چراغ راه (وصیت‌نامه)

وصیت‌نامه‌ی حضرت علامه آیت الله محمد تقی مصباح یزدی (قدس سره)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

أشهد أن لا إله إلّا الله وحده لاشریک له وأن محمّداً عبده ورسوله أرسله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولوکره المشرکون وأن بنته فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین وأن علیّ بن ابی طالب امیرالمؤمنین وامام المتقین وأن الحسن والحسین وعلیّ بن الحسین ومحمد بن علی وجعفر بن محمد وموسی بن جعفر وعلی بن موسی ومحمد بن علی وعلی بن محمد والحسن بن علی والحجة بن الحسن (صلوات­ الله علیهم) ائمّتی وسادتی وقادتی بهم أتولّیٰ‌ و من اعدائهم أتبرّأ. اللّهم اجعلنی من محبّیهم وشیعتهم وموالیهم واحشرنا معهم. وأشهد أن الموت حقّ وأن الساعة آتیة لاریب فیها وأن الله یبعث من فی القبور وأشهد ان کلّ ما جاء به النبی(صلی‌ الله علیه وآله) حقّ لا مریة فیه وأن القرآن والعترة هما الثقلان اللذان من تمسک بهما نجی ومن تخلّف عنهما ضلّ، نعوذ بالله تعالی.

امّا بعد؛ فهذا ما اوصی به العبد المذنب الراجی عفو ربه ورحمتَه التی سبقت غضبه والراجی شفاعة اولیائه المعصومین (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) محمّد تقی الیزدی الی ولده قرّة عینه «علیّ».

اوصیه بما اوصی به الله تعالی وأنبیاؤه وأولیاؤه.

اوصیه بتقوی الله والتوکّل علیه وأن یعلم علماً یقیناً أن لا نجاة الّا فی عبادة الله تعالی وإطاعته وأن لا سعادة الّا بالاعتصام به و بالتوسّل باولیائه وأن یعلم أن من افضل ما أمر الله به تعالی طلب العلم و العمل به و تعلیمه وأن یعلم أن طلب العلم بالله و بما انزل الله فی مثل هذا الزمان کالجهاد فی سبیل الله بل من افضل الجهاد فإن الخطر علی­ الاسلام والمسلمین من ناحیة الجهل أشدّ من ناحیة الأعداء وان الذبّ عن الاسلام وإزاحة الشبهات عن العقائد والاحکام، من أفضل ما یرضاه الله تعالی. أسأل الله تعالی أن یوفّقه واخاه لذلک ابتغاء وجهه الکریم.

واوصیه بالاخلاص فی العمل والجهد فیه و ترک الکسل.

واوصیه بالتهجد وقراءة القرآن والتوسّل باولیائه الکرام لاسیما اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و بقیّة الله فی أرضه (عجل الله تعالی فرجه­ الشریف).

واوصیه بالبر بامّه ـ فإنّ الجنة تحت اقدام الامّهات ـ واوصیه بالبرّ باخیه قّرة عینی «مجتبی»، وبأُخته، وبالبرّ بإخوانه وأرحامه وجیرانه وإکرام أساتذته لاسیّما من یتعلّم منهم علم التوحید والاخلاق.

واوصیه بطلب المغفرة لی راجیاً ان یکون ذلک نافعاً لنفسه وأسأل الله تعالی له التوفیق و الإعانة؛ إنه ذو فضل عظیم ومنّ جسیم؛ إنه أرحم الراحمین.

واوصیه بدوام الذکر وکثرة التفکر والشکر.

واوصیه بمخالفة النفس والهوی، والزهد فی الدنیا وزخارفها وجاهها وریاستها.

واوصیه بالقناعة وترک­ الطمع عمّا فی ایدی الناس والثقة بالله وأن لایرجو غیره ولایخاف الّا ذنبه وأن لایخاف فی الله لومة لائم وأن یعلم علماً یقیناً أن ما اصابه لم­یکن لِیُخطئه وما اخطأه لم­یکن لیصیبه.

واوصیه بالصبر والرضا بقضاء الله فان ذلک من عزم الامور.

