به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی دامتبرکاته ایشان در مراسم سوگواری شهادت امام جواد علیهالسلام که در تاریخ 1394/06/22 برگزار شد با استفاده از روایت «الْمُؤْمِنُ یَحْتَاجُ إِلَى تَوْفِیقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ» گفت: مؤمن برای اینکه مسیر ایمان را طی کند و استکمال ایمانی پیدا کند به سه چیز احتیاج دارد؛ اول توفیق خدا، دوم اینکه از درون خودش عامل پنددهنده و هشداردهندهای داشته باشد و سوم اینکه نسبت به کسانی که از بیرون او را نصیحت میکنند حالت پذیرش داشته باشد.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم در تبیین ارتباط این سه عامل، به بیان ویژگیهای افعال اختیاری پرداخت و گفت: برای انجام افعال اختیاری سه نوع عامل نیاز است؛ انسان در دستهای از این عوامل هیچ اختیاری ندارد. این عوامل را خداوند حتی گاهی قبل از تولد انسان فراهم میکند. برای به دستآوردن این عوامل انسان خود هیچ تلاشی نکرده است و به دست آوردن آنها در اختیار او نیست. این عوامل با اینکه اختیاری نیست باید باشد تا انسان از آنها استفاده کند و بتواند راه صحیحی را بپیماید.
وی دسته دوم عوامل را انگیزههای درونی معرفی کرد و گفت: انسان برای پیمودن راه حق به انگیزه درونی نیز نیاز دارد. بسیاری از کارهاست که انسان میداند خوب است، ولی انگیزهای برای انجام آن ندارد و بالطبع آنها را انجام نمیدهد.
استاد فلسفه و تفسیر قرآن حوزه و دانشگاه دسته سوم عوامل را تقویت بیرونی دانست و در تبیین ارتباط عوامل درونی و بیرونی گفت: غالبا عامل درونی به تنهایی کافی نیست و به کمکهای بیرونی نیز نیاز است. بسیاری از اوقات انگیزهای در درون انسان هست، ولی شرایط محیط بهگونهای نیست که برای آن کار تشویق شود، اما اگر شرایط بهگونهای باشد که در آن راه دیگران را همراه خود ببیند، عامل درونی تقویت میشود و به آن کار میپردازد.
عضو مجلس خبرگان رهبری در جمعبندی اسباب انجام فعل اختیاری با توجه به حدیث منقول از امام جواد علیهالسلام گفت: در روایت از اسباب غیراختیاری با عنوان «توفیق من الله» یاد شده است؛ همان چیزهایی که در اختیار انسان نیست و خداوند فراهم کرده است. همچنین از عامل درونی به «واعظ من نفسه» تعبیر شده است که اگر این عامل نباشد هرچه اسباب هم فراهم باشد فرد استفاده نمیکند. این عامل در اختیار خود انسان است و جبری نیست. این دو عامل وقتی با تقویت بیرونی همراه شود غالبا تأثیر خود را میبخشد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی با اشاره به کاربرد واژه توفیق در آیات، به پاسخ به پرسشی درباره توحید افعالی و ارتباط آن با اختیار، اراده و فعالیت انسان پرداخت و گفت: به یک شکل این سؤال مطرح میشود که آیا در عالم غیر از اراده خداوند چیز دیگری هم مؤثر است یا اینکه همه چیز تنها به اراده خداست و چیزی بدون اراده خدا واقع نمیشود؟ آیا یک اراده حاکم است یا ارادههای دیگری نیز هست و اگر ارادههای دیگری نیز هست با اراده خدا چه نسبتی دارد؟
استاد فلسفه و تفسیر قرآن حوزه علمیه قم با اشاره به اهمیت این مسئله، ریشه مسایل مربوط به قضا و قدر و جبر و تفویض را این مسئله دانست و با اشاره به روایت دیگری از امام جواد علیه السلام گفت: حضرت در پاسخ نامه واسطهای که قرار بود هدایایی را از طرف مردم خدمت ایشان برساند ولی در بین راه سارقان آنها را از او ربوده بودند، فرمود: از نعمتهایی که خدا به ما میرساند با شادی و قدردانی استفاده میکنیم، ولی اگر خداوند چیزهایی را از ما بگیرد مطمئنیم که اجر و حسنهاش را برای ما حفظ خواهد کرد.
وی افزود: اموال را دزدها ربودهبودند، ولی حضرت فرمودند اگر خداوند نعمتی را از ما بگیرد ما نگران نیستیم؛ زیرا اجرش را به ما خواهد داد. این تعبیرات زیاد است. در آیات قرآن نیز حتی حوادث طبیعی گاهی به امور طبیعی، و گاهی به خدا نسبت داده میشود. حتی گاهی برخی از اعمال در آیهای به خداوند و در آیه دیگر به شیطان نسبت داده میشود. حال این پرسش مطرح میشود که بالاخره این مسایل کار کیست؟ خدا یا دیگران؟
حضرت آیتالله مصباح یزدی در پاسخ به این پرسش هر دو انتساب را درست دانست و افزود: اما باید هر دو را معنا کنیم. این پاسخ به این معنا نیست که خدا در عرض فاعلهای دیگر در انجام عملی نقش دارد؛ این شرک است. هیچ کس در عرض خداوند کارهای نیست.
