید

بدون شک همان‌گونه که مقام معظم رهبری هم در همین فرمایش اخیرشان تأکید فرمودند اساس حوزه‌ها برای فقاهت است اما این معنایش این نیست که ما وظیفه دیگری نداریم. امروز از ویژگی‌های این عصر که در زمان سابق اصلاً نمونه نداشته این است که صدها سایت، شبانه‌روز دائماً در حال ایجاد شبهه در مسائل اعتقادی اسلام هستند؛ درباره اصل وجود خدا، نبوت، امامت، تشیع و چیزهای دیگر. صدها سایت! بالاخره جوان‌های ما هم با اینترنت و استفاده کردن از این سایت‌ها و از این سایت به آن سایت رفتن و اینکه ببینیم چه می‌گوید و چه می‌شود، عادت کرده‌اند. بالاخره این‌ها آفاتی است که در این عصر، لازمه زندگی جوان‌های ماست. دیگر هست و آش کشک خاله است. ما سعی کنیم ببینیم در این شرایط، جامعه ما و به‌خصوص نسل آینده ما به چه بخشی از معارف دینی بیشتر احتیاج دارد؟ و چه خطرهایی بیشتر آن‌ها را تهدید می‌کند؟

پاسخ به شبهات؛ وظیفه اصلی طلاب و روحانیان

ما در همین ارتباط ضعیفی که داریم و این سایت‌هایی که هست که سؤالاتی مطرح می‌شود و جوابش را می‌خواهند و ما، هم کم فرصت می‌کنیم، هم توفیق‌مان کم است، هم وقت‌مان و هم حال‌مان اقتضا نمی‌کند اما اکثر سؤال‌ها و بخش عظیمی از این سؤال‌ها همین شبهه‌هایی است که از سایت‌ها دریافت می‌کنند درباره اصل وجود خدا، درباره هدف خلقت، درباره اینکه خدا چرا ما را این‌چنین آفرید، این‌که می‌دانست ما گناه می‌کنیم، چرا ما را آفرید؟! ما دلمان نمی‌خواست، او که می‌دانست معصیت می‌کنیم، این ظلم به ما است؛ و چیزهایی از این قبیل تا برسد به وحی و نبوت و از کجا که...؟! اصلاً خدا چرا پیغمبر انسانی فرستاد؟! چرا ملائکه نفرستاد؟! چرا جن نفرستاد؟! چرا یک موجود دیگری که معلوم باشد این از طرف خداست نفرستاد؟! چرا به خود ما الهام نمی‌کند؟! بعد دیگر تشکیک در مطالبی که در وحی و نبوت هست و قبلاً هم، از دو دهه قبل، بعضی از به‌اصطلاح اسلام‌شناسان این‌ها را مطرح کردند و کتاب هم درباره‌اش نوشتند که تجربه دینی، اعتباری ندارد و قرآن هم قابل نقد است و ما تا آن اندازه‌ای می‌توانیم به قرآن اعتماد کنیم که علم، تأییدش کند!

در یک چنین شرایطی آیا اکتفا کردن به برائت و استصحاب، پاسخ‌گوی نیازها هست؟! و امام زمان را راضی می‌کند؟! این است که درباره نیاز جامعه، درباره انتخاب رشته‌ای که برای تحصیل‌مان انتخاب کنیم، کارهای پژوهشی‌ای که انجام می‌دهیم، موضوعاتی که برای تحقیق انتخاب می‌کنیم بیشتر فکر کنیم. صرف علاقه شخصی و یا احیاناً منافعی که بر آن مترتب می‌شود نباشد. بیشتر فکر کنیم که جامعه ما به چه نیاز دارد؟ چه کار کنیم که بتوانیم جواب خدا، پیغمبر اکرم و ائمه اطهار را بدهیم و بدانیم که روزی از ما سؤال خواهد شد؛ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ![2]

در این ساعات آخر روز، دست تضرع‌مان را به درگاه الهی دراز می‌کنیم و از خداوند متعال درخواست می‌کنیم که برکات نور پیغمبر اکرم و ائمه اطهار‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين را همچنان در عالم روزافزون بفرماید.

دشمنانی که قصد خاموش کردن این نور را دارند را نابود، مخذول و منکوب بفرماید.

به ما توفیق انجام وظیفه در بهتر شناختن معارف اسلام و بهتر شناساندن آن‌ها و عمل کردن به آن‌ها را مرحمت بفرماید.

قلب مقدّس ولی‌عصر‌ارواحنافداه را از همه ما راضی بفرماید.

سایه عنایت امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف را بر سر ولی امر مسلمین و سایه ولی امر مسلمین را بر سر ما مستدام بدارد.

عاقبت امر همه ما را ختم به خیر بفرماید.

والسلام علیکم و رحمةالله