صوت و فیلم

صوت:

لشکر خدا، لشکر همیشه پیروز

در جمع دانشجویان افسرى نیروهاى سه‌‌گانه ارتش
تاریخ: 
چهارشنبه, 29 شهريور, 1385

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

الْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلامُ عَلَی سَیِّدِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرسَلِین حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین.

أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ‌ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً

تقدیم به روح پرفتوح امام راحل و شهداى والامقام اسلام، صلواتى اهدا مى‌‌كنیم.

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ؛ وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ* إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ* وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ.[1]

تشریف‌فرمایی برادران عزیز را در این ایام مبارك به این مركز آموزشى كه به نام مبارك حضرت امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه، مزین است خوش‌آمد عرض مى‌‌كنم. امیدوارم که خداوند متعال به بركت عنایات خاص حضرت ولى الله الأعظم‌ارواحنا فداه همه ما را مشمول رحمت‌ها و عنایت‌های خاص خودش قرار دهد و شما عزیزان را ذخیره‌‌اى براى اسلام و تشیع و زمینه‌ساز ظهور آن حضرت قرار دهد.

ما شاهد بوده‌ایم و هستیم که همه جوامع بشرى در طول تاریخ براى حفظ موجودیت و كیان جامعه و براى دفاع از هرگونه خطرى كه از ناحیه دشمنان متوجه جامعه‌‌ شود، تدابیرى اندیشیده‌اند و مى‌‌اندیشند و نیروهایى را براى این كار آماده مى‌‌كنند؛ یعنى وجود ارتش براى یک جامعه، امری پذیرفته‌شده و موردقبول همه جوامع است، البته با اختلافى كه در شکل‌، مدت آموزش و سایر چیزها وجود دارد. به‌هرحال وجود نیروى دفاعى براى هر كشور یك ضرورت اجتناب‌‌ناپذیر است و كسانى كه داوطلبانه و یا به‌حسب وظیفه‌‌اى كه برایشان قرار داده شده در این نیرو شركت كنند، در جامعه مقام و منزلت خاصى خواهند داشت.

شاخصه اصلی نیروی دفاعی در جامعه اسلامی

طبعاً براى یك جامعه اسلامى هم وجود چنین نیرویى ضرورت دارد؛ ولى بین نیروی دفاعی در جامعه اسلامى با سایر جوامع یك فرق اساسى وجود دارد و آن این است كه در هر كشور، توانایى نیروى دفاعى براى دفاع از مرزها و موجودیت آن کشور، به‌قول‌معروف بستگى به عِدّه و عُدّه دارد؛ بستگى دارد به اینكه تعداد نفراتشان چقدر باشد، دوره آموزششان چقدر باشد، امكانات و تجهیزات نظامی‌شان چقدر باشد، چقدر سلاح‌‌هاى پیشرفته در اختیار داشته باشند و از آن‌ها استفاده کنند و بالاخره بستگی دارد به اینکه به‌ قدر كافى، هم نیروى انسانى و هم نیروى مادى در اختیار داشته باشند. این است كه دولت‌ها مى‌‌كوشند تا همواره ارتش خودشان را هم ازلحاظ تعداد نفرات، هم ازلحاظ آموزش‌هایی كه مى‌‌بینند و هم ازلحاظ تجهیزات نظامى تقویت كنند. این چیزى است که در همه دنیا شناخته شده است.

