امروزه فردگراییِ مفرطی بر غرب سایه افکنده و ارتباطات فردی و اجتماعیِ افراد با یکدیگر بسیار ناچیز است؛ چنانکه دو همسایه یا دو همکلاسی و حتی اعضای یک خانواده از حال یکدیگر چندان اطلاعی ندارند. در این جوامع همچنین درصد مشارکت مردم و حتی نسل جوان در امور سیاسی و اجتماعی بسیار کم و ناچیز است، به گونهای که دانشجویان دانشگاهها و مراکز علمی و آموزشی که بالطبع انتظار میرود که در امور سیاسی و اجتماعی حساستر و فعالتر باشند، در قیاس با جوانان و بلکه نوجوانان ما اطلاعات اجتماعی و سیاسیشان قابل توجه نیست.
اما نباید تصور کرد که این وضعیت، معلول طبع مردمان مغربزمین یا جغرافیای آن کشورهاست، بلکه اربابان قدرت و ثروت برای حفظ مطامع و منافع خویش همواره میکوشند تا شرایطی پدید آورند که چیزی یا کسی سدّ راهشان نشود. آنان برای رسیدن به این هدف حتی به مردمان جوامع خودشان رحم نمیکنند و میکوشند تا
همواره ایشان را در گونهای تخدیر سیاسی اجتماعی و فردی فرو برند و آنان را چنان سرگرم سازند تا فرصتی برای اندیشیدن در مسایل سیاسی و اجتماعی و آنچه بر آنان میگذرد نیابند.
در جوامع غربیْ مسایل سیاسی، اجتماعی، انسانی و ارزشها جایگاهی ندارند، و اقلیت حاکم بر ملتها همواره سعی میکنند حتی مردم و جوانان خودشان را از طریق مشروبات الکلی، مواد مخدر، سکس و دیگر سرگرمیها از مسایل مهم دور نگهدارند، و به این ترتیب همواره مردمانِ این کشورها به گونهای عمیق تحمیق میشوند. دستگاه حاکم و صاحبان قدرت افراد تیزهوش و استعدادهای درخشان را شناسایی و برای پرورش و شکوفایی آنها سرمایهگذاری میکنند تا برای حفظ و بقا و بسط سلطه و ثروت خویش از آنها بهره بکشند، و از همین روست که در نسل امروز غرب نیوتون و انیشتینی پدید نمیآید و بسیاری از نخبگان و متخصصان و صاحبنظران بزرگ در این کشورها از کشورهای شرقیاند؛ به گونهای که بزرگترین کارشناسان و تکنولوژیستهای آنان ایرانی، هندی و چینیاند. گفتنی است شمار اساتید ایرانیای که فقط در آمریکا تدریس میکنند از کل استادانی که در خود ایران تدریس میکنند بیشتر است. بسیاری از مخترعان و مکتشفان بزرگ و کسانی که مشاغل بسیار حساس را در امور نظامی سِرّی را در اختیار دارند ایرانی یا شرقیاند.
به هر روی، همانگونه که گذشت، دستگاه حاکم و صحنهگردانان سرمایه و قدرت در غرب همواره میکوشند تا همه تهدیدهای ضد خود را مهار یا نابود سازند و یکی از مهمترین این تهدیدها، آگاهی و هشیاری مردم جوامع خودشان، و نیز ملتهای تحت سلطه آنهاست؛ و خطرناکتر از این دو، جوامع و ملتهایی هستند که در دنیا به منزله الگویی بالفعل یا بالقوه برای مقابله با این زرمداران و سلطهطلبان شناخته میشوند. بر این اساس، دشمنان ما برای تبدیل ملت مسلمان ایران به جامعهای شبیه جوامع خودشان سرمایهگذاری مضاعف میکنند. بنابراین یکی از رسالتهای بسیجی آن است که در وهله نخست در مسایل سیاسی و اجتماعی پویا و فعال باشد و همواره آگاهی خود را از جریانهای اجتماعی و سیاسی ایران و جهان بهروز کند. همچنین در مرحله بعد در حفظ شادابی و تازگی و پویاسازی جامعه نیز در این امور همت کند، تا جامعهای آگاه و هشیار داشته باشیم که دینستیزان و جهانخواران همواره آن را سدّی شکستناپذیر در برابر خودشان بیابند.
ان شاء الله