به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آثار حضرت آیتالله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در جمع گروهی از بانوان عضو حزب زنان جمهوری اسلامی، با اشاره به اینکه در مقابل نعمتهای خدادادی اعم از نعمتهای مادی و معنوی، عقلانی و احساسی و عاطفی و سایر نعمتها، تکالیفی متوجه ما میشود؛ ادامه داد: شکر این نعمتها آن است که آنها را در جهت مطلوبی که خداوند متعال راضی است، صرف کنیم.
علامه محمدتقی مصباح یزدی، با اشاره به برقراری نظام اسلامی که آروزی انبیاء و اولیا بوده و خداوند به دست مبارک حضرت امام(ره) آن را نصیب ما کرده است، آن را نعمتی بزرگ دانست و اظهار داشت: شکر این نعمت علاوه بر حفظ و حراست از انقلاب، به این است که از امکاناتی که در سایه انقلاب بهدست آمده در راهی استفاده کنیم که موجب سعادت ما شود.
وی، یکی از نعمتهایی که کمتر قدر آن دانسته میشود را نعمت وجود جانشین امام (ره) دانست و اظهار داشت: بنده به عنوان خدمتگزار ولایت وظیفه دارم که از وجود این نعمت شکرگزاری کنم و شکرش هم به این است که حداقل آنچه در مورد ایشان میدانم و قابل بیان است، برای دیگران بازگو کنم.
علامه مصباح یزدی با ذکر مثالی به تبیین اهمیت مسأله ولایت پرداخت و گفت: جامعه اسلامی زمان پیامبر اکرم(ص) ظاهراً از عقبافتادهترین جوامع دنیا از نظر مادی، علمی، و اخلاقی بود؛ اما خداوند بهترین و کاملترین بندگانش را برای آنها فرستاد تا آنها را هدایت کند و در ظرف مدت کوتاهی همین مردم توانستند از یک طرف بر امپراطوری روم و از طرف دیگر بر امپراطوری ایران پیروز شوند. پیامبر(ص) در مدت حدود دهسال، چنین عزتی را برای ملت عقبافتادهای به ارمغان آورد.
وی با اشاره به شرایط سخت مسلمانان در صدر اسلام، مانند شرایط دشوار بدون آب و نان مسلمانان در شعب ابیطالب، و مقاومت آنان، به طرح این سؤال پرداخت که آیا آنها واقعاً ایمان آورده بودند و یا ایمانشان ظاهری بود؟ آیا کسانی که حاضر شدند به خاطر دینشان به حبشه مهاجرت کنند، به دروغ اظهار اسلام میکردند؟ آیا کسانی که در رکاب پیامبر(ص) میجنگیدند و کشته و زخمی میشدند، واقعا اسلام را باور داشتند یا دورغ میگفتند؟ بسیار دور از ذهن است که بگوییم آنها واقعاً ایمان نیاورده بودند.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به سرپیچی اکثریت مسلمانان از امر پیامبر(ص) در امر ولایت امیرالمؤمنین(ع)، ادامه داد: از سال سوم بعثت پیامبر اکرم(ص)، به امر خدا، علی(ع) را به جانشینی خودش تعیین کرد و تا حجةالوداع این امر بارها تکرار شد که آخرین آنها در غدیر خم بود، ولی بعد از وفات پیامبر(ص) در حالی که جنازه پیامبر(ص) هنوز دفن نشده بود، کسانی به دنبال تعیین جانشین برای او رفتند و اکثریت مردم هم پذیرفتند؛ آیا اینها همانهایی نبودند که در جنگها شرکت کرده و فداکاریها کرده بودند، سالها رنج مهاجرت کشیده بودند و بر فقر و گرفتاریهای صدر اسلام صبر کرده بودند؟ اما چه شد که دستور پیامبر(ص) را نادیده گرفتند؟
وی افزود: هیچ تفسیر معقولی برای این امر وجود ندارد؛ جز اینکه با کمال مسامحه بگوییم اینها شناخت و معرفتشان کم بوده است، و قصد تکذیب پیامبر نداشتند؛ اگر داشتند در جنگها و سختیها شرکت نمیکردند. پس مسلمان بودند، اما در اثر ضعف معرفت – و البته برخی عوامل دیگر - جانشین پیامبر(ص) را نشناختند و این نعمت عظیم را کنار گذاشتند.
وی با اشاره به لزوم عبرتگیری از این واقعه و لزوم قدردانی از نعمت جانشین حضرت امام(ره) ادامه داد: ممکن است این واقعه در زمان ما هم تکرار شود؛ لذا اول باید قدر این نعمت را بدانیم و دیگران را هم از چنین نعمتی آگاه کنیم؛ الآن چه کسی را میشناسید که بتواند جانشین رهبری شود؟ البته خزانه خدا خالی نیست، اما براساس ظاهر کسی به کمالات ایشان یافت نمیشود، که اگر بینظیر نباشد، کم نظیر است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با مقایسه اجمالی ویژگیهای حضرت آیتالله خامنهای با سران کشورهای بزرگ دنیا، افزود: آیا امروز رفتار عدهای متناسب با این نعمت عظیم هست؛ و آیا ما وظیفه خود را نسبت به ایشان انجام دادهایم؟
وی با بیان اینکه اگر شکر نعمت کردیم، خداوند نعمت را بر ما میافزاید و اگر کفران نعمت کنیم، باید منتظر عذاب الهی باشیم، ادامه داد: یکی از آثار نعمت انقلاب اسلامی، وضع زنان بعد از انقلاب است؛ زمانی در پایتخت کشور شیعی ایران، به قدری وضع مدارس و دبیرستانها خراب بود که خانوادههای متدین دبیرستان مناسبی برای فرندانشان نمییافتند و بسیاری از آنها به خاطر وضعیت نامناسب مدارس، اجازه تحصیل در مقاطع بالاتر را به آنها نمیدادند؛ در دانشگاهها که وضع بدتر بود و تا همین اواخر دختر چادری به دانشگاه راه داده نمیشد.
