منشور محبّت و معرفت 2

   

منشور محبّت و معرفت 2

 

 

ناتوانى بشر از معرفت امام زمان(علیه السلام)

ضرورت تلاش براى شناخت امام زمان(علیه السلام)

    زیان كارترینِ مردم

اخلاص در پیشگاه امام زمان(علیه السلام)

فضیلت شب نیمه شعبان

عهد و میثاق با امام زمان(علیه السلام)

 

 

 

ناتوانى بشر از معرفت امام زمان(علیه السلام)

مقام اهل بیت(علیهم السلام) چنان مقام بزرگى است كه بزرگى اش را با عقل و فكر خودمان نمى توانیم درك كنیم. در واقع عظمت خدا است كه در انوار پاك چهارده معصوم(علیهم السلام) تجلّى كرده است. اگر همه انسان‌ها عقل‌هایشان را روى هم گذاشته، بخواهند پایه بلند این مقام را درك كنند، هرگز نخواهند توانست. همین قدر باید خوشحال باشیم كه خداوند متعالى، این معرفت را به ما داده است كه بدانیم آن‌ها در چنان مقام والایى هستند كه ما نمى توانیم بفهمیم. اگر این را باور كنیم، خودش كمال است.

همان‌گونه كه ذات و صفات خدا براى ما قابل شناخت نیست، صفات اولیاى او را نیز نمى توانیم بشناسیم؛(1) البتّه هیچ مخلوقى را نمى توان با خدا مقایسه كرد؛ چرا كه او فوق بى نهایت است. خدا و اولیاى او تفاوت بسیارى با هم دارند؛ آن هم نه تفاوت یك درجه، آن گونه كه بعضى فكر مى‌كنند. نمى توان گفت: وجود، درجاتى دارد كه بالاترین درجه آن خدا، و یك درجه پایین‌تر از آن، وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) است؛ چرا كه فاصله ذات اقدس الاهى با شریف ترین و والاترین مخلوقاتش نیز كه نور پاك محمّد(صلى الله علیه وآله) است، بى نهایت است. فاصله نور مقدّس پیامبر(صلى الله علیه وآله) با ما بى نهایت است؛ امّا فاصله او با خدا نیز نهایت ندارد. خداوند فوق مقام همه مخلوقات و از جمله، انوار معصومان(علیهم السلام) است.

اگر همین اندازه بفهمیم كه از درك مقام والاى ایشان ناتوانیم، باید خدا را بسیار شاكر باشیم كه چنین معرفتى به ما داده است. این حقیقت نیز به بركت تعلیم خود آن‌ها است


1. قال الصادق(علیه السلام): «لاَ یَقدِرُ الخَلاَئِقُ على كُنهِ صِفَةِ اللّهِ عزّوجلّ، فكَما لاَ یَقدِرُ عَلى كُنهِ صِفَةِ اللّهِ عزَّوجلَّ فكذلِكَ لاَ یَقدِرُ على كُنهِ صِفَةِ رَسُولِ اللّهِ، وَ كَمَا لایَقدِرُ على كُنهِ صفةِ الرَّسُولِ فكذلِكَ لاَ یَقدِرُ عَلى كُنهِ صِفَةِ الامام...؛ مردم، از پى بردن به كنه صفت خداوند ناتوانند و همانگونه كه از پى بردن به گوهر صفت خدا عاجزند، توانِ فهمِ حقیقتِ صفتِ رسول اللّه را نیز ندارند و همان‌سان كه از دریافتِ كنه صفت رسول عاجزند، از درك ژرفاى صفتِ امام نیز دور و بى بهره اند و...» (علّامه مجلسى، بحارالانوار، ج 67، ص 65)

وگرنه به هزاران غرور مبتلا مى‌شدیم و خیال مى‌كردیم خیلى چیزها را مى‌فهمیم. در مرتبه اوّل، قرآن به ما فرموده است:

وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاّ قَلِیلاً.(1)

و جز اندكى از دانش به شما داده نشده است.

