به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیتالله مصباح یزدی، ایشان ظهر پنج شنبه دوازدهم اردیبهشت ماه در پیش نشست همایش بینالمللی اندیشههای فلسفی شهید مطهری که در مدرسه فیضه قم برگزار شد به نقش شهید مطهری در تحول فلسفه اسلامی پرداخت و گفت: فلسفه اسلامی بمعنای تلاشهای فلاسفه مسلمان برای حل مشکلات علمی با استفاده از برهانهای عقلی است.
وی با ذکر مقدمهای در خصوص سیر تحول فلسفه اسلامی گفت: فلسفه اسلامی از قرن اول تاکنون دچار تحولات بسیاری شده است، نقاط عطف وجهش فراوانی داشته که در قرن سیزدهم هجری به اوج خود رسید اما همچنان ظرفیت بالیدن و پیشرفت فراوان دارد.
عضو خبرگان رهبری افزود: آغاز فلسفیدن اسلامی در قرن اول هجری با ترجمه کتابهای فلسفه یونانی بودکه در دوران عباسیان به اوج رسید، فلسفه ارسطویی جریان غالب بود و همراهی آن با فلسفه افلاطونی و سقراطی بر غنای محتوایی آن افزوده بود.
این استاد فلسفه اسلامی به عوامل تأثیر گذار در تحول فلسفه اسلامی اشاره و گفت: در زمان فارابی نظام جامعی از مطالبی که از فلاسفه یونانی بیان شده بود شکل گرفت، سپس عوامل دیگری اثر گذار شدند که موجب تحولات فراونی شدند و این تحولات در چند بُعد قابل بررسی هستند.
رئیس مؤسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی(ره)ادامه داد: ترجمه آثار فلسفه یونانی زمینهای برای آشکارشدن تناقضات و تعارضات آنها بوجود آورد که ابتکارات اندیشمندان اسلامی در رفع این تناقضات موجب شکوفایی هرچه بیشتر فلسفه شد.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه میراث فلسفه یونانی با ظاهر و باطن برخی آموزههای دینی اختلافاتی داشت، توضیح داد: عامل مؤثر دیگر در تحول فلسفه اسلامی تضارب ظاهری و باطنی فلسفه یونانی با آموزههای اسلامی بود که این مسأله منشأ تلاش دانشمندان اسلامی برای پاسخگویی و حل این مشکلات شد.
آیتالله مصباح یزدی افزود: مناقشات برخی متکلمان مسلمان سبب اوج گیری فلسفه اسلامی شد که هرچند این مناقشات ابتدا بعنوان اختلاف میان متکلمان و فلاسفه مطرح میشد و یک عامل تخریبی بنظر میرسید، اما در ادامه سبب قوت فلسفه شد.
وی ادامه داد: عامل دیگر در تحول فلسفه اسلامی نیاز برخی از موضوعات دینی به اثبات عقلانی بود به این معنا که پیش فرضهایی عقلی برای ورود به این مطالب نیاز بود مانند اثبات وجود خدا و... که سبب توجه بیش از پیش اندیشمندان اسلامی به فلسفه شد.
عضو خبرگان رهبری خاطر نشان کرد: کمیت موضوعات فلسفه اسلامی ببش از سه برابر مطالبی است که از فلسفه یونانی به ارث رسیده بود؛ چنانکه علامه طباطبایی (ره) میفرماید مسائل فلسفه یونانی هفتصد عنوان بوده در حالیکه مسلمانان بیش از دو هزار مسأله را مطرح کرده اند.
این استاد فلسفه اسلامی اختلاط فرهنگها و ورود موضوعات فلسفی از دیگر فرهنگها را عامل مؤثر دیگری در تحول فلسفه اسلامی دانست و گفت: با گسترش اسلام، فرهنگها و علوم فلسفی سایر ملل در جامعه اسلامی داخل میشدند که اثرگذار بودند و از جمله آنها فلسفه شرقی و ایرانی بود که با ورود اسلام به این مناطق نیاز به پاسخگویی به این فلسفهها ضرورت پیدا میکرد.
*پیوند کلام، عرفان و فلسفه عامل رشد فلسفه اسلامی
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: ارتباط مسائل فلسفی با مسائل عرفانی که هم پیش از اسلام در ادیان شرقی بطور چشمگیر و هم در ادیان توحیدی وجود داشت عامل دیگر پیشرفت و بلوغ فلسفه اسلامی است.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم افزود: آمیخته شدن مسائل فلسفی با مسائل عرفانی بخصوص توسط صدر المتألهین و شاگردانش سبب اوج گیری فلسفه اسلامی شد که لازمه این تحولات فلسفه اسلامی تحقیقات مقایسهای میان فلسفه با دیگر علوم بود.
علامه مصباح یزدی به راههای شناخت معارف پرداخت و بیان کرد: سه راه برای شناخت معارف وجود دارد: عقل محض که فلاسفه از آن بهره میبرند، کشف و شهود که راه عرفا است، و طریق وحی وتعبد که بیشتر متکلمان به آن پایبندند.
عضو خبرگان رهبری ادامه داد: وقتی مسائل علمی از راههای گوناگون مطرح میشد احساس میشد که میان مطالب اختلافاتی وجود دارد بدین معنا که وحی مخالف کشف وشهود یا فلسفه است و بالعکس، که در نتبجه برخی از اندیشمندان اسلامی با توجه به اینکه حقیقت یک چیز بیشتر نیست در صدد تطابق میان راههای مختلف شناخت معارف برآمدند.