اما در تعالیم اسلام نكته‌‌اى زائد بر این‌ها وجود دارد و آن چیزى است كه در معادلات سیاسى، نظامى و علمى جهان نمى‌‌گنجد. در معادلات بشرى، یك گروه نظامى كه مثلاً فرض كنید تعدادشان هزار نفر باشد، هیچ‌وقت نمى‌‌توانند با تساوى سایر شرایط، در مقابل ده هزار نفر مقابله كنند. آن‌‌ها ده برابر بر این‌ها پیروزى و برترى دارند. عرض كردم با حفظ سایر شرایط و وحدت تساوى در چیزهاى دیگر. اگر اختلاف فقط در تعداد باشد یعنی یک‌طرف ده برابر باشد و یک‌طرف یك برابر، در هیچ جاى دنیا نشده كه چنین سپاه هزار نفرى بر سپاه ده هزار نفرى پیروز شود مگر اینکه تجهیزات یك ارتش، یک‌دهم تجهیزات ارتش دیگر باشد، چه آن روز كه با شمشیر و نیزه، دفاع و جنگ مى‌‌كردند و مركبشان فقط اسب بود و چه امروز كه با هواپیماى فوق مدرن و تانک‌های پیشرفته و حتى سلاح‌‌هاى اتمى مبارزه مى‌‌كنند. اگر یك ارتش ازلحاظ تعداد تجهیزات یك‌دهم دیگرى باشد، باز با حفظ تساوى در نوع و چیزهاى دیگر، این ارتش هیچ‌وقت نمى‌‌تواند پیروز شود و محكوم به شكست است.

نصرت الهی؛ عامل پیروزی مسلمانان صدر اسلام

اما قرآن كریم مى‌‌فرماید خداوند متعال آن وقتى كه مسلمان‌ها در نهایت ضعف بودند و این‌ها را از شهر اصلى خودشان كه مكه بود، رانده بودند و بیرونشان كرده بودند پیروزی را نصیب این‌ها كرد؛ مهاجرین یعنى کسانی كه از مکه رانده شده بودند و به یك شهر دیگر كه شهر مدینه بود آمده بودند و در آنجا زندگى مى‌‌كردند. طبعاً مدینه آن‌چنان گنجایش پذیرایى این‌ها را نداشت و لذا هر خانواده‌‌اى یكى از این مهاجرین را كنار خودشان برده بودند و مهاجرین مهمان این‌ها بودند. این مهاجرین حتى گاهى به اندازه‌‌اى كه بتوانند نماز بخوانند لباس پاك نداشتند! گاهى هر چند نفرشان یك پیراهن داشتند كه یكى آن را مى‌‌پوشید و نماز مى‌‌خواند، بعد درمی‌آورد و به دیگری مى‌‌داد!

اگر كسانى به مدینه مشرّف شده باشند و اگر مشرّف نشده‌اند ان‌شاء‌الله بعد مشرّف شوند، دیده‌اند که در مسجد النّبى یك سكویى به نام صُفّه هست. معمولاً قُرّاى قرآن آن جا مى‌‌نشینند و قرآن را قرائت مى‌‌كنند. صُفّه، سكویى است كه در زمان پیغمبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله نه نفر روى این سكو مى‌‌نشستند که فقط یك پیراهن داشتند! در یك همچون شرایطى که نه اسب و مركب كافى داشتند، نه شمشیر كافى داشتند، نه پول داشتند و نه هیچ وسیله دیگری و در نهایت ضعف بودند، خداوند متعال پیروزی را نصیب آن‌ها فرمود.

قرآن با آن ادبى كه در كلام دارد و با آن احترامى كه براى مؤمنان قائل است مى‌‌گوید در حالى كه شما ذلیل بودید؛ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ! در یك همچون حالى، در مقابله با لشکر مخالفى كه ازلحاظ تعداد، ازلحاظ وسایل نظامى، ازلحاظ شمشیر و نیزه و سپرى كه آن روز داشتند و هم ازلحاظ سازوبرگ نظامى پیشرفته زمان خودشان چند برابر آن‌ها بودند، این عده قلیل را بر آن عده كثیر پیروز كرد؛ وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ.[2] در جاى دیگر هم مى‌‌فرماید كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ؛[3] چه‌بسا گروه اندكى که به یارى خدا در مقابل جمعیت فراوانى پیروز مى‌‌شوند.

