علامه مصباح: انقلاب، رهبری و جوانان مؤمن، بزرگ‌ترین نعمت‌های خدا برای این کشور هستند

علامه مصباح در پاسخ به سؤال یکی از نخبگان در خصوص برخی اختلافات نیروهای خودی و وظیفه آن‌ها در مقابل آن، اظهار داشت: من برای سخنی که می‌گویم، باید حجت شرعی داشته باشم؛ صرف این‌که حرفی بزنم که شما خوشتان بیاید اما نزد خدا حجتی نداشته باشم، صحیح نیست. در مسائل سیاسی، اعلم و حاذق‌ترین افراد برای همه ما معلوم است و وظیفه ما رجوع به مقام معظم رهبری است؛ در مسائل فردی فقهی نیز باید نظر اعلم را پذیرفت که همان مرجع تقلید است؛ اما در اختلافات بین خودی‌ها تا آن‌جا که امکان دارد باید احتیاط کرد و با هیچ یک مخالفت کامل نداشت، اما اگر کار به جایی رسید که مجبور به انتخاب یکی از طرفین شدید، برای انتخاب هر کدام، باید دلیل قطعی پیدا کنید که نزد خدا حجت باشد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت آیت‌الله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در جمع تعدادی از نخبگان کشور با اشاره به نعمت‌های عظیم الهی بر مردم ایران، به نعمت انقلاب اسلامی اشاره و خاطرنشان کرد: مهم‌ترین عاملی که می‌تواند از انحراف یک انقلاب، جلوگیری کند، وجود رهبری است که بتواند انقلاب را با همان اهداف و مقاصد مورد نظر بنیان‌گذار آن، پیش ببرد؛ عدم وجود چنین رهبری در برخی انقلاب‌های منطقه – که در ابتدا حرکت‌های خوبی در آن‌ها شروع شده بود – سبب انحراف آن‌ها شد.

آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به این‌که ترس چنین مسئله‌ای از اوایل انقلاب در ایران نیز وجود داشت، افزود: حقیقت این بود که امام(ره) سن‌شان بالا رفته بود و نمی‌توانستیم باور کنیم که بتوان کسی را پیدا کرد که به جای امام (ره)، این کشتی را به ساحل برساند؛ اما تصور عامیانه این است که گویا وقتی امام (ره) از دنیا رفت، روحش در قالب فرد دیگری ظهور کرد؛ گویا مقام معظم رهبری توان جدیدی پیدا کردند و یک جهش فوق العاده‌ای در ایشان به چشم می‌خورد. آمدن ایشان با این ویژگی‌ها، نگرانی بسیاری از دلسوزان را رفع کرد و برایشان ثابت شد که ایشان رهبری شایسته است.

وی با اشاره به این که نعمت وجود مقام معظم رهبری، یکی از بزرگترین نعمت های خدا بر ماست، ادامه داد: بنده گمان نمی‌کنم بتوانم شکر چنین نعمت عظیمی را ادا کنم.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، تحول ناشی از انقلاب در مردم و جوانان کشور را نعمت دیگری دانست که خداوند بر مردم ما ارزانی داشته است وگفت: قبل از انقلاب، شاید بهترین جوان‌ها کسانی بودند که نهایتا اهل نماز و روزه و علاقمند به سیدالشهدا‌علیه‌السلام بودند؛ اما این مسئله اصلا مطرح نبود که چه وظایف اجتماعی دینی بر عهده دارند، اما با وقوع انقلاب چنان تحول عظیمی در افراد پیدا شد که یک نوجوان سیزده ساله به مقامی می‌رسد که امام (ره) با آن عظمت می‌فرمایند: رهبر ما آن طفل سیزده‌ساله‌ای است که نارنجک به خود می‌بندد و زیر تانک می‌رود.

