اهمیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر

اهمیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر

اسلام ملاک وحدت در جامعه اسلامی را ایمان به خدا می‌داند و از‌این‌روی بر افرادی که با این ملاک وحدت در جامعه حضور دارند، به گونه خاصی حساس است. این حساسیت به‌قدری است که هر فردی را در برابر فرد دیگر مسئول قرار داده است تا همگان به نقشی که در تشکیل جامعه دارند توجه کنند و به این وحدت خدشه وارد نشود. امر به معروف و نهی از منکر در اسلام چنین ماهیتی دارد و از‌این‌روی برای فرد مسلمان، این مفهوم بامعناست؛ اما در جامعه و فرهنگ غربی اصلاً چنین مفهومی مورد توجه نیست. در آن جوامع، حداکثر، دولت، آن هم به‌حد ضرورت که نیازهای جامعه را تأمین کند، مسئولیت دارد، و دیگر به هیچ مسئولیتی برای افراد در برابر یکدیگر معتقد نیستند. بالاتر از این، آنان بر این اعتقادند که حتی فرد حق ندارد در زندگی فردی دیگران ـ یعنی هر آنچه ضرر محسوسی برای دیگران ندارد ـ دخالت کند؛ بنابراین در ذهنیت فرهنگ غربی، نه‌تنها امر به معروف و نهی از منکر، ارزش مثبت ندارد بلکه امری منفی قلمداد می‌شود؛ یعنی آنچه در فرهنگ

اسلامی ما به‌منزله تکلیف واجب و گاهی بزرگ‌ترین واجبات نامیده می‌شود، در فرهنگ غربی نه‌تنها واجب نیست، بلکه مذمت هم می‌شود؛ زیرا این کار، از نگاه آنان، دخالت در امور دیگران است.

در جامعه اسلامی، مسلمانان موظف‌اند در برابر یک حرکت ناهنجار اجتماعی از دیدگاه ارزش‌های اسلامی، به نام منکر، حساس باشند و تکلیف خود را دراین‌زمینه انجام دهند. بر اساس آیین اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، در کنار فرایضی همچون روزه، حج، نماز و جهاد، از فروع دین شمرده می‌شود؛ بنابراین امر به معروف و نهی از منکر جزء ضروریات دین اسلام است. اما این در فرهنگ غربی هیچ معنا ندارد و حتی دارای ارزش منفی است. در جامعه غربی، اگر کسی مشروبات بنوشد و مست کرده، عربده بکشد، کسی حق ندارد او را از این کار نهی کند. اگر هم کسی تذکر دهد، فرد مقابل، او را از دخالت در امور خودش بر حذر می‌دارد و این امرونهی را منافات با آزادی خویش می‌پندارد. البته اگر کار بدانجا بکشد که آزاد گذاشتن فرد منجر به هرج‌ومرج و به مخاطره افتادن زندگی دیگران شود، مقرراتی برای کنترل چنین افرادی وضع می‌کنند.

اسلام، درست، نقطه مقابل دیدگاه مرسوم در غرب را پی می‌گیرد و بر آن است هر فردی در برابر فرد دیگر، و نیز هر جامعه‌ای در برابر فرد، یا جامعه دیگر هر رهبر و پیشوایی در برابر افراد، و همچنین افراد در برابر رهبر و پیشوای خود مسئول‌اند. این مسئولیتی یکپارچه، همگانی و متقابل است. درواقع، همچون رابطه ارگانیک اندام‌های بدن، در میان

اجزای جامعه نیز پیوستگی وجود دارد. همان‌گونه که تمام قسمت‌های بدن، در زمان گرفتاری، سهیم‌اند و از سهم خون خود کم می‌گذارند تا عضو آسیب‌‌دیده ترمیم شود، در جامعه اسلامی نیز چنین رابطه‌ای وجود دارد و مهم این است که این ارتباط و همیاری تنها درزمین? امور مادی نیست، بلکه، مهم‌تر از آن، درزمین? امور معنوی است.

پس در اسلام فرد در برابر رفیق، همسایه و جامعه، هم در امور مادی و هم در امور معنوی، مسئول است؛ بنابراین اگر کسی همسایه‌اش گرسنه و خودش سیر باشد، مسئول است و شرعاً وظیفه دارد غذای خود را با او تقسیم کند. بر اساس بینش و تربیت اسلامی، ارتباط و مسئولیت افراد در مسائل مادی حائز اهمیت است. در مسائل اجتماعی نیز اگر کسی شاهد بی‌سبب ریخته شدن آبروی مؤمنی باشد، باید از او در برابر اتهامات دفاع کند. بالاتر از همه اینها، مسئله ارزش‌های دینی و مذهبی است. اگر کسی در جامعه اسلامی دچار ناهنجاری می‌شود و خود را به گناه آلوده می‌سازد، باید دست او را گرفت و اجازه نداد که گناه دامان او را به‌کلی بگیرد.

برخی با نادیده گرفتن ماهیت واقعی امر به معروف و نهی از منکر، تحت تأثیر فرهنگ الحادی غرب، این فریضه را دخالت در امور شخصی دیگران تصور کرده‌اند و می‌کوشند مفاهیمی را به‌منزله ارزش در جامعه مطرح سازند تا دیگر جایی برای توجیه امر به معروف و نهی از منکر باقی نماند. آنان آنچنان در رسانه‌های مختلف و با تدوین مقالات در روزنامه‌‌ها و نشریات یا ایراد سخنرانی، تبلیغات به راه می‌اندازند تا به مردم القا کنند که دخالت کردن در امور اعتقادی، ارزشی و اخلاقيِ

دیگران فضولی در کار آنان و عملی ناپسند است. نتیجه آن می‌شود که اگر کسی هم تذکری دهد او را از دخالت در کار دیگران منع می

کنند و در واقع، امر به معروف به صورت منکری درمی‌آید که باید از آن جلوگیری کنند! از‌این‌روی کسانی به خود جرئت خواهند داد تا در پارک‌ها مشروب مصرف کنند و از مستی با شیشه مشروب به جان هم افتند. آن‌گاه زمانی فرا خواهد رسید که يَقْتُلُونَ الِّذِینَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ؛(1)«مردمی را که امر به عدالت می‌کنند به قتل می‌رسانند».(2)