خب ما این‌ها را که مى‌‌شنیدیم و آیات و روایاتش را که مى‌‌خواندیم، این‌ها را تعبداً مى‌‌پذیرفتیم و درست نمى‌‌فهمیدیم که آخر چگونه مى‌‌شود كه یك عده كمى در مقابل یك جمعیتى پیروز شوند که قواى بدنی‌شان بسیار بیشتر است؟! خب معلوم است که این‌ها گرسنگى کشیده‌اند و توان بدنى ندارند. آن‌‌ها سرداران جنگى و پهلوانان محل خودشان بودند. این‌ها آواره و از شهر رانده شده بودند، گرسنه و بى سروسامان بودند، یک عده كم بدون سازوبرگ نظامى بودند و این‌ها بر یک عده زیاد با سازوبرگ فراوان و با قوت و سطوت، پیروز مى‌‌شوند! چگونه مى‌‌شود؟! این یك راز سربه‌مهری بود كه ما سر درنمی‌آوردیم و تعبداً مى‌‌گفتیم چون خدا فرموده، مى‌‌شود.

پیروزی حزب‌الله لبنان، مصداق تحقق وعده الهی

خدا خواست که در این زمان یك نمونه‌‌اش را به ما نشان دهد. حتماً مى‌‌دانید که چه كسانى را مى‌‌خواهم بگویم؟ بعد از اینكه انقلاب اسلامى ایران پیروز شد و قواى نظامى ایران بازسازى شدند و ازلحاظ فكرى، عقیدتى و فرهنگى تحولاتى در اقشار مختلف مردم پدید آمد، با اشاره حضرت امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه یك گروه به نام حزب‌الله در لبنان تشكیل شد. مى‌‌دانید که لبنان كشورى است که از چند طایفه تشكیل شده است؛ هم اختلافات قومى و هم اختلافات مذهبى شدید دارند. بخش عظیمشان مسیحى هستند كه خود آن‌ها چند دسته هستند؛ كاتولیك دارد و سایر فرقه‌‌هاى دیگر. بخشی از این‌ها مسلمان هستند كه یك قسمتى از آن‌ها شیعه هستند، یك قسمتى سنى هستند و یك قسمتى هم مذهب دیگرى به نام دُروزى دارند كه البته اصلش از اسلام بوده و حالا انحرافات و تحریفاتى در آن پدید آمده است. خلاصه، لبنان یك كشورى است که از اقوام مختلف تشكیل شده است. كل این كشور آن‌قدر كوچک است که به‌زحمت باید آن را در نقشه پیدا کرد. جمعیتش هم یک‌چیزی مثلاً حدود سه میلیون نفر است؛ یعنى كل كشور لبنان به اندازه یكى از استان‌های ایران نیست. بعضى از استان‌های ما از كل لبنان وسیع‌‌تر است. در این كشور که خود شیعه یك اقلیتى است، یك اقلیتى از شیعه به رهبرى آقاى سید حسن نصر الله که همه مى‌‌دانید ایشان یک طلبه بودند که مدتى در همین قم تحصیل كرده بودند و با اشاره حضرت امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه به لبنان رفتند، این گروه حزب‌الله را تشكیل دادند. در كنار این گروه، یك كشورى هست كه بعضى مى‌‌گویند چهارمین ارتش دنیا را دارد، بعضى مى‌‌گویند پنجمین ارتش دنیا و اکثریت مى‌‌گویند ششمین ارتش دنیا را دارد.