وی افزود: ملاصدرا از جمله افرادی است که در کتاب اسفار با بهره گیری از مطالب عرفانی درصدد حل برخی مسائل فلسفی است و برخی مطالب فلسفی او پشتوانه عرفانی دارند.
علامه مصباح یزدی به تعریف «طبیق راههای شناخت معارف» اشاره کرد و گفت: تطبیق به این معنا است که فلسفه، کشف و شهود و وحی با حفظ اصالت خود هرکدام جداگانه مؤید یک حقیقت واحد باشند.
این استاد فلسفه اسلامی به شخصیتهای مؤثر در تحول فلسفه اسلامی اشاره و خاطر نشان کرد: در فرایند تحول فلسفه اسلامی نقاط عطفی وجود دارد که بوسلیه شخصیتهایی برجسته شکل گرفته است که از جمله آنها فارابی، ابن سینا، فخر رازی و برخی متکلمین، خواجه نصیرالدین طوسی، شیخ اشراق و ملاصدرا هستند.
رئیس مؤسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی(ره)با بیان ضرورتهای طرح برخی نظریات علمی برای پاسخگویی به نیازهای اعتقادی در هر عصری گفت: در زمان حاضر با بررسی برخی کتب و آثار احساس میشود که برخی از مسائل مطرح شده توسط متکلمان موضوعاتی زائد هستند، در حالیکه این موضوعات بخاطر طرح شدن سؤالاتی در آن اعصار بوده است که نیاز به پاسخگویی به آنها توسط اندیشمندان آن زمانها احساس میشده است.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم افزود: در جامعه هنگامی که سؤالی مطرح میشود که با اعتقادات دینی مردم در ارتباط است اندیشمندان متعهد ساکت ننشسته و با استفاده از راههای برهان، وحی و کشف وشهود در صدد پاسخگویی و رفع شبهات ناشی از آن بر میآیند.
* پاسخگویی شهید مطهری به نیازهای فکری روز جامعه
آیتالله مصباح یزدی به خمودگی فلسفه در دو قرن گذشته اشاره کرد و توضیح داد: در دو قرن گذشته فلسفه اسلامی دچار رکود بیسابقهای شده بود و جز پرداختهای جزئی، ابتکار خاصی در فلسفه شکل نمیگرفت؛ فلسفه ستیزان در اوج بودند و نهایت تلاش طرفداران فلسفه اسلامی بسط و شرح اسفار ملاصدرا بود.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم افزود: از این رو فلسفه اسلامی توان ایفای نقش خود را در محافل فلسفی دنیا نداشت و با رواج مسائل جدید فلسفی که برخاسته از فلسفههای کهن بودند خلأی جدی در فلسفه اسلامی احساس میشد.
وی فلسفه مادی گرایی و شکاکیت را از اشکال جدید فلسفه در سالهای نه چندان دور برشمرد و گفت: فلسفه مادیگرایی توجه بسیاری از جوانان و حتی خواص را به خود جلب کرده بود و اثر گذاری آن بسیار گسترده بود بطوریکه در حوزههای مختلف از جمله حوزه کودک و نوجوان ورود پیدا کرده بودند و مطالعه آثار مارکسیستها در میان اقشار مختلف جامعه رواج پیدا کرده بود.
عضو خبرگان رهبری ادامه داد: طرفداران فلسلفه ماتریالیستی بطور جدی در برابر دین موضع گرفته بودند و بیرحمانه بر آن میتاختند و از این رو ضرورت پاسخگوئی به این شبهات جدید شیوهای از پاسخگویی با شکل و ساختار نوین و بدیع را میطلبید زیرا ماتریالیستها موضوعات خود را با همان محتوای قدیمی اما با شکلی جدید ارائه کرده بودند.
این استاد فلسفه اسلامی به نقش بیبدیل شهید مطهری در مواجهه با شبهات جدید منحرفان فکری و عقیدتی اشاره و بیان کرد: شهید مطهری با درک ضرورت پاشخگوئی به شبهات با ساختار نوین در صدد دفاع از عقاید دینی و اسلامی بر آمد و این درحالی بود که فلسفه ما در آن زمان ناکارآمد بود.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: کار استاد شهید این بود که به علامه طباطبایی(ره) پیشنهاد کرد که ساختار و شیوه جدیدی را برای پاسخگوئی به این موضوعات بیابند و مرحوم علامه نیز به همین منظور دروسی را دایر کردند و مقالاتی نوشتند که بسیار عمیق و پیچیده بود، و از این رو شهید مطهری با تلاش و جدیت این تحقیقات عمیق علمی را بسط داد و به زبان ساده و قابل فهم برای همه در آورد.
علامه مصباح یزدی به هوش سرشار و توان بالای علمی استاد مطهری اشاره و تأکید کرد: شهید مطهری با وجود اینکه پاسخگوئی به نظرات فلاسفه غرب و شبهات آنها را از روی ترجمهها و منابع دست دوم انجام میداد اما چنان عالمانه این شبهات و نظرات را درک کرده بود که ماتریالیستها معترف بودند شهید مطهری بهتر از خود آنها مطالب را فهمیده است.