استاد اخلاق حوزه و دانشگاه با ذکر یک مثال، این رابطه را رابطه طولی دانست و خاطرنشان کرد: در این صورت نسبت عمل به هریک از علل طولی آن عمل، صحیح است. هر چه در عالم است از خداست چون هرچه وجود دارد، وجودش از خداست، اما این بدان معنا نیست که وسائطی در کار نیست و آنها مسئولیتی ندارند یا اگر کار خیری داشتند سزاوار تشکر نیستند، بلکه با اینکه اصل عمل از خداست، نسبت عمل به واسطهها نیز نسبت صحیحی است و مسئولیت آنها محفوظ است، افزون بر اینکه وظیفهای که ما نسبت به آنها داریم نیز پابرجاست.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به روایت «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» بر وظیفه شکرگزاری از وسایط تاکید کرد و گفت: لازمه ایمان این است که برای همه چیز در همه حال نوعی نسبت نهایی با خداوند قائل باشیم، اما این بدان معنا نیست که به چیزهای دیگر توجه نکنیم و هیچ عامل دیگری را مؤثر ندانیم، بلکه عوامل دیگری نیز هستند که به اذن الله مؤثر هستند.
وی با اشاره به قدرت بیانتهای خداوند گفت: اگر خداوند بخواهد خیری را به انسان برساند، کسی نمیتواند جلوی او را بگیرد. کار کار اوست و از هر راه و به دست هر کس که مصلحت بداند اجرا میکند. او در نمیماند و به این اسباب نیازی ندارد.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به تغییر وظایف نسبت به شرایط مختلف گفت: در مقام مناجات با خدا، باید در همه چیز سر و کارمان را با خدا بدانیم و توجه داشته باشیم که منشأ اصلی همه قدرتها اوست، اما در مواردی نیز ما با مخلوقات و وسائط روبهرو هستیم و نسبت به آنها نیز وظایفی داریم. مقام توبه و استغفار این است که انسان گناهان را به خودش نسبت بدهد، اما درباره خوبیها بگوید خدایا اگر تو این نعمتها را به من نداده بودی من چگونه میتوانستم به خوبیها بپردازم. البته هر دو نسبت نیز صحیح است، اما باید ببینیم این مقام اقتضای توجه به کدام مراتب را دارد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در ادامه به فرمایش دیگری از امام جواد علیهالسلام چنین استناد کرد: طبق نقلی امام همراه ساربانی به کوفه رفتند و امام مبلغ چهارصد دینار که مبلغ بسیار زیادی است، به او دادند. ساربان به طمع افتاد و درخواست مبلغ بیشتری کرد. حضرت فرمودند: لاینقطع المزید من الله الا ان ینقطع الشکر من العباد.
وی در توضیح کلام امام گفت: حضرت با این کلام اشاره کردند که همین مبلغ هم برای کار تو بسیار زیاد است، افزون بر اینکه همین هم نعمت خداست و از آنجا که قدردانی نکردی، استحقاق بیشتری نداری، اما اگر بعد از این هم شکر نعمتهای خدا را به جا نیاوری، نعمت خدا قطع میشود. بنابراین برای این که ما شکر نعمتهای خدا را به جا بیاوریم باید اول هر خوبی را از او بدانیم، حتی اراده خیری که در ما پیدا میشود بگوییم خدایا تو این اراده را به ما دادی و تا اینجا هم انسان باید خودش را مدیون خدا بداند تا خدا توفیق بدهد که انسان باز هم این کار خیر را اراده کند و انجام بدهد.
استاد فلسفه و تفسیر قرآن حوزه علمیه قم اولین مرتبه شکر را همین دانست که انسان به زبان اقرار کند که خدایا این کار خوب من نیز از توست. وی اندیشه قارون را در مقابل این رویکرد دانست و گفت: وقتی به قارون گفتند مقداری از این نعمتهایی که خدا به تو داده برای آخرت خودت صرف کن! گفت: إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِی؛ من خودم زحمت کشیدم، و با علم خودم به دست آوردم. متأسفانه ممکن است مراتبی از این حالت در ما هم پیدا بشود و وقتی کار خوبی کردیم، بگوییم: بله! خدا سر جای خودش که توفیق داد، اما من هم زحمت کشیدم، درسش را خواندم، شکنجهاش را دیدم و زندانش را رفتم. البته خدا بالای سر همه هست، اما من زحمت کشیدم و اگر من نبودم و این کار را نکرده بودم، انقلاب پیروز نمیشد و به این جا نمیرسید!
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: انسان باید در مقابل خدا خودش را صفر ببیند؛ البته غیر از این هم نیست. مگر ما چیزی از خودمان داریم؟! اگر چیزی داریم همان است که او به ما داده است. بنابراین وقتی با خدا روبهرو هستیم باید از همه عوامل دیگر صرف نظر کنیم. اما در مقام عذرخواهی و استغفار باید تمام توجهمان این باشد که عیبها از ماست. خداوند خوبیها را داده است، اگر نقصی هست، برای این است که من سوءاستفاده کردهام. همچنین در ارتباط با وسایط باید به هر کدام متناسب با شأن خودشان کار را نسبت بدهم و از او قدردانی کنم و وظیفهای که دارم انجام بدهم.