علامه مصباح: از آن‌هایی که خدا را قبول ندارند، توقعی نیست؛ شما که قرآن را می‌بوسید، شما دیگر چرا؟! خداوند آمدن نعمت‌ها و مصائب را دارای هدف معرفی می‌کند؛ یعنی همین طوری نبود که یک روز ویروسی بیاید؛ بلکه هدفمند است!

استاد اخلاق حوزه علمیه قم ضمن استناد به برخی از آیات قرآن درباره این مطلب گفت: متأسفانه ما آن‌طور که باید و میسر بوده، به دنبال فهم معارف قرآن نرفته‌ایم. در مرحله عمل نیز باید از خود بپرسیم که آیا همانند کسی است که این معارف را باور کرده و بر طبق آن عمل می‌کند، عمل می‌کنیم؟! قرآن می‌فرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ اَلضَّرّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ؛ ما هر پیغمبری را که فرستادیم، همراه او بلاهایی نازل کردیم تا مردم حالت تضرع پیدا کنند و رو به خدا بیاورند تا زمینه‌ بهتری برای پذیرش سخن پیغمبر فراهم شود» (اعراف،۹۴).

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت آیت‌الله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در دیدار با جمعی از اعضای هیئت‌علمی این مؤسسه با اشاره به مصائب و ناگواری‌هایی که برای جوامع مختلف پیش می‌آید، گفت: برخورد عمومی اکثر مردم دنیا با حوادث این عالم این‌گونه است که آن‌ها را طبیعی می‌دانند. حتی فکر این را نمی‌کنند که دستی در کار است. متأسفانه در میان طرفداران ادیان و حتی اسلام و کسانی که با قرآن آشنا هستند نیز چنین تفکری وجود دارد.
حضرت علامه محمدتقی مصباح رویکرد دوم را رویکرد کسانی دانست که به وجود خدا معتقد هستند، اما به یک نوع تقسیم کار قایل هستند و می‌گویند برخی کارها را خداوند خودش انجام می‌دهد، اما برخی دیگر از کارهاست که خداوند به مخلوقات واگذار کرده است. می‌گویند در برابر کارهایی که خدا کرده شکر می‌کنیم، اما همه چیز که دست خدا نیست! اگر مریض شدی برو دکتر! این دیگر ربطی به خدا ندارد؛ خداوند عالم را خلق کرده است و گفته است بروید زندگی کنید!
استاد اخلاق حوزه علمیه قم گرایش سوم را مخصوص کسانی دانست که قرآن را واقعاً قبول دارند و می‌خواهند به معارف آن عمل کنند. شاید این افراد مصداق همان آیه شریف باشند که قرآن درباره آنان می‌فرماید: «وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ اَلشَّكُورُ» (سبأ،۱۳). این‌ گروه با بررسی آیات قرآن، به آیاتی می‌رسند که با هر دو گرایش قبل تفاوت دارد. اینان به این نتیجه می‌رسند که کار اصلی کار خداست؛ حتی اگر ما کاری انجام می‌دهیم به اذن اوست و قدرتش را نیز خدا داده است؛ آن هم در محدوده‌ای خاص و برای هدفی خاص. البته همه این‌ها روی حساب است؛ دستی فوق همه این‌هاست که در همه این‌ها مؤثر است؛ حتی نفسی که می‌کشیم، حرکتی که می‌کنیم،‌ چیزی که می‌فهمیم، اگر از چیزی خوشمان می‌آید و... همه همین طور است.
وی ضمن استناد به برخی از آیات قرآن درباره این مطلب گفت: متأسفانه ما آن‌طور که باید و میسر بوده، به دنبال فهم این معارف نرفته‌ایم. در مرحله عمل نیز آیا عمل همانند کسی است که این معارف را باور کرده و بر طبق آن عمل می‌کند؟! قرآن می‌فرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ اَلضَّرّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ؛ ما هر پیغمبری را که فرستادیم، همراه او بلاهایی نازل کردیم تا مردم حالت تضرع پیدا کنند و به خدا روی بیاورند تا زمینه‌ بهتری برای پذیرش سخن پیغمبر فراهم شود» (اعراف،۹۴).
