شرور؛ زمینه‌ساز انتخاب انسان

شرور؛ زمینه‌ساز انتخاب انسان

برای اینکه موجود انتخابگری به‌وجود آید و بتواند در عرصه‌های مختلف به مراتب مختلفی از کمال اختیاری برسد، یا به بیانی دیگر، «مظهر اختیار الهی» شود، باید در عالمی آفریده شود که طبیعت آن اقتضای تغییرات مختلف داشته باشد. توضیح اینکه، برای تحقق انتخاب باید دو راه وجود داشته باشد: یکی راه صعود و دیگری راه سقوط؛ یکی خیر و دیگری شر؛ یکی مطلوب و دیگری نامطلوب؛ تا زمینۀ امتحان و انتخاب آگاهانه فراهم شود. پس خدای متعال این عالم را خلق کرده است تا موطن تغییرات گوناگون باشد و این تغییرات زمینه را برای انتخاب‌های بسیار پیچیده و مختلف در عرصه‌های متفاوت فراهم کند، تا آن انتخاب مطلوب تحقق یابد


[1]. البته ملائکه نیز نوعی اختیار دارند؛ یعنی کار خیری را که انجام مي‌دهند، از سر علاقه انجام مي‌دهند و از انجام دادن آن هم لذت مي‌برند. به بیان دیگر، آنها هم اختیار دارند، اما انتخاب به معنای اختیار بین خیر و شر، و ترجیح یکی بر دیگری ندارند.

[2]. بقره، 30.

و انسان از این طریق، لایق عالي‌ترین فیض الهی گردد و از فرشتگان نیز بالاتر رود. لذا هنگامی که ملائکه گفتند: أَ تَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ، خداوند فرمود: إِنِّى أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ؛(1) یعنی شما نمي‌دانید که چرا این موجود مي‌تواند خلیفه شود، لیکن شما نمي‌توانید خلیفه شوید و ظرفیت آن را ندارید.

بنابراین مي‌توان گفت عام‌ترین حکمت وجود شرور و نقایص و آفات و بلاها در این عالَم این است که زمینۀ انتخاب را برای انسان‌ها فراهم کند، تا آنان بتوانند با انتخاب صحیح خودشان، طرف خیر را برگزینند و لیاقت و استحقاق دریافت عالي‌ترین کمال وجودی و فیض الهی را پیدا کنند.

بنابر آنچه گذشت، وجود شرور، نه مقصود بالذات، بلکه مقصود بالعرض است؛ یعنی برای این است که زمینۀ انتخاب فراهم شود تا موجودی که ظرفیت ممتازی دارد، بتواند با اختیار و انتخاب خود، لیاقت دریافت عالي‌ترین فیض الهی را پیدا کند. به بیان دیگر، پاسخ این پرسش که چرا خداوند حکیم این شرور را آفریده است، آن است که این دردها، رنج‌ها، غصه‌ها، فراق‌ها، عذاب‌ها، شکنجه‌ها و... مقدمه و وسیله‌اند برای اینکه انسان‌هایی بتوانند با انتخاب صحیح خود، به عالي‌ترین فیوضات الهی نائل شوند، و بر این اساس، حصول آن کمالات انسانی مقصود بالذات است و تحقق این شرور، مقصود بالعرض.


[1]. بقره، 30.

 

صفحات: 
15-17