بخش چهارم: ولایت فقیه و کارآمدی نظام سیاسی

بخش چهارم

ولایت فقیه و کارآمدی نظام سیاسی

بخش چهارم: ولایت فقیه و کارآمدی نظام سیاسی

پس از طرح مباحث نظری ولایت فقیه و تطبیق این نظریه با جمهوری اسلامی ایران، اکنون برآنیم كه نشان دهیم در ظل نظام سیاسی مبتنی‌بر ولایت فقیه، حداکثر کارآمدی متصور است. پرداختن به بحث کارآمدی یک نظریه یا یک نظام سیاسی، بر تعریف کارآمدی مبتنی است. بنابراین، ابتدا باید تعریف کارآمدی را به‌دست دهیم. مفهوم لغوی کارآمدی روشن است:  ابزاری را که ما برای تحقق هدفی به‌کار می‏گیریم، اگر توان داشت که به آن هدف تحقق بخشد، «کارآمد» نام می‌گیرد. اصولاً کارآمدی و ناکارآمدی وصف ابزار است، نه وصف هدف؛ یعنی وقتی می‏گوییم چیزی کارآمد است یا نیست، مرادمان این است که آیا این ابزار می‌تواند به آن هدف تحقق ببخشد یا خیر؟

بنابراین، وقتی ما می‏خواهیم قضاوت کنیم که آیا فلان نظام سیاسی کارآمد است یا نه، مسلماً هدفی برای نظام درنظر می‌گیریم که آن نظام نسبت به آن هدف ابزار است؛ یعنی این نظام وجود یافته است تا به آن هدف تحقق بخشد، و اگر آن نظام توانست ما را به هدف برساند، می‏گوییم این نظام کارآمد است و اگر نتوانست، می‏گوییم کارآمد نیست. حال اگر اهداف متعددی برای نظام سیاسی درنظر گرفته شد، نظام سیاسی‌ای کارآمدتر است که بتواند اهداف بیشتری را محقق سازد.

پس ما برای تحلیل کارآمدی نظام سیاسی باید هدفی را درنظر بگیریم و عملکرد آن نظام سیاسی را نسبت به آن هدف بسنجیم. درحقیقت، وقتی ما دربارة کارآمدی یا ناکارآمدی نظام قضاوت می‌کنیم، در حال ارزش‌گذاری هستیم؛ حتی این قضاوت ما، که «نظام کارآمد نظام خوبی است»، نوعی ارزش‌گذاری است. همین ارزش‏گذاری‌ها تابع آن دستگاه ارزشی است که قضاوت‌کننده آن را پذیرفته است؛ چون ممکن است چیزی

برای کسانی ارزشمند باشد؛ اما برای کسان دیگری باارزش نباشد. این مسئله بسته به آن است که هدف مورد نظر آنها چه بوده باشد. بنابراین، ممکن است نظام اسلامی‌ای که به دستورهای اسلام دقیقاً عمل می‌کند و در صدد تحقق‌بخشیدن به ارزش‌های اسلامی در جامعه است، به مذاق برخی مردم دنیا خوش نیاید؛ چون برای آنها که خود را در جهان مادی محدود ساخته‌اند، تنها هوس‏ها و لذت‌های زودگذر مادی مطرح است و هدفی جز این ندارند. ازنظر آنان، اگر یک دستگاه حکومتی بتواند به آن خواسته‏های مادی تحقق بخشد، کارآمد است. آنچه امروزه، مغرب‌زمین بیشتر ترویج، و به آن افتخار می‌کند، این است که هرکس بتواند هرگونه دلش خواست زندگی کند؛ حتی اگر بخواهد فقط خواسته‌ها و هوس‌های حیوانی‏اش را ارضا کند؛ وگرنه آن نظام سیاسی، کارآمد نخواهد بود. در آنجا که تفکر لیبرال حاکم است، اباحه‏گری و بی‌بندوباری به هدف تبدیل می‌شود، و به اسم آزادی، به این امور اصالت می‌دهند. بنابراین ازنظر آنان، هر قدر که دستگاه‌های مربوط، زمینه را برای این آزادی‏ها و بی‌بند‌وباری‏ها فراهم کنند، کارآمدی‌شان افزون می‌شود؛ وگرنه کارآمد شناخته نخواهند شد. 

