بسم الله الرحمن الرحیم
آن چه پیش رو دارید گزیدهای از سخنان حضرت آیت الله مصباح یزدی (دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبری است كه در تاریخ 1388/06/08 ایراد فرمودهاند. باشد تا این رهنمودها چراغ فروزان راه هدایت و سعادت ما قرار گیرد.
در ادامه بحث، بخشی دیگر از روایت مورد بحث را میخوانیم:
أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالُونَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهُ تَرْتِیلًا یَعِظُونَ أَنْفُسَهُمْ بِأَمْثَالِهِ وَ یَسْتَشْفُونَ لِدَائِهِمْ بِدَوَائِهِ تَارَةً وَ تَارَةً مُفْتَرِشُونَ جِبَاهَهُمْ وَ أَكُفَّهُمْ وَ رُكَبَهُمْ وَ أَطْرَافَ أَقْدَامِهِمْ تَجْرِی دُمُوعُهُمْ عَلَی خُدُودِهِمْ یُمَجِّدُونَ جَبَّاراً عَظِیماً وَ یَجْأَرُونَ إِلَیْهِ جَلَّ جَلَالُهُ فِی فَكَاكِ رِقَابِهِمْ؛؛ شیعیان خالص برنامهای برای شبهای خود و برنامهای هم برای روزها دارند. اما برنامه شبانهشان این است كه: قدمهایشان را جفت میكنند ـکنایه از اینکه روی پا میایستندـ. و اجزاء قرآن را به صورت ترتیل و با تأنی و آرامش تلاوت میكنند؛ با مثلها و اوصافی كه در آیات قرآن ذكر شده، خود را موعظه میكنند و درمان دردشان را از قرآن طلب میكنند؛ پیشانی، دستها، زانوها سر انگشتان پایشان را روی زمین فرش میكنند ـکنایه از اینکه به سجده میافتند، در حالی که اشك بر گونههایشان جاری میشود؛ در پیشگاه جبروت و عظمت الهی به تمجید و ستایش او میپردازند. و با ناله در درگاه او، نجات خود را از آتش جهنم طلب میكنند.
در نهجالبلاغه، این بخش از روایت تعبیراتی مفصلتر و دلنشینتر دارد كه آنها را هم تلاوت میكنیم: أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا. از این بخش روایت، و همچنین از بعضی احادیث دیگر استفاده میشود كه بهترین حالت برای قرائت قرآن این است كه شخص، در خلوت قرآن را روی دو دست گرفته، رو به قبله بایستد و با توجه، همراه با تأنی و آرامش قرآن را قرائت كند. یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ1؛ شیعیان با تلاوت قرآن و با توجه به مضامین آن، خود را وادار به حزن میكنند. شاید این فراز اشاره به این باشد كه مناسبتر است قرآن به صورت حزنآور قرائت بشود؛ هم چنانكه در برخی روایات دیگر به این معنا تصریح شده است كه قرآن را بهگونهای بخوانید كه تلاوت آن برای شنونده حزنآور باشد2. وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ؛ و به واسطه قرآن داروی دردشان را بر میانگیزانند. شارحین نهجالبلاغه این نكته لطیف را از این فراز استفاده كردهاند كه منظور از این كه میفرماید به وسیله قرآن در خودشان ایجاد حزن میكنند و دوای دردشان را بر میانگیزانند این است كه بعد از اینكه حزن در آنها ایجاد شد، اشكشان جاری میشود و این اشك داروی دردشان است. فَإِذَا مَرُّوا بِآیَةٍ فِیهَا تَشْوِیقٌ رَكَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ؛ وقتی مؤمنین به آیات بشارت دهنده نعمت، رحمت و مغفرت میرسند، دل خود را متوجه این آیات میكنند و از سر طمع به رحمت الهی، به مضامین این آیات سرک میكشند؛ مانند كسی كه از پشت دیواری سرك میكشد، تا پشت دیوار را ببیند. وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ. چنانكه گویا بر نعمتهای بهشتی و رحمت؛ الهی اشراف پیدا كردهاند و تصور میكنند كه این نعمتها پیش چشمشان حاضر است. وَ إِذَا مَرُّوا بِآیَةٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ؛ همین افراد هنگامی كه به آیاتی بر میخورند كه در آنها نسبت به عذاب و عقوبتهای الهی هشدار داده شده، گوش دلشان را به این آیات میسپارند و سرسری از آنها نمیگذرند؛؛ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ؛ چنان كه گویا «زفیر»؛ و «شهیق»؛ جهنم ـیعنی صدای دم و بازدم آنـ در بن گوششان است. این حالت مؤمنین هنگام قرائت قرآن است.