در بین طوایف آن جا، شیعیان از همه محروم‌تر بودند. وقتى امام موسى صدر به لبنان رفت شیعیان آن‌چنان در فقر و ضعف و استضعاف بودند كه ایشان یك جمعیتى به نام محرومان را درست كرد. یك جمعیتى كه بعدها حزب أمل از آن‌ها پدید آمد. اصلاً اسم آن جمعیت، جمعیت محرومان بود و شیعه در این جمعیت، ساماندهى شد و کم‌کم یك خورده به سرووضع زندگى شیعیان رسیدگی شد و کمک‌هایی از این‌طرف و آن‌طرف گرفتند و در این‌ها یك جنب‌وجوشی پیدا شد وگرنه این‌ها در مقابل اهل تسنن و در مقابل مسیحى‌‌ها اصلاً به‌حساب نمى‌‌آمدند. در تشكیلات دولتى هم ریاست مجلس با این‌ها بود كه در عمل قدرت اجرایى نداشت. نخست‌وزیری با اهل تسنن و رئیس‌جمهوری هم با مسیحیان بود. از اول پیدایش استقلال لبنان تابه‌حال در سنت لبنان همیشه این‌گونه بوده که رئیس‌جمهور، مسیحى است؛ نخست‌وزیر از اهل تسنن و رئیس مجلس از شیعه است. این‌گونه تقسیم كرده‌اند. خب مى‌‌دانید که رئیس مجلس عملاً كاره‌‌اى نیست و کارش قانون‌گذاری است. وقتى هم که به قانون عمل نشد خب كسى نمى‌‌تواند کاری کند. علاوه بر این، درست است که بالاخره رئیس مجلس است ولى خب اكثریت اعضاى مجلس غیر شیعه هستند. در لبنان همچون پُستى را براى شیعه در نظر گرفته‌اند.

خدا خواست که عده‌‌اى از این محرومان، جلوى چشم همه دنیا بر یكى از بزرگ‌ترین ارتش‌های دنیا كه مجهز به سلاح اتمى بود و پیشرفته‌‌ترین تانک‌ها را داشت، پیروز شود و هیچ‌کس باور نمى‌‌كرد و با هیچ معادله‌‌اى هم قابل تحلیل نبود كه در مقابل این ارتش با آن عواقب، با آن بمباران‌های كذایى كه شهرهاى بیروت را ویران كردند و حالا نمونه‌هایش را در تلویزیون مى‌‌بینید، این‌ها چگونه توانستند مقاومت كنند و پیروز بشوند؟!

پیروزیِ لشکر خدا!

خداوند متعال در قرآن مى‌‌فرماید: وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ* إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ* وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ.[4] این سنت الهى است که فرستادگان خدا درنهایت پیروز خواهند شد و این لشکر خداست كه بر دشمنان خدا پیروز خواهد شد. مى‌‌فرماید جُنْدَنَا؛ لشکر ما. سایر كسانى كه در كشورهاى عالم مى‌‌جنگند یا جُند آن كشور هستند یا جُند رئیس‌جمهورشان هستند و یا جُند سلطانشان هستند اما در خصوص یك جامعه اسلامى، خدا مى‌‌فرماید قواى نظامى و انتظامى این‌ها، جُند ما هستند و ما اراده كردیم كه این‌ها پیروز باشند.

از نعمت‌هایی كه خدا به ما داده این است كه نمونه‌های تحقق این وعده را به ما نشان داده و در همین ایامى كه هنوز زیاد از آن نگذشته، شاهد بوده‌ایم كه چگونه جند و حزب خدا بر یكى از بزرگ‌ترین قدرت‌ها و ارتش‌های دنیا پیروز شد که حالا بین اینکه این ارتش، چهارمین ارتش دنیا است یا پنجمین یا ششمین ارتش دنیا اختلاف است. این ویژگى را خدا براى جُندالله قائل شده است.

افتخار سربازی در ارتش اسلام

بنابراین شما عزیزان باید خودتان را با سربازان قبل از پیروزى انقلاب بسیار متفاوت بدانید. آن‌ها سربازان شاه بودند اما شما سرباز خدایید. آن‌ها ارتش شاهنشاهى بودند اما شما ارتش اسلام هستید. خدا هیچ‌گاه براى آن‌ها ضمانت پیروزى نكرده بود اما براى شما ضمانت پیروزى كرده است؛ وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ! آقایانى كه اهل علم هستند و یا با ادبیات عرب آشنا هستند مى‌‌دانند که در این جمله چقدر تأكید به کار رفته است؛ خود جمله، اسمیه است؛ إنّ، ادات تأكید است، بعد خبر مُحلا به الف و لام با لام تأكید كه دلالت بر حصر مى‌‌كند با ضمیر فصل، جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ؛ می‌فرماید لَهُمُ الْغالِبُونَ، نمى‌‌گوید جندنا غالبون. وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ یعنى این‌ها پیروز واقعى هستند و هیچ‌کس دیگری در مقابل این‌ها پیروز نیست.