واوصیه أن یجعل همَّه همّاً واحداً وهو أن یطلب رضا الله تعالی ویعلم أن المولی تعالی أکرمُ من أن یکل امر عبده المتوکل علیه الی نفسه أو إلی سایر عباده.

ثم اوصیک یا ولدی ویا قرة عینی بأن لاترجو إلا الله ولا تعتمد علی غیر الله وأن لا تستعین إلا بالله واوصیک أن تنقطع الی الله وتستأنس به وتخلص حبّک له وتُفرغ قلبک لذکره ومناجاته، وأسأله تعالی أن یوفّقک لذلک بحق محمد وآله الطاهرین، وأن یوفّق قرة عینی مجتبی لذلک کلّه إن شاء الله.

امّا بعد از همسرم و فرزندانم و برادران و همکارانم و همه‌ی ذوی‌الحقوق تمنّا دارم که مرا ببخشند و از خدای مهربان برایم طلب آمرزش کنند. مایلم که همسرم مادام‌العمر در خانه‌ی ملکی، معززهً زندگی کنند؛ مگر اینکه خودشان جای دیگری را ترجیح دهند و اثاث‌البیتی که به این‌جانب تعلق دارد به ایشان واگذار نمودم.

و مایلم بعد از اجابت دعوت مولیٰ‌ تبارک و تعالی چهل شب سوره‌ی مبارکه تبارک بر سر مزارم قرائت شود و با اینکه خودم موفق به تشکیل مجالس توسّل در منزل نبودم مایلم در صورتی که میسّر باشد گهگاهی مجلس توسّلی تشکیل شود و نام مبارک سیّدالشهداء و حضرت ولیّ‌عصر عجل الله فرجه در خانه زنده بماند و نیز مایلم مقداری از ثلث مال صرف اطعام فقرا و ضیافت همسایگان و صله‌ی ارحام شود؛ مخصوصاً انفاق در حال دفن فراموش نشود.
إنّا للّه و إنّا الیه راجعون یا مولای و یا سیّدی، العفو العفو العفو.


محمدتقی مصباح یزدی
شوال‌المکرم 1420

ترجمه‌ی بخش عربی وصیت‌نامه

شهادت می‌دهم که خدایی جز الله نیست. او یکی است و شریک ندارد. و شهادت می‌دهم که محمد(صل الله علیه و آله)، بنده و فرستاده‌ی اوست که به هدایت و دین حق و برای آشکار کردن آن بر همه‌ی ادیان، هرچند مشرکان از آن ناخوشنود باشند، فرستاده شده است.

نیز شهادت می‌دهم که دختر او، فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، سرور بانوان جهان، و علی بن ابی‌طالب(علیه السلام)، امیر مؤمنان و امام پارسایان است، و حسن و حسین، و علی بن حسین، و محمد بن علی، و جعفر بن محمد، و موسی بن جعفر، و علی بن موسی، و محمد بن علی، و علی بن محمد، و حسن بن علی، و حجت بن الحسن ـ که درود خدا بر آنان باد ـ امامان و بزرگان ما و پیشوایان ما هستند که آن‌ها را دوست دارم و از دشمنان آن‌ها بیزارم. خدایا، مرا از محبّان و شیعیان و پیروان آنان قرار ده و با آنان محشور کن.
و شهادت می‌دهم که مرگ، حق است، و ساعت (قیامت) آمدنی است و در آن شکی نیست، و خداوند، هر کسی را که در قبرهاست، برمی‌انگیزد.
شهادت می‌دهم که آنچه پیامبر آورده، حق است و در آن تردیدی نیست، و قرآن و عترت، دو امر گران‌سنگ هستند که هر کس به آن‌ها تمسک جوید، نجات می‌یابد، و هر کس از آن‌ها سرپیچی کند، گمراه می‌شود؛ که از این امر به خداوند پناه می‌بریم.