اما در حال ركوع و سجود، فَهُمْ حَانُونَ عَلَی أَوْسَاطِهِمْ؛ كمرشان را در پیشگاه عظمت الهی خم كردهاند. مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَكُفِّهِمْ وَ رُكَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ؛ مواضع سجده خود را فرش زمین میكنند و بر خاك میافتند. یَطْلُبُونَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فِی فَكَاكِ رِقَابِهِمْ؛ و از خدای متعال آزادی خود را از آتش جهنم درخواست میكنند.
حاصل این بخش از روایت این است كه برنامه شبانه شیعیان حقیقی این است كه بخشی را به نماز و قرائت قرآن، بخش دیگری را به ركوع و سجده، و بخشی را هم به تضرع در پیشگاه الهی برای نجات از عذاب و رسیدن به رحمتهای الهی میگذرانند.
سؤالی كه ممكن است در این جا مطرح شود این است كه چرا این برنامه، اختصاص به شب دارد؟ عبادت خدا در تمامی ایام و ساعات مطلوب است؛ اختصاص این برنامه به شب چه وجهی دارد؟
در قرآن كریم هم تأكید شده است كه مؤمنین بخش قابل توجهی از شب را به عبادت بگذرانند. در سوره مزمل به پیغمبر(ص) امر شده كه دو ثلث شب، یا نیمی از آن، یا حد اقل ثلث شب را به عبادت خدا بپرداز. قُمِ اللَّیْلَ إِلاّ قَلِیلاً3؛ بیشتر شب را به عبادت بپرداز. قرآن در وصف مؤمنین خالص میفرماید: كانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ4؛ كسانی كه به مقامات عالی بهشت میرسند، در دنیا اندكی از شب را میخوابیدند.
دلیل این كه بر عبادت شبانه تأكید شده این است كه روح عبادت این است كه انسان از همه چیز صرف نظر كند و توجهش فقط به خدای متعال باشد. بنا بر این آنچه در عبادت مطلوب است حضور قلب و انقطاع الی الله است. از همین رو گفته شده عبادت را در جای خلوتی انجام دهید، در محلی كه نقش و نگار، صدا و یا هر عامل دیگری كه انسان را به خود مشغول كند، نباشد. گفته شده كه حضرت سلمان جایی را برای نماز انتخاب كرده بود كه فقط یك نفر میتوانست بایستد و خم و راست شود. انسان خواه، ناخواه در روز اشتغالاتی دارد؛ علاوه بر اینكه وضع طبیعی روز انسان را به خود مشغول میكند. بر خلاف شب كه به طور طبیعی شرایط برای سکوت، سکون، آرامش و توجه و حضور قلب فراهم است و در فضای تاریك و خلوت آن، كه صداها خاموش و عوامل مزاحم دیگر كمتر است، آمادگی انسان برای حضور قلب و تمركز بیشتر است.