و در مرتبه بعد، خود اهل‌بیت(علیهم السلام) فرموده اند كه مقام ما بسیار بالاتر از آن است كه شما بفهمید. به هر حال، به بركت تعلیم آن‌ها فهمیدیم آن‌ها در چنان اوجى هستند كه اگر ما هزاران سال با تندروترین مركب‌ها نیز حركت كنیم، به آن جا نخواهیم رسید.

 

ضرورت تلاش براى شناخت امام زمان(علیه السلام)

از سوى دیگر نباید چنین توهّمى پیش آید كه چون نمى توانیم بدان قله رفیع برسیم، پس باید همه چیز را رها كنیم. همان درجه از معرفت كه به بركت آموزه‌ها و راهنمایى‌هاى اهل‌بیت(علیهم السلام) قابل دستیابى است، آن قدر عظمت دارد كه تمام جهان مادّى در برابر آن بى ارزش است .

نمى گویم مى‌توانیم به مقام معصوم(علیه السلام) برسیم؛ امّا همان مقامى كه در سایه هدایت‌گرى این انوار پاك مى‌توانیم بدان دست یابیم، آن قدر بزرگ است كه تمام این جهان با همه عظمتش در برابر آن، هیچ بها و ارزشى ندارد.(2)

 

زیانكارترین مردم

یادآورى این حقایق در این جهت مى‌تواند مفید باشد كه ارزش عمرمان را بهتر بدانیم. آیا حیف نیست چنین عمرى كه مى‌تواند ما را به چنان مقام والایى برساند، براى به دست آوردن یك مشت خشت و گل یا چند پاره آهن صرف شود؟ فرض كنید كسانى كه


1. اسراء(17)، 85.

2. یكى از عارفان درباره مقام والایى كه مؤمنان واقعى مى‌توانند بدان دست یابند، مى‌گوید: «اگر آسمان‌ها، زمین، عرش الاهى و هر آن چه در آن‌ها است، هزار هزار مرتبه در گوشه‌اى از زوایاى قلبِ مؤمنِ عارف جاى گیرد، قلب او هیچ احساس تنگى و سنگینى از آن نخواهد كرد». (ر.ك: قیصرى، شرح فصوص الحكم، ص 195)

جوانى شان را صرفِ درس خواندن، مدرك گرفتن و یافتن شغلى پردرآمد مى‌كنند، اگر بتوانند سالى یك میلیون تومان ذخیره كنند و پس از بیست سال یك خانه بیست میلیون تومانى بخرند، حاصل عمرشان پس از چهل یا پنجاه سال تلاش و دوندگى، یك خانه بیست میلیونى خواهد بود؛ یعنى حاصل تمام درس خواندن‌ها، زحمت‌ها، تبلیغ‌ها و... با چند خروار خاك و گچ و سیمان و آهن مساوى شده است.

قرآن كریم مى‌فرماید:

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً. الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحسِنُونَ صُنعاً(1)

بگو: آیا به شما خبر دهیم كه زیانكارترین [مردم] در كارها چه كسانى هستند؟ آن‌ها كه تلاش‌هایشان در زندگى دنیا گم و نابود شده است و با این حال مى‌پندارند كه كار نیك انجام مى‌دهند.

كسانى كه عمرشان صرف شد تا خوشى‌ها و زینت‌هاى دنیا را به دست آورند، ضرر كرده اند؛ چرا كه هرگز به آن همه زحمت‌ها، بى خوابى‌ها، غربت‌ها و مشكلات زندگى نمى ارزید كه در مقابلش یك مشت سنگ و آهن و سیمان و گچ به دست آید.

آرى، چنین افرادى زیانكارند؛ امّا چرا زیانكارترین افرادند؟!

براى این‌كه وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنعاً. كسانى كه از اوّل مى‌دانند، كار نادرستى را مرتكب مى‌شوند و سرمایه و پولشان را آگاهانه به دست خودشان آتش مى‌زنند، زیان كرده‌اند؛ امّا زیانكارترین افراد كسانى اند كه نه تنها این آتش زدن سرمایه را خسارت نمى دانند، بلكه آن را هنر و ترقّى و افتخار مى‌پندارند. اینان خیال مى‌كنند با این درس خواندن‌ها و كارهایى كه براى غیر خدا انجام مى‌دهند، خیلى اوج گرفته‌اند؛ امّا ناگهان متوجّه مى‌شوند كه همه اش «هَباءً مَنْثُوراً؛ گردو غبارى پراكنده در هوا» شده است.

