صوت و فیلم

صوت:

کفر در کمین آلودگی به گناه

در ديدار با جمعی از علمای کويت و بحرين
تاریخ: 
يكشنبه, 25 آبان, 1393

سلام علیکم سماحه الشیخ. نحن سعداء باللقاء بکم. شیخنا نرید ان نستفید منکم. ما هی عوامل الثبات على المبادئ فی ظل موجات التشکیک خصوصا فی ما یتعلق بولایه الفقیه والاسلام المحمدی الاصیل؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

به برادران عزیز خوش‌آمد عرض می‌کنم و خوش‌وقتم از اینکه شما عزیزان را زیارت می‌کنم و دعا می‌کنم که در راهی که مرضی خدا و اهل‌بیت است همواره موفق باشید. در پاسخ سؤال شما یک بحث کلی را عرض می‌کنم که در موارد دیگر هم می‌تواند راهگشا باشد.

بهترین راه برای پایداری عقیده و تثبیت ایمان

اصولاً در هر کاری که سروکار با اعتقادات و ملکات و عادات رفتاری دارد دو عامل نقش اساسی دارد؛ یک پایه تثبیت عقاید و اخلاق، مسائل معرفتی و شناختی است یعنی آدم چیزهایی را باید یاد بگیرد و مورد توجه قرار بدهد. ما برای اینکه عقیده اسلامی یا عقاید شیعی‌مان را تقویت کنیم باید معلومات‌مان را درباره این عقاید گسترش بدهیم و عمق ببخشیم. پس وظیفه هر انسانی که طالب تثبیت عقایدش است این است که همواره سعی کند معلوماتش را در آن زمینه‌ها افزایش بدهد، بیشتر کند و توسعه بدهد، با مطالعات، با بحث‌های علمی، با حضور در جلسات فکری و بحث‌های دینی، زمینه گسترش معلوماتش را فراهم بکند ولی این تنها کافی نیست. بسیار کسانی هستند که در یک زمینه‌ای اعتقاداتی داشتند و مطالعاتی کردند ولی رفتار و محیط‌شان به گونه‌ای بوده که عوامل سوء و مخرب بر آن‌ها غالب شده است. در قرآن کریم آیه‌ای داریم که یک مصداق بارز این مطلب را بیان می‌کند و آن آیه شریفه این است که ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِؤُون؛[1] یعنی کسانی ابتدا ایمان و عقاید صحیحی داشتند ولی در اثر ابتلا به گناهان و کارهای زشت تدریجاً آن عقایدشان ضعیف شد و نهایتاً منجر به کفر شد. این آیه دلالت می‌کند بر اینکه آلوده شدن به گناه، نه‌تنها آثار بد عملی را به بار می‌آورد و بالاخره انسان را جهنمی می‌کند بلکه عقایدش را هم تضعیف می‌کند و گاهی عقاید صحیحش را تبدیل به کفر می‌کند!

یک مثال ساده را می‌توانیم مورد توجه قرار بدهیم؛ انسان با یک کسی رفاقت می‌کند، امور خوب و زیبایی را از او شناسایی می‌کند، اخلاق و رفتار خوبی را از او می‌پسندد و با او رفیق می‌شود. به دنبالش یک وقت است که وظایف رفاقتش را رعایت می‌کند به او احترام می‌کند، هدایایی را به او می‌بخشد، به زیارتش می‌رود، این‌ها باعث این می‌شود که آن محبت افزایش پیدا کند ولی یک وقت است که برعکس، با اینکه او را دوست داشت ولی زمینه‌ای فراهم می‌شود که دیگر از او کناره‌گیری می‌کند و وظایف دوستی‌اش را انجام نمی‌دهد، کم‌کم طوری می‌شود که آن محبت از بین می‌رود و حتی گاهی ممکن است تبدیل به دشمنی بشود.

ما شیعیان افتخار ‌داریم و خدا را شکر می‌کنیم که از محبت اهل بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین بهره‌مند هستیم اما اگر به تدریج رفتارهایی بکنیم که با این محبت سازگار نیست یا اینکه شبهاتی را بشنویم و مطالعه کنیم که باعث شک و شبهه در شناخت آن‌ها بشود ممکن است این محبت کم‌کم ضعیف بشود و خدایی نکرده یک وقت به‌کلی از بین برود.