در چنین حالتی اگر انسان انگیزهای برای عبادت داشته باشد، با توجه و شعور بیشتری میتواند عبادت كند. در این حال اگر انسان به خدا توجه پیدا كند، خدا هم به او لطف كند، تأثیر بیشتر خواهد داشت. شاید این آیه هم به همین نكته اشاره دارد: إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلاً5؛ پدیده شب مؤثرتر و پا برجاتر است، و عبادت، فكر، و توجهی كه در شب انجام میگیرد رسوخ و عمق بیشتری دارد. إِنَّ لَكَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَوِیلاً6؛ انسان در روز تحرك زیادی دارد و باید فعالیتهایش را در روز انجام دهد.
اینهم یكی از حكمتهای الهی است كه انسان را بهگونهای نیافریده كه تمام عمرش را در گوشه غاری زندگی كند. خدا زندگی این عالم و شرایط و حالات مختلف آن را قرار داده، تا انسان از همه آنها استفاده كند و در هر حالی از نعمتهای خدا برای رسیدن به كمال استفاده كند. مُرادَكَ مِنّی أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَیَّ فِی كُلِّ شَیْءٍ حَتَّی لَا أَجْهَلَكَ فِی شَیْء7؛ خداوند خواسته خود را در هر چیزی به انسان بشناساند، تا در هیچ حالی از او غافل نباشد. زندگی در عزلت، در كنار یك صومعه یا دیر و پرداختن به عبادت از نظر اسلام چندان پسندیده نیست. انسان آفریده نشده است كه فقط در گوشه خلوتی مشغول عبادت شود؛ ولی بی نیاز از چنین عبادتگاه خلوتی هم نیست. لذا باید عبادات خود را در طول شب انجام دهد و روز را به رسیدگی به كارهای دیگر خود اختصاص دهد؛ كارهایی از قبیل درس خواندن و درس دادن، موعظه كردن دیگران، رسیدگی به فقرا، جهاد فیسبیل الله، امر به معروف و نهی از منكر، تحصیل روزی و.... ثلث از شب را هم به استراحت و تجدید قوا بپردازد و بقیه آن را به عبادت خدا اختصاص دهد.
سؤال دیگر این است كه هنگامی كه نیمه شب برخاستم، چه عباداتی را انجام دهم؟ در سوره مزمل دستور داده شده: وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً8؛ در این روایت هم میفرماید:؛ أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا؛ مؤمنان بر پا میایستند و اجزای قرآن را تلاوت میكنند. هر چند بعضی شارحین نهجالبلاغه گفتهاند در این عبارت ایستادن روی پا تلازمی با تلاوت قرآن ندارد، ولی این بیان خلاف ظاهر عبارت است. از سوی دیگر در چنین حالتی كه انسان روی پا ایستاده، كتاب خدا را روی دو دست گرفته، قرائت كند، احترام قرآن بیشتر رعایت میشود، تا زمانی كه شخص روی زمین نشسته و احیاناً به جایی هم تكیه بدهد.
نكته دیگری كه علاوه بر شبزندهداری و قرائت قرآن، بر آن تأكید شده، تلاوت قرآن با حالت تأنی و آرامش و به صورت شمرده است. یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا. زیرا در چنین حالتی شخص فرصت بیشتری برای توجه و تنبه نسبت به مفاهیم آیات پیدا میکند. هنگامی كه انسان قرآن را با سرعت میخواند، چندان اثری در او ایجاد نمیكند. اما زمانی كه آیات قرآن را به آرامی تلاوت میكند، نسبت به آنها تمرکز پیدا میکند و میتواند تصور كند كه نعمتهایی كه در آیات شمرده شده، پیش چشم اوست، یا صدای زفیر و شهیق جهنم در گوشش است. چنین حالاتی نیازمند فرصتی برای تأمل و تمركز است.