وی افزود: یک پسربچه سیزده‌ساله چه انگیزه‌ای باید داشه باشد که چنین کند؟ یک نوجوان که در اول زندگی است و هزاران امید برای زندگی و آینده خود دارد، چرا چنین کاری انجام می‌دهد؟ آری؛ این‌ها شبیه افسانه است. البته شاید عده‌ای فکر می‌کردند که این واقعه یک استثناء و اتفاق است و چنین تحولی در بین جوانان، فراگیر نبوده است؛ اما من به چشم خود نمونه‌های زیادی از این جوانان را دیده‌ایم. به راستی در کدام دوره از اسلام سابقه داشته است که بچه های ده – دوازده ساله عاشق شهادت باشند؟

آیت‌الله مصباح با بیان این‌که در مقابل این نعمات وظیفه شکرگزاری داریم، ادامه داد: خداوند متعال به ما نعمت می‌دهد تا در صدد شکرگزاری از او برآییم و با همین شکرگزاری به کمال و رشد برسیم. وقتی به همین نعمت‌های مادی نظر می کنیم، می بینیم واقعا شکرگزاری همین‌ها هم بر ما گران است، چه رسد به شکر نعمت‌های معنوی و نعمت هایی مانند انقلاب، رهبری و این جوانان پاک که نعمت‌های مادی در مقابل آن‌ها، چیزی نیست.

وی خاطر نشان کرد: بر اساس آن چه گفته شد باید توجه داشته باشیم که نعمت‌هایی که خداوند به ما داده است، نعمت‌هایی است که در طول تاریخ به انسان ها نداده و لذا ادای شکری بر ما واجب است که بر دیگران واجب نبوده است.

علامه مصباح یزدی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به این که حکمت خداوند اقتضا می کند که انسان‌ها شبیه هم نباشند و حتی دو پیامبر خدا نیز مثل هم نبوده‌اند، اظهار داشت: حکمت الهی اقتضا می‌کند که هر بنده‌ای، جلوه خاصی از خداوند متعال باشد؛ لذا همواره بین افراد جامعه، اختلافات متعددی وجود دارد؛ این اختلافات تا حدود زیادی قابل تحمل است، بلکه باید تحمل شود؛ اما سؤال مهم و اساسی این است تا چه مقدار باید با وجود این اختلافات سازش داشته باشیم و صلح کنیم؟

وی با اشاره به این‌که در این‌جا چند گرایش وجود دارد، ‌ادامه داد: یک گرایش می‌گوید با همه اختلافات باید صلح کرد؛ هر کس هر فکر و اعتقادی دارد، همان صحیح است و باید به همان عمل کند. روشن است که این گرایش صحیح نیست و اگر ما باور داریم که حق و باطلی وجود دارد باید ببینیم تا کجا با صلح و سازش از مرز حق خارج نمی‌شویم؛ لذا باید مرزی مشخص شود؛ این‌که این مرز چگونه تعیین می‌شود وظیفه ماست که برای آن فکر کنیم؛ حد اقل در بین مردم، شما نخبگان به خاطر این‌که از نظر استعداد خداوند نعمت بیشتری به شما داده است، وظیفه دارید که به این موضوعات مهم و اساسی فکر کنید.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم افزود: توصیه اول این است که با فکر و اندیشه صحیح، چارچوبی تهیه کرده و خط قرمزها را مشخص کنید که هم عقل و وجدان شما آن را بپذیرد و قانع شود و هم در پیشگاه الهی حجت داشته باشید؛ چرا که در تاریخ کمتر کسی وجود دارد که صراحتا بگوید می‌خواهم مردم را به راه باطل دعوت کنم؛ همه ادعا دارند که راه حق، همان است که آن‌ها می‌گویند. پس باید چارچوبی داشته باشید و در تعامل با دیگران بر اساس آن، عمل کنید.

وی ادامه داد: اگر بخواهیم کسی را به رفتار یا راه خاصی دعوت کنیم، باید برای آن حجتی نزد خداوند داشته باشیم؛  البته در این چارچوب مشخص شده،‌ باید بسیار انعطاف داشت و با اختلاف سلیقه‌ها کنار آمد؛ نمی‌توان توقع داشت همگان مثل من فکر کنند و هر آن‌چه من پذیرفتم، آن‌ها نیز بپذیرند.

