خداوند عالم دنیا را برای امتحان ما انسانها خلق کرده است؛ لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا. این زندگی هدف نیست؛ یک کلاس امتحانی است که مثلا صد سال طول میکشد؛ البته بدانید که این صدسال در مقابل بینهایت از یک چشم به هم زدن کمتر است. حتى هزار سال این عالم در مقابل بینهایت، کسر قابل ملاحظهای نیست و هیچ نسبتی با آن ندارد. کل این صدسال یک کلاس امتحان است. در این کلاس امتحان، انسان میتواند یک روز، ورقهاش را بنویسد و فردا آن را خط بزند. تا انسان در این کلاس است تا آخرین نفسی که دارد، میتواند نتیجه را تغییر بدهد. در این امتحان اجازه میدهند که انسان فکر و تأمل کند و یک بار، دو بار، سه بار و حتى بیشتر تغییر مسیر دهد
درس اخلاق، جلسه یازدهم، اولویتهای علمآموزی
خداوند به خاطر رحمتی که نسبت به بندگان دارد، غیر از اینکه به او قدرت انتخاب صحیح داده است، کمکی هم برای او قرار داده و گفته است اگر از من نیز بخواهید کمکتان میکنم. این دعاهایی که این همه به ما درباره آنها تأکید شده است، وسیلهای برای استفاده از این کمک الهی است.
جلسه دهم درس اخلاق؛ مقدمات و اسباب کسب فضایل را هم از خدا بخواهیم
از دیدگاه اسلام خوبی بعضی از اعمال، فقط به این نیست که نتیجه آن بدون واسطه به خود انسان برگردد؛ بلکه ممکن است خوبی یک کار به خاطر این باشد که نتیجهاش عاید دیگران میشود، و از این جهت که او واسطه رسیدن آن کمال به دیگران شده است، خودش نیز بهرهمند میشود. وگرنه، ممکن است کسانی باشند که مثلا برای گسترش عدالت تلاش کنند، اما در این راه، خودشان مورد سختترین ظلمها واقع شوند.
بزرگترین، شایستهترین و مقربترین بندگان خدا بیش از همه تذلل و تضرع داشتند، و در دعاها و سجدههایشان خود را گمراهترین گمراهان و کمترین افراد معرفی میکردند. وقتی انسان کار بد خودش را کم ببیند، گناه را کوچک میشمارد و آن را تکرار میکند. تکرار گناه باعث میشود که به گناه عادت کند و از عبادتها محروم شود. در این صورت باز همان حالت تضرع و ابتهال در مناجات و دعا و عبادت را از دست میدهد.
به بهانه همراهی با جماعت نمیتوان از بدعتگزاران تبعیت کرد و مثل آنها شد. در اعتقاد و عمل، تا انسان مزاحم اقوایی پیدا نکند باید به وظیفه خودش عمل کند؛ البته در شرایطی که انسان با دشمن مشترکی مواجه است که بهتنهایی از او شکست میخورد، لزوم جماعت معنا دارد. همیشه اهل حق، دشمنی ابلیس و اتباع ابلیس را دارند و همیشه باید سعی کنند بیجهت ایجاد اختلاف نکنند. نباید بیجهت در ملأ عام به کسانیکه مورد احترام دیگران هستند، فحش داد. چه مصلحتی دارد که شما در تلویزیون به کسانی که مورد احترام عدهای از مسلمانها هستند، فحش بدهید؟! اگر میخواهی کسی را هدایت کنی، کار مثبت انجام بده و راه اهلبیت و راه صحیح را اثبات کن!
مرز ایمان این است که انسان فقط خدای متعال یگانه را عبادت کند. عبادت به این معناست که انسان خودش را بنده خدا بداند و کاری کند که خدا خوشش بیاید. این است که مؤمن از خداوند درخواست میکند که خدایا! من میخواهم کاری کنم که تو دوست داری و رضای تو در آن است. در این راه نیازمند شرایط و امکاناتی هستم که باید برایم فراهم شود؛ برای اینکه در این راه موفق شوم به کمک خداوند احتیاج دارم. مؤمن فقط از خداوند کمک میخواهد و از دیگران کمک نمیخواهد، مگر کمکخواستنی که جنبه تکلیف داشته باشد و وظیفه باشد. در همانجا نیز هیچگاه نباید به کمک غیر خدا اتکا داشته باشد.
