مقدمه نگارنده بر جلد دوم

باز نور خیره‌کنندة او بود که نه‌تنها اهل مدینه، بلکه خورشید و ماه را نیز حیرت‌زده می‌کرد. آسمانی بودنِ او را نه‌تنها عبادت، وقار، متانت، حیا و علمش فریاد می‌کرد، بلکه امواج خروشان جانِ پاکش این حقیقت را از کسی پنهان نمی‌داشت. دریا دریا نور بود که می‌جوشید و می‌خروشید و می‌تابید و عالم معنا را مملو از شور می‌کرد و به مرزهای ظلمانی طبیعت گام می‌نهاد. باز او بود که چون صبح و غروب‌های دیگر برای علی علیه السلام می‌درخشید. آری، زهرا، این بانوی درخشنده، هر صبحْ خورشید و هر غروبْ ماه را منتظر خویش می‌گذاشت تا در کنار او نورافشانی کنند.(1) کیست که عظمت فاطمه علیهاالسلام را نشناسد؟

اکنون او با این‌همه سرمایه، قدیسه‌ای گشته آشنا!

اما آنان را که به زهد و تقدس مشهور گردند خطری در کمین است؛ خطر مردود شدن در امتحان آبرو. آیا آن هنگام که درخت حق تشنة آبروست، با سرمایة خویش آن را سیراب خواهند کرد یا با گوشة چشم، مریدانی را می‌نگرند


1. ر.ک: محمدبن‌علی‌بن‌بابویه قمی (شیخ صدوق)، علل الشرایع، ج1، ص180.

که اگر گام به پیش نهند، دیگر آنان را عارف و سالک نمی‌خوانند و به دنیاطلبی متهمشان می‌کنند؟ مگر نبودند کسانی که در نبرد علی علیه السلام با دنیای زشت نفاق، عبای تقدس را محکم‌تر به خود پیچیدند و به بهانة زهد و تقوا وارد معرکه نشدند؟ مگر نبودند کسانی که وقتی فرزند علی علیه السلام پس از قرن‌ها عَلَم مبارزه با طاغوت را بر دوش کشید، از ترس اتهام دنیاطلبی به محراب مسجد بسنده کردند و در حمایت از او حتی سخنی بر زبان نیاوردند؟

آری، آن‌هنگام که انسان سرمایه‌ای به دست می‌آورد، سنت امتحان الهی او را رها نمی‌کند و میدان هزینه کردن آن را فراهم می‌سازد. در دنیایی که لحظه‌ای از آن را خالی از امتحان نمی‌توان یافت، معرکة امتحانِ آبرو نیز برای خود میدانی و برنده و بازنده‌ای دارد. سرمایه، تنها مال و جان نیست؛ بلکه آبرو نیز سرمایه‌ای است که اگر ارزشمندتر از آن ‌دو نباشد، بی‌شک پایین‌تر از آنها نیست؛ مهم این است که کجا هزینه شود.

اما بانوی داستان ما معصومه‌ای است که چشمان پاکش را تنها به نگاه خدای خویش دوخته و جز به رضای او نمی‌اندیشد؛ ازاین‌رو در میدان امتحانِ آبرو نیز همة سرمایة خویش را نثار جبهة حق می‌کند.

فاطمه علیهاالسلام دامنی پر از وجهة اجتماعی داشت که بخشی از آن ثمرة توصیف کمالاتش از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله بود؛ اما پس از رحلت پدر، هنگامی‌که دریافت امام حق علیه السلام ، جاه‌طلب و دنیاخواه خوانده شده و به پشتوانه‌ای از جنس آبرو نیاز است، همه را یک‌جا به پای او ریخت و تا جان در بدن داشت نگذاشت لحظه‌ای بی‌پشتیبان بماند.

