پیرامون شخصیت وجودى و مقام معنوى فاطمه مرضیه (علیها السلام) بسى كتابها نگاشته شده و فراوان سخنها رانده شده است؛ اما گویا اگر هزاران برابر آن نیز از قلمرو ذهن و اندیشه بشر به درآید و صورت گفتار یا نوشتار پذیرد، باز قطرهاى باشد از اقیانوس بىكرانه فضیلتهاى حضرتش.
آرى، اوج اندیشه اندیشمندان عالم را در غواصى به ژرفناى اقیانوس ناكرانمند كوثر، جز حیرانى و شیفتگى چارهاى نیست:
وهم، به اوجِ قُدسِ ناموس الاه، كى رسد؟ *** فهمِ كه نعتِ بانوى خلوت كبریا كند؟(1)
مگر آنكه الهامات ویژه الهى یارىگر اندیشهها و ناطقهها گردد تا بتوان قطرهاى روحفزا از زلال بىمثال كوثر چشید و بر كام تشنه جانها چشانید:
ناطقه مرا مگر روح قُدُس مدد كند *** تا كه ثناى حضرت سیده نسا كند.(2)
جایى كه عارفى چون حضرت امام، با آن عظمت علمی و مقام معنوىاش، از درك حتى گوشهاى از مقامات حضرت زهرا(علیها السلام) اظهار عجز و ناتوانى میكند(3) و قلمرو خیال و عقل بشر را بسى فروتر از قُله قدر و منزلت حضرتش معرفى مینماید، از دیگران چه برخواهد آمد:
آنجا كه عقاب پر بریزد *** از پشه لاغرى چه خیزد؟!
1و2. محمد حسین غروى اصفهانى، دیوان: ص 39.
3. مجموعه كامل فرمودههاى حضرت امام خمینى رضوان اللّه تعالى علیه درباره حضرت زهرا (علیها السلام)، به صورت موضوعى و تحت قالب و نظمى نُوین، در پیوست شماره 1 همین كتاب به محضر همه دوستداران و دلسپردگان آن حضرت، تقدیم شده است.
فاطمه زهرا(علیها السلام) زنى است كه افتخار خاندان وحى بوده، چون خورشیدى بر تارك اسلام عزیز میدرخشد؛ زنى كه فضایل او همطراز فضایل بىنهایت پیامبر اكرم و خاندان عصمت و طهارت بوده است.
هر كسى با هر بینشى درباره او گفتارى دارد، اما احدى از عهده ستایش او برنیامده است؛ چرا كه احادیث رسیده از خاندان وحى به اندازه فهم مستمعان بوده است كه دریا را در كوزهاى نتوان گنجاند، و دیگران هر چه گفتهاند به مقدار فهم خود بوده است؛ نه به اندازه مرتبت او.(1)
و چگونه درك و توصیف عظمت فاطمه براى احدى ممكن و میسور باشد، در حالى كه او به اوج مقام فناى فىاللّه رسیده، محو در اسما و صفات الهى گردیده و مظهر تام جمال و جلال خداوندى گشته است:
كیست زهرا؟ مظهر كلّ الجمال *** كیست زهرا؟ مظهر كلّ الجلال
كیست زهرا؟ عاشق ذات خدا *** مظهر اسماء و اوصاف خدا.(2)
از اینروى پىبرى به كُنه ذات فاطمه لاهوتى، به همان اندازه بعید و دستنایافتنى است كه آگاهى از ذات ربوبى. و همین است رمز این فرموده امام صادق(علیه السلام) كه درك كنهِ صفات پیامبر، امامان و مؤمنان حقیقى را، همطراز درك كنهِ صفات خداوند، ناممكن و دستنایافتنى معرفى میفرمایند:
خلایق از پىبرى به كنهِ صفت خداوند ناتوانند و همانسان كه یاراى رسیدن به گوهر صفت خدا را ندارند، از دریافت ژرفاى صفت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیز عاجزند و همچنان كه از پىبرى به كنهِ صفت پیامبر عاجزند، از درك ژرفاى صفت امام نیز بىبهرهاند و همانگونه كه امام را چنانكه باید نمیتوانند شناخت، از شناخت حقیقت مؤمن نیز چنانكه باید، ناتوانند.(3)
1. ویراسته قسمتى از پیام حضرت امام(رحمه الله) در تاریخ 1359/02/15. صحیفه نور: ج 12، ص 72.
2. محمدرضا ربانى، آیینه ایزدنُما: ص 191.
3. الامام صادق(علیه السلام): لایَقْدِرُ الخلایقُ على كُنْهِ صِفَةِ اللّهِ عزّوجلّ، فَكَما لا یَقْدِرُ على كُنْه صِفَة اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَكَذلِكَ لایَقْدِرُ على كنه ِ صفَةِ رَسُولِ اللّهِ وَ كَما لا یَقْدِرُ عَلى كُنه صِفَةِ الرَّسُول فَكَذلِكَ لا یَقْدِرُ عَلى كُنْهِ صِفَةِالاِمامِ و كَما لا یَقْدِرُ على كُنْهِ صِفَةِ الامامِ كَذلِكَ لایَقْدِرُ على كُنْه ِ صِفَةِ الْمُؤْمِنِ.
خرد آنگه تواند مدح او گفت *** كه ره جوید به ذات پاك داور
وجودش، اصل خلقت راست مقصود *** نُمودش، ذات بىچون راست مظهر.(1)
آرى، فاطمه «مجهولة القدر» است؛ همانگونه كه «مخفیّة القبر» است.(2) منزلت و قدر او مجهول و نهان است، همانسان كه تربت و قبر او مخفى و پنهان است. او، از آنروى فاطمه نامیده شده است كه مردمان از شناخت حقیقت او بسى جدا افتاده و دور ماندهاند؛ اِنَّما سُمِّیَتْ فاطِمَة، لِاَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِها.(3)
بارى، مقصود این نوشتار، تنها عرض ادب و ارادت به پیشگاه پرعظمت حضرت صدّیقه طاهره(علیها السلام) میباشد و بس؛ وگرنه برترین پایههاى اندیشه بشرى از رسیدن به ستیغ رفیع مقام معنوىاش بسى ناتوان و زیباترین كلمات در توصیف شأن والایش، بسى نارساست:
ما را كجُا به كوى تو ممكن بود وصول *** كانجا خیال را نَبُود قدرت نزول
در وصف ذات پاك و كرامات بىحدت *** گردیده نطق، الكن و حیران شود عقول.(4)
قم المقدسة
محمدباقر حیدرى
1. شعر از محمدحسین میرزانادرى، معروف به «امیرالشعراء». مناقب فاطمی در شعر فارسى،احمد احمدى بیرجندى: ص 56.
2. المخفیّة قَبْرُها، المجهولةُ قدرُها.
3. محمدحسین غروى اصفهانى، دیوان: ص 39.
4. شعر از میرزا محمد محیط قمی، ملقب به «شمس الفصحا». مناقب فاطمی در شعر فارسى: ص 78.