به گزراش پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیتالله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم در جمع تعدادی از بانوان دورههای آموزشی مبانی اسلامی به تبیین اهمیت فرهنگ در زندگی انسان و اهمیت فرهنگ در انقلاب اسلامی پرداخت و اظهار داشت: رفتارهای آدمی در بدو تولد تنها برخاسته از غریزه است و عامل دیگری در آن نقش ندارد. به مرور زمان آدمی نیاز به محبت و نوازش پیدا کرده و کمکم به اسباب بازی و وسیلهای برای سرگرمی علاقمند میشود. اما انسان در آن برهه نمیتواند چرایی رفتار خود را تبیین کند، بلکه تنها از آنجا که غریزهاش اقتضا کرده یا دلش خواسته است، عملی را انجام میدهد. اینگونه رفتارها، هرچند همراه با نوعی ادراک است، اما بر اساس فکر و تعقل نیست، بلکه با تحریک عامل درونی بوده و چرایی درباره آن معنا ندارد.
علامه محمدتقی مصباح یزدی ادامه داد: به مرور زمان انسان به مرحلهای میرسد که باتفکر و توجه به چرایی کار، آن را انجام میدهد. این جاست که در اثر عوامل مختلف، خوب و بد برای انسان مطرح شده و زمینه فرهنگ فراهم میشود.
وی با بیان اینکه در همه جوامع انسانی همواه یک سلسله بایدها و نبایدها مطرح بوده است، خاطر نشان کرد: از همین رو در علوم اجتماعی، فرهنگ پذیری یکی از ویژگیهای انسان و وجه تمایز انسانها از سایر حیوانات شمرده شده است و بر این اساس گفته شده که هرقومی دارای فرهنگی است.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به تعدد فرهنگها و نظریات دانشمندان در رد و اثبات آنها اظهار داشت: به قدری فرهنگها متعدد و متفاوت و گاه متضاد هستند که فیلسوفانی در صدد بر آمده اند تا به حل این تضادها و روش برخورد هر فرهنگ با دیگر فرهنگها بپردازند و در این زمینه نظریاتی نیز ابراز داشته اند. برخی معتقد شده اند که باید همه فرهنگها را آزاد گذاشت و نمیتوان کسی را مجبور به پذیرش فرهنگی کرد، چرا که همه این فرهنگها محصول تفکرات انسانی هستند یا به هر دلیلی از سوی انسانها پذیرفته شده اند که این نظر، در واقع همان پلورالیسم فرهنگی است. از طرف دیگر عدهای معتقدند که همه فرهنگها نمیتواند صحیح باشد، بلکه باید آنچه واقعا خوب است انجام شود و آنچه واقعا بد است ترک شود.
وی با اشاره به نگاههای مختلف فرهنگی ابراز داشت: برخی جامعه شناسان معروف مانند اگوست کنت و دورکهایم معتقدند که ریشه فرهنگهای مشهور امروزی، مربوط به دوران خاصی از زندگی بشر بوده و تدریجا دوران آن به پایان رسیده و کاملا برچیده خواهد شد. این جامعه شناسان تقسیماتی برای زندگی بشر در نظر گرفته اند و معتقدند انسان در دورهای در جنگل و مانند حیوانات زندگی میکرده و اصلا خوب و بد و فرهنگ برای او مطرح نبوده است. کمکم بایدها و نبایدها در اثر عوامل مختلفی مانند اوهام و خیالات به وجود آمده است که هیچ اساس علمی ندارد. به تدریج این بایدها و نبایدها، شكل علمی تری یافته است و قواعد و مقرراتی برای انسانها در نظر گرفته شده و به نام دین نامیده شده است.
استاد برجسته فلسلفه حوزه علمیه با اشاره به اینکه در این دیدگاه، دین در ردیف اسطورهها و خرافات قرار داده میشود، گفت: این جامعه شناسان معتقدند كه امروز دوران اسطوره ها، خرافات و دین گذشته است، چرا كه جهنم و بهشت را كسی ندیده و قابل تجربه و آزمایش هم نیست و علم ثابت كرده كه همه این اعتقادات اشتباه است و به مرور و با پیشرفت علم بساط دوره اوهام و دین جمع خواهد شد.
وی در ادامه با اشاره به اینكه به هر حال سؤال مهم و اساسی این است كه آیا وجود بایدها و نبایدها، لازم است یا خیر و اگر لازم است كدام بایدها و نبایدها را باید بپذیریم، ادامه داد: اگر بگذریم از گروهی كه حدود نیم قرن است به وجود آمده و معتقدند هیچ باید و نبایدی برای انسان لازم نیست و لذا سعی دارند با رفتارهای هنجارشكنانه به مقابله با آن برخیزند، اكثر جامعه شناسان معتقدند كه وجود بایدها و نبایدها لازم است.