دنیای سیاست به سبب حضور پررنگ نیرنگ‌بازان چهرة نیکویی ندارد و کمتر زاهدی به حضور در آن عرصه حاضر می‌شود؛ اما نباید فراموش کرد که این

عرصه، تنها شایستة بندگان خوب و برگزیدة خداست، نه کسانی که دلی بیمار و پر از هواهای پوچ و بیهوده دارند؛ ازاین‌رو اگر کسی چون امام علی‌بن‌موسی‌الرضا علیهما السلام ورود به این عرصه را می‌پذیرد، مطابق اصل رفتار می‌کند و جای این پرسش نیست که چرا به این وادی گام نهاد. پرسش هنگامی باید طرح شود که ولیّ و بندة شایستة خدا از ورود به این عرصه امتناع می‌ورزد. فاطمه علیهاالسلام با همة توان می‌کوشید نشان دهد تنها فرد شایستة این عرصه علی علیه السلام است و اوست که می‌تواند این مرکب را به مقصد سعادت برساند. در این مسیر نیز همة سرمایة خویش را فدای علی علیه السلام کرد. نمونه‌ای از این فداکاری بانوی دو عالم علیهاالسلام خطبة مبارک فدکیة اوست که هدفی جز دفاع از حریم ولایت و امامت را نمی‌جوید.

چنان‌که در مقدمة جلد نخست بیان کردیم، خطبة شریف فدکیة زهرای مرضیه علیهاالسلام را می‌توان در شش محور معرفی کرد. حضرت در بخش نخست از سخنان خویش به مسئلة خداشناسی پرداخته و معارفی ژرف حول صفات و افعال الهی بیان فرموده‌اند. مسئلة نبوت و ویژگی‌ها و اهداف آن، بخش دوم سخنان ایشان را به خود اختصاص می‌دهد. بخش سوم کلام حضرت علیهاالسلام بر قرآن کریم و بیان معارف اساسی آن استوار می‌گردد. استاد فرزانه، حضرت علامه آیت‌الله مصباح یزدیدام ظله العالی، این سه محور را در جلد نخست کتاب تفسیر کرده‌اند.

حضرت فاطمه علیهاالسلام در محور چهارم خطبة خویش با معرفی خود و بیان خدمات رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر مؤمنان علیه السلام ، به آسیب‌شناسی جامعة اسلامی پس از رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می‌پردازد و چگونگی شکل‌گیری انحراف در جامعة اسلامی را تشریح می‌کند. صدیقة کبری علیهاالسلام در بخش پنجم از خطبة شریف خویش به مسئلة تصرف فدک اشاره می‌کند و دلایل باطل مخالفان را برای اقدام به این کار به چالش می‌کشد. سرانجام در بخش ششم از انصار برای دفاع از حق یاری

می‌خواهد و با این بیان حجت را بر همة آنان تمام می‌کند. پس از پایان یافتن خطبة صدیقة کبری علیهاالسلام ، بحث و گفت‌وگویی میان حضرت و شخصی که متصدی حکومت شده بود درمی‌گیرد که به‌لحاظ اهمیت این گفت‌و‌گو، بخش هفتم کتاب به بیان نکات مهم آن اختصاص می‌یابد.

فداکاری دختر پیامبر علیهما السلام ، در اینجا پایان نمی‌گیرد و ایشان تا واپسین لحظة عمر شریف خویش، در دفاع از حقیقت پایمردی می‌كند؛ حتی هنگامی‌که براثر نامردمی‌ها در بستر شهادت می‌افتد، خطبه‌ای ماندگار از خویش به یادگار می‌گذارد. استاد فرزانه، حضرت آیت‌الله مصباحدام ظله العالی، به شرح و تفسیر این خطبه نیز پرداخته‌اند و خطبة مزبور، بخش هشتم کتاب را تشکیل داده است.

در جلد دوم کتاب، بار دیگر در برابر استاد علامه، حضرت آیت‌الله مصباح یزدیدام ظله العالی، زانوی ادب می‌زنیم تا شخصیت فرزانة ایشان، که به تعبیر مقام معظم رهبری خلأ عزیزانی چون علامه طباطبایی و شهید مطهری(رحمه الله) را در زمان ما پر کرده است،(1) با شرح محورهای باقی‌مانده از خطبة فدکیه ما را با هدف بزرگ صدیقة کبریعلیهاالسلام و وظایفی که در این عصر و زمانه بر دوش ماست بیشتر آشنا سازد.

عباس گرایی

نیمة شعبان 1434

مصادف با 1392/04/07


1. ر.ک: سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان شرکت‌کننده در اردوی آموزشی‌ ـ ‌پژوهشی بسیج دانشجویی (1378/06/13) (www.leader.ir).