علامه مصباح ادامه داد: تردیدی نیست که در مسیر عزتبخشی به زنان در جمهوری اسلامی قدمهای بلندی برداشته شده است، هر چند معتقدیم هنوز هم زنان به جایگاهی که شایستهشان باشد، نرسیدهاند.
مفسر قرآن کریم با اشاره به آیهای از قرآن اظهار داشت: خداوند متعال همسر فرعون را الگویی برای همه مؤمنین عالم – و نه فقط زنان – بیان میکند و این نهایت لطفی است که خدای متعال برای خانمها داشته است و زنی را که نه پیامبر و نه امام است را الگوی همه مؤمنان معرفی میکند؛ خانمی که وظیفه را شناخت و به وظیفهاش عمل کرد.
وی همچنین با اشاره به مقام حضرت مریم(س) به عنوان الگوی زنان عالم در امتهای گذشته، و حضرت زهرا(س) به عنوان والاترین زن عالم ادامه داد: شرط تقرب به خدا، مرد بودن یا جوانبودن نیست؛ بلکه حتی ملکه مصر که شوهرش فردی ظالم بوده و ادعای خدایی میکند، میتواند بنده مقرب خدا و الگوی تمام مؤمنین عالم شود.
آیتالله مصباح با یادآوری ذلتی که زنان در دوره پهلوی به آن مبتلا بودند، و زن، تنها ابزاری برای شهوترانی مردها تلقی میشد – هرچند عنوان دیگری به آن میدادند، گفت: این در حالی است که عزتی که زنان بعد از انقلاب بهدست آوردهاند، عزتی بینظیر است، و زنانی مانند خانم دباغ، دوشادوش مردان؛ مانند مفیدترین رزمندگان و مجاهدین کشور، زحمت کشیده و مورد احترام امام(ره) هم بود.
وی افزود: بعد از انقلاب و بهخصوص در دوران دفاع مقدس و همین امروز، زنانی را میبینید که مایه افتخار انسانیتاند؛ مانند مادری که سه فرزند جوانش شهید شدند و میگفت: ای کاش فرزند دیگری هم داشتم تا در راه اسلام تقدیم کنم! آری، گفتن اینها آسان است؛ ولی اینکه مادری که سر تا پا عاطفه و محبت و احساسات است، جوانی را با عشق و خون دل تربیت کرده و سپس با افتخار در راه خدا و برای اسلام و انقلاب تقدیم کند، بسیار تعجببرانگیز است، بهویژه مادر شهیدی که حتی دوست ندارد به عنوان مادر شهید معرفی شود؛ چرا که میگوید: من شهید را برای خدا دادهام؛ او را تقدیم نکردم که خودم عنوانی بگیرم!
وی با اشاره به این نمونهها ادامه داد: اینها کجا و زن در دوران قبل از انقلاب کجا؟ حتی آن زنی که قبل از انقلاب وزیر هم میشد، نتیجهاش چیزی غیر از فساد خود و خانواده و بستگانش نبود!
علامه مصباح با تذکر لزوم شکرگزاری برای این عزتی که خداوند به زنان ما بعد از آن ذلت داده است، مهمترین وظیفه ما در مقابل این نعمتها را حفظ دستاوردهای انقلاب و تبیین آن با زبان و ادبیات مناسب برای دیگران، و رشد دادن آنها و در مرحله بعد تربیت نسل آینده دانست.
وی با اشاره به وخامت اوضاع فرهنگ جهانی ادامه داد: امروز سایتها و شبکههای متعدد، دسترسی به فساد را بسیار ساده کرده است؛ لذا باید نسل آینده را خوب تربیت کنیم. ولی تربیت به معنای اخم و تندخویی نیست؛ تربیت به معنای رشد دادن است؛ و باید با استفاده از احساسات و عواطف پاک و تغذیه فکری مناسب، بهگونهای برخورد کنیم که جوانان این ارزشها را پذیرفته و واجد این ارزشها شوند و حاضر به دفاع از آنها باشند.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم ادامه داد: ماه محرم فرصت مناسبی است که به خودسازی پرداخته و از مکتب سیدالشهدا(ع) و حضرت زینب(س) الگو بگیریم، و در راه انجام وظایف کوشا باشیم و رفاه شخصی را بر وظایف اجتماعی مقدم نداریم، و در قدمبرداشتن در مسیر حق، ملامتهای دیگران را تحمل کنیم و رفتار بد دیگران را با رفتار خوب خودمان پاسخ دهیم.
وی با تأکید بر کار تشکیلاتی و جمعی ادامه داد: کار فردی در جامعهای که این همه شیاطین با ابزارها و امکانات متنوع در حال کار کردن هستند، جوابگو نیست؛ لذا باید کار فرهنگی به صورت تشکیلاتی و دستهجمعی باشد، اساسنامه و برنامه داشته باشد، و دائم مورد ارزیابی قرار گیرد تا نقاط ضعف حذف، و نقاط قوت تقویت شود؛ و در این مسیر با دیگرانی که اهداف مشترکی با ما دارند مشورت و همکاری شود، نه اینکه رقابت کنیم، چرا که هدف ما باید فقط رضایت امام زمان(عج) باشد.
گفتنی است، این دیدار در تاریخ بیستونهم شهریورماه سال جاری در محل مدرسه امام خمینی(ره) اُزگل تهران برگزار شد.
انتهای پیام/