علامه مصباح یزدی با اشاره به اینكه با دقت در اختلاف فرهنگها متوجه میشویم كه ارزشهای پذیرفته شده در هر قوم، در گرو لایه مبنایی زیرین نانویسایی است و بر اساس آن زیربنای فكری، بایدها و نبایدها یا خوب و بد تعریف میشود.
وی ادامه داد: امروزه در دنیا، یكی از زیربناییترین تفكرات كه نانوشته هم هست، این است كه باید از زندگی حداكثر لذت را برد و اگر مواردی مانند سرقت، بد و جزء نبایدها معرفی میشوند، از ین روست كه سبب میشود تا عدهای نتوانند از زندگی خود حداكثر لذت را ببرند و لذا همین بایدها و نبایدها نیز اثرشان تا لحظه مرگ است و نه بیش از آن.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینكه بر اساس این نگاه، طبیعتا فرهنگی مطلوب خواهد بود كه بتواند زمینه بیشترین لذات مادی را برای بشر فراهم كند ادامه داد: در این تفکر، سایر فرهنگها نیز به میزانی كه با بایدها و نبایدها انسان را محدود میكنند، نامناسب هستند.
وی با اشاره به دعوت پیامبران به توحید و عمل صالح، اعتقاد به دین و فرهنگ دینی را در تقابل با فرهنگ غالب جهانی دانست و خاطر شان كرد: در فرهنگ دینی، اصل و ریشه فرهنگ، وحی الهی است كه برای راهنمایی بشر از طریق پیامبران فرستاده شده است و البته تفاوت دیگر این فرهنگ با فرهنگ جهانی این است كه مطابق فرهنگ دینی، این جهان یك دوره جنینی برای زندگی حقیقی و اصلی در دنیای دیگر است و بایدها و نبایدهای فرهنگ دینی سعادتمندی در آن زندگی اصلی و ابدی را نیز مورد توجه قرار داده است.
وی با بیان اینكه خداوند، بشر را برای زندگی ابدی و نه محدود خلق كرده و لذا برای سعادت ابدی وی نیز برنامه ریزی كرده است، اظهار داشت: بدین جهت، فرهنگ دینی دارای توجیه عقلانی و فلسفهای مستحكم است، اما اصالت لذت هیچ فلسفه و توجیه عقلانی ندارد. اصل در فرهنگ غیر دینی، عمل بر طبق خواهش دل است.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینكه ما بر سر دوراهی انتخاب فرهنگ دینی و غیر دینی قرار گرفته ایم و باید یكی را انتخاب كنیم، اظهار داشت: این مسأله مهمترین مسأله زندگی بشری است كه متأسفانه بیشترین مسامحه درباره آن صورت میگیرد.
عضو خبرگان رهبری گفت: صرف نظر از كسانی كه مخالف دین بوده و دین را افیون ملتها و مانع پیشرفت میدانند، در بین دینداران سه گرایش و سه نوع برخورد با انتخاب فرهنگ وجود دارد: یك گرایش این است كه اصالت را به زندگی مادی داده و معتقد است آنچه در زندگی اصالت دارد، همان خوراك، مسكن، پوشاك، تكنولوژی، صنعت و مانند اینها است، اما انسان دارای یك جنبه فرعی و حاشیهای هم هست كه آن دین و آخرت است که البته خوب است، اما اصالت ندارد. همانگونه كه نقاشی در زندگی بشر جنبه حاشیهای دارد، چرا كه هرچند نقاشی بسیار خوب است و گاه لذتی كه فرد از نگاه به تصویر نقاشی میبرد از غذا خوردن هم بیشتر است، اما با نبود نقاشی اختلال زیادی در زندگی انسان رخ نمیدهد.
وی به گرایش دوم نسبت به دین اشاره و خاطر نشان كرد: عدهای دیگر معتقدند كه انسان در كنار بعد جسمانی دارای بعد معنوی و روحی هم هست كه دین مربوط به بعد معنوی انسان میباشد. لذا عرصه دین از عرصه دنیا و حیات جسمانی جدا است. در این گرایش، یك سری امور مانند مسكن، پوشاك، صنعت و تكنولوژی، حكومت و مانند اینها برای زندگی دنیا ضروری است كه مربوط به عرصه دنیاست و دین در این زمینه نقشی ندارد، اما برای تقویت بعد معنوی انسان، نیاز به دین داریم.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به اینكه گرایش دوم در واقع، همان سكولاریسم است اظهار داشت: بر اساس همین نوع باور است كه رئیسجمهور اصلاحات معتقد بود، اگر دین بخواهد در عرصه آزادی ورود كند، گور خودش را كنده است.
این فیلسوف اسلامی با اشاره به اینكه در گرایش سوم، همه زندگی در سایه دین، ارزش و مشروعیت مییابد، ادامه داد: بر اساس این دیدگاه، دین بر همه امور حاكم است و ارزش هر چیزی را باید با معیار دین سنجید.
