مقدمه

مقدمه

عاشورا نه یك حادثه كه یك فرهنگ است؛ فرهنگى برخاسته از متن اسلام ناب كه نقش حیاتى را در استحكام ریشه ها، رویش شاخه ها و رشد بار و برهاى آن ایفا كرده است. عاشورا هیچ گاه در محدوده زمان و جغرافیاى خاصى محصور نمانده است، بلكه همواره الهام بخش تشیّع در راستاى حركت ها، جنبش ها و قیام هاى راستین شیعه ـ بل بسیارى از نهضت هاى دیگر ـ در برابر كانون هاى ظلم و كفر و نفاق بوده است. روحانیت شیعه همواره براى حراست از كیان فرهنگ عاشورا، نه فقط آن را در طول اعصار متمادى بازگو كرده است، بلكه حتى به بازسازى آن و پاسدارى از ارزش هاى ناشى از آن پرداخته است. بازسازى مضامین و مفاهیم بلند فرهنگ عاشورا در هر عصر و زمانى به فراخور حال آن زمان، تأثیر بسیار شگرف و سازنده اى در راه پیشبرد اهداف مقدسى همچون نشر معارف و فرهنگ اسلام ناب، بر جاى نهاده است. تاریخ شیعه گواه صادق و روشنى از این بازسازى ها است.

این بار نیز آذرخشى دیگر از آسمان كربلا درخشید كه نور آن مشعل فروزان راه حق طلبان و حقیقت جویان، و ابهت و صلاى آن، در هم كوبنده الحاد و نفاق است.

مجموعه اى كه پیش رو دارید بیان رساى آذرخش مقدسى است كه از كوكب درّى آسمان ولایت و از خامه اندیشه مصباح هدایت، بارقه امید را برجان عاشورائیان نوید بخشید و صاعقه اى شدید را دامنگیر اهل كفر و نفاق گردانید و هنگامه اى نو آفرید.

مجموعه حاضر بیانات حكمت آمیز و عبرت آموز استاد بزرگوار حضرت آیت الله علامه مصباح یزدى ـ دام ظله ـ مى‌باشد كه در ماه محرم 1421 ایراد گردید. گفتار استاد مصباح در عین برخوردارى از صلابت و متانت، بى پیرایگى خاص خود را دارد، و از بركات وجود شخصیت گرانقدرى نشأت مى‌یابد كه زبانش بیان قرآنى، دلش مالامال از عشق الهى، و جانش لبریز از محبت و ارادت به حضرت ختمى مرتبت(صلى الله علیه وآله) و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) است.

 

سعى وافر بر این بوده است كه سخنرانى هاى معظم له به سبكى تدوین یابد كه لحن دلنشین استاد فداى پیرایش هاى لفظى و كلامى نگردد، بلكه اثر بلیغ نوشتار، همانند تأثیر گفتار رساى ایشان حفظ شود. گفتارى كه از عمق دل و جان استاد بر خاسته است.

سخن گرخیزد از اعماق جانى *** به فریاد آورد جان جهانى

چو شرح عشق گوید بى قرارى *** برد آرامش از هر بردبارى

سخن كز دل برآید آتش است آن *** كه مى‌سوزد تورا تا پرده جان

ناشر