به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در جمع پاسداران لشگر 17 علی ابن ابیطالب (ع) قم، با اشاره به انواع ارتباطات انسانها با یکدیگر اظهار داشت: ارتباطاتی که بین انسانها برقرار میشود، گاهی دارای یک منشأ طبیعی است. ارتباط پدر و مادر با فرزند و محبت نسبت به وی و لذت بردن از حرکات فرزند و رشد وی، از همین نوع ارتباط است.
علامه مصباح یزدی با اشاره به آیهای از قرآن کریم، ادامه داد: علیرغم اینکه چنین رابطهای بین فرزند و والدین وجود دارد، ممکن است شرایطی پیش بیاید که پدر از فرزند خود فرار کند و حاضر به عذاب شدن فرزند به جای خود باشد؛ این نشان میدهد قرار نیست همه روابط طبیعی که در این عالم است، در عالم ابدی هم برقرار بماند.
وی با اشاره به نوع دیگری از ارتباط اظهار داشت: گاه انسان با دیگری ارتباطی روحی برقرار میکند و نه تنها در دنیا حاضر است همه منافعش را فدای وی کند، بلکه به این توجه دارد که چگونه این ارتباط را تقویت کند که در عالم ابدی نیز قطع نشود. گاه از چنین رابطهای به عشق نیز تعبیر میکنند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه به قدری چنین محبت روحی و الهی در آیات، روایات و سیره بزرگان دین ما وجود دارد که میتوان کتابها درباره آن نوشت، خاطر نشان کرد: تعبیرات عجیبی در مناجاتهای مختلف درباره محبت و عشق به خداوند آمده است و حیف است که انسان عمری را در مکتب اهل بیت (ع) به سر برده باشد و از این امور استفاده نکند.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان خاطرهای از سفر خود به آمریکا و سخنرانی برای اسقفها و کشیشها و راهبههای مسیحی اظهار داشت: بنده فرازهایی از دعای عرفه امام حسین (ع) را برای آنها خواندم و اندکی درباره آن توضیح دادم. برخی از پیرمردهای اسقف اشک شوق از چشمانشان جاری شد و این آیه شریفه قرآن به یادم آمد که: وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ یسْتَكْبِرُونَ؛ وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْینَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ... .
وی افزود: وقتی که یک مسیحی از دعای امام حسین (ع) اشک شوق بریزد و بهره ببرد، آیا جفا نیست که ما خود را از مناجاتهایی که در اختیارمان قرار گرفته، محروم کنیم؟
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه چنین فطرت و استعدادی در انسانها برای ارتباط عاشقانه با خداوند وجود دارد، ادامه داد: هر چند عوامل فطری برای این کشش و توجه به معنویات و کمالات در انسانها وجود دارد، اما بالاخره میدانیم که کششهای حیوانی و هوای نفسانی هم در مقابل آن وجود دارد و ویژگی انسان این است که بین کششها قرار گیرد تا خود انتخاب کند. اصلا وجود این کششهای متضاد در انسان، سبب رسیدن به انسانیت است؛ اگر این کششهای متضاد نبود، یا انسانها مانند ملائکه بودند و یا مانند حیوانات.
وی جنایتهای جانیان در طول تاریخ را ناشی از کششهای حیوانی و هواهای نفسانی دانست و افزود: امروز نیز جنگی که در عالم توسط آمریکا و صهیونیستها و عمال آنها در حال وقوع است، به خاطر کششهای سلطه جویانه است که میخواهند بر عالم سیطره داشته باشند و البته از آن جا که اسلام را مانع خود میدانند، میخواهند اسلام ناب را از بین ببرند.
این فیلسوف و متفکر اسلامی با اشاره به لزوم تناسب این کششهای متضاد در انسان ادامه داد: بین کششهای مادی و کششهای الهی و هم چنین عوامل خیر و عوامل شر، باید نوعی تناسب وجود داشته باشد، در غیر این صورت، اگر یکی از این کششها غالب باشد، زمینه انتخاب کمرنگتر میشود؛ از این رو، باید مقرراتی وجود داشته باشد که بر اساس آن رفتارهای انسانها تنظیم شود و از نظر خداباوران، این قواعد همان احکام دین و شریعت است.
وی با اشاره به اینکه قدم اول، شناخت دین است، ادامه داد: تا فرد، دین را نشناسد نمیتواند به احکام آن عمل کند؛ لذا اولین وظیفه انبیاء و پیروان آنها، شناخت و شناساندن دین به دیگران بوده است؛ وگرنه فساد غالب شده و زمینهای برای انتخاب و رشد و کمال باقی نخواهد ماند. به همین دلیل در جامعه باید نهادی وجود داشته باشد که متصدی تبلیغ دین باشد.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه شناخت دین، لازم است، اما کافی نیست، ادامه داد: باید یک سری امور تربیتی نیز در دستور کار قرار گیرد و لذا علاوه بر آموزش، پرورش هم نیاز است. به عنوان نمونه، اگر افرادی صرفا بدانند دخانیات برای انسان ضرر دارد، کفایت نمی کند، بلکه باید یک سری کارهای تربیتی انجام شود تا کودکان از همان ابتدا، هیچ تمایل و رغبتی به دخانیات نداشته باشند و از آن تنفر داشته باشند.