خطرهایی که شیطان برای هر انسانی فراهم میکند، به دو دسته تقسیم میشود؛ یک دسته خطرهایی است که به صورت مستقیم در قلب انسان ایجاد میکند و نیازی به کار خارجی و مقدمات بیرونی ندارد؛ دسته دیگر کارهایی است که از دل شروع میشود ولی به رفتارهای بیرونی نیز میانجامد؛ به تعبیر دیگر وسوسههای نفسانی مقدمه برای رفتارهای خارجی است. این مسئله همانگونه که برای هر فرد مطرح است برای جامعه اسلامی نیز مطرح میشود.
در منطق دینی دعا کردن توجه به این مسئله است که اختیار هستی به دست خداست و جز با اراده او هیچ چیزی تحقق پیدا نمیکند. این معرفت باید از ایمان و خداشناسی پیدا شود. به دنبال این معرفت، توجه کنیم که آن خدایی که همه اختیارات در دست اوست، تحقق بعضی از اسباب و شرایط را به خواستن از او منوط کرده، گفته است: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ. وقتی وسایل و شرایط یک کار فراهم نباشد، هر چقدر هم که شما انجام آن را بخواهید، انجام نمیشود. دعا کردن نیز خود عملی اختیاری است که با توفیق خدا حاصل شده است.
شرح دعای مکارم الاخلاق، جلسه بیستویکم؛ جایگاه دعا برای امور اختیاری
بهشت قراردادی نیست. نعمتهای بهشتی ساخته اعمال خود ماست. اینگونه نیست که بیحساب باشد و خدا بگوید تو را به بهشت میبرم و آن دیگری را به جهنم میبرم. خداوند نظامی برقرار کرده است و کسانی از مسیر اختیار خودشان به جایی میرسند که استحقاق نعمتهای بهشتی را پیدا میکنند، و خداوند نیز به آنها افاضه میکند. کسانی نیز بر خلاف این هستند و همان اعمالی که خودشان انجام دادهاند،به صورت عذاب در میآید. بهشت برای کسانی است که با اختیار خودشان راه خداپسند را انتخاب کرده باشند.
شرح دعای مکارم الاخلاق، جلسه بیستوسوم؛ جهان؛ بستر تکامل انسان
اگر کسی متناسب با شأن خداوندی خدا، محبتی نسبت به او پیدا کند، بعد از آنکه روز در میدان در جنگ، جنگ کرده است، یا در میدان قضاوت بین متخاصمان حکم کرده، به فقرا و ایتام رسیدگی کرده، کودکان یتیم را در دامنش نشانده و غذا به دهانشان گذاشته است، نیمه شب هنگام استراحتش، در نخلستان سر به روی خاک میگذارد و اشک از چشمهایش جاری میشود، و میگوید: همه این کارها برای این است که تو دوست میداری! این را با چه چیزی میشود مقایسه کرد؟ از این مثالها انسان میتواند تصور کند که «رضوان من الله اکبر» یعنی چه. درک رضایت محبوب با هیچ لذت دیگری قابل مقایسه نیست.
درسهای اخلاق ماه مبارک رمضان1440، جلسه اول؛ مکتب اخلاقی برتر
قرآن میفرماید: وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ. قرآن بیان میکند که اگر میخواهید کار خوبی انجام دهید، هدفی جز «ابتغاء وجه الله» نداشته باشید. این رمز نهایی ارزشهای اخلاقی است و تعبیری است که انسانهای کنجکاو را به طرف فهم خودش میکشاند و همین باعث میشود که مقداری بر معرفت و کمالاتشان افزوده شود و بویی از مقوله رضوان الهی ببرند. از نظر اسلام، هدف نهایی حتی در اخلاق اجتماعی قرب خداست. اخلاق اجتماعی نیز بسترسازی میکند تا زمینه تکامل افراد بهتر فراهم شود و در مراتب کمالات معنوی بیشتر پیشرفت کنند. این مهمترین تفاوتی است که بین نظام اخلاقی اسلام با نظامهای اخلاقی بشری وجود دارد.
درسهای اخلاق ماه مبارک رمضان1440، جلسه هفتم؛ روشهای تربیت اخلاقی و ضروریتری حق اجتماعی در اسلام