این استاد اخلاق حوزه علمیه با اشاره به تکرار داستان شیطان در قرآن کریم، افزود: این داستان به وضوح به ما می‌فهماند که اگر کسی بخواهد بندگی خدا کند، باید ببیند خدا چه راهی را برای او مشخص کرده است و نمی‌توان در عبادت سلیقه خود را ملاک قرار داد. چرا که شیطان به خدا نمی‌گفت که تو را عبادت نمی کنم، بلکه می گفت به آدم سجده نمی‌کنم، اما عبادتی برای تو انجام می‌دهم که هیچ مخلوقی چنین عبادتی نکرده باشد! اما این عبادت مقبول خدا نیست؛ باید بفهمیم خدا چه عبادتی را از ما می‌خواهد.

وی افزود: اگر بخواهیم ببینیم خدا از ما چه می خواهد باید به کتاب خدا و مفسران کتاب او که همان اهل بیت‌علیهم‌السلام هستند، رجوع کنیم؛ لذا امام سجادعلیه‌السلام در دعا خود را تابع خواست خدا معرفی می‌کند، حتی اگر خدا جهنم را اراده کند.

علامه مصباح یزدی با اشاره به این‌که باید خودمان بندگی کرده و راه بندگی کردن را بیاموزیم و طبق سفارش قرآن به دیگران نیز توصیه کنیم، افزود: برای بندگی بهتر، باید نسبت به مسائل اصلی و اساسی، یقین پیدا کنیم؛ اما در مسائل فرعی در صورت عدم دسترسی به یقین، می‌توان به راه‌حل‌های ظنی که حجت باشند، مراجعه کرد؛ مانند بسیاری از احکام فقهی.

این مفسر قرآن کریم با اشاره به آیاتی از کلام الله مجید، خاطر نشان کرد: خداوند وعده داده است هرکسی کار خیری انجام دهد، بر ارزش کارش بیفزاید؛ هر کس نعمت‌های خداوند را شکر کند، خداوند بر نعمتش بیفزاید و هر کس برای خدا کار کرده و در صدد یاری خدا برآید، خداوند او را یاری کند؛ لذا بدانید اگر واقعا قصد بندگی خدا داشته باشیم، خداوند هم ما را یاری خواهد کرد.

در پایان مراسم نیز علامه مصباح در پاسخ به سؤال یکی از نخبگان در خصوص برخی اختلافات نیروهای خودی و وظیفه آن‌ها در مقابل آن اظهار داشت: من برای سخنی که می‌گویم، باید حجت شرعی داشته باشم؛ صرف این‌که حرفی بزنم که شما خوشتان بیاید اما نزد خدا حجتی نداشته باشم، صحیح نیست. در مسائل سیاسی، اعلم و حاذق‌ترین افراد برای همه ما معلوم است و وظیفه ما رجوع به مقام معظم رهبری است؛ در مسائل فردی فقهی نیز باید نظر اعلم را پذیرفت که همان مرجع تقلید است؛ اما در اختلافات بین خودی‌ها تا آن‌جا که امکان دارد باید احتیاط کرد و با هیچ یک مخالفت کامل نداشت.

آیت‌الله مصباح افزود: اما اگر کار به جایی رسید که مجبور به انتخاب یکی از طرفین شدید، برای انتخاب هر کدام، باید دلیل قطعی پیدا کنید که نزد خدا حجت باشد؛ چرا که شما در چنین امری می‌خواهید، وجه انتخابتان را به خدا نسبت دهید و بگویید چون راه توست، آن را انجام می‌دهیم؛ از این‌رو این انتخاب خیلی مهم است و باید برای انتخاب یکی از دو طرف، حجت قطعی و البته  به دور از احساسات و حب و بغض‌های شخصی داشته باشید.

گفتنی است دیدار جمعی از نخبگان کشور با علامه مصباح یزدی، هشتم آذرماه سال جاری در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) برگزار شد.

آخرین محتوای سایت

تحصیلات دینی خواهران؛ ضرورت‌ها و موانع
بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی سیّدنا محمّد وآله الطّاهرین...
القرآن الكريم دواء أصعب الأمراض
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله ربّ العالمين وصلّى الله على سيّدنا محمّد وآله الطاهرين. اللهُمّ...
کتاب صوتی «بدرود بهار» منتشر شد.
در واپسین روزهای ماه مبارک رمضان، کتاب صوتی «بدرود بهار» در پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت‌آیت‌الله...