وی با اشاره به اینکه انسان انتخابگر است، ادامه داد: همیشه ـ حتی در صورت وجود آموزش و تربیت صحیح ـ افرادی وجود داشته و دارند که ارزشهای یک جامعه را زیر پا میگذارند و مرتکب تخلف میشوند؛ لذا جامعه علاوه بر نهاد آموزش و نهاد پرورش، به نهاد مدیریت نیز نیاز دارد تا با افرادی که تخلف میکنند برخورد کند و ضمانت اجرای قواعد و ارزشهای جامعه را بر عهده بگیرد.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه سستی و نقص در هر یک از نهادهای آموزش، پرورش و مدیریت، به هدف اصلی جامعه، لطمه میزند، ادامه داد: هدف اصلی برای کسانی که دین را پذیرفتهاند، صرفا ارضای خواستههای مادی نیست، بلکه سعادت اخروی، تکامل و قرب به خداست. کسی که بندگی خدا کرده و به کمال رسیده باشد، حتی برکاتش در خودش منحصر نمیشود؛ لذا فردی مانند حضرت معصومه (س)، وقتی در قم دفن میشود، حتی زیارت آرامگاهش موجب حل مشکلات دنیوی و اخروی میلیونها نفر میشود.
وی اظهار داشت: برنامه ایدهآل و آرمانی برای یک جامعه اسلامی این است که باورهای اسلامی، آموزش داده شود و ارزشهای اسلامی مورد تربیت و پرورش و دلبستگی قرار بگیرد و اجرای احکامش با وجود متخلفین، ضمانت شود و حکومت تضمین کند که آن ارزشهای مهم و واجب حتما اجرا شود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به امام (ره) اظهار داشت: نمونه عینی کسی که در این مسیر زحمت کشید، امام (ره ) است و اگر کسی امام (ره) را ندیده و درک نکرده است، نسخه کامل ایشان را در مقام معظم رهبری (مدظله) میتواند درک کند که در نور، صفا، دلسوزی، حلم، گذشت و سعه صدر، ممتاز هستند. خدا میخواهد همه چنین تربیت شوند و همه با یک نقطه ارتباط پیدا کنند، و آن نقطه خداست که اصل هستی و همه ارزشهاست.
وی با اشاره به اینکه عالم هستی مانند یک تابلوی زیباست که باید نقش خودمان را در آن پیدا کنیم، ادامه داد: یک تابلوی زیبا از رنگهای گوناگونی تشکیل شده است که از سفید تا سیاه را شامل میشود که شاید برخی از رنگها به تنهایی جاذبه نداشته باشد، اما در مجموع زیباست و این تابلوی جامعه ایدهآل اسلامی است. ما باید ببینیم کجای این تابلو قرار گرفتهایم و ظهور ما چگونه باید باشد. لذا باید تناسب و انسجام رعایت شود. اگر انسجام باشد، سیاه و سفید در کنار هم زیبا هستند، اما اگر پراکنده باشند و ارتباط حاصل نشود، نتیجه مناسب نخواهد داشت و گاهی ضرر هم خواهد داشت.
آیت الله مصباح با بیان اینکه هر فرد و گروه از جامعه باید موقعیت خودش را تشخیص دهد، ادامه داد: همه عالم در واقع یک تابلوی زیبا و به عبارت بهتر نظام احسن است. هر چند سیاهی هم دارد، اما حتی همان سیاهی، در جای خودش به تابلو، زیبایی بخشیده است. همه عالم هستی از ابتدا تا پایان آن، توسط دست الهی خلق شده که بسیار زیباست. اما چون ما نمیتوانیم آن را بطور کامل ببینیم، ایراد میگیریم که چرا سیاهی هست. آری یک گل زیبا، خار هم دارد. نگریستن خار به تنهایی زیبا نیست، اما وقتی به تصویر کامل نگاه کنیم، میتوانیم زیبایی آن را ببینیم.
وی افزود: در داستان کربلا، اگر شمر و یزیدی وجود نداشتند، زیباییهای امام حسین (ع) به صورت کامل، دیده نمیشد. آری کشتن و کشته شدن یک طفل شش ماهه بسیار قبیح و جانکاه است، اما اگر این نبود، عشق امام حسین (ع) نسبت به خدا که حاضر است در راه او این شش ماهه را نیز بدهد، مشخص نمیشد. لذا این تابلوی هستی، نقطههای سیاهی مانند شمر و حرمله و یزید هم دارد؛ اما وقتی زینب (س) به تابلوی هستی به طور کامل نظر میکند، میگوید ما رأیت الا جمیلا.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به شرایط بعد از انقلاب، خاطر نشان کرد: ما در موقعیتی ممتاز از تاریخ واقع شدهایم؛ مقدمات این موقعیت تاریخی از هزاران سال تدریجا محقق شده تا ما به وجود بیاییم و این افکار مطرح شود و کسانی از هزاران فرسخ مسافرت کرده و به ایران بیایند تا عاشقانه این افکار را یاد بگیرند.
وی در پایان با بیان اینکه مردم دنیا تشنه حقیقت و معنویتاند، خاطر نشان کرد: امروز فضا آماده است و مردم دنیا نیز خواهان شناخت تفکر صحیح اسلام و انقلاب هستند. لذا باید به گونهای رفتار کنیم که بتوانیم جواب خدا را بدهیم. آیا کسی میتواند این گونه توجیه کند که چون زمانی برای انقلاب زحمت کشیده است، حالا باید از ثروت و مقام بهره ببرد.
گفتنی است این سخنرانی در تاریخ 1395/02/11 در جمع پاسداران لشگر 17 علی ابن ابیطالب (علیهالسلام) قم برگزار شد.