فهرست مطالب

پیش گفتار

پیش گفتار

یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلى رَبِّكِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلِی فِی عِبادِی * وَ ادْخُلِی جَنَّتِی؛1

اى نفس مطمئنّه، خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد، و در میان بندگانم در آى، و در بهشت من داخل شو.

 

از انبوه حكایات موجودات، شاید شگفت انگیزتر و غریب‌تر از همه، داستان «انسان» باشد. از یك سو، انسان موجودى است كه خداى متعال چنان استعدادى در او نهاده است كه مى‌تواند خلعت «خلافت اللّهى» بر تن نموده و مسجود و مخدوم ملایكه واقع گردد.2 براى شرافت اولیه انسان همین بس كه هستى بخش عالم، او را به نیكوترین صورت و «احسن تقویم»3 آفریده و با خلقت او است كه خود را با كریمه «تبارك الله احسن الخالقین»4 ستوده و تاج كرامتِ «ولقد كرّمنا بنى آدم»5 را بر سر او نهاده است.

در قوس صعود و تكامل، انسان مى‌تواند تا مقام «مقعد صدق عند ملیك مقتدر»6 اوج بگیرد؛ جایى كه از بالاترین درجات كمال و قرب به حضرت احدیت محسوب گردد و حضرتش او را با خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه» مخاطب سازد و در ضیافتى خاص، به عطاى «فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى» بنوازد.

از سوى دیگر، همین انسانى كه مدال «احسن تقویم» را از خالق هستى دریافت كرده، گاه


1. فجر (89)، 27 ـ 30.

2. ر. ك: بقره (2)، 30 ـ 34.

3. تین (95)، 4.

4. مؤمنون (23)، 14.

5. اسراء (17)، 70.

6. قمر (54)، 55.

آن چنان سقوط مى‌كند كه به پست ترین مراتب هستى و حضیض «اسفل سافلین» فرو مى‌غلطد.1 در این هنگام تا بدان حد فرومایه و بى مقدار مى‌گردد كه هم سنگ چهارپایان و بلكه فروتر از آنها قرار مى‌گیرد و داغ ننگ «اولئك كالانعام بل هم اضل»2 بر پیشانى‌اش ثبت مى‌شود و به چنان فلاكتى گرفتار مى‌آید كه رتبه‌اى بالاتر از «شر الدواب3: بدترین جنبندگان» نمى‌توان برایش در نظر گرفت.

به راستى سرّ این همه صعود و سقوط چیست؟ چه مى‌شود كه انسان تا بدان حد اوج مى‌گیرد و بالا مى‌رود، و چه رخ مى‌دهد كه این‌چنین سقوط مى‌كند؟ چگونه است كه وجودى واحد، اقتضاى دو سیر این‌چنین متضاد را دارد؟ چه چیز نهال وجود انسان را شكوفا و بارور مى‌سازد و چگونه است كه این نهال مى‌سوزد و خاكستر مى‌شود و از بین مى‌رود؟

كتاب حاضر تلاشى است براى پاسخ به پرسش هاى فوق و پرسش هایى دیگر نظیر آنها كه ذهن هاى بسیارى را به خود مشغول مى‌دارد. آنچه پیش رو دارید درس هاى اخلاق استاد فرزانه و فقیه و فیلسوف گران مایه، حضرت آیت الله محمدتقى مصباح یزدى است. این درس ها در سال هاى تحصیلى 1379 و 1380 در قم و در جمع طلاّب و سایر علاقه مندان برگزار گردیده است. خداى را شاكریم كه بار دیگر توفیق داد كتابى از مجموعه آثار استاد مصباح ـ دام ظلّه ـ را به پویندگان راه حقیقت و تشنگان زلال هدایت تقدیم داریم. در این جا لازم مى‌دانیم از جناب حجت الاسلام محمدمهدى نادرى كه این مجموعه با تلاش و همت ایشان آماده چاپ گردید، تقدیر و تشكر نماییم. امید آن داریم كه با نشر این اثر، سهمى هرچند كوچك، در گسترش فرهنگ اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) داشته باشیم.

انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمه الله)


1. تین (95)، 5.

2. اعراف (7)، 179.

3. انفال (8)، 22 و 55.

 

بعض الأسئلة

كیف یمكن الحصول على ملكة التقوى و ما هی السبل العملیة للحصول علیها؟
اقرأ أكثر...
لا زال بعض المؤمنین یرى فی الأخباریة منهجاً فكریاً أصیلاً ومغایراً عن المنهجیة الأُصولیة، ویقول: «إنه لا یمتلك القناعة والحجة التامة بینه وبین الله عزّوجلّ فی سلامة وحجیة الاستنباط الأُصولی». ویفند رأی أحد الفقهاء العظام: «الأُصولیة المعاصرة أُصولیة نظریة فقط، ولكنها عملیاً...
اقرأ أكثر...
بعد سیاحة ممتعة فی رحاب رسائل بعض علمائنا الأعلام المتعلقة بتاثیر الزمان والمكان على الأحكام الشرعیة... اتسائل هل یسمى هذا التاثیر المطروح تاثیرا حقیقیا على الاحكام ام انه كنائی؟ واذا كان كنائیانخلص بذلك الى نتیجة واضحة هی أن ما كان كنائیا وعلى سبیل المجاز فهو لیس بحقیقی.. فما أطلق علیه تأثیر هو فی...
اقرأ أكثر...
السلام علیكم ورحمة الله وبركاته ما رأی سماحتكم بوجوب تقلید الأعلم ؟ وماالدلیل ؟ الرجاء التوضیح بشیء من التفصیل ﻋلاء حسن الجامعة العالمیة للعلوم الإسلامیة
اقرأ أكثر...
سماحة آیة الله مصباح الیزدی دام ظله الوارف السلام علیكم ورحمة الله وبركاته . السؤال: البعض یدعو إلی ترك ممارسة التطبیر بصورة علنیة أمام مرأی العالم لا لأنهم یعارضون حكم الفقیه ولكن من باب أن التطبیر لا یصلح أن یكون وسیلة دعویة إلی الإمام الحسین وإلی مذهب الحق . لذلك ینبغی علی من یمارس التطبیر...
اقرأ أكثر...
هل یقول سماحتكم دام ظلكم بإجتهاد السید علی الخامنئی دام ظله ؟
اقرأ أكثر...