به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیتالله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در دیدار با جمعی از اساتید و دانش پژوهان مرکز تخصصی فلسفه اسلامی در مدرسه مهدیه با اشاره به نعمت سخن گفتن به عنوان یکی از شئونات زندگی آدمی بیان داشت: همانطور که بدون سخن گفتن انتقال مفاهیم دشوار بوده و زندگی بشری گونه دیگری به خود میگرفت، وضع و استعمال الفاظ که در سخن گفتن به کار میرود، نیز آفاتی دارد.
علامه محمدتقی مصباح یزدی با اشاره به اینکه گاهی الفاظ از معنای خود بار ارزشی کسب میکنند و حتی گاهی احکام شرعی نیز بر آن مترتب میشود، ادامه داد: مثلا لفظ شریفی که برای نام رسول خدا(ص) به کار برده میشود و یا عبارات قرآنی همه از حروف معمولی تشکیل شدهاند، اما بار ارزشی مثبت گرفته اند و حکم حرمت لمس عبارات قرآن بدون وضو، بر آن مترتب شده است، و در مقابل نیز برخی الفاظ به خاطر پلیدی معنایشان بار منفی کسب میکنند.
وی با اشاره به اقوال مختلف درباره استعمال لفظ در اکثر از یک معنا گفت: گاهی حواشی و عوارض یک معنا در مکان و زمان خاص سبب میشود که آن عوارض و لوازم بیش از خود معنا مورد نظر قرار گیرد، و لذا گاهی از یک لفظ معناهای متعدد، و گاه متضاد، اراده میشود.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به مقدمه فوق به علل اختلاف علما درباره فلسفه پرداخت وخاطر نشان کرد: از جمله الفاظی که دارای معناهای متفاوت و متضاد است، لفظ " فلسفه " است و لذا بین علما اختلاف در خصوص فلسفه بسیار زیاد است که این مسأله گاهی در اثر معناهای مختلفی است که از عوارض و لوازم فلسفه ناشی شده است، و گاهی ناشی از تعصب افراد است که وقتی یک طرف قضیه را پذیرفتند، به خاطر تعصب، طرف دیگر را ارزیابی و نقد نمیکنند و به طور مطلق آن را رد میکنند و این آفتی بزرگ است.
این فیلسوف اسلامی با اشاره به اینکه در طول تاریخ اسلام افراد بسیاری فلسفه را تکریم و افرادی آن را تحریم کردهاند، ادامه داد: این ناشی از اختلاف معناهایی است که از فلسفه اراده شده است. عدهای که فلسفه را تحریم میکنند فکر میکنند فلسفه یعنی تعبد به آرا و نظرات دانشمندان غیرمتدین به جای تعبد به آیات الهی و روایات ائمه(ع)، و جایگزین کردن آرای افرادی چون افلاطون و ارسطو به جای نظرات ائمه(ع)، درحالی که چنین چیزی قطعا مذموم بوده و باید با آن مخالفت شود.
وی معنای دیگر فلسفه را بحث و تحقیق با روش عقلی درباره سلسله مسائلی که با تجربه و نقل قابل اثبات نیستند، دانست و افزود: یک سلسله مسائل حیاتی مانند وجود خدا، معاد و وحی وجود دارد که نمیتوان از روش نقلی و تجربی به حل آنها پرداخت، چرا که نه میتوان با تجربه وجود خدا و معاد و وحی را اثبات کرد و نه میتوان برای کسی که در وجود خدا شک دارد، از قرآن و روایات برای او دلیل آورد، و تنها راه پاسخ به این سئوالات، استفاده از طریق عقلی است و این همان فلسفهای است که منظور بسیاری از طرفداران فلسفه است.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه هیچ دلیل نقلی در قرآن و روایات بر عدم جواز استفاده از روش عقلی وجود ندارد، بلکه بر استفاده از عقل تأکید شده است، ادامه داد: این مسأله که این علوم ابتدا توسط افرادی غیر متدین مطرح شده و قابل اعتماد نیست، نمیتواند دلیلی برای کنار گذاشتن فلسفه باشد، چرا که این دلیل در سایر علوم نیز جریان دارد و بسیاری از مسائل در دیگر علوم مانند ریاضیات که امروزه مورد استفاده است نیز توسط غربیها مطرح شده است. بلکه تنها راه برای مورد اعتماد بودن مسائل فلسفه فهم دقیق آن و کنارگذاشتن مسائل اشتباه و باطل آنها و پذیرفتن مسائل صحیح آنها میباشد.
وی با اشاره به وجود اختلاف نظر در میان فلاسفه به عنوان یکی از دلایل مخالفت با فلسفه، افزود: این مسأله نیز نمیتواند سبب رها کردن و تحریم فلسفه باشد، چرا که در فقه نیز همواره نظرات مختلف و گاه متضادی درباره یک موضوع مطرح شده است، ولی کسی حق ندارد به این بهانه فقه را کنار بگذارد، چرا که پیشرفت فقه و روشن شدن بسیاری از مسائل به خاطر همین اختلافات بوده است و به عنوان نمونه در یک بازه زمانی آیتالله بروجردی در خصوص عدم اجزای نمازجمعه از نماز ظهر بحث میکرد و آیتالله خوانساری در مورد وجوب عینی آن به تدریس میپرداخت.
آیتالله مصباح یزدی نتیجه تعصب در خصوص فلسفه را محروم شدن جامعه اسلامی از فکر صحیح دانست و افزود: متأسفانه مشکل اصلی در بحث فلسفه نه عدم فهم تعریف دقیق فلسفه که تعصب بیجاست و این تعصب به شدت در فلسفه وجود دارد و کسانی که در مقابل فلسفه قرار گرفتهاند، گاهی بدون هیچگونه دلیلی آن را رد میکنند و از طرفی برخی از طرفداران فلسفه تمام سخنان فلاسفه را مانند وحی منزل میپندارند، در حالیکه روش صحیح، برخورد غیر متعصبانه با فلسفه است مانند برخورد حضرت امام(ره) که ایشان حتی با برخی از نظراتی که نزد فلاسفه مسلّم تلقی میشد، مخالف بودند.
وی ادامه داد: البته برخی افراد نیز به خاطر منافع شخصی خود از فلسفه طرفداری و یا با آن مقابله میکند، همانگونه که بسیاری از افراد که اصلا انقلاب و ولایتفقیه را قبول نداشته و نمیشناسند، به خاطر اینکه عنوان " انقلابی بودن " و " ولایی بودن " منافع شخصی ایشان را تأمین میکند، دم از انقلاب و ولایتفقیه میزنند. همین مسأله گاهی در خصوص طرفداری یا مقابله با فلسفه هم دیده میشود.
گفتنی است این مراسم 25 شهریورماه سال جاری در مرکز تخصصی فلسفه اسلامی در مدرسه مهدیه برگزار شد.