همه ما در همین ایام محرم آزمایش و تجربه کردیم، حضور در جلسات عزاداری، گریه کردن برای سیدالشهدا، اظهار عداوت کردن نسبت به دشمنان و قاتلین اهل‌بیت باعث این شده که محبت ما در همین مدت افزوده شده، عشق ما به اهل‌بیت بیشتر شده اما اگر فرض کنید کسانی در این مدت در یک کشور کافری بودند که اصلاً اسمی از امام حسین نمی‌شنیدند و در جلسه‌ای شرکت نمی‌کردند همان محبت قبلی‌شان هم ضعیف می‌شد و کم‌کم ممکن بود از بین برود. پس نتیجه می‌گیریم که برای تقویت هم عقایدمان و هم ملکات اخلاقی‌مان دو تا عامل را باید رعایت کنیم؛ یکی اینکه سعی کنیم معلومات‌مان را بیشتر کنیم و یکی اینکه سعی کنیم رفتاری مناسب با آن عقاید و ملکات داشته باشیم. یکی اینکه کاری کنیم که معرفت‌مان را نسبت به آن‌ها زیاد کنیم و یکی هم اینکه رفتارمان را مناسب با آن‌ها انجام بدهیم، کاری نکنیم که آن‌ها بدشان بیاید، مرتکب گناه نشویم. این یک قاعده کلی است که در همه امور روحی جاری است، چه در زمینه عقاید و چه در زمینه اخلاق، آن قاعده هم این است که ما در دو جهت باید کار بکنیم یکی معلومات‌مان را اضافه کنیم و یکی رفتارمان را مناسب قرار دهیم.

نقش اثرگذار مداحان در توسعه و ترویج فرهنگ دینی

ما هی نصائحکم لمداحی اهل ‌البیت علیهم السلام خصوصا فی ظل الکثیر من موجات البدع والغلو فی اهل البیت علیهم السلام و بعض ما ینصب للشعائر مما یسیئ لمذهب اهل البیت علیهم‌السلام؟

حقیقت این است که مداحین و مرثیه‌خوان‌ها و اهل منبر به‌طورکلی نقش عظیم و تأثیر بسیار بزرگی در توسعه معارف اهل‌بیت و تقویت ایمان مردم دارند و این مقام بسیار مهمی است که باید قدرش را بدانند. بنده خودم عرض می‌کنم که بسیاری از اعتقادات و مبانی ایمانی خودم را از همین مداحین و اهل منبر گرفتم و همان‌هاست که به تدریج ثابت مانده و امروز من را به این جا کشانده است. اگر آنچه از اهل منبر در بچگی و در جوانی شنیدم نبود ممکن بود اصلاً یک مسیر کاملاً ضد این مسیر را انتخاب می‌کردم یعنی حیات ایمانی من قبل از هر چیز مرهون فعالیت‌های منبری‌ها و مداحین است، آن‌هاست که بذر ایمان را در دل ما کاشت. طبعاً همین احساسی را که من دارم سایر مردم هم دارند و اگر درست فکر کنند می‌دانند که ریشه دین‌ و ایمان‌شان را از اهل منبر گرفتند. بنابراین قاطعانه می‌شود گفت که مداحین و اهل منبر به‌طورکلی بیشترین نقش را در ایمان جامعه و گرایش‌های مذهبی‌شان ایفا می‌کنند.

اگر بنا شد کسانی که چنین قدرتی را دارند در یک جهت غلطی حرکت بکنند طبعاً آثار بدی که ایجاد می‌کنند آن آثار هم بیش از هر عامل دیگری خواهد بود و مسئولیت سنگین‌تری را به عهده آن‌ها خواهد گذاشت. بنابراین در عین حال که یک مداح باید خدا را شکر بکند که خدا به او توفیق داده که در جهت نشر معارف اهل‌بیت تلاش بکند، باید متوجه باشد که وظیفه سنگینی هم بر دوشش است که مبادا روشی را انتخاب کند که اثر ضد آن را ببخشد و ایمان مردم را ضعیف یا منحرف کند یعنی در واقع شغل مداحی مثل یک شمشیر دو لب می‌ماند، از یک طرف ممکن است باعث تقویت ایمان مردم و گرایششان به حقیقت بشود و از یک طرف ممکن است آن‌ها را منحرف کند و به راه غلط بکشاند.

