معمولا گفته میشود: ستایشهایی که در اول دعاها ذکر میشود ادب مناجات است تا رحمت خدا جوشش پیدا کند. ولی حقیقت امر این است که آبشار رحمت بینهایت الهی همیشه در حال ریزش است؛ این ماییم که باید تغییر حال و استعداد پیدا کنیم تا از این دریای رحمت بهرهای ببریم. در واقع ذکر این صفات الهی و ستایشها هم برای این است که دل ما متوجه رحمت الهی شود، نه این که تغییری در حال خدا پیدا شود.
در واقع بازسازیها و تجدید خاطرههای گذشته و گذشتگان، سبب میشود مراتبی از برکات و آثاری که بر آنها مترتب شده، شامل حال ما نیز گردد. در این رهگذر عاشورا نیز عظیمترین حادثه در تاریخ اسلام است و نقش تعیینکنندهای در سعادت مسلمانها و روشنشدن راه هدایت مردم را دارد. از اینرو بزرگداشت، تجدیدخاطره و بازسازی آن باعث میشود تا ما نیز در جامعه امروز خود مراتبی از آثار و برکات آن بهرهمند شویم تا بدین ترتیب منافع و مصالحی که در نظر آن امام عزیز است در جامعه اسلامی ما نیز جاری گردد.
همانگونه که ما در ادراکات حسی هر چه توجه بیشتری داشته باشیم درک قویتری خواهیم داشت برای تقویت و به فعلیت رساندن درک فطری خویش هم، به توجه نیازمندیم و توجه در این مورد بدین معناست که خود را عادت دهیم که بسیار خدا را یاد کنیم (وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِیرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)
کسانی که به خاطر این دنیای فانی و بیارزش با هم نزاع میکنند نزد اهل معرفتِ خدای متعال بسیار حقیر و کوچکاند. ... امام صادق علیهالسلام میفرماید: کسی که قدر معرفت خدا را بداند در این عالم لذتی میبرد مثل لذتی که اولیای خدا در بهشتها میبرند. اگر کسی بویی از آن لذت به مشامش برسد دیگر به هیچ وجه حاضر نیست به لذتهای پست دنیوی نگاه کند.
شرط سالم ماندن در مقام عمل و انجام صحیح وظایف و تکالیف الهی، مراقبت دائم و توجه همیشگی به خداوند و زنده نگهداشتن یاد او در دل است. آفت این مرحله، غفلت، تغافل و بیاعتنایی است. به همین جهت، امام سجاد ـعلیهالسلامـ برای نجات و رهایی از این مهلکه از خداوند متعال یاری میجویند و میفرمایند: «پروردگارا، ما را از غفلت و بیتوجهی نسبت به محرمات الهی و گرفتار شدن در دام فریب دشمن راندهشدهات، شیطان، ایمن دار.»
کتاب صهبای حضور، ص325
اگر حضرت معصومه سلاماللهعلیها را بشناسیم، روزنهای میشود که مقامات حضرت رضا سلاماللهعلیه را بشناسیم؛ امام رضایی که مظهر رأفت الهی است. آن بزرگوار تنها کسی است که در بین ائمه به الامام الرئوف معروفند. ما امام رضا سلاماللهعلیه را دوست داریم، به خاطر اینکه خدا او را دوست دارد. حضرت معصومه سلاماللهعلیها را دوست میداریم، چون ایشان خواهر امام رضاست و شاخهای از آن درخت مبارک است.
(سخنرانی حضرت آیتالله مصباح در جشنواره کریمه اهل بیت، 12/7/1390)
باید درک کنیم که هستی ما چیزی جز رابطه بین نقطه صفر و وجود بینهایت خداوند نیست. ما چیزی مستقل از خدای متعال نیستیم، اما خدای متعال به ما قدرت تقویت و تکامل وجودمان را به ما عنایت مینماید. تقویت وجود ما وابسته به درک حقیقت رابطه ما با وجود خداوند و تحقق بخشیدن به این علم در میدان عمل است.
اینگونه نیست که با تحصیل شناخت صحیح و التزام به آن، کار به پایان برسد. تاریخ نشان داده است که کسانی در مرحلهای از زندگی خویش اهل ایمان بوده، از ایمان خود هم بهرههای خوبی برده، خدا هم به آنها عنایاتی داشته است، اما در مراحل بعد، ایمانشان را از دست دادهاند. بنابر این آنگاه انسان به منزل خواهد رسید که در این مسیر، اهل استقامت باشد؛ إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا.
از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است: «گریه از ترس خدا به خاطر نگرانیِ از دوری از خدا عبادت عارفان است.» ... این سخن بدین معناست که عارفی که به بسیاری از مراتب وصل رسیده، و به أنس با خدای خویش متنعم شده، در عین حال ممکن است نگرانی از محرومیت او را رها نکند. این بندگان شایسته خدا از آنجا که خود را مالک چیزی نمیبینند احتمال میدهند که در اثر فریب شیطان دچار لغزش شده، از چشم خدا بیافتند. این احتمال، نگرانی و خوفی در دل آنها پدید میآورد.
علم حضوری به خداوند از قبیل علوم ذهنی نیست، بلکه همان معرفتی است که آثار عظیمی داشته، ایمان ما را بالا میبرد. چنین علمی است که معرفت قلبی نامیده میشود و انسان را به سوی مراحل عالی کمال و قرب الهی سوق میدهد؛ مقامی که حتی فرشتگان هم از رسیدن به آن ناتواناند.
خدای متعال همه جا حضور دارد و از چیزی غائب نیست، پس اگر چیزی قابلیت و توانایی درک داشته باشد خود خدا را مییابد ... هر اندازه روح انسان کاملتر گردد درکش هم قویتر خواهد بود و سرانجام به جایی میرسد که توان درک برخی از انوار و جلوههای الهی را بیواسطه مییابد.