فهرست مطالب

درس بیست و چهارم: نقش «نیت» در تعالى و سقوط انسان

درس بیست و چهارم

نقش «نیت» در تعالى و سقوط انسان

نماز از سه نگاه

در مباحث پیشین دانستیم كه بر اساس آیات و روایات، بالاترین وظیفه انسان نسبت به خداى متعال «نماز» است. نماز در همه ادیان آسمانى وجود دارد و اهتمامى كه در ادیان مختلف آسمانى به نماز شده، به هیچ امر دیگرى نشده است. این مسأله به جهت تأثیرى است كه این عمل مقدس در سعادت انسان و كمال و رشد و ترقى معنوى و روحى او دارد. از این رو مناسب است بحث ها و بررسى هایى را در خصوص مسأله نماز داشته باشیم.

بخشى از بحث ها و مسایل مربوط به نماز، مباحث و مسایل فقهى نماز است. این عمل به ظاهر ساده كه چند دقیقه كوتاه بیشتر طول نمى‌كشد صدها حكم و مسأله فقهى دارد. در اولین گام، جدى گرفتن این احكام، آموختن آنها و رعایت دقیق و كاملشان اهمیت دارد. گاهى انسان در اثر كم توجهى نسبت به احكام فقهى نماز، پس از عمرى نماز خواندن متوجه مى‌شود كه همه نمازهایش باطل بوده است! گاهى به افرادى برخورد كرده‌ایم كه غسلشان اشكال داشته و به دلیل باطل بودن غسل، بسیارى از عبادات آنها نظیر نماز، روزه، حج و... باطل بوده است! اگر قرائت نماز انسان صحیح نباشد و بعد از از چهل سال نماز خواندن بفهمد كه قرائتش اشكالى داشته، باید تمامى نمازهاى خود را قضا كند!

به هر حال یك سرى از مسایل مربوط به نماز، احكام فقهى آن است و اولین توصیه این است كه حتماً این مسایل را یاد بگیریم. این كار وقت زیادى هم نمى‌گیرد و از آن سو نیز باعث مى‌شود كه انسان به مشكلاتى نظیر آنچه اشاره شد گرفتار نشود.

دو دسته دیگر از مباحث پیرامون نماز وجود دارد كه آنچه مناسب است ما در این جلسات از آنها بحث كنیم همین دو دسته است. یك دسته، بحث هایى است كه در مورد عبادات به طور

كلى وجود دارد و نماز نیز چون عبادت است مشمول آن بحث ها مى‌گردد. دسته دیگر، بحث هایى است كه در خصوص این عبادت، یعنى نماز و اجزاى آن مطرح است. ما ابتدا طى چند جلسه، مباحثى را كه مربوط به همه عبادات مى‌شود پى مى‌گیریم.