بنابراین باید اولاً سعی کنند آنچه بیان می‌کنند مطالبی باشد که حجتی برایش داشته باشند و وقتی از آن‌ها سؤال می‌شود و قطعاً روز قیامت از همه ما سؤال خواهد شد که چرا این سخنان را گفتید؟ به چه دلیل گفتید؟ جواب قانع‌کننده‌ای داشته باشند که ما به استناد کتاب صحیحی یا عالم متقی این مطالب را بیان کردیم و به دلخواه و از روی هوس شخصی نبوده است. دوم اینکه رفتارشان در میان مردم طوری باشد که گفتارشان را تکذیب نکند؛ در روایاتی داریم که عالم کسی است که صَدَّقَ فِعْلُهُ قَوْلَهُ. اگر ما طوری باشیم که بر روی منبر به مردم نصیحت بکنیم که به دنیا اهمیت ندهید، این‌ها متاع دنیا است و ارزش ندارد اما خودمان خیلی دلبستگی به امور مادی داشته باشیم و سر امور جزیی احیاناً مشاجره هم بکنیم، این برای مردم اثر منفی خواهد داشت. پس وظیفه دوم این است که سعی کنیم رفتارمان با گفتارمان، عمل‌مان با قول‌مان توافق داشته باشد.

نیت خالص عامل ارزش مداحی اهل بیت‌علیهم‌‌السلام

تا این جا در واقع حُسن فعلی را برای کار ما اثبات می‌کند یعنی کار ما برای مردم مفید خواهد بود، اگر مطالب صحیحی بگوییم، رفتارمان هم موافق باشد آن وقت کار ما کار خوبی خواهد بود اما هنوز می‌ماند به اینکه این کار برای خود ما چه فایده‌ای داشته باشد؟ حسن فاعلی‌اش را باید رعایت کنیم. حسن فاعلی‌اش در گرو نیت ماست که ما این کار را با چه نیتی انجام بدهیم؟ آیا صرفاً یک حرفه‌ است؟! یک وسیله معاش است؟! یا اینکه یک خدمت دینی است و وسیله تقرب به خدا و اهل‌بیت است؟

این بسیار مطلب مهمی است که ممکن است عمل ما را که فرض کنید یک منبری است رفتیم، یک جلسه مداحی کردیم، مطلبش هم درست بوده و رفتار ما هم صحیح بوده، فرض کنید آن درآمد و آن هدیه‌ای که به ما می‌دهند، اگر نیت ما این است که صرفاً یک کاری می‌کنیم مزدی می‌گیریم مزد کار ما همان است که دریافت می‌کنیم و اینجا دیگر از کسی طلبکار نیستیم اما اگر این کار را من فقط برای خدا انجام می‌دهم، نظری به مزدی ندارم، کم باشد یا زیاد باشد چون این ترویج دین است، نشر معارف اهل‌بیت است، من این کار را به عشق امام حسین می‌کنم، این نیت ارزش کار را هزاران مرتبه افزایش می‌دهد! نه اینکه دو برابر یا سه برابر می‌شود؛ آن نیت وقتی خالص بود ارزش کار هزاران برابر افزایش پیدا می‌کند!

حالا اینجا جای سؤال است که کدام عاقلی حاضر است که یک کاری را فرض کنید در مقابل یک سکه انجام بدهد یا اینکه همان کار را در مقابل میلیون‌ها سکه انجام بدهد؟! در صورتی که ممکن است میلیون‌ها سکه بگیرد چرا آن را نمی‌گیرد و فقط به یک سکه اکتفا می‌کند؟! بنابراین اگر ما به ارزش‌های دنیا دل ببندیم کار احمقانه‌ای کرده‌ایم یعنی کاری که میلیون‌ها برابر می‌توانست قیمت داشته باشد این را به یک فلز تبدیل کردیم.

امیدواریم خداوند متعال به همه ما معرفت و اخلاص بیشتر مرحمت کند که کارهایمان برای خدا باشد تا هزاران برابر پاداش نزد خدا داشته باشیم. من افتخار می‌کنم که خاک پای وعاظ و علما و گویندگان و مداحین سیدالشهدا باشم و امیدوارم که خدا امثال شما را برای خدمت به اسلام و زیاد کند و بر توفیقات‌تان بیفزاید و توصیه می‌کنم که سعی کنید ارتباط قلبی‌تان را با اهل‌بیت و وجود مقدس ولی عصر‌ارواحنافداه دائما تقویت کنید و با داشتن این محبت و معرفت از هیچ عاملی نترسید و نهراسید.