اینان خسارتى دوچندان دارند؛ هم سرمایه را از دست داده اند و هم آرزوها و آرمان‌هایى كه داشتند، بر باد رفته است. پنداشتند با این اعمالشان نزد خدا عزیز، و بر اثر


1. كهف (18)، 104

این كارها، نور چشم امام زمان(علیه السلام) مى‌شوند؛ امّا بعد آشكار شد كه نه تنها هیچ كدام از این اعمال پذیرفته نشده، بلكه سقوطشان را نیز در پى داشته است. این، زیان دوچندان است؛ چرا كه مى‌انگارند كارهاى خوبى انجام داده اند؛ امّا درخواهند یافت كه همه اش ضرر بوده است.

 

اخلاص در پیشگاه امام زمان(علیه السلام)

اگر آدمى با اختیار خویش مى‌تواند راه درست را برگزیند، چرا كارى نكند كه لحظه لحظه عمرش باعث سعادت شود و هر نفس كشیدنش او را بالا ببرد. مگر راه بسته است؟!

همه انبیا و اولیا آمده اند تا ما را بدین صراط مستقیم نزدیك كنند؛ راهى را به ما نشان دهند كه با هر گامى در آن، ترقّى كنیم؛ هر نفسى كه مى‌كشیم، پرواز كنیم؛ هر روزى كه از ما بگذرد، مقامى را به دست آوریم.

فهمیدن این حقیقت، خود نعمتى است كه به بركت اهل بیت(علیهم السلام) نصیب ما شده. حال كه زیانكارى خویش را در كارهاى غیرخدایى دریافتیم، باید بیش‌تر مراقب گفتار و رفتار خود باشیم. نیت‌ها و كارهایمان را براى خداوند خالص، و این حقیقت را همواره به یك دیگر یادآورى كنیم.

به فرموده قرآن، همه ما انسان‌ها در زیان و خسارتیم، مگر كسانى از ما كه ایمان و عملى خالص داشته باشند و دیگران را نیز به راه حق و حقیقت سفارش كنند:

إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْر، إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ.(1)

سوگند به عصر كه انسان‌ها همه در زیانند، مگر كسانى كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند و یك دیگر را به حق و استقامت بر آن سفارش مى‌كنند.

ما كه اكنون پایمان لب گور است و این خسارت را به خوبى احساس مى‌كنیم، جا دارد به شما كه هنوز در دوران جوانى به سر مى‌برید، یادآورى كنیم تا به مصیبت ما گرفتار


1. عصر(103)، 2 و 3.

نشوید. زودتر خودتان را بیابید و بپایید و نیّت‌هایتان را خالص كنید. اگر از امام زمان(علیه السلام) دم مى‌زنید، به واقع از روى محبّت و اخلاص باشد. اگر خودتان را خدمت‌گزار او مى‌شمرید، بكوشید به گونه‌اى رفتار كنید كه او بپذیرد.

اگر چنین نكنیم، خسارت دیده ایم. این راه، راهى باز و هموار، و جاده‌اى روشن و آشكار است؛ امّا ما چشمانمان را مى‌بندیم؛ انگار كه نمى دانیم چه باید كرد. مگر انسان به بركت این شب‌ها و اوقات محترم مقدارى به خود بیاید و توجّه یابد كه غیر از این اسباب عادى و رفتارهایى كه با آن‌ها انس گرفته ایم، مسائل دیگرى نیز در كار است.

