آثار و برکات کار برای خدا

در جمع مدیران اطلاعات
تاریخ: 
دوشنبه, 28 فروردين, 1391

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَالصَّلَوةُ وَالسَّلامُ عَلَی سَیِّدِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرسَلِین حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ الطَّیِبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین

أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ‌ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً

تقدیم به روح ملکوتی امام راحل‌رضوان‌الله‌علیه و شهدای والامقام اسلام صلواتی اهدا می‌کنیم.

تشریف‌فرمایی عزیزان را خوش‌آمد عرض می‌کنم. امیدوارم این الطافی که نشانه اخلاص و دلبستگی به اسلام، تشیع، روحانیت و انقلاب است در پیشگاه الهی مورد قبول قرار بگیرد و همه ما در راهی که مرضی خدا و اولیایش است پایدار بمانیم.

من از این‌که وقت عزیزان را بگیرم و تلف کنم پیش خودم شرمنده‌ام و در خودم نمی‌بینیم که چیز قابل عرضی که ارزش این را داشته باشد که وقت آقایان گرفته شود را بتوانم بیان کنم ولی خداوند متعال امر فرموده یا توصیه فرموده و یا تشویق فرموده که مؤمنان، همدیگر را به حق و به صبر سفارش کنند؛ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ.[1] ما هم برای اطاعت همین امر الهی به خودمان اجازه می‌دهیم که چند دقیقه مزاحم وقت عزیزان بشویم.

بندگانی به دنبال دستیابی به رضایت خداوند متعال

همه ما انسان‌ها، حالا آن‌هایی که الحمدلله در راه حق هستند، نیازهایی را در زندگی درک می‌کنیم و برای رفع نیازهایمان تلاش‌هایی می‌کنیم. آن‌هایمان که مقید به دین و این‌ها هستیم که الحمدلله این مجموعه از بهترین‌هایشان هستند، سعی می‌کنند که این تلاش‌ها مخالف با ارزش‌های الهی و دستورات دین نباشد و حتی‌المقدور در جهتی باشد که ارزش‌های دینی اقتضا می‌کند؛ اما خدا یک بندگانی هم دارد که اولین نیازی که احساس می‌کنند یعنی به آن اهمیت می‌دهند کسب رضایت الهی است و همه چیزهای دیگر در شعاع آن قرار می‌گیرد؛ یعنی ما اول فکر این هستیم که نیازهای زندگی‌مان را تأمین کنیم، همسر انتخاب کنیم، مسکن انتخاب کنیم، می‌گوییم این مشروع و حلال هم باشد؛ اما خدا یک بندگانی دارد که صبح که از خواب بلند می‌شوند تا آخر شب، دائماً فکر این هستند که خدا الآن از این‌ها چه می‌خواهد و به خودشان اجازه نمی‌دهند که درباره نیازهای دنیایی‌شان فکر کنند. می‌گویند اگر ما بنده خدا هستیم و خدا ما را آفریده، هر کاری که می‌خواهد با ما می‌کند؛ روزی‌مان را به ما می‌دهد؛ تا می‌خواهد هستیم و وقتی نمی‌خواهد جانمان را می‌گیرد. این‌ها به ما مربوط نیست. این‌که به ما مربوط است این است که ما بنده‌ایم و باید اطاعت خدا کنیم و ببینیم چه کنیم که او راضی باشد، آن‌های دیگرش مربوط به اوست؛ روزی دادن ما، زنده نگه‌داشتن‌ ما و سایر چیزهایی که فرعش است این‌ها کار اوست. او هر چه خودش صلاح بداند می‌‌کند. آن چیزی که از ما می‌خواهد این است که بندگی کنیم، به فکر این باشیم که چه کنیم او راضی باشد.

امام خمینی‌رضوان‌‌الله‌‌علیه؛ الگوی اخلاص و کار برای رضای خدا

البته شاید تعداد این افراد زیاد نباشد اما خوشبختانه خداوند متعال دست‌کم برجستگانش را به ما معرفی فرموده است که این‌ها چه کسانی هستند. حالا در عالم اسلام و در عالم آخرالزمان، حضرات معصومین، چهارده معصوم‌صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هستند که می‌دانیم این‌ها این‌گونه بوده‌اند و آن‌ها اصحاب‌ و دوستان خاصشان را تربیت می‌کرده‌اند که این‌گونه بشوند؛ البته با اختلاف مراتب.