در نظام اسلامی چنین نیست. ازدیدگاه اسلام، دستگاه حکومتی ابزاری است برای اهداف ترسیم‌شدة اسلام به‌منظور دستیابی بشر به کمال مطلوب. دراین‌‌صورت، کارآمدی نظام را با خواسته‏های مادی و حیوانی اکثریت جامعه نمی‌سنجند، بلکه در این نگاه، اصالت با ارزش‌های انسانی و الهی و معنوی است و ارزش‌های مادی در درجة دوم اهمیت قرار دارد، و به‌عبارت‌دیگر، به‌نحوی نسبت به ارزش‌های معنوی، جنبة مقدمیت و ابزاری دارد. تفاوت اصلی نظام اسلامی با دیگر نظام‌های امروزی دنیا در این نهفته است که هدف اسلام از تشکیل زندگی اجتماعی و حکومت، فقط این نیست که نان و آبی برایمان فراهم شود و خواسته‏های حیوانی‌مان تحقق یابد؛ بلکه اصل این است که ارزش‌های انسانی و الهی بر جامعه حاکم شود. بدیهی است که اگر آن ارزش‌های انسانی و الهی حاکم شد، نیازمندی‌های مادی نیز به بهترین شکل تأمین می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، ارزش‌های معنوی با نیازمندی‌های مادی انسان، در درازمدت با یکدیگر هماهنگ‌اند؛ ولی اگر زمانی، میان ارزش‌های معنوی و ارزش‌های مادی تزاحم درگرفت، در نگاه طرف‌داران نظام اسلامی، تقدم و اولویت با ارزش‌های معنوی، خداپرستی، عدالت و تحقق

آرمان‌های اسلام است. با توجه به این نکته، روشن می‌شود که چه زمانی نظام اسلامی را می‌توان کارآمد، و چه زمانی ناکارآمد دانست. نظام اسلامی زمانی کارآمد است که بتواند مجموع اهداف متوسط و عالی را محقق سازد. 

همان‌گونه که پیش‌ازاین یادآور شدیم، در بحث نظری و تئوریک، از ایدة اسلام برای ادارة جامعه صددرصد می‌توان دفاع کرد و در کارآمدی آن تردیدی نیست. ما معتقدیم که رابطة احکام و قوانین اسلامی با تحقق اهداف اسلامی، همیشه رابطه‏ای مستقیم است؛ یعنی اگر احکام اسلامی صددرصد اجرا شود، اهداف اسلامی نیز تحقق می‌یابد. در فصل نخست، کوشیده‌ایم تا برخی ظرفیت‌های تئوریک نظریة ولایت فقیه در کارآمدی یک نظام سیاسی را به‌‌اختصار بازگوییم و آن‌گاه، در فصل بعد، این کارآمدی را در نظام جمهوری اسلامی بررسی كنیم.

بعض الأسئلة

كیف یمكن الحصول على ملكة التقوى و ما هی السبل العملیة للحصول علیها؟
اقرأ أكثر...
لا زال بعض المؤمنین یرى فی الأخباریة منهجاً فكریاً أصیلاً ومغایراً عن المنهجیة الأُصولیة، ویقول: «إنه لا یمتلك القناعة والحجة التامة بینه وبین الله عزّوجلّ فی سلامة وحجیة الاستنباط الأُصولی». ویفند رأی أحد الفقهاء العظام: «الأُصولیة المعاصرة أُصولیة نظریة فقط، ولكنها عملیاً...
اقرأ أكثر...
بعد سیاحة ممتعة فی رحاب رسائل بعض علمائنا الأعلام المتعلقة بتاثیر الزمان والمكان على الأحكام الشرعیة... اتسائل هل یسمى هذا التاثیر المطروح تاثیرا حقیقیا على الاحكام ام انه كنائی؟ واذا كان كنائیانخلص بذلك الى نتیجة واضحة هی أن ما كان كنائیا وعلى سبیل المجاز فهو لیس بحقیقی.. فما أطلق علیه تأثیر هو فی...
اقرأ أكثر...
السلام علیكم ورحمة الله وبركاته ما رأی سماحتكم بوجوب تقلید الأعلم ؟ وماالدلیل ؟ الرجاء التوضیح بشیء من التفصیل ﻋلاء حسن الجامعة العالمیة للعلوم الإسلامیة
اقرأ أكثر...
سماحة آیة الله مصباح الیزدی دام ظله الوارف السلام علیكم ورحمة الله وبركاته . السؤال: البعض یدعو إلی ترك ممارسة التطبیر بصورة علنیة أمام مرأی العالم لا لأنهم یعارضون حكم الفقیه ولكن من باب أن التطبیر لا یصلح أن یكون وسیلة دعویة إلی الإمام الحسین وإلی مذهب الحق . لذلك ینبغی علی من یمارس التطبیر...
اقرأ أكثر...
هل یقول سماحتكم دام ظلكم بإجتهاد السید علی الخامنئی دام ظله ؟
اقرأ أكثر...