 

فضیلت شبِ نیمه‌شعبان

شب نیمه شعبان، یكى از شب‌هاى قدر شمرده مى‌شود. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) در روایتى فرموده است:

شب نیمه شعبان در حال استراحت بودم كه جبرائیل مرا صدا زد. بلند شدم و به قبرستان بقیع رفتم. جبرئیل خطاب به من گفت: اى رسول خدا! مى‌دانى امشب چه شبى است؟ امشب شبى است كه اگر كسى از اشقیا باشد و از خدا كمك بخواهد، خدا نامش را از شمار اشقیا محو مى‌كند و در زمره شهدا مى‌نویسد. امشب شبى است كه درهاى آسمان به روى بندگان باز مى‌شود: باب التّوبه، باب الرّضوان، باب الإحسان، باب المغفره و... .(1)

قدر امشب را بدانید و آن را به عبادت احیا كنید. ساعات این شب را غنیمت بشمارید. روایات فراوانى درباره اعمال این شب وارد شده است. از جمله آن اعمال، صد ركعت نماز با هزار قل هو اللّه است كه در هر ركعت بعد از حمد 10 بار خوانده مى‌شود. شما كه جوانید و انرژى دارید، فرصت را غنیمت بشمارید. كار سختى نیست. مقایسه كنید كه اگر امشب، شب امتحان بود و احتمال داشت كه فردا در امتحان رد بشوید، آیا حاضر بودید امشب را تا


1. «...تُفْتَحُ فیها أبَوابُ السَّماءِ فَیُفتَحُ فیها أبوَابُ الرَّحمةِ و بَابُ الرِّضوَانِ و بابُ المَغفِرَة وَ بابُ الفَضلِ وَ بابُ التَّوبَةِ وَبابُ النِّعمَةِ وَبابُ الجُودِ وَبابُ الإِحسَانِ...». (علاّمه مجلسى، بحارالانوار، ج 98، ص 413، باب 30، ح 1)

صبح درس بخوانید تا تحصیل یك سالتان هدر نرود؟ به طور قطع ارزش این نماز و دیگر عبادت‌هاى امشب، از درس خواندن شب امتحان كم‌تر نیست.

 

عهد و میثاق با امام زمان(علیه السلام)

عزیزان! بیایید فرصت را غنیمت بشماریم و ارتباطمان را با خدا و اولیاى او قوى‌تر كنیم . از خدا بخواهیم توفیق دهد عهد و میثاقى جدّى با امام زمان(علیه السلام) ببندیم. بگوییم آقا! ما مى‌خواهیم نوكر و خدمتگزار شما باشیم. به طور جدّى مى‌پذیریم كه در این راه نقص داریم و لایق نیستیم؛ امّا شما از خدا بخواهید كه این لیاقت و توفیق را به ما بدهد تا در راه شما گام برداریم و به گونه‌اى سیر كنیم كه شما بپسندید!

گمان نمى كنم كسى از روى صدق و خلوص قلبى با امام زمان(علیه السلام) چنین قرارى بگذارد و از همان لحظه، مشمول امدادها و عنایت‌هاى ویژه حضرت نشود. با این كه خودم لیاقتش را ندارم، ایمان دارم كه اگر شما این پیمان را به زبان هم نیاورید، او مى‌شنود و فوراً هم پاسخ مى‌دهد؛ آن گاه ورق عوض مى‌شود و اگر تا به حال، تاریكى‌هایى در زندگى ما بود، از همین جا عوض مى‌شود.

هدیه‌اى كه تقدیم امام زمانمان ارواحناه فداه مى‌كنیم، باید بهترین سرمایه‌ها و دارایى‌هاى ما باشد. براى خدمت به امام زمان(علیه السلام)، باید بهترین اوقات و سرمایه‌هایمان را هزینه، و جوانى خویش را در این راه فدا كنیم و لحظه‌اى از خدمتگزارى و جلب رضایت حضرت غافل نشویم. اگر در همین لحظه، به شما جواز شرفیابى به محضر امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشریف را عطا كنند، آیا براى هدیه به حضرت تكه نانى خشكیده یا لباسى وصله دار مى‌برید یا بهترین دارایى خویش را به محضر مقدّسش هدیه مى‌كنید؟!

آنان كه مى‌خواهند فرزندانشان را به پیشگاه خداوند متعالى و امام زمان(علیه السلام) هدیه كنند تا افتخار وراثت پیامبران نصیبشان شود، باید بهترین، مستعدترین و پاك‌سرشت‌ترین فرزندان خویش را براى این راه برگزینند و در تشویق ایشان از هر راهى بكوشند واز هیچ مساعدتى براى تربیت و رشد ایشان آن‌ها فروگذار نكنند.

 

قبل | بعد