من تصور می‌کنم یکی از نعمت‌های بزرگی که خدا به ما داده که به پدران و اجداد ما این نعمت را نداده بوده است این است که در زمان خودمان هم یک نمونه‌ای از این‌گونه اشخاص را به ما معرفی فرموده است. زندگی حضرات معصومین هزار و سیصد چهارصد سال قبل بوده و ما ندیده‌ایم و تنها یک چیزهایی شنیده‌ایم اما خدا یک نمونه‌اش را در زمان خود ما قرار داده که دیده‌ایم، نمونه‌ای که تمام ابعاد اسلام را در وجود خودش مجسّم کرده بود.

بزرگانی هستند که کمالاتی دارند و خدا به آن‌ها توفیق‌ داده که بعضی از ابعاد دین را در وجود خودشان خوب نمودار کنند اما بعضی‌هایش هم خیلی ظهوری ندارد؛ مثلاً بعضی در علم خیلی کار می‌کنند و عبادت در آن‌ها خیلی ظهوری ندارد. بعضی در عبادت خیلی کار می‌کنند و علمشان خیلی ظهوری ندارد. یکی در امر به معروف و نهی از منکر، خدمت به خلق و رسیدگی به فقرا کار می‌کند. هر کسی یک نوع ویژگی‌ای دارد و خدا توفیقی به او می‌دهد اما کمتر کسی پیدا می‌شود که همه خصوصیاتی که اسلام خواسته در وجودش ظهور پیدا کند.

ما علما و بزرگان زیادی دیده‌ایم و زیاد شنیده‌ایم اما به جامعیت امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه کم دیده‌ایم که چیزی از دین را فروگذار نکند، از آن غفلت نکند و توفیق پیدا کند که آن را به مرحله عمل دربیاورد. از برکات امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه فرمایشاتی بود که ایشان فرموده‌اند و ضبط شده و گاه‌گاهی هم پخش می‌شود. واقعاً یکی از کارهای خوب رادیو و تلویزیون همین پخش تکه‌های از فرمایشات امام، با همان تن صدا و تصویر خودشان است که گاهی پخش می‌کنند و بسیار اثر دارد. غیر از این‌که آدم کتاب بخواند اینکه این تصاویر را ببیند و آن لحن کلام و آن آهنگی که مطلب را بیان می‌کند را بشنود و بعد هم ببیند که این کلام در چه شرایطی گفته شده است، همین‌که این وسایل سابقاً نبوده و حالا فراهم شده و این‌ها، هم این‌ها را ضبط کرده‌اند و هم به موقع خودش پخش می‌کنند واقعاً جای تشکر دارد. حالا اگر یک کارهای مسأله‌دار و سؤال‌برانگیزی هم دارند ولی این کارهای خوب را هم دارند. ما از همین کارهای خوب‌شان هم همیشه تشکر می‌کنیم. در بین ما جوان‌هایی هستند که امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه را ندیده‌اند اما همین‌که تصویر امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه را در تلویزیون ببینند و صدای ایشان را بشنوند این‌ها اثر خاص خودش را دارد.

امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه و دعوت به قیام برای خدا

اگر آدم در فرمایشات امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه فاکتور بگیرد و ببیند محورهایی که ایشان روی آن تکیه فرموده‌اند چیست و واژه‌شماری کند و ببیند چه واژه‌هایی در کلام امام بیشتر ذکر شده و موضوعاتی که ایشان درباره‌اش بحث کرده‌اند بیشتر چه موضوعاتی بوده است، شاید محورها و موضوعات کلی‌اش از عدد انگشتان تجاوز نکند. یکی از چیزهایی که ایشان با لحن خاص و با اهتمام خاصی بیان می‌فرمودند که این اختصاص به دوران انقلاب هم نداشت و از همان زمانی هم که یک استاد جوان در حوزه بودند همین‌ها را در درس بیان می‌کردند این بود ‌که کار را برای خدا انجام دهید!