برای تلاوت قرآن هم هیچ حد و مرزی مشخص نشده است. خداوند میفرماید: خدا میداند كه همه شما نمیتوانید هر شب، دو ثلث شب را به عبادت بپردازید (زیرا بعضی از شما در سفر هستید، ممكن است بعضی از شما هم به بیماری مبتلا باشید و فرصت یا توان اینكه دو ثلث شب را به تلاوت قرآن بایستید، ندارید.) لذا خداوند در سوره مزمل میفرماید: فَاقْرَوا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ؛ هر اندازه برایتان میسر شد قرآن بخوانید. یعنی گمان نكنید كه اگر بخواهید سحرخیزی داشته باشید، حتماً باید نماز و عبادت شما ساعتها طول بكشد. بلکه نافله و قرائت قرآن شما حتی اگر چند دقیقه هم باشد، خوب است؛ ولی سحرخیزی را ترك نكنید.
یكی از راههایی كه شیطان مانع عبادت و سحرخیزی میشود همین است که به انسان چنین القاء میكند كه برای عبادت سحر، چند ساعت وقت لازم است، تا خواندن دعاها، قرائت قرآن و سجدههای طولانی انجام شود و كسی كه نیمه شب برای چنین عبادت مفصلی برخیزد، در طول روز خسته و خوابآلوده خواهد بود و به كار و زندگیاش نمیرسد؛ پس بهتر است از آن صرف نظر شود! در حالی كه انسان میتواند همه یازده ركعت نماز شب را در مدت كوتاهی ـحدود ده تا پانزده دقیقهـ بخواند و به قرائت چند آیه از قرآن اكتفا كند. فَاقْرَوا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ.؛ البته كسانی كه همت بالاتری دارند و از نیروی بدنی كافی و فراغت بیشتری برخوردارند، بهتر است وقت بیشتری را برای قرائت قرآن و عبادت صرف كنند.
از این بیانات استفاده میشود بخشی از این عبادت شبانه باید قرائت قرآن باشد. اما آیا منظور خواندن قرآن در نماز است؟ در بسیاری از موارد منظور از قرائت قرآن، نماز است كه بخشی عمدهای از آن به قرائت قرآن اختصاص دارد؛ مثل آیه شریفه: وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا9، كه در روایت به نماز صبح تفسیر شده است.
اما قرائت قرآن كه در این روایت و آیاتی از قرآن مورد سفارش قرار گرفته، منظور از آن ممكن است قرائت سورههایی از قرآن در حال نماز باشد. در بعضی آیات تسبیح، سجده، دعا و تضرع به صورت مستقل مورد سفارش قرار داده شده است: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیْلاً طَوِیلاً10؛ شبها سجده طولانی انجام ده و خدا را تسبیح بگو. سجده طولانی در دل شب نیز مورد تأكید قرار گرفته است؛ شاید از بیان سجده و تسبیح در كنار هم بتوان این نكته را استفاده کرد كه خوب است انسان در شب سجدهای طولانی انجام داده و ضمن آن تسبیح خدا را بگوید.
در این بخش از روایت به كیفیت قرائت قرآن اشاره شد. مؤمن باید هنگام تلاوت قرآن آن چنان نسبت به معانی آیات توجه داشته باشد كه با رسیدن به آیات رحمت، گویا رحمت الهی را میبیند و با قرائت آیات عذاب صدای زفیر و شهیق جهنم را در گوش خود احساس كند. حضرت امیر(ع) به ما میآموزد در حال نماز و قرائت قرآن اینگونه باشیم؛ حداقل سعی كنیم فكر مسائل مادی و زندگی دنیا را از سر بیرون كنیم و توجه بیشتری؛ به معانی آیات داشته و انسی با این مفاهیم پیدا كنیم.
همچنین سعی كنیم ركوع و سجودی در دل شب داشته باشیم. در احوالات بعضی از اصحاب پیغمبر(ص) و همچنین شاگردان مكتب اهل بیت(ع) حكایات شنیدنی از نماز و ركوع و سجودشان در دل شب نقل شده است؛ بعضی از ایشان گاهی شبی را به ركوع میپرداختند و میگفتند: هذه لیلة الركوع.؛ هرچند باور كردن بعضی از حكایات برای ما سخت است.
