بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ )سوره ممتحنه، آیه ۱۶(
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
خاندان عزیز دانشمند جهان اسلام و اندیشه انسانی، علامه اندیشمند، شیخ محمد تقی مصباح یزدی(رضواناللهتعالیعلیه) سروران؛ دانشمندان، پژوهشگران و شرکتکنندگان در سومین همایش بینالمللی گرامیداشت یاد آن شخصیت بزرگ علمی، مدیر و اعضای محترم ستاد برگزاری سومین سالگرد ارتحال علامه اندیشمند مصباح یزدی(قدسسره)
با سلام بر همه شما و آرزوی قبولی اعمالتان در درگاه خداوند متعال؛
ما معتقدیم که نشاندادن میراث آن شخصیت بزرگ و فقید که دربردارنده دانش فراوان روشنگریهای معرفتی درخشان و روشهای نوین در سطح بسیاری از علوم است، امانتی بر دوش علما، پژوهشگران و جویندگان حقیقت است.
این کار تنها زنده نگهداشتن فکر ایشان نیست؛ بلکه خدمتی بزرگ نیز به امت مشتاق اندیشه صاف و زلال او و بهخصوص نسلهای جوانی است که آن شخصیت بزرگ، با روش و جریان معرفتیاش جذب کرد؛ تعداد کمی از علما در عصر حاضر ما به این اتقان رسیدهاند.
حقیقت این است که ایشان به لحاظ معرفتی و سلوکی سرمشقی تابناک و گیرا در بزرگترین و مقدسترین امور برای دانشمندان و نسلهای مختلف به وجود آورد تا دین را یاری کرده، از آن دفاع کند و برای ظهور اماممان حضرت مهدی(عج) زمینهسازی کند.
همانا ایشان در تاریکی و ظلمات افکار، برای ما مصباح و صبح نورافشان، و در گرما و خشکی دلها، باران ریزان بود. هنگامی که بسیاری از رهپویان حق بر کرانههای ساحل معارف آفاقی و انفسی در جستوجوی حق و حقیقت بودند، ایشان از اعماق این دریا گوهرهای حکمت و گلچینهای معرفت را استخراج و در سلوک خود، نقشه راه وصول به حق را تفسیر میکرد.
او به خِرَدها زندگی بخشید تا با معرفت بدرخشند و به جانها حیات عطا کرد تا با آرامش سرمست شوند. گویا به او سپرده شده بود که افقهای دوردست را به گونهای فراخواند که در پیش چشم و عقل همچون امری بدیهی تحقق یابد؛ و به همین دلیل هنگام نگرانی، شک، سرگردانی و انسداد افقهای پیشرو به سراغش میآمدند.
ما معتقدیم که امروز نیز ایشان همچون گذشته پاسدار عقیده بر دروازه دژ اسلام، حامل شمشیر کلمه و زره اعتماد به خدا و دارای نشان یقین و دریایی از عطوفت پدری و هدایتاند.
زندگی ایشان تجسم سلوکی مکارم اخلاق و رسالتهای انبیا بود و با گفتار و کردار خود درسهای بزرگی از ذوبشدن در ولایت و ولیّ داد و راهنمایی به سوی ولایت و سپری برای آن بود. در یاریرساندن به ولایت پای میفشرد و تمام تلاشهای با برکت و پاکش را در پابرجاکردن راه ولایت و ریشهدار کردن آن در جان مؤمنان به کار میگرفت.
بی شک با رحلت بزرگان، امت احساس یتیمی میکند و دست به دامن میراث پرفیض آنها میشود تا قدری از عطر پدری شان را جایگزین کند؛ اما در لبنان رحلت ایشان در بین ما اثری عمیق ایجاد کرد و ما را به سوگی مضاعف نشاند؛ از یک سو با خسارت از دست دادن فکر پویا، حکمت متعالیه، پناه، ملجأ و مرجع و از سوی دیگر، با خسارت از دستدادن توجه، عطوفت پدری، خیرخواهی و دعایش برایمان.
قطعاً میراث بزرگی که ایشان از خود برجای گذاشتند _که میراثی ژرف و گزیده در معارف است_ به وجود نمیآمد، اگر اخلاص و صفای ایشان و عنایت و توفیق خدای متعال برای خدمت به بندگان و اولیاءش نبود.
ما از چشمه جاری تولید فکری ایشان سیراب شدیم؛ ابتدا از نخستین آثار ایشان؛ از کتبش در خداشناسی و یاد او و ره توشه و به سوی او. با آثار ایشان به سوی شناخت کیهان و انسان و راه و راهنما و قرآن و اخلاق رهسپار شدیم؛ سپس در اعماق جامعه و تاریخ و جنگ و جهاد و امامت و ولایت و شفای روح و اسفار و نهاية الحكمة و آموزش فلسفه و دروس فلسفه و چکیده چند بحث فلسفی سیر نمودیم.
در پندهای الهی، ایشان حقیقتاً موعظهای رسا بود. کتابهای ایشان راهنمای ما شد که چگونه از جام کوثرش بنوشیم و چهسان خود را در معرض آفتاب ولایت قرار دهیم.
او خودشناسی برای خودسازی را به ما شناساند و با نگاهی ژرف بر انقلاب اسلامی و ریشههای آن پرتو افکند. او ما را گرداگرد جوانان پرسشگر و پرسشها و پاسخها برد، ما را در سفر به سرزمین هزارآیین همراه ساخت و همراهش با تماشای فرزانگی و فروزندگی پهلو گرفتیم.
او این چنین بود و این درخت پربار که هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش میدهد و این سایهسار باشکوه که ما از آن بهره میبریم و به آن تکیه میکنیم باقی خواهد ماند.
مقاومت اسلامی در لبنان مورد توجه، درخواست، دعا و آرزوهایشان بود؛ چرا که ایشان درک کرده بودند که مقاومت تنها گزینه برای پایداری امت و دستیابی آن به عزت و آزادی مقدساتش است.
ای کاش او اکنون در میان ما حاضر بود تا با چشم خود پیروزیها و قهرمانیهای کمنظیر مقاومت در فلسطین را میدید و با مشاهده شکست و خواری آشکاری که صهیونیستها در غزه نستوه به آن تندردادند، جان پاکش آرامش می یافت.
در پایان عهد میبندیم با آنچه خواست و به آن خواند؛ اخلاص و استقامت در راه ولایت.
والحمد لله رب العالمين
۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۵ ه. ق.
سيدحسن نصرالله