یک دست‌خطی از امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه در کتابخانه مرحوم آقای وزیری یزد مانده است که نمی‌دانم چند سال پیش نوشته شده است. این دست‌خط شاید بیش از شصت سال پیش نوشته شده باشد. من این دست‌خط را دیده‌ام. البته آن وقتی هم که دیده‌ام شاید بیش از چهل سال پیش بوده است. آن اندازه‌ای که یادم است این است که عمده تکیه کلام امام در آن دست‌خط‌شان این آیه شریفه است که قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ.[2]

امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه گاهی در درس‌هایشان، به خصوص اواخر سال تحصیلی که درس تعطیل می‌شد و دیگر تابستان بود یا وقتی که طلبه‌ها برای محرم و صفر می‌رفتند نصیحت می‌فرمودند. بعضی از مراجع و اساتید دیگر هم همین‌گونه بودند. مرحوم آقای بروجردی‌‌رضوان‌‌الله‌‌علیه هم گاهی آن روزهای آخر نصیحت می‌فرمودند. من چندین مورد را یادم است که ایشان در نصیحت‌هایشان روی همین آیه تکیه می‌فرمودند که قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ؛ شما را به یک چیز پند و موعظه می‌کنم و آن این است که برای خدا کار کنید؛ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ.

یک قدم از تو، ده قدم از من!

این کلمه‌ای است که خدا هم فرموده که یک موعظه می‌کنم اما در بطن این یک کلمه خیلی معنا هست و عمل کردنش بسیار دشوار است. البته کسی که همت کند و قدم‌های اولیه را بردارد خدا خیلی به او کمک می‌کند و او را به نیروی خودش واگذار نمی‌کند؛ مَنْ تَقَرَّبَ إِلَيَّ شِبْراً تَقَرَّبْتُ إِلَيْهِ ذِرَاعاً؛[3] تو یک قدم جلو بیا، من ده قدم جلو می‌آیم؛ ولی آن همت اولیه را باید کرد و قدم‌های درست برداشت.

عواقب کار نکردن برای رضای خدا

اگر از اول تاریخ بشر تا به حال، به این یک موعظه عمل می‌شد دنیا بهشت می‌شد. بهشت که سر جای خودش؛ نه جنگی می‌شد نه دعوایی، نه خونریزی‌ای، نه فسادی، نه تجاوزی، نه ظلمی و نه جنایتی. خدا که به این کارها راضی نیست. بالاخره همه افراد هم توفیق این را پیدا نمی‌کنند که در این مسیر قدم بردارند. بعضی‌ها که اصلاً با خدا رابطه‌ای ندارند و دین را قبول ندارند آن‌ها که هیچ. در بین شش، هفت میلیارد انسانی که روی زمین هستند، یک میلیارد و خرده‌‌ که حالا درست نمی‌دانیم و آمار دقیق هم نداریم مسلمان هستند. در بین این‌ها، چند صد میلیون شیعه هستند. در بین این چند صد میلیون، کسانی که دسترسی به عالم ربّانی دارند تعدادشان بسیار کمتر است. خوب خوب‌هایشان هم مشغول زندگی‌شان هستند و خیلی به فکر دین و خدا و امثال این‌ها نیستند.

خدا به ما توفیق داده که در این زمان و به برکت رهنمودهای امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه و خون‌های شهدا توجه ما به این‌ها جلب شده است، به این‌که حسابی برای خدا باز کنیم، باور کنیم که اگر کار برای خدا باشد هم دنیایمان را آباد می‌کند و هم آخرت‌مان را اصلاح می‌کند؛ اما گرفتاری‌های زندگی و آشفتگی‌ها و درهم‌وبرهم شدن اوضاع و بالاخره کارهایی که شیطان می‌کند و فسادها باعث این می‌شود که آدم در عمل کوتاه بیاید و کم بیاورد.

عوامل کسب رضایت الهی

اگر سعی کنیم که اولاً این را باور کنیم که واقعاً کار کردن برای خدا به نفع خود ماست و اگر نکنیم ضرر کرده‌ایم باید سعی کنیم ببینیم و بشناسیم که رضای خدا در چیست. وقتی آدم می‌خواهد برای خدا کار کند باید بداند که خدا چه کاری را دوست دارد و به وظایف‌مان شناخت صحیح پیدا کنیم که چه کار باید بکنیم.

بعد سعی کنیم که انگیزه‌های شخصی، گروهی، خانوادگی و چیزهایی که مزاحم با قصد خالص است را تضعیف کنیم. اگر بگویم همه را کنار بگذاریم خود بنده که نمی‌دانم بتوانم، حالا دیگران ان‌شاءالله که خدا چنین همتی را به آن‌ها بدهد؛ ما اقلاً سعی کنیم انگیزه‌های غیر الهی را تضعیف کنیم.