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه در ادامه با طرح سؤال درباره عکس‌العمل انسان‌‌ها در مقابل این مصایب و ناگواری‌ها گفت: اما آدمیزادها چکار کردند؟ آیا این باعث تضرع آن‌ها شد؟ آیا آن‌ها متنبه و هدایت شدند؟
وی در ادامه اظهار داشت: خود قرآن درباره عکس‌العمل انسان‌ها فرموده‌ است: «قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا اَلضَّرّاءُ وَ اَلسَّرّاءُ» (اعراف،۹۵)، گفتند: کار دنیا همین است! گذشتگان هم بعضی خوشی داشتند و بعضی سختی. این همان گرایش اول است که خداوند نقشی در حوادث دنیا ندارد، باید با آن‌ها ساخت و اگر بتوانیم خودمان نسبت به آن‌ها چاره‌اندیشی کنیم. دنیا همین است دیگر!
عضو مجلس خبرگان رهبری ضمن نقد این دیدگاه از نگاه قرآن خاطرنشان کرد: خداوند می‌فرماید: «بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ اَلسَّيِّئاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ ما آنها را به خوشی‌ها و ناخوشی‌ها مبتلا می‌کنیم، به این امید که برگردند» (اعراف،۱۶۸)، اما این‌ها می‌گویند: اینها ربطی به خدا ندارد! یک وقت هم ویروسی پیدا می‌شود و چند میلیون انسان را مبتلا می‌کند؛ بالاخره دنیا همین است! و باید ساخت! قرآن درباره این گرایش می‌گوید: «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ اَلشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»  ﴿الأنعام‏، 34)
وی ادامه داد: خداوند می‌فرماید: همین طوری نبود که یک روز ویروسی بیاید؛ بلکه هدفمند بود! «لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»، «لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ». از آن‌هایی که خدا را قبول ندارند، توقعی نیست؛ شما که قرآن را می‌بوسید، شما دیگر چرا؟! انگار نه انگار که اصلاً خدا کاره‌ای است و گویا چنین آیه‌ای نیامده و ما تکلیفی نداریم!
استاد اخلاق حوزه و دانشگاه گفت: اولین درسی که از این جریان و این تدبیر الهی می‌گیریم این است که به خودمان شوکی وارد کنیم و از خود سؤال کنیم که آیا به وظیفه‌مان عمل می‌کنیم؟ آیا درست فهمیده‌ایم که قرآن در این باره چه می‌گوید؟ خود قرآن چه وظیفه‌ای برای ما تعیین می‌کند؟ آیا می‌گوید رها کنید و بروید یا می‌گوید: در قبال خودتان و دیگران وظیفه‌ای دارید؟ وقتی شما به وظایفتان عمل کردید، اثر این سختی‌ها از بین می‌رود یا اینکه در مقابل این عمل خیری که انجام دادید، ما به شما برکت می‌دهیم و بلا را از شما رفع می‌کنیم؟!  
وی ادامه داد: بلا برای این بود که هم در شما شوکی ایجاد شود و هم وسیله آزمایش شما باشد که آیا صبر می‌کنید یا جزع و فزع می‌کنید؟ آیا این را کار خدا می‌دانید یا کار طبیعت می‌دانید؟ آیا برای خدا نقشی قائل هستید یا خیر؟
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ضمن اشاره به وظیفه‌ای که هر فرد نیست به دیگران دارد گفت: افزون بر وظیفه‌ای که نسبت به شناخت و رفتار خود درباره بلاها داریم، وظیفه‌ای نیز نسبت به دیگران داریم. ما وظیفه داریم به شکرانه‌ این‌که قرآن را فهمیده و درک کرده‌ایم، قرآن را به دیگران نیز بفهمانیم. آیا به این وظیفه‌مان عمل می‌کنیم؟
وی در پایان تأکید کرد: کسانی که از معارف قرآن استفاده نمی‌کنند، بسیار زیان کرده‌اند. اگر قرآن به ما نرسیده بود، این علما نبودند، در طول ۱۴۰۰ سال تفسیر ننوشته بودند و کتاب‌های روایی را تبویب نکرده بودند، شاید می‌توانستیم عذری بتراشیم که نتوانستیم آن را بفهمیم. اما اگر با این همه زحماتی که بزرگان، علما و اساتید ما کشیده‌اند، باز هم گوش ندهیم و کاری به این معارف نداشته باشیم خیلی زیان کرده‌ایم! قرآن می‌فرمایند: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالاً اَلَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي اَلْحَياةِ اَلدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً؛ می‌دانید ضرر چه کسانی از همه بیشتر است؟ آن‌ها کسانی هستند که خیال می‌کنند تافته‌ جدا بافته‌ای هستند و کارشان خیلی بهتر از کسانی است که می‌روند در جبهه‌ها شهید می‌شوند!» (كهف،۱۰۳) خدا نکند که ما از این‌ها باشیم!
لازم به ذکر است که این جلسه در تاریخ ششم خرداد سال جاری (1399) در سالن تشریفات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.