اهمیت «نیت» در نماز و سایر عبادات

یكى از مسایل بسیار مهم در عبادات، مسأله «نیت» است. «نیت» روح هر عبادتى محسوب مى‌شود و ارزش عبادت، ارتباط تام و تمام به نیت انسان دارد. اگر نیت عبادت اشكال داشته باشد و درست نباشد آن عبادت، هر چه هم حجم آن زیاد باشد، سر سوزنى براى انسان فایده نخواهد داشت. ما در كارهاى عادى و روزمره زندگى خودمان نیز براى نیت ارزش زیادى قایلیم و به كارهایى ارزش و بها مى‌دهیم كه نیت صحیحى پشت آنها باشد. فرض كنید دوستى به هنگام احوال پرسى با شما، الفاظى از قبیل: «فدایت شوم، دوستت دارم، قربانت شوم، دل تنگت بودم و...» را به كار ببرد. اگر شما بدانید این حرف ها واقعاً از روى محبت و صمیمیت اظهار مى‌شود، این اظهار ارادت او براى شما بسیار ارزش‌مند است و متقابلا محبت و ارادت شما به او زیاد مى‌شود. اما اگر بدانید این حرف ها را به منظور فریب دادن شما مى‌زند و نیرنگى است براى آن‌كه از شما استفاده‌اى ببرد و شما كارش را راه بیندازید، هیچ ارزشى براى این اظهار ارادت ظاهرى او قایل نمى‌شوید، بلكه هر چه بیشتر این رفتار را تكرار كند انزجار شما از او بیشتر مى‌شود. ظاهر هر دو كار یكى است، ولى این نیت است كه باعث این تفاوت آشكار در قضاوت شما مى‌شود. اگر كسى نسبت به شما حركاتى را كه ظاهرش احترام و تعظیم است انجام دهد، ولى شما بدانید نیت او از انجام آنها مسخره كردن شما است، نسبت به او چه حالتى پیدا مى‌كنید؟ نه تنها آن را ارزش محسوب نمى‌كنید، كه ضدارزش مى‌دانید. بنابراین، این یك قاعده كلى است كه عقلا براى ارزش یابى برخى از كارها به ظاهر آن نگاه نمى‌كنند، بلكه دقت مى‌كنند كه با چه نیتى انجام شده است. البته این‌كه در هر مورد، چه درصدى از ارزش را به نیت مى‌دهند و چه درصدى را به سایر جنبه ها، بحثى گسترده است و از بحث فعلى ما نیز خارج است. آنچه در این جا مى‌خواهیم از آن بحث كنیم «نماز» است.

در جلسه گذشته برخى آیات و روایاتى را كه درباره فضیلت نماز وارد شده است مرور كردیم. نماز مى‌تواند منشأ ترقى انسان به مدارج و مراتبى شود كه حتى تصور آن براى ما

مشكل است. بسیارى از اولیاى الهى در اثر نماز به مقاماتى رسیده‌اند كه ما حتى از درك و تصور آن عاجزیم؛ و این حقیقت، غیر قابل انكار است.

روایت مى‌فرماید: الصلوة معراج المؤمن؛1 نماز معراج مؤمن است؛ آیا نماز تا كجا مى‌تواند انسان را عروج دهد؟ باید گفت مراتب معراجى كه در سایه نماز مى‌تواند حاصل شود تقریباً بى نهایت است. از سوى دیگر، همین نمازى كه معراج است، مى‌تواند انسان را به قعر جهنّم بفرستد! این دو اثر متناقض از یك عمل واحد، مربوط به دو نیت مختلف مى‌شود. یك نیت باعث مى‌شود نماز، انسان را در ملكوت بالا ببرد، اما همین نماز با نیتى دیگر، انسان را در جهنم سقوط مى‌دهد. در این زمینه، روایتى است كه شیعه و سنى آن را با سندهاى مختلف نقل كرده‌اند. بر اساس این روایت، پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) مى‌فرمایند، دو نفر وارد مسجد مى‌شوند و هر دو نماز مى‌خوانند، اما یكى با نماز خواندن از عذاب و آتش نجات پیدا مى‌كند و بهشتى مى‌شود، و دیگرى به سبب همان نماز جهنمى مى‌شود. سؤال كردند یا رسول الله چگونه چنین چیزى ممكن است؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمودند، اولى به نماز خواندن خود مى‌بالد و براى آن‌كه توجه دیگران را نیز جلب كند، قدرى هم ركوع و سجود و اعمال نمازش را بهتر انجام مى‌دهد و خضوع و خشوعش را بیشتر مى‌كند. به سبب چنین نیتى كه در نماز خود وارد مى‌نماید، هم نمازش را باطل مى‌كند و همین ریاكارى باعث جهنمى شدن او مى‌گردد. اما شخص دوم وارد نماز مى‌شود و نماز مى‌خواند در حالى كه خجل و سر افكنده است و در فكر است كه آیا این نماز من قبول خواهد شد یا نه، و در حین نماز حالت توبه به او دست مى‌دهد و تصمیم مى‌گیرد دیگر گناه نكند. این نماز باعث مى‌شود از جنهم نجات پیدا كرده و بهشتى شود.2

این چنین است كه نیت تا این حد مى‌تواند ارزش عمل را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو معیار ارزش‌گذارى كارهاى عبادى و روح عبادت، «نیت» است.مهم این است كه عبادت را به چه «انگیزه اى» انجام مى‌دهیم.