توجه داشته باشیم که خدا در این زمان چه نعمت‌های عظیمی به ما داده که پدران و اجداد ما این‌ها را نداشته‌اند. این نظام با این ویژگی‌ها و برکاتی که به بار آورده، در طول تاریخ کم‌نظیر است، اگر نگوییم بی‌نظیر است. این‌ها نعمت‌هایی است که خدا در اختیار ما گذاشته است و بسیار حیف است که آدم ببیند و یادش نباشد. حالا بعضی‌هایمان دیده‌ایم، بعضی‌هایمان یادمان است، بعضی‌ها هم شنیده‌ایم که چه کسانی چه فداکاری‌هایی برای این انقلاب کرده‌اند.

لبخند شهادت

همین امروز تلویزیون یک مصاحبه‌ای با یکی از فرماندهان ارتش داشت و یک قضیه‌ای را نقل کرد و گفت که در عملیات خیبر یک سرباز اصفهانی بود که به نظرم گفت فامیل ایشان سیفی بود. ایشان در عملیات مجروح شد و من سراغش رفتم و دیدم خیلی گریه می‌کند. خیال کردم خیلی ناراحت است که این‌قدر زیاد گریه می‌کند و لذا او را دلداری دادم و گفتم این زخم‌های تو آن‌قدر هم چیزی نیست که گریه می‌کنی. گفت به خدا قسم گریه من به خاطر خودم و به خاطر زخم‌هایم نیست؛ من شرمنده مادرم هستم! به مادرم قول داده‌ام که بیایم جبهه شهید بشوم؛ من با این‌که این‌قدر زخم برداشتم ولی شهید نشده‌ام! حالا من نمی‌دانم چه طور به مادرم بگویم که چرا شهید نشده‌ام؟! گریه‌ام می‌آید که پیش مادرم خجل هستم که شهید نشده‌ام.

بالاخره جریان را گفت و ما او را دور نگه داشتیم تا زخم‌هایش ترمیم شد و بهتر شد اما باز در سخت‌ترین مواضع به جبهه رفت و بالاخره شهید شد. من وقتی هنوز روح در بدنش بود بالای سرش رسیدم ولی دیگر نمی‌توانست حرف بزند. وقتی نگاهش به من افتاد خندید؛ یعنی آن‌وقت من گریه می‌کردم که چرا شهید نشده‌ام، حالا که می‌فهمم دارم شهید می‌شوم می‌خندم.

پیام خون شهدا؛ کار برای رضای خداوند متعال

یک چنین کسانی که کم هم نبوده‌اند این‌ها زمینه را فراهم کرده‌اند تا ما در چنین فضایی زندگی کنیم، فضایی که ارزش‌های اسلامی بتواند در آن حاکم شود. آن‌وقت اگر ما فقط فکر منافع شخصی‌مان و حقوق و مزایایمان و طرفداری از اشخاصی که به مناسبت‌هایی با آن‌ها ارتباطی داریم یا به آن‌ها امیدواریم باشیم بسیار زشت است.

اگر یک کاسب بازاری که از اول فقط فکر پول درآوردن بوده تا آخر هم همین باشد این برای او زشت نیست چون کار او فرق دارد اما ما که از برکت خون این شهدا به این‌جا رسیده‌ایم آن‌وقت اگر از خون شهدا استفاده کنیم، این هم این‌چنین شهدایی و فقط فکر خودمان باشیم، فکر پست‌مان، مقام‌مان، درآمدمان، موقعیت‌مان، بسیار زشت است و آدم باید بسیار پست باشد ولی متأسفانه شیطان انسان را آن‌چنان غافل می‌کند که وقتی در جریان کارها می‌افتد دیگر یادش می‌رود که این حرکتی که دارد می‌کند آیا به نفع شیطان است یا به نفع دین خداست. می‌گوید دیگر ما این‌طوری هستیم، ما این گروه هستیم، وابسته به این حزب هستیم، وابسته به این خط هستیم، ما دیگر این هستیم.

ما هر لحظه باید فکر کنیم که هر قدمی که برمی‌داریم این برای خدا مفید است یا برای دلمان و یا برای رفیق‌مان؟! اگر این کار را نکنیم بسیار اشتباه است و بسیار پشیمان خواهیم شد، بیش از پشیمانی آن کسانی که از اول عمرشان فکر پول بوده‌اند و تا آخرین لحظه زندگی‌شان هم کارشان همین است، کاسب هستند دیگر، نه می‌دانند انقلاب چیست، نه دل‌سوختگی‌ای دارند، نه آن‌چنان دشمنی‌ای با شاه داشته‌اند، نه عشقی به امام و رهبری دارند. آن‌ها که زندگی‌شان را می‌کرده‌اند؛ این شد، شد؛ نشد آن یکی. این خودش را معرفی می‌کند که من این هستم اما کسی که خودش را انقلابی و وابسته به یک نهاد انقلابی معرفی می‌کند باید طور دیگری باشد.

ان‌شاءالله خداوند متعال اولاً نعمت‌های خودش که بالاترین آن‌ها سایه مبارک مقام معظم رهبری است را بر سر همه ما مستدام بدارد؛ توفیق شناختن این نعمت‌ها و قدردانی از این نعمت‌ها و انجام وظیفه در مقابل این نعمت‌ها را به همه ما مرحمت کند؛ توفیق خدمت‌گزاری به این نظام، حفظ ارزش‌های اسلامی، کمک برای پیاده شدن ارزش‌های اسلامی و هر چه اسلامی‌تر شدن جامعه را به همه ما مرحمت کند.

ان‌شاءالله شما هم برای ما پیرمردهای گناهکار دعا کنید که خدا ما را مسلمان بمیراند. ما دیگر پایمان لب گور است و خطر برای ما بسیار زیاد است. اگر ته جهنم بیفتیم دیگر راه نجاتی نیست. دعا کنید خدا ما را بیامرزد و آمرزیده بمیریم. ما هم دعا می‌کنیم خدا بر توفیقات شما بیفزاید و هر روز شما را به آن‌چه مرضی وجود مقدس امام زمان‌عجل‌الله‌فرجه‌الشریف است موفق‌تر بدارد.

والسلام علیکم و رحمه‌الله


[1]. عصر، 3.

[2]. سبأ، 46.

[3]. عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج ۱، ص ۵۶.

برای خواندن گزارش خبری این جلسه اینجا را کلیک کنید!

 

بعض الأسئلة

كیف یمكن الحصول على ملكة التقوى و ما هی السبل العملیة للحصول علیها؟
اقرأ أكثر...
لا زال بعض المؤمنین یرى فی الأخباریة منهجاً فكریاً أصیلاً ومغایراً عن المنهجیة الأُصولیة، ویقول: «إنه لا یمتلك القناعة والحجة التامة بینه وبین الله عزّوجلّ فی سلامة وحجیة الاستنباط الأُصولی». ویفند رأی أحد الفقهاء العظام: «الأُصولیة المعاصرة أُصولیة نظریة فقط، ولكنها عملیاً...
اقرأ أكثر...
بعد سیاحة ممتعة فی رحاب رسائل بعض علمائنا الأعلام المتعلقة بتاثیر الزمان والمكان على الأحكام الشرعیة... اتسائل هل یسمى هذا التاثیر المطروح تاثیرا حقیقیا على الاحكام ام انه كنائی؟ واذا كان كنائیانخلص بذلك الى نتیجة واضحة هی أن ما كان كنائیا وعلى سبیل المجاز فهو لیس بحقیقی.. فما أطلق علیه تأثیر هو فی...
اقرأ أكثر...
السلام علیكم ورحمة الله وبركاته ما رأی سماحتكم بوجوب تقلید الأعلم ؟ وماالدلیل ؟ الرجاء التوضیح بشیء من التفصیل ﻋلاء حسن الجامعة العالمیة للعلوم الإسلامیة
اقرأ أكثر...
سماحة آیة الله مصباح الیزدی دام ظله الوارف السلام علیكم ورحمة الله وبركاته . السؤال: البعض یدعو إلی ترك ممارسة التطبیر بصورة علنیة أمام مرأی العالم لا لأنهم یعارضون حكم الفقیه ولكن من باب أن التطبیر لا یصلح أن یكون وسیلة دعویة إلی الإمام الحسین وإلی مذهب الحق . لذلك ینبغی علی من یمارس التطبیر...
اقرأ أكثر...
هل یقول سماحتكم دام ظلكم بإجتهاد السید علی الخامنئی دام ظله ؟
اقرأ أكثر...