وی در ادامه با اشاره به اینكه این سه نوع گرایش و به ویژه گرایش دوم یعنی سكولاریسم، در میان مسئولین ما نیز وجود داشته و دارد اظهار داشت: تفاوت شیوه نگاهها و گرایشها سبب شده كه از اول انقلاب تا كنون همواره اختلافاتی وجود داشته باشد. لذا عدهای معتقدند باید به نحوی همه را قانع كرد.
علامه مصباح یزدی خاطر نشان كرد: این عده معتقدند باید دولتی سركار بیاید كه بتواند با تدبیر، همه گرایشها را راضی نگه دارد. لذا معتقدند نه باید در پافشاری بر ارزشها و اصول دینی افراط كرد و نه بر فرهنگ جهانی، بلكه باید اعتدال داشت و هر دوی آنها را بدون افراط در نظر گرفت. البته این معنای اعتدال در فرهنگ دینی، نامش التقاط است.
وی با بیان اینكه بر اساس این نگاه هم باید به اسلام توجه كنیم و هم حقوق بشر غربی را پذیرفته و حقوق شهروندی را مطرح كنیم، ادامه داد: این نهایت چیزی است كه سیاستمداران، برای اداره كشور به ذهنشان میرسد، اما نگاهی به سخنان و رفتار حضرت امام خمینی(ره) نشان میدهد كه ایشان حاضر نبود ذرهای از خدا و اسلام كوتاه بیاید. لذا در حالی كه مجاهدان در جبههها جان خود را فدا كرده و با تمام وجود جنگیدند، امام (ره) فرمود" خرمشهر را خدا آزاد كرد" و اسلام را در رأس همه امور میدانست. اما متأسفانه امروزه ایمان و اعتقاد امام(ره) در بین مسئولین كمتر دیده میشود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اهمیت فرهنگ در انقلاب اسلامی اظهار داشت: آیا برداشتن تحریمها مهمتر است یا فرهنگ؟ اگر قرار بود با انقلاب اسلامی، تحریمها رفع شود یا دنیا ما را بپذیرد، چرا اصلا مردم انقلاب كردند؟ مگر آن زمان در حال تحریم بودیم یا دنیا ما را نپذیرفته بود؟ آیا به میدان فرستادن چند فرزند، توسط مادرانی كه به دست خودشان كفن بر تن گل هایشان پوشاندند، برای این بود كه دنیا ما را بپذیرد؟ آیا پرپر شدن هزاران دسته گلی كه یكی از آنها به بسیاری از این مسئولان میارزیدند، برای رفع تورم و سیری شكم بود؟
وی با اشاره به لزوم كار و تلاش در زمینه فرهنگ اظهار داشت: همانگونه كه رهبری فرمودند شاید بتوان رخنه اقتصادی را با چیزهایی مانند سبد كالا جبران كرد، اما رخنه فرهنگی را نمیتوان با این کارها جبران کرد.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به تأكید رهبری بر مسأله فرهنگ و تفسیرهای نادرست عدهای از فرهنگ، اظهار داشت: در واقع فرهنگ همان بایدها و نبایدهای جامعه هستند كه بر اساس باورها، ارزش تلقی میشوند. لذا نباید اینگونه تفسیر شود كه منظور رهبری از فرهنگ، گویشهای قومیتی، رقصهای محلی، غذاهای سنتی و مانند اینها است. لذا بسیار باید مراقب بود، مخصوصا در زمانی كه كسانی بر سركار بیایند كه تسامح را ترویج كنند تا حساسیتهای دینی كم شود و كشته شدن آمر به معروف یك امر معمولی و كم اهمیت جلوه كند.
وی با اشاره به اینكه نسل جوان ما در معرض انواع خطرات فرهنگی قرار دارد، اظهار داشت: باید به گونهای تلاش كرد كه زیربنای فكری آنها عوض شود و متوجه باشند كه هدف از زندگی، لذت بردن نیست و مردم هم انقلاب نكردند كه خوش باشند.
آیتالله مصباح یزدی در پایان با جمع بندی سخنان خود اظهار داشت: فرهنگ پذیری، ویژگی انسان است و فرهنگ به معنای باورها و ارزشهاست و فرهنگ دینی به معنای شناخت این مسأله است كه انسان برای زندگی ابدی خلق شده و رفتار او در سعادت و شقاوت ابدی او تأثیرگذار است و لذا خداوند، بایدها و نبایدها را مشخص میكند، و از این رو باید با آنچه كه با فرهنگ دینی اصطكاك داشته باشد به صورت فكری و مبنایی مقابله كرده و باورهای فكری جوانان را تقویت كرد و طرح ولایت یكی از کارهایی است که در این راستا صورت میگیرد.
گفتنی است این مراسم 4 اردیبهشت ماه در قم برگزار شد.