ریا، فاسد كننده نماز

برخى انگیزه ها و نیت ها هم چون ریا و عجب، عبادت را به طور كلى فاسد و باطل مى‌كنند و نه


1. بحار الانوار، ج 79، ص 303.

2. ر. ك: بحار الانوار، ج 72، باب 117، روایت 21.

تنها باعث مى‌شوند آن عبادت هیچ اثر مثبتى نداشته باشد، كه موجب سقوط انسان نیز مى‌شوند. «ریا» یكى از مهم ترین و رایج ترین موانع تأثیر اعمال عبادى است. «ریا» یعنى خودنمایى و خود را به دیگران نشان دادن؛ یعنى انسان عمل را به این انگیزه انجام دهد كه دیگران ببینند و تعریف و تمجید كنند و او از تعریف و تمجید دیگران لذت ببرد و خوشحال شود. انسانى كه عبادتش را با این نیت انجام مى‌دهد، در حین عمل همه حواس و فكر و ذكرش این است كه طورى رفتار كند كه دیگران بپسندند و اصلاً توجه به این معنا ندارد كه آیا خدا هم عمل او را مى‌پسندد یا خیر!

قرآن كریم در خصوص ریاى در نماز دو آیه دارد. در یك جا مى‌فرماید: فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ. الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ. الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ؛1 پس واى بر نمازگزارانى كه از نمازشان غافلند؛ آنان كه ریا مى‌كنند. در این آیه مى‌فرماید، واى به حال كسانى كه در نماز خود ریا مى‌كنند. در آیه‌اى دیگر، ریاى در نماز را علامت «نفاق» معرفى مى‌كند: إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى یُراؤُنَ النّاسَ وَ لا یَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاّ قَلِیلاً؛2 منافقان با خدا نیرنگ مى‌كنند، و حال آن‌كه او با آنان نیرنگ خواهد كرد؛ و چون به نماز ایستند با كسالت برخیزند. با مردم ریا مى‌كنند و خدا را جز اندكى یاد نمى‌كنند.

منافق، چه منافقان قدیم و چه منافقان جدید، كسى است كه صریحاً نمى‌گوید دین را قبول ندارم. اصلاً تفاوت كافر و منافق همین است. اگر كسى به ظاهر، دین را انكار كند چنین كسى كافر است. منافق كسى است كه به ظاهر، دین را انكار نمى‌كند، بلكه تظاهر به اسلام مى‌كند و مى‌گوید دین را قبول دارم، ولى در دل هیچ اعتقادى به آن ندارد. منافقان در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى جلب نظر مردم به مسجد مى‌آمدند و نماز هم مى‌خواندند. قرآن مى‌فرماید نماز اینان به واسطه نفاقشان و این‌كه در دل اعتقادى به آن ندارند، با نشاط نیست، بلكه با كسالت و بى حالى است: لا یَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلاّ وَ هُمْ كُسالى. آنان اگر نماز مى‌خوانند تنها براى این است كه به مردم نشان دهند ما نمازخوان هستیم: یُراؤُنَ النّاسَ. این نماز نه تنها براى آنان فایده‌اى ندارد كه عذابشان را بیشتر مى‌كند.

قرآن كریم به ریاى در انفاق و زكات و ریاى در جهاد نیز اشاره كرده است. در مورد ریا


1. ماعون (107)، 4 ـ 6.

2. نساء (4)، 142.

در پرداخت زكات مى‌فرماید:الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ...؛1 كسانى كه اموالشان را براى نشان دادن به مردم انفاق مى‌كنند، و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند... .در مورد ریاى در جهاد نیز مى‌فرماید: وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النّاسِ؛2 و مانند كسانى مباشید كه از خانه هایشان با حالت سرمستى و براى نشان دادن به مردم خارج شدند.