اما بعد؛ این وصیت بنده‌ی گنه‌کار، محمدتقی یزدی است ـ که به عفو پروردگارش، و به رحمت او که بر غضبش سبقت گرفته، و به شفاعت اولیای معصوم که سلام و درود خدا بر آنان باد، امید دارد ـ ، به فرزند و نور چشمش، علی.
او را وصیت می‌کنم به همان چیزی که خدای تعالی و پیامبران و اولیایش توصیه کرده‌اند.
او را به تقوای الهی و توکل به او توصیه می‌کنم، و نیز به اینکه یقیناً بداند که نجاتی جز با عبادت و اطاعت پروردگار میسر نیست، و اینکه سعادت، جز با چنگ زدن به او و توسل به اولیای او ممکن نیست. و نیز بداند که بهترین چیزی که خدای تعالی به آن دستور داده، طلب علم و عمل به آن و تعلیم آن است. و همچنین بداند که طلب معرفت به خدا و به آنچه خدا نازل کرده، در زمان ما همانند جهاد فی سبیل‌الله، بلکه از برترین جهادهاست؛ زیرا خطری که اسلام و مسلمین را از ناحیه‌ی جهل تهدید می‌کند، به مراتب شدیدتر از خطری است که از ناحیه‌ی دشمنان می‌رسد، و بداند که دفاع از اسلام و دفع شبهات مربوط به اعتقادات و احکام، از بزرگ‌ترین راه‌های خشنودی خدای بزرگ است. از خدا می‌خواهم که علی و برادرش را در این راه برای نایل شدن به وجه کریم الهی موفق کند.
او را به اخلاص در عمل و مجاهده در این راه، و ترک سستی و کسالت توصیه می‌کنم.

فرزندم را به تهجد و قرائت قرآن و توسل به اولیای کرام به‌ویژه اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و بقیةالله فی ارضه(عجل الله تعالی فرجه) توصیه می‌کنم.
فرزندم را به خوش‌رفتاری با مادرش سفارش می‌کنم؛ که بهشت، زیر پای مادران است. و او را به خوش‌رفتاری با نور چشمم مجتبی و خواهرش، و نیکی با برادران و ارحام و همسایگان، و گرامی داشتن استادان خود ـ به‌ویژه استادان علم توحید و اخلاق ـ توصیه می‌کنم.
او را به طلب مغفرت برای من، با امید به آنکه این طلب مغفرت، برای خود او نیز منفعت داشته باشد، سفارش می‌کنم. از خدا توفیق و یاری‌اش را طلب می‌کنم؛ به درستی که خداوند، صاحب فضل عظیم و منت بزرگ و مهربان‌ترین مهربانان است.
فرزندم را به ذکر مدام، تفکر فراوان، و شکرگزاری، و مخالفت با نفس و هوی، و به زهد در دنیا و بی‌رغبتی به تجملات دنیا و مقام و ریاست آن توصیه می‌کنم.
فرزندم را به قناعت، ترک طمع از آنچه در دستان مردم است، اعتماد به خدا و نومیدی از غیر او، نهراسیدن از غیر گناه خود، و نهراسیدن در مسیر الهی از ملامت ملامت‌گران توصیه می‌کنم و نیز اینکه یقین داشته باشد که آنچه به او رسیده، قرار نبوده نرسد، و آنچه به او نرسیده، نمی‌بایست می‌رسیده است.
او را به صبر و رضا به قضای الهی که از امور مهم است، توصیه می‌کنم.

او را سفارش می‌کنم به اینکه همه‌ی همّت خود را یک چیز، یعنی طلب رضایت خداوند، قرار دهد؛ و اینکه بداند مولای بزرگ ما، کریم‌تر از آن است که امر بنده‌ای را که به او توکل کرده، به خود آن بنده یا دیگر بندگان بسپارد. پس تو را، ای فرزندم و ای نور چشمم، توصیه می‌کنم به اینکه فقط به خدا امید داشته باشی و فقط بر او اعتماد کنی و جز از او کمک نخواهی. و تو را به انقطاع به سوی خدا، و امیدواری به او، و خالص کردن محبت به او، و متوجه کردن قلب به ذکر و مناجات او توصیه می‌کنم و از خدا می‌خواهم که به حق محمد و خاندان پاکش، تو و نور چشمم مجتبی را به همه‌ی این‌ها موفق کند؛ ان‌شاءالله.