این افتخار نصیب شما شده که در دورانى زندگى مى‌‌كنید كه مى‌‌توانید جزو جُندُالله باشید. اگر این انقلاب به پیروزى نرسیده بود آیا شما مى‌‌توانستید جزو جُندُالله باشید؟! اگر قبل از پیروزی انقلاب سرباز هم بودید مجبور بودید جزو سربازان شاه باشید. خود همین كه شما در عصرى زندگى مى‌‌كنید كه مى‌‌توانید جزو جُندُالله باشید بسیار شكر دارد. چه افتخارى بالاتر از این؟! البته این افتخار به بركت خون‌های سربازان و مجاهدان دیگرى حاصل شده كه یاد همه آن‌ها را گرامى مى‌‌داریم و براى علوّ درجاتشان دعا مى‌‌كنیم و دعا مى‌‌كنیم كه خدا به ما هم افتخار دهد كه دنباله‌رو راه آن‌ها باشیم. به‌هرحال به بركت خون‌های آن‌ها و فداکاری‌های آن‌ها این افتخار نصیب شما شده است كه شما جُندُالله شوید.

البته شما با مفهوم سلسله‌مراتب، بیشتر آشنا هستید؛ در رأس، خداست؛ در مقام پایین‌‌تر وجود مقدّس رسول خدا‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله، تا مى‌‌رسد به امام وقت. ما وقتى با امام خودمان مى‌‌سنجیم، شما سرباز امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف هستید كه البته خود امام زمان هم سرباز و افسر خداست. خود این مطلب بسیار افتخار بزرگى است.

اهمیت آموزش‌های دینى و عقیدتى

اما دستگاه خدا فقط تابع اسم نیست. اینکه انسان فقط اسمش را یك جایى ثبت كند این‌همه آثار بر آن مترتب نمى‌‌شود. دستگاه الهى تابع واقعیت و حقیقت است. آن وقتى شما از همه مزایاى جُندُالله استفاده مى‌‌كنید كه واقعاً در خط الهى، در خط ولایت و در خط امام زمانعجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف باشید. رحمت‌های خدا مراتب دارد و به همه یكسان نمى‌‌دهد. به همان اندازه كه لیاقت كسب كرده باشند، به همان اندازه بر رحمت‌های خدا افزوده مى‌‌شود. این مرتبه جندُاللهى و انتساب ارتش اسلامى ایران به خدا و اولیاء خدا و امام زمانعجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف به این بستگى دارد که ایمان، معرفت و رفتارمان چه اندازه رفتار الهى باشد. هرقدر ایمان و تقواى ما بیشتر باشد انتساب ما به خدا و وجود مقدس ولی عصرارواحنا فداه بیشتر خواهد بود و استعداد و استحقاق دریافت رحمت‌های الهى بیشتری را خواهیم داشت.

