رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) پس از تقدیر از دستاندرکاران برگزاری این همایش که مورد عنایت مقام معظم رهبری قرار گرفته، بحث «تغییرات جمعیت» را دارای ابعاد متعددی عنوان کرد که با علوم مختلفی در ارتباط است، و گفت: این موضوع مستقیماً با رشته جمعیتشناسی و به صورت کلی با جامعهشناسی مرتبط است؛ همچنانکه به واسطه تأثیر و تأثر متقابل وضعیت اقتصادی با موضوع جمعیت، این بحث با علم اقتصاد نیز مرتبط است و به همین صورت سایر علوم از قبیل حقوق، سیاست، فرهنگ و دیگر رشتهها هر یک به نحوی در حل بعضی مسایل تغییرات جمعیتی مؤثر هستند. بخش عمدهای از این بحث نیز مربوط به علم فقه میشود.
وی با اشاره به مقالاتی که در این زمینه نوشته شده، به سیر پیدایش و تطور علم فقه پرداخت، و گفت: فقه اسلامی ابتدا از روایاتی که از پیامبر و معصومین ـعلیهم صلواتاللهـ نقل شده بود، نشأت گرفت و مجموعهای از آنها به صورت احکام فقهی تبویب شد.
این فقیه برجسته در ادامه افزود: پس ازغیبت امام معصوم، فقها با توجه این فرمایش ائمه ـعلیهم السلامـ که «علینا القاءالاصول و علیکم بالتفریع» به تفریع احکام از روایات پرداختند و به این ترتیب، تدریجاً قواعدی کلی مثل «عسر و حرج» و «فراغ» از روایات استخراج شد و پس از آن نیز بحث روابط بین این قواعد مطرح گردید و با گذشت زمان این قواعد ریشهایتر شد.
استاد حوزه علمیه همچنین به چگونگی پیدایش علم اصول اشاره کرد و گفت: در سیر تکاملی استخراج قواعد فقهی به تدریج فقها به این نتیجه رسیدند که استنباط این قواعد، نیازمند قواعد دیگری است که مقدم بر آنها است و از همینجا علم اصولالفقه که در واقع روششناسی استنباط احکام فقهی از منابع است، به عنوان یک علم مستقل پیدا شد.
علامه مصباح یزدی در ادامه به اختلافات و مباحثات علمی بین اصولیون و اخباریون اشاره کرد، و افزود: با تحلیل علم اصول میتوان دریافت که این علم در واقع تعمق در فقه برای استنباط احکام و محصور نماندن در متن روایات برای فهمیدن احکام است. این گرایش موجب شد که جایگاه عقل در فقاهت روشن شود و نیازی به دلیل برای اثبات قواعد عقلی قطعی نباشد.
استاد اخلاق حوزه علمیه با اشاره به قاعده برائت عقلی به عنوان یکی از قواعد مهم عقلی مورد بحث در علم اصول، بازگشت ادله این قاعده را به «قبح عقاب بلا بیان» دانست، و در پاسخ به سؤال از منشأ اعتبار این قاعده اظهار داشت: در فقه فقط از احکام پنجگانه تکلیفی، و صحیح و فاسد بودن اعمال بحث میشود و جایی برای بحث در باره «حسن و قبح» مسایل و موضوعات وجود ندارد.
وی با بیان این که درعلم کلام از «حسن و قبح» بحث میشود، محل بحث درباره «قبح عقاب بلا بیان» را علم کلام عنوان کرد، و افزود: از اینجا میتوان نتیجه گرفت که بسیاری از علوم بر قواعد و اصول موضوعهای مبتنی هستند که از علم دیگری اخذ شده است.
استاد برجسته فلسفه اسلامی در باره ارتباط این مباحث با موضوع تغییرات جمعیتی گفت: در تحقیقات فقهی مربوط به این موضوع، عمدتاً به روایات حاکی از مطلوبیت اصل تکثیر نسل اشاره میشود که هر چند به عنوان یک بحث فقهی مطلوب است، اما از آنها نمیتوان مبنا و منشأ این مطلوبیت را فهمید.
علامه مصباح یزدی با تأکید بر لزوم تعبد نسبت فرمایشات معصومین ـعلیهمالسلام، افزود: همچنانکه برای غنا بخشیدن و فراهم کردن زمینه استفاده بیشتر از روایاتی که در آنها احکام فقهی بیان شده، قواعد اصول فقه استخراج شد، اگر در روایات مربوط به تکثیر نسل نیز ژرفکاویهای بیشتری انجام شود، استفاده بهتر و عمیقتری از آنها میتوان کرد. برای این کار لازم است همانند کاری که در فقه و اصول فقه انجام شد، از برخی اصول موضوعه کلامی استفاده کنیم.
وی برای تبیین این مطلب ادامه داد: اگر از قواعد کلامی استفاده کردیم که هدف الهی از آفرینش انسان این است که از خاکی پست و بیمقدار موجودی خلق شود که فهم، شعور و اراده داشته باشد، جای تردیدی در مطلوبیت اصل تکثیر نسل باقی نمیماند؛ چه رسد به اینکه انسانی خلق شود که خدا را بشناسد و بتواند به جایی برسد که مصلح جامعه باشد.
این استاد فلسفه آنچه در علم کلام در باره هدف آفرینش انسان گفته میشود، را مبتنی بر قاعده فلسفی فیاضیت مطلق الهی دانست، و افزود: اگر این قواعد کلامی و فلسفی را به قواعد اصولی دیگر ضمیمه کنیم، افقهای جدیدی در تکامل تحقیقات فقهی مربوط به موضوع تغییرات جمعیت به روی ما گشوده خواهد شد.
گفتنی است در این همایش ملی که نهم آبانماه سال جاری به همت مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و نهادهای علمی و فرهنگی دیگر برگزار شده بود، علاوه بر ارایه مقالات و سخنرانی توسط ساتید و محققان حوزه و دانشگاه، جوانب گوناگون موضوع تغییرات جمعیت در کمیسیونهای مختلف مورد بحث قرار گرفت.
برای دریافت فایل صوتی این جلسه اینجا را کلیک کنید!