از فرد موثقی شنیدم كه مرحوم شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی ـ؛ كه در حرم امام رضا(ع) مدفون استـ هر شب عادت داشت اواخر شب میآمد و به پشت بام حرم میرفت و نزدیك گنبد به نماز میایستاد. یکی از خادمان حضرت رضا(ع) نقل کرده بود: ما كه با او آشنا بودیم و میدانستیم عادت ایشان این است، در پشت بام را برایش باز میكردیم؛ ایشان به آنجا میرفت. ما هم در را میبستیم و میرفتیم، تا پیش از اذان صبح كه در را باز میكردیم تا ایشان برگردد. یك شب سرد زمستانی ایشان طبق عادت همیشگی به كنار گنبد رفت و مشغول نماز شد. اتفاقاً در حالی که ایشان مشغول نماز بود، برف شروع به باریدن كرد. ایشان به ركوع رفت و ركوعش طول كشید. من هر چه صبر كردم، ایشان سر از ركوع بر نداشت. خودم هم نمیتوانستم زیر برف بایستم. چیزی فراهم كردم كه ایشان بتواند خود را با آن گرم کند و سپس در را بستم و به منزل رفتم. اما تمام طول شب را نگران ایشان بودم كه زیر برف، روی پشت بام چه میكند و چه بلایی بر سرش خواهد آمد؟ پیش از اذان، زودتر از شبهای دیگر به حرم آمدم و به پشت بام رفتم و در را باز كردم؛ دیدم ایشان همچنان در حال ركوع است، در حالی كه حدود یك وجب برف روی پشت او نشسته است.
شاید به خاطر همین عبادتها است كه چنین كسی با یك اشاره، یا با یك دانه انجیر مرضهای لاعلاج را معالجه میكرد.
در باره اویس قرنی كه از اصحاب پیغمبر اكرم(ع) بوده، نقل شده كه عبادتهای طولانی در دل شب داشته و گاهی یك شب را بیشتر به ركوع و گاهی یك شب را بیشتر به سجده میپرداخت.
ما باید سعی كنیم ـاگر نمیتوانیم چنین برنامههایی داشته باشیمـ حد اقل شباهتی به چنین كسانی پیدا كنیم؛ نمازمان را با تأنی بیشتری بخوانیم. نمازهایی كه با عجله و شتاب میخوانیم، ما را به كجا میرساند؟ در روایتی نقل شده كه هنگامی كه بندهای نمازش را سریع میخواند، خدای متعال به فرشتگان خطاب میفرماید كه این بنده من از نمازش كم گذاشت برای اینكه به خواستههای دنیویاش برسد؛ در حالی كه نمیداند همه امور دنیا به دست من است و تا من اراده نكنم چیزی تحقق پیدا نمیكند.
در قرائت قرآن، چه در حال نماز و چه در غیر حال نماز سعی كنیم حالاتی را كه در روایات سفارش شده، داشته باشیم. فرض كنیم صحنهای را که آیه بیان میکند، میبینیم. فرض كنیم از طرف خدای متعال انذارها و عتابها را میشنویم. كسانی كه آن حالات عجیب را در عبادتهایشان پیدا میكردند چنین زمینههایی در آنها بود؛ ما اگر نمیتوانیم عین آنها باشیم، حداقل سعیكنیم شباهتی به آنها پیدا كنیم.
1. نهجالبلاغة، ص 303، خطبه 193، معروف به «خطبه متقین».
2. به عنوان نمونه ر.ك: وسائلالشیعة، ج 6، ص 208، باب استحباب القراءة بالحزن؛ إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ.
3. مزمل / 2.
4. ذاریات / 17.
5. مزمل / 6.
6. مزمل / 8.
7. دعای امام حسینع در روز عرفه.
8. مزمل / 4.
9. اسراء / 78.
10. انسان / 26.