خب چه‌کار كنیم که ایمان ما زیاد شود؟ چه‌کار كنیم که استحقاق دریافت رحمت‌های الهى بیشترى را داشته باشیم؟ همان‌گونه كه شما براى آمادگى رزمی احتیاج به آموزش‌های نظامى دارید، آدم در امور معنوى هم احتیاج به آموزش دارد. همان‌گونه كه شما براى كارها و مهارت‌های تخصصى احتیاج به تمرین دارید، مانند انواع تمرین‌هایی كه براى كارهاى رزمى انجام مى‌‌دهید و تا آدم آن آموزش‌ها را نبیند و آن تمرین‌ها را نداشته باشد موفقیتى به دست نمى‌‌آورد، در جهات معنوى هم، ما هم احتیاج به آموزش داریم و هم احتیاج به تمرین. این كار بر عهده عقیدتى سیاسی نیروهای نظامى و انتظامى گذاشته شده است كه از تدبیرهاى حضرت امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه است كه همین جا یاد ایشان را گرامى می‌داریم و دعا می‌کنیم که ان‌شاء‌الله روح ایشان با انبیا و اولیاء خدا محشور باشد. براى اینكه جندالله شوید همان‌گونه كه آموزش‌های نظامى براى شما ضرورت دارد آموزش‌های دینى و عقیدتى و همین‌گونه تمرین‌های عملى هم براى شما ضرورت دارد.

برکات نظام اسلامی برای نیروهای دفاعی

این‌ها را خود شما خوب مى‌‌دانید و الحمدلله به این‌ها مشغول هستید. یادآوری این مطالب براى این است كه ما توجه داشته باشیم که این هم نعمت بزرگى است كه خدا براى شما فراهم كرده است كه بتوانید در دوران آموزش نظامی‌تان، از آموزش‌های عقیدتى، از درس‌های اخلاق و از برنامه‌‌هاى تربیتى هم استفاده كنید. اگر چنین نیرویى وجود نداشت، اگر چنین عامل و چنین دستگاهى براى تربیت معنوى و فرهنگى وجود نداشت، شما اگر هزارى هم دلتان مى‌‌خواست ولی پیشرفت زیادى نمى‌‌كردید. اگر دستگاه آموزش نظامى و زمینه براى تمرین‌های نظامى نباشد، هر چه آدم دلش هم بخواهد پیشرفتى حاصل نمى‌‌شود. پس وجود این دستگاه كه كارش تقویت فرهنگى و تقویت روحى و معنوى شماست این نعمت دومى است كه خدا به شما مرحمت كرده و باید قدرش را بدانید و شكرش را به جا بیاورید.

سربازی ولایت‌فقیه؛ شرط سربازی امام زمان

در همه این مراحل آنچه به‌عنوان یك روح، ضرورت دارد كه به آن توجه داشته باشیم که اگر آن باشد همه این‌ها مى‌‌تواند در مسیر صحیحى قرار بگیرد و اگر آن نباشد همه این‌ها مى‌‌تواند عقیم و بی‌اثر باشد و حتى گاهى خدای‌نکرده ضرر هم داشته باشد این است كه فراموش نكنید شما جندالله هستید و خدا براى شما یك فرمانده‌اى قرار داده كه وجود مقدّس امام زمان‌صلوات‌‌الله‌‌علیه است و چون دسترسى به خود ایشان ندارید یك نایب قرار داده است. این سلسله مراتبى است كه شما را جُندالله مى‌‌كند. اگر این سلسله‌مراتب محفوظ باشد همه این مزایا مى‌‌تواند براى شما ثابت باشد اما اگر این رابطه قطع و سست شد این ارتباط با الله هم سست مى‌‌شود و دیگر خدا هم ضمانتى ندارد كه شما را تأیید كند. تا مادامى كه این ارتباط از فرماندهى كل برقرار است مورد تأیید خداوند متعال هستید. این جا فرمانده كل در درجه اول خداست، بعد امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف است و بعد فرمانده كل قوا كه در نظام‌نامه‌ها و اساس‌نامه‌ها و این‌ها مى‌‌آید. اینكه مى‌‌گوید فرمانده كل، این برحسب نظام بشرى است وگرنه فوق این فرمانده كل، وجود مقدس ولی عصر‌ارواحنا فداه است و فوق ایشان، خداوند متعال فرمانده كل و فرمانده اصلى است.

