جنگ در تاریخ جامعه بشرى سابقه اى دیرینه دارد و مىتوان آن را همزاد زندگى اجتماعى بشر و همراه همیشگى آن دانست. هرچه كه تاریخ جامعه بشرى را در اعصار مختلف ورق مىزنیم، عصرى را نمىیابیم كه در آن نه یك جنگ، بلكه جنگهاى متعددى روى نداده باشد.
گرچه جنگ معمولاً با خسارت ها، مصیبت ها، تلخىها و حوادث ناگوار فراوانى همراه است و به همین روى نیز بشر اصالتاً و ذاتاً از آن روى گردان و گریزان است؛ اما این امر نتوانسته از بروز هزاران جنگ در طول تاریخِ جامعه بشرى جلوگیرى كند. چه در آن زمان كه نظام قبیله اى بر اجتماعات بشرى حاكم بود، و چه بعدها كه دولتْ شهرها پایه ریزى شدند و نظام دولت ـ كشور و دولت ـ ملت به وجود آمد، جنگ همیشه به عنوان یك واقعیت اجتماعى در عرصه حیات بشرى وجود داشته است.
شاید بر اساس همین ملاحظات بوده كه برخى از صاحب نظران بدین اعتقاد روى آورده اند كه اصولا جنگ جزء ضرورى و لاینفك زندگى اجتماعى بشر است و هیچ گاه نمىتوان جامعه بشرى را از جنگ، عارى و جدا كرد. تفكرات فلسفى كسانى نظیر «هابز» كه انسانها را گرگِ یكدیگر مىدانست، و «نیچه» كه پایمال شدن ضعفا به وسیله اقویا را قانون طبیعى زندگى اجتماعى بشر قلمداد مىكرد، الهام بخش چنین اعتقادى است و در مسیر آن گام برمىدارد.
در هر صورت، آن چه كه تاریخ بدان گواهى مىدهد حضور همیشگى جنگ در صحنه زندگى اجتماعى بشر است. از این رو نادیده انگاشتن آن، چیزى جز چشم بستن بر واقعیت نیست. البته این سخن به معناى ترویج و تبلیغ جنگ و كوبیدن بر طبل آن نیست، بلكه اذعان به وجود واقعیتى جامعه شناختى و پدیده اى مهم در جامعه انسانى است. اگر بخواهیم واقع نگر باشیم، به جاى چشم بستن بر این واقعیت و گذشتن از كنار آن، باید به تحلیل و بررسى آن بپردازیم و سؤالات و مسایلى را كه در ارتباط با آن مطرح است روشن سازیم. از همین رو، اسلام كه مكتبى جامع و واقع نگر است، در مجموعه تعالیم خود، با بیان آموزهها و مطالب متعددى، درباره جنگ، رهنمودهایى بسیار مهم و كارگشا را درباره این واقعیت اجتماعى به پیروان خود ارائه داده است.
موضوعات و مسایلى را كه در مورد جنگ وجود دارد، در یك تقسیم كلى مىتوان به دو دسته تقسیم كرد: یكى مسایلى كه مربوط به جنبههاى «هستى شناسانه» و «واقعیت» جنگ است؛ و دیگرى موضوعاتى كه به جنبههاى «دستورى» و «باید» و «نباید»ها و «نظام حقوقى جنگ» مربوط مىشود. با نگاهى اجمالى به آیات قرآن كریم، در مىیابیم كه مطالب مختلفى درباره هر یك از این دو دسته، در قرآن بیان گردیده است.
آن چه پیش رو دارید، تحلیل و بررسى پدیده جنگ از دیدگاه قرآن كریم است. از این رو نوع بحث، در واقع، «تفسیر موضوعى قرآن كریم» است و همان گونه كه اشاره شد، طى آن، موضوع «جنگ» در قرآن و آیات مربوط به آن بررسى مىشود. اصل این مباحث، درس هایى بوده كه استاد فرزانه حضرت آیت الله مصباح یزدى ـ دام ظله ـ در سالهاى 65 و 66 در
مؤسسه در راه حق براى جمعى از طلاب بیان كرده اند. خدا را شاكریم كه توفیق داد تا بتوانیم، ان شاء الله، با تنظیم و نگارش این اثر، سهمى، هر چند كوچك، در راستاى نشر و گسترش فرهنگ قرآنى و اسلامى داشته باشیم. برگ سبزى است تحفه درویش، و امید كه مورد قبول و عنایت حضرت حق و نیز حضرت بقیة الله الاعظم ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ قرار گیرد.
محمد حسین اسكندرى
محمد مهدى نادرى
پاییز 1382