بنابراین «ریا» اختصاصى به نماز ندارد و هر عبادتى را كه انسان به قصد خودنمایى و نشان دادن به مردم انجام دهد، آن عبادت، ریایى است.

نقطه مقابل ریا «اخلاص» است. اخلاص این است كه انسان عمل را فقط به قصد انجام فرمان الهى و جلب رضایت خداوند انجام دهد و غیر از این هیچ قصد و نیت دیگرى همراه عملش نباشد. نمى‌خواهد خود و عملش را به دیگران نشان بدهد تا آنها از او تعریف و تمجید كنند، بلكه فقط خدا را در نظر دارد. البته ممكن است عملش در حضور دیگران باشد، اما قصدش این نیست كه آنها ببینند. اگر انسان قصد خود را خالص كند و عمل را فقط براى خدا انجام دهد، در برخى موارد حتى انجام دادن آن در حضور دیگران، امرى مستحب و خود عبادتى دیگر است. قرآن در مورد انفاق مى‌فرماید: قُلْ لِعِبادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّلاةَ وَ یُنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً؛3 به آن بندگانم كه ایمان آورده‌اند بگو: «نماز را برپا دارند و از آنچه به ایشان روزى داده ایم، پنهان و آشكار انفاق كنند.»

در مورد پنهان كردن انفاق و این‌كه دیگران از انفاق ما با خبر نشوند روایات متعددى وارد شده است. در روایتى آمده كه، خدا دوست دارد وقتى كسى انفاق مى‌كند به گونه‌اى باشد كه اگر با دست راستش انفاق مى‌كند دست چپش از این امر با خبر نشود! این گونه روایات براى تأكید بر نهایت استتار و پنهان كارى در انفاق است. اما با این حال، گاهى هست كه انفاق علنى مطلوب است. از این رو قرآن و روایات، هم به انفاق مخفیانه و سرّى و هم به انفاق علنى و آشكار دستور داده‌اند. انفاق علنى به جهت تبلیغ و ترویج این كار نیك انجام مى‌گیرد؛ یعنى ما براى آن‌كه دیگران هم از ما الگو بگیرند و به این كار خیر تشویق شوند، انفاق را در پیش چشم دیگران انجام مى‌دهیم. البته در چنین مواردى انسان باید بسیار مراقب باشد كه ریا و


1. نساء (4)، 38.

2. انفال (8)، 47.

3. ابراهیم (14)، 31.

خودنمایى در عملش راه پیدا نكند. بین این‌كه انفاق مى‌كنم تا دیگران یاد بگیرند یا این‌كه انفاق مى‌كنم تا دیگران از من تعریف كنند، مرزى بسیار باریك است كه اگر دقت نكنیم انفاقمان ریایى مى‌شود.

نیت، شمشیرى دولبه

بنابراین، مسأله «نیت» در عبادت بسیار مهم است، به طورى كه گاهى یك نماز پنج دقیقه‌اى فردى را بهشتى مى‌كند و دیگرى را جهنمى.

از این رو ما در این مسأله باید بسیار حساس باشیم و كاملاً دقت كنیم. نكند عمرى بر این تصور باشیم و دلمان خوش باشد كه نمازهاى خوبى خوانده ایم، اما وقتى پرونده را باز مى‌كنند و حساب را مى‌رسند، بگویند، این نمازها را براى مردم و فلان كس و فلان كس خوانده اید، مزدش را از همان ها بگیرید! در این باره بعضى تعبیراتى در روایات هست كه بیم آن دارم نقل آنها موجب یأس و ناامیدى شود. در روایتى در مورد مخفى بودن ریا این‌چنین آمده است كه، ریا گاهى آن چنان مخفى و نامحسوس است كه حتى ملایكه نیز متوجه آن نمى‌شوند و فقط خود خداى متعال، فاسد بودن و ریایى بودن آن را تشخیص مى‌دهد. اعمالى كه ما انجام مى‌دهیم باید از چند پست بازرسى رد شود تا به درجه قبولى نایل گردد. در این روایت مى‌فرماید، عملى را بنده‌اى انجام مى‌دهد، این عمل بالا مى‌رود تا به آسمان اول مى‌رسد ملایكه‌اى كه در آسمان اول مأمور بازرسى اعمال هستند این عمل را بررسى مى‌كنند و مشكلى در آن نمى‌بیند؛ از این رو مهر قبولى بر آن مى‌زنند. سپس عمل بالا مى‌رود تا به آسمان دوم مى‌رسد. ملایكه آسمان دوم نیز اشكالى در عمل پیدا نمى‌كنند و از این رو آنان نیز به عمل نمره قبولى مى‌دهند. به همین ترتیب این عمل آسمان هاى سوم و چهارم و... تا آسمان هفتم را پشت سر مى‌گذارد و با وجود این‌كه هفت بار و هر بار دقیق‌تر از قبل مورد بازرسى مأموران الهى و فرشتگان قرار مى‌گیرد، كوچك ترین نشانه‌اى از فساد و خرابى در آن تشخیص داده نمى‌شود و در همه مراحل نمره قبولى دریافت مى‌دارد. اما هنگامى كه این عمل در نهایت به پیشگاه الهى عرضه مى‌شود، خداى متعال مى‌فرماید آن را براى غیر من انجام داده است، لعنت من بر او باد!1


1. بحار الانوار، ج 70، باب 54، روایت 20.

به هر حال روایاتى از این قبیل متعدد داریم كه عرض كردم بیم آن دارم نقل آنها موجب یأس شود. به هر حال باز هم تأكید مى‌كنم كه موضوع نیت صحیح در عبادت بسیار مهم است و امرى است كه از مو باریك‌تر است و اگر انسان دقت و وسواس كافى به خرج ندهد بیم آن مى‌رود كه گرفتار «ریا» گردد.

اهمیت و نقش نیت در اعمال ما تا بدان حد است كه ما مى‌توانیم به جز عبادات اصطلاحى، از طریق نیت، كارى كنیم كه تمام اعمالمان عبادت باشد! حتى كارهایى از قبیل: خوردن، آشامیدن، خوابیدن، استراحت كردن و لذت حلال بردن نیز مى‌تواند طورى واقع شود كه عبادت به حساب آید! این در صورتى است كه انسان در همه افعال خود «رضایت خداوند» را مد نظر داشته باشد. اگر هر نشست و برخاست و هر عملى را كه انجام مى‌دهیم قصدمان واقعاً این باشد كه با آن كار رضایت و خشنودى خدا را تحصیل كنیم، آن عمل، عبادت مى‌شود. البته تفاوت عبادات خاص با سایر اعمال این است كه در سایر اعمال اگر آنها را به قصد جلب رضایت الهى انجام ندهیم مشكلى ندارد و ما را جهنمى نمى‌كند، اما عبادات خاص مثل نماز و روزه اگر به قصد ریا انجام شود فرد، مستوجب عقاب و جهنم خواهد شد.

در خصوص نماز باز هم تأكید مى‌كنیم كه در مورد نیت آن بسیار حساس باشیم. اگر نیت نماز درست شد، گوهرى قیمتى خواهد شد كه انسان را به اوج تقرب الى الله عروج خواهد داد و قدر و ارزش آن از تصور بیرون است. اگر هم خداى ناكرده نیت نماز فاسد شد، همان گوهر گران بها نه تنها از ارزش و اعتبار مى‌افتد، كه تبدیل به عنصرى مضرّ و مخرّب مى‌گردد و صاحب عمل را تا جهنم به دنبال خود مى‌كشد! از خداى متعال مى‌طلبیم كه توفیق اخلاص در همه عبادات، به خصوص نماز را به همه ما عنایت فرماید.