اطاعت از ولی‌فقیه؛ ضامن موفقیت و پیروزی

اگر این سلسله‌مراتب حفظ شد و شما رابطه‌تان را با فرمانده كل قوایى كه نایب امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف است حفظ كردید، عشق او در دلتان بود و امر او براى شما مطاع بود این ارتباط محفوظ مى‌‌ماند و همواره مشمول عنایت‌های خاص مولایمان حضرت صاحب الامر‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف خواهید بود و پیروزی‌هایی كه خداوند متعال وعده داده نصیب شما خواهد شد اما اگر خدای‌نکرده این رابطه ضعیف شد ما هم مثل سایر ارتش‌‌هاى دنیا مى‌‌شویم چون دیگر تابع اسباب و مسبب‌های دنیا هستیم و هر كه زورش بیشتر باشد پیروز مى‌‌شود.

آن مزیتى كه خدا براى جُندالله قرار داده است، آن مزیت مال كسانى است كه ارتباطشان با خدا محفوظ باشد و این ارتباط با همین سلسله‌مراتب حفظ می‌شود. بنابراین شما همواره باید رابطه‌‌تان را با فرمانده كل قواى زمینى و انسانى، مقام عظمای ولایت، حفظ كنید و هرقدر این رابطه قلبى، رابطه عملى و رابطه رفتارى با ایشان محکم‌تر باشد ضامن موفقیت و پیروزى براى شما بیشتر وجود خواهد داشت. خدا نكند كه این رابطه ضعیف شود و آدم در اعتقادش شك كند یا در رفتارش كوتاه بیاید یا هوس‌های مادى، آدم را از این اخلاص و صفا و معنویت دور كند و آدم دنبال هوس و پست و مقام و بعضى لذت‌های دیگر برود و از عبادت و ارتباط با خدا محروم شود و آن افتخار الهى از او سلب شود، چون گفتیم که صرف اسم نیست.

رمضان؛ بهار خودسازی

خوشبختانه ایام ماه مبارك رمضان در پیش است که بهار معنویت، بهار قرآن، و بهار خودسازى است. همه ما باید این فرصت‌ها را بسیار غنیمت بشماریم و به‌خصوص از جهات معنوى و فرهنگى، بیشتر استفاده كنیم و هم از آموزش‌های دینى بیشتر بهره ببریم، مطالعات دینى داشته باشیم و حتی‌المقدور سعى كنیم قرآن را با ترجمه‌‌اش بخوانیم. وقتى مى‌‌خواهیم یك صفحه از قرآن را بخوانیم، اول مرورى روى ترجمه‌هایش كنیم تا هر آیه‌‌اى را كه داریم مى‌‌خوانیم بفهمیم معنی‌اش چیست و هم ازلحاظ تمرین‌های معنوى بهره ببریم.

روزه؛ تمرین مقاومت در مقابل هوس‌ها

گفتیم که غیر از آموزش، تمرین عملى هم لازم است. اصل خود روزه یك تمرین عملى است، تمرین مقاومت در مقابل هوس‌هاست. این فرصت را براى خودسازى خودمان غنیمت بشماریم تا ان‌شاء‌الله بعد از گذشتن ماه مبارك، یك روحیه و یك اراده قوى پولادین براى مقاومت در مقابل هوس‌های نفسانى و شیطانى پیدا كنیم. این روحیه هست، ان‌شاء‌الله قوى‌‌تر شود. آشنایی‌مان با معارف دینى، با مقامات اهل بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین، با مقام وجود مقدس ولی عصر‌ارواحنا فداه و با مقام عظماى ولایت به نیابت از ولى الله الأعظم‌ارواحنا فداه، بیشتر شود تا همواره مشمول رحمت‌های خاص الهى باشیم.

همه برای همدیگر دعا كنیم. برای ما هم دعا كنید.

والسلام علیكم و رحمة الله


[1]. صافات، 171- 173.

[2]. آل‌عمران، 123.

[3]. بقره، 249.

[4] . صافات